دیجیاتو - هیچکس حضورش را حس نکرد چرا که از جنس آن مربوط به تکنولوژی های آینده می شد و تا پیش از این، در هیچ لپ تاپ دیگری به کار گرفته نشده بود. هیچکس حضورش را حس نکرد، حتی آن اهل فن هایی که مک بوک جدید و ۱۲ اینچی اپل را گشودند، بررسی کردند و مورد کاوش قرار دادند.اسپیکر مک بوک، در بالای کیبورد قرار گرفته و پس از گشودن دستگاه، می توان دوگانه بودن آن ها در کنار نواری عجیب و مشکی رنگ را مشاهده کرد. نواری که می تواند به راحتی، به عنوان یک محافظ یا ابزار جانبی برای اسپیکرها تلقی گردد در حالی که چنین نیست.برخی دوست دارند نام «Speaktenna» روی آن بگذارند. نوعی از تکنولوژی که تا کنون از سوی هیچ شرکت دیگری به کار گرفته نشده. Speaktenna در واقع ترکیب کننده اسپیکرهای دستگاه با آنتن مربوط به Wi-Fi و بلوتوث است. مهندسان اپل برای توسعه این تکنولوژی و ترکیب این دو بخش عرق های فراوان ریخته اند تا در نهایت بتوانند دستگاه را باریک تر کرده و صدایی فراگیر را در اختیار کاربران قرار دهند.هدف از بازگشایی رموز پشت پرده «Speaktenna»، توجه به خود این تکنولوژی نیست. نمی خواهیم در مورد آن صبحت کنیم بلکه تصمیم داریم آنچه که این قسمت نشان دهنده اش است را مورد کاوش قرار دهیم. راه و رسمی که اپل برای خلق، طراحی و ساخت محصولاتش در پیش می گیرد. راه و روشی که اوج کمال گرایی همین شرکت را به نمایش می گذارد.فیل شیلر مدت هاست که در عنوان «معاون ارشد بخش بازاریابی جهانی» در اپل به ایفای وظیفه می پردازد. در ساختمان شماره ۳ از مقر اصلی اپل موسوم به «Infinite Loop» ساکن است و در یک روز گرم پاییزی، پذیرای یک مصاحبه می شود. پیراهنی خاکستری به تن کرده و عینکی که به ندرت به چشم می زند را نیز روی صورت دارد که البته آن را سریعا بر می دارد.شیلر عادت به مصاحبه کردن ندارد و اگر نامش را هم گوگل کنید، صرفا با تاریخچه فعالیت اش در اپل مواجه خواهید شد و نهایتا مصاحبه ای که این اواخر با جان گروبر از [John Gruber] از وب سایت Daring Fireball انجام داده بود را پیدا خواهید کرد. او برای عده زیادی از کاربران همچون یک فرد پر رمز و راز دیده می شود؛ شخصی که دانش فنی بسیار بالایی دارد و به نوعی سخنگوی این بخش در اپل نیز به شمار می رود. زمانی که در کنفرانس های شرکش روی صحنه می رود و در مورد مشخصات فنی دستگاهی که تازه توسعه یافته صحبت می کند، همان حرارتی را در وجود حس می کنید که شما را مشخصا به یاد استیو جابز خواهد انداخت. پنداری خود جابز روی صحنه است و با علاقه تمام، به توصیف بخش هایی از یک گجت می پردازد. بیراه نیست اگر او را یکی از بهترین شاگردان جابز هم به شمار آورد.Speaktenna؛ بخشی که در برگیرنده اسپیکر مک بوک و آنتن وای-فای آن است.
فیل شیلر در سال ۱۹۸۷ به اپل پیوست؛ درست زمانی که این شرکت در حال عرضه کامپیوترهای Mac Se و Mac II بود. او در طول این چند دهه، تغییرات بسیاری را در اپل شاهد بوده و آنها را اینچنین توصیف می کند: «موارد بسیاری اکنون در اپل دچار دگرگونی شده اند اما حالا تصور می کنم این شرکت نسبت به گذشته اش، پیشرفت بی نظیری داشته است.»وی ادامه می دهد: «از همان ابتدای کار اپل، Mac اعتبار آن بوده و باعث شده بتواند سخت افزار و نرم افزارهایی که توسعه داده بود را به دست کاربران برساند. نحوه کارکرد اپلیکیشن ها و سرویس های اینترنتی اپل نیز همه به Mac متکی بودند. این اتکا اما امروز با ۲۰ سال پیش تفاوت های بسیاری کرده. حالا تیم های هر کدام از این بخش ها نه تنها با یکدیگر ترکیب و هماهنگی تنگاتنگی دارند بلکه با همدیگر به تفکر در مورد آینده پردازش کامپیوتری هم مشغول می شوند و بر آینده ای تمرکز می کنند که صرفا با ترکیبی که اکنون یافته اند قابل تحقق است. به مشکلاتی فکر می کنند که تنها به وسیله و اتکا بر قدرت تفکر جمعی و یکتایی این افراد است که می توان امید به حل شدنشان بست.»
همکاریدر این گفتگو، «جان ترنوس» [John Ternus] معاون ارشد بخش مهندسی مک و آیپد نیز در کنار شیلر قرار می گیرد. آنطور که این دو باور دارند، خلاقیت هایی نظیر ابداع بخشی به نام Speaktenna که در لپ تاپ سبک وزن و کمر باریک اپل قرار گرفته بدون فعالیت مستمر و تنگاتنگ تیم های مختلف با همدیگر، امکان پذیر نبود.مهندسان اپل تلاش کردند تا هر فناوری که می شناسند و توان ابداعش را در خود می بینند را در بدنه آلومینیومی و شاسی مک بوک ۱۲ اینچی جای دهند. از باتری های جدا از هم و در بخش های مختلف بدنه گرفته تا ماژولی که هم در برگیرنده آنتن Wi-Fi است و هم نقش اسپیکر را بازی می کند.آقای ترنوس می گوید: «متوجه شدیم به علت فضای بسیار اندکی که در اختیار داریم، نمی توانیم هم یک آنتن مناسب برای وای-فای توسعه دهیم و هم یک اسپیکر قدرتمند را در مک بوک جای دهیم و احتمالا مجبور به قربانی کردن برخی قابلیت ها و قدرت آنها خواهیم بود. با دو عنصری سر و کار داشتیم که هر دوی آنها نیاز به فضا برای کار داشتند. عناصر مربوط به آنتن ها کوچک هستند اما باید آنها را در حفره هایی به کار برد. از سوی دیگر اسپیکرها به فضا نیاز داشتند تا بتوانند صدای خود را طنین انداز کنند.»قاب پشتی مک بوک که از آلومینیوم تهیه شده و می توان فضایی که قرار است با باتری پر شود را در آن مشاهده کرد.
در نهایت تیم توسعه تصمیم گرفت اسپیکر و آنتن یاد شده را در هم ادغام نموده و کاربردی جدید خلق کند.آقای ترنوس ادامه می دهد: «در نهایت و پس از اتمام کار، مهندسانی داشتیم که کارشان در واقع طراحی آنتن های وای- فای بود اما حالا از علم توسعه اسپیکرها نیز به خوبی سر در آورده بودند و از سوی دیگر، طراحان اسپیکر ما نیز دانش طراحی آنتن وای-فای را فرا گرفتند.»چنین سطحی از همکاری اکنون به DNA اپل وارد شده اما در زمان های قدیم، این شرکت همواره چنین نبوده است. فیل شیلر در همین رابطه می گوید: «پیش از اینکه جانی [آیو] و استیو به اپل برگردند، رابطه ای میان بخش طراحی صنعتی و مهندسی وجود داشت اما آنچنان که باید و شاید با هم متحد نبودند. تیم طراحی خودش نمونه ای را تولید می کرد که نمی توانست به اندازه کافی، بیانگر محصولی که قرار بود ارائه شود باشد.»آنطور که شیلر می گوید، در آن زمان ایده های هر مهندس یا هر طراح، به شکل بهینه شده ای نمی توانستند عملی شوند و سلسله مراتب زیادی باید طی می شد تا در نهایت یک ایده تبدیل به یک طرح شود. امروزه دقیقا اپل برعکس این حالت عمل می کند. ترنوس می گوید: «اکنون پروسه های کاری از همان ایده تا طرح نهایی که برای تولید انبوه ارسال می شود، به شکل بسیار پایدارتری انجام می شوند.»شیلر باور دارد که با وحدت و یکپارچگی بیش از اندازه بخش طراحی و مهندسی در اپل بود که توانستیم شاهد محصولاتی همچون iMac، آیفون و حتی iPad باشیم. او می گوید: «از زمانی که استیو در سال ۱۹۹۷ به اپل برگشت و با جاناتان آیو مشغول بازطراحی کل پروسه تولید شد، تیم های طراحی صنعتی و همچنین مهندسی با وحدت بیشتری به کار خود ادامه می دهند. آنها مشکلات را در برابر خود قرار داده و با هم به تفکر در مورد حل کردن آنها می پردازند.»جدا از همکاری تنگاتنگ در دو بخش یاد شده، اپل به شدت تلاش می کند تا دستاوردهای گذشته اش و موفقیت هایی که در طول تاریخ کسب نموده فراموش نشوند. شیلر ادامه می دهد: «فرهنگ همکاری به شکلی در اپل نهادینه شده و در بخش های مختلفی که در آنها کار می کنیم ریشه دوانده که هر سال، می بینیم به شکل قوی تری ظاهر می شود. در واقع ریشه یک نوع رفتار کاشته شده و درخت آنها اکنون در حال سرسبز تر شدن است. حالا اپل صرفا محصولاتی عالی را به بازارها ارسال می کند، بدون اینکه مهم باشد ایده ابتدایی تولید آن از چه بخش و قسمتی سر چشمه گرفته بود.»کافیست مک بوک اپل را گشوده و به اجزایش نگاهی گذار داشته باشید تا کمال گرایی این شرکت را حس کنید. لاجیکبرد یا همان مادربرد دستگاه، در کف دستتان جا می شود.بردی که چیپ های مختلف در هر دو سویش به شکلی بسیار متراکم قرار گرفته اند. از حافظه RAM گرفته تا فضای ذخیره سازی و پردازنده اینتل، حتی درایورهای مرتبط با نمایشگر. اپل به خوبی توانسته تجربه خود از ساخت آیفون و آیپد را در این کامپیوتر شخصی به کار گیرد و بردی بسیار کوچک را با مدار های مختلف پر کند. کافیست بدانید که مادربرد این دستگاه، از مادربرد به کار رفته در MacBook Air با اندازه ۱۱ اینچی ۶۷ درصد کوچک تر است.
خلق محصولی تازهموتور فورس تاچ در زیر ترکپد MacBook
اگرچه اپل همواره راهکارهای مورد نیاز خودش را برای مشکلات تکنولوژیک پیدا می کند اما گاهی برای توسعه بخشی جدید، منابع مورد نیاز را در خانه ندارد. شیلر در همین رابطه می گوید: «گاهی نیاز است منابع جدیدی را به اپل اضافه کنیم تا قادر به انجام کاری شویم که تا پیش از این ممکن نبوده.»اپل عادت دارد به تامین کنندگان قطعات خود کمک کند تا بتوانند دقیقا خود را به استانداردهای این شرکت برسانند. کاری که معمولا سایر کمپانی های بزرگ انجام نمی دهند. شیلر باور دارد که این اتفاق در اپل زیاد رخ می دهد و بیشتر اوقات، این شرکت اقدام به اصلاح قطعه هایی که تولید کنندگان شخص ثالث فراهم کرده اند نموده و یا به تامین کنندگان قطعات کمک می کند تا خودشان را به استانداردهای این شرکت برسانند تا در نهایت محصولی که به دست کاربر می رسد، بتواند همانی باشد که وی را مجذوب خود کند. او می گوید: «گاهی از آنها می خواهیم تکنولوژی هایی را برایمان بسازند که تا کنون یا سراغش نرفته بودند و یا اصلا محصول مشابه اش را در بازار ندیده اند. گاهی این تامین کنندگان آرزوی توانایی توسعه چنین فناوری هایی را دارند و اپل به آنها کمک می کند تا بتوانند آن را همانگونه که باید و شاید به مرحله تولید انبوه برسانند.»بخش درونی MacBook؛ مادربردی بسیار کوچک در کنار باتری های نوین اپل که از چندین قسمت مجزا تشکیل شده اند.
ترنوس، معاون ارشد بخش مهندسی مک و آیپد می گوید: «تقریبا هر محصولی که توسعه می دهیم، تکه ای از تکنولوژی های نوین را در خود دارد که قبلا، آن را انجام نداده بودیم و در بسیاری موارد، هیچکس آنها را انجام نداده و بکار نگرفته بود.»اپل با تامین کنندگان بسیاری به همکاری می پردازد چرا که به طور کلی این شرکت، خودش تولید کننده قطعات نیست. کمپانی یاد شده خودش، بخش های مختلف را طراحی کرده و نیازش را مشخص می کند، سپس آنها را به تامین کنندگان قطعات می سپارد تا برایش تولید انبوه را آغاز کنند. برای مثال شرکت Corning، برای اولین آیفون، شیشه روی نمایشگری را طراحی کرد که می توانست نسبت به رقبای آن زمان مقاومت بسیار بیشتری را از خود نشان دهد. Corning خودش تکنولوژی را توسعه داده بود اما در جهانی پر از اسمارت فون های پلاستیکی، شرکتی حاضر به استفاده از آن نمی شد. آقای شیلر، کورنینگ را یکی از بهترین همکاران اپل در زمان توسعه اولین آیفون می داند و می گوید که آنها به ما کمک کردند تا بتوانیم تجربه کاربری آیفون را به مرحله بالاتری ارتقا دهیم.روابط این شرکت با تامین کنندگان پیچیده تر از این هاست و اگر از فیل شیلر بپرسید چه کسی اکنون تامین کننده شیشه روی نمایشگر و همچنین قاب پشتی آیفون است، با سکوت و سپس جواب سربالایش رو به رو خواهید شد. در زمان معرفی آیفون های جدید هم وی عنوان کرد که این محصولات از «کورنینگ گلس» بهره می برند. توجه کنید که بقیه از «کورنینگ گوریلا گلس» در محصولات خود استفاده می کنند. در نتیجه بعید نیست که اپل خودش با کورنینگ همکاری کرده باشد و نوعی خاص از شیشه نمایشگر را با استفاده از دانش کورنینگ در این زمینه توسعه داده باشد.مادربرد مک بوک جدید اپل کوچکترین لاجیکبردی است که این شرکت تا کنون توسعه داده و می توان در هر دو سوی آن، چیپ های زیادی را دید.
اما اپل چرا به راحتی نمی تواند نام همکاران خود را به زبان بیاورد؟ شیلر می گوید که علت این موضوع این است که هر قطعه را صرفا یک کمپانی تولید نمی کند و گاهی یک بخش از محصولی توسط چندین تامین کننده به دست این شرکت می رسند.به اخباری که اخیرا در مورد چیپست مجتمع A9 منتشر شدند توجه کنید؛ دو شرکت سازنده به نام های TSMC و سامسونگ این چیپ ها را توسعه داده بودند که البته مصرف باتری آنها با هم متفاوت است. اپل البته این موضوع [مصرف متفاوت باتری در چیپ های ساخته شده توسط دو شرکت] را تکذیب کرد. شرکت ساکن کوپرتینو به طور کلی علاقه ای ندارد در مورد تامین کنندگانش به گفتگو بپردازد و توضیحاتی اجمالی در مورد تفاوت بخش های تولید شده بدهد. این موضوع البته، دلیلی بزرگ دارد.پشت مادربرد مک بوک، در این بخش از لاجیک برد هم می توانید چیپ های بسیاری را مشاهده کنید.
شیلر می گوید: «رایج ترین سناریو چنین است که قطعه ای که از سوی یک تامین کننده تولید می شود، از سوی خود اپل و برای اپل طراحی و تولید شده است. به همین دلیل ترحیج می دهیم حتی در مورد سازنده این قطعات نیز سخنی به میان نیاوریم.»آقای ترنوس در همین رابطه می گوید: «چند بخش از MacBook، توسط کمک نیروهای خارجی توسعه پیدا کردند. برای مثال به کیبورد با اندازه کامل این محصول دقت کنید. استفاده از ماژول های کیبورد معمولی در این دستگاه امکان پذیر نبود و به همین دلیل، اپل یک شرکت توسعه دهنده و متخصص در زمینه کیبوردها را یافت و با کمک آنها توانست از پایه این بخش از مک بوک را طراحی کند و حتی مکانیزم بکار رفته در زیر هر کلید را نیز تغییر دهد.»
خیره شدن در آینهگشت و گذار در فضای مقر اصلی اپل با بیش از ۱۰ هزار کارمندی که در آن مشغول به کار هستند، حال و هوایی عجیب دارد و اگر درون گرا هستید، به سادگی می توانید در چنین فضایی، خلق و خوی تنهایی-طلبانه خود را کنار بگذارید. در چنین حالتی اگر تمام جرات خود را جمع کرده و از شیلر بپرسید: «آیا اپل همه کارها را به درستی انجام می دهد؟» پاسخ اش شما را شگفت زده خواهد کرد: «نه، البته که نه! تصمیمی هم نداریم اینگونه خود را برای دیگران جلوه دهیم.ما هیچوقت کامل نبوده ایم و می خواهیم روز به روز بهتر شویم. باید گوش کنیم و ببینیم ایرادهای کارمان کجا هستند تا بتوانیم همان ها را برطرف کنیم.»شیلر می گوید که اپل همواره پیش از معرفی و به بازار فرستادن محصولی جدید، تمام جوانب را در نظر می گیرد و باید آزمایشات بسیاری را انجام دهد. حال چه این محصول، گجتی کاملا جدید باشد و چه نمونه ای بزرگ تر شده از آیپد که قرار است با نام آیپد پرو به فروش برسد.اپل حالا یک بوم نقاشی به همراه یک قلموی حساس به فشار را در اختیار کاربران گذاشته است.
فیل شیلر گفته هایش را چنین ادامه می دهد: «یکی از بهترین بخش های تولید محصول جدید برای ما این است که در اپل، تیم ها قادر هستند هرطوری که مایلند به ایده هایشان پر و بال دهند و هر ایده ای که تصور می کنند می تواند محصول نهایی را بهتر کند را نیز به آن اضافه نمایند. از طرف دیگر، چهارچوب زمانی هم برایشان در نظر گرفته نمی شود و مجبور نیستند در یک زمان مشخص کار توسعه محصولی را به پایان برسانند. در این میان نکته با اهمیت تر اینجاست که در توسعه نسل جدیدی از یک دستگاه، مهندسان و طراحان الزاما قرار نیست استانداردهایی که برای نسل قبلی به کار گرفته شده را سرلوحه کار خود قرار دهند.»این شرکت محصولات کاملا متفاوتی از هم را توسعه می دهد و همین موضوع، بر خود اپل و تامین کنندگان قطعاتش فشار زیادی را وارد می کند. گاهی پیش آمده که تامین کنندگان برای اجابت خواسته های این شرکت، مجبور شده اند کارخانه هایشان را تجهیز کرده و یا آنها را گسترش دهند. آقای ترنوس از سوی دیگر می گوید که «نه» های زیادی در اپل شنیده نمی شوند: «گاهی نه شنیدن عادیست؛ برای مثل اپل برخی کارها را انجام نداده و نمی خواهد بعضی محصولات را توسعه دهد. اما زمانی که تصمیم گرفته می شود محصولی تازه با تکنولوژی هایی که پیش از این استفاده نشده اند ساخته شود، شنیدن کلمه «نه» یک حالت کاملا غیر عادی در اپل است چرا که ما برای تکنولوژی محدودیتی قائل نیستیم و تمام تلاش خود را برای بالاتر بردن استانداردها انجام می دهیم.»صرفا یک پورت آمده تا جای تمام استانداردهای قدیمی را پر کند
نگاهی به کنار مک بوک، توجه شما را به خود جلب خواهد کرد. همه در زمان معرفی این محصول در ابتدای سال جاری متعجب گشتند که اپل چگونه می خواهد ایده آینده نگرانه خود را در قالب یک پورت USB-C به کاربران بقبولاند.چنین موضوعی البته می تواند هم قدرت بالای ریسک پذیری بالای این شرکت را نشان داده و هم از طرفی، بسیار خطرناک باشد. شیلر می گوید در زمان توسعه این محصول، جلسات بسیاری با حضور مدیران ارشد اپل شکل گرفتند: «به این نتیجه رسیدیم که برای بالاتر بردن مرزها فراتر از انتظارها، گاهی نیاز داریم راحتی را تا حدی فدا کنیم.»وی باور دارد که اکنون افراد، کاربرانی که به سراغ خرید MacBook می روند را شجاع می پندارند: «شاید در ابتدا این موضوع برای کاربران زیادی غیر متعارف باشد اما «مک» پیش از این ثابت کرده انجام کارهایی که مردم انتظارش را ندارند نتیجه ای می دهد برابر با همان انتظاری که کاربران در آینده خواهند داشت و این میراث واقعی مک بوده است.»
دلایل ساخت سفینه فضاییبر اساس آنچه شیلر و ترنوس می گویند، ابداعات کاملا متمایز شده از هم، بدون مرحله ای از همکاری که اکنون اپل از آن لذت می برد ممکن نمی شد.زمانی که با شیلر در فضای مقر اصلی قدم می زنید، کارمندان بسیاری را می بینید که با سرخوشی در حال گفتگو با هم هستند و در بیشتر مواقع حتی متوجه حضور او نمی شوند. بیشتر مواقع می توانید کارکنان این شرکت را ببینید که در بین ساختمان ها در حال قدم زدن هستند. گاهی همدیگر را می بینند، می مانند و به گفتگو می پردازند. این در حالیست که اگر شیلر دست شما را بگیرد و به طبقه سوم در ساختمان شماره ۳ برده و شرق را به شما نشان دهد، می توانید ساختمان نیمه کاره جدیدی که قرار است مقر اصلی اپل باشد را مشاهده کنید. ساختمانی که به شکل یک سفینه فضایی حلقه مانند طراحی شده تا همه کارمندان را در کنار هم قرار داده شوند و افراد بتوانند رابطه ای نزدیک تر هم داشته باشند.ساختمان جدید همچون یک دایره است و در چنین شرایطی، برایتان سوال می شود که چگونه تیم هایی که یکی از آنها در بخشی از این دایره و دیگری در بخش مقابل اش در حال کار هستند می خواهند با هم، همکاری تنگاتنگ تری داشته باشند؟شیلر ولی مخالف است و می گوید: «کاملا برعکس؛ اساسا ما این ساختمان را طراحی کرده ایم تا دسترسی آسان تری به هم داشته باشیم. در واقع به کوچک ترین جزییات توجه شده تا همین امر محقق گردد. حلقه ای که اپل در حال ساختنش است از راهروهای وسیعی بهره می برد و افراد می توانند به راحتی در آن به گشت و گذار مشغول شوند.»زمانی که در مورد ساختمان تازه صحبت می کند، بیش از اندازه هیجان زده می شود و مشخصا تا کنون، افکار زیادی در مورد آن را در سر پرورانده. در نهایت و پس از توضیحاتش می گوید که البته من یک کارشناس معماری نیستم: «اما به نظرم این بهترین ساختمانیست که تا کنون به منظور افزایش همکاری در میان کارکنان یک شرکت ساخته شده است.»؛ جمله ای که مشخصا جابز به آن افتخار خواهد کرد.
مشخص کردن اهدافهمکاری پر قدرت در خانه و همینطور استفاده از همکارانی که خارج از این شرکت هستند و بهره گیری از تکنولوژی های آنها، همه بخشی هستند از برنامه هایی که این شرکت برای آینده اش دارد.اپل اکنون از رهبران بازار کامپیوترهای شخصی موسوم به PC، تا حد زیادی عقب تر است اما به هر حال، در زمانه ای که آمار های مرتبط به فروش کامپیوترهای شخصی ویندوزی رو به کاهش هستند، مک ها بالاترین فروش خود را بر جای گذاشته اند.اپل هفته گذشته گزارش خود از عملکردش در سه ماهه چهارم مالی سال ۲۰۱۵ را منتشر کرد و عنوان نمود که در این دوره سه ماهه، توانسته ۵.۷ میلیون دستگاه کامپیوتر مک به فروش برساند. این در حالیست که در ۱۲ ماه گذشته شرکت یاد شده ۲۰ میلیون کامپیوتر به فروش رسانده است. در انتهای سال میلادی گذشته موسسه آماری IDC عنوان کرد که بازار PC در سال اخیر برای ایالات متحده حدود ۱۳ درصد رشد داشته.شیلر اما معتقد است که این آمار چندان هم درست نیست و در واقع، رقم واقعی بسیار بیشتر بوده: «آمار و ارقام بسیاری را می توانید پیدا کنید که با هم متفاوت هستند. ما تصور می کنیم که رشد فروش در بازار ایالات متحده برابر با ۲۵ درصد بوده. حال آنکه کافیست به فرودگاه ها، کافی شاپ ها یا دانشگاه ها سری بزنید و ببینید که بیشتر افراد از مک استفاده می کنند تا PC.»شیلر بیشتر تلاش می کند تا عنوان کند به جای توجه به آمار و ارقام، باید به واقعیات پیرامون نگریست. اما در واقع حالا که فروش کامپیوترهای Mac افزایش هم داشته، باز هم اپل با فاصله ای زیاد پشت سر رقبایی نظیر لنوو و HP قرار می گیرد. این دو شرکت در انتهای سال قبل، به ترتیب رقمی برابر با ۱۸ و ۲۰ درصد از فروش جهانی کامپیوتر را در اختیار داشتند در حالی که سهم اپل به ۶ درصد می رسید.از سوی دیگر شیلر راست می گوید. وقتی وارد دفتر کار یک استارتاپ می شوید و یا به فرودگاه می روید، افراد زیادی را می بینید که کامپیوترهای همراه مک یا همان مک بوک ها را در دست خود دارند، پس چرا آمار و ارقام با واقعیت پیرامون تطابق ندارند؟شیلر در پاسخ به این پرسش می گوید: «تصور می کنم یکی از علت های این موضوع، عدم استقبال مناسب سازمان و کسب و کارهای مرتبط با IT از کامپیوترهای مک است. در حالی که آمارها نشان نمی دهند که ۵۰ درصد از کاربران عادی از کامپیوترهای مک استفاده می کنند، من شخصا احساس می کنم که کاربران بیشتری به مک اتکا دارند تا سایر پلتفرم ها.»احساس فیل شیلر البته تا حدی هم صحیح است. استفان بیکر [Stephen Baker] تحلیلگر موسسه NPD خبر می دهد آماری که اپل از فروش کامپیوترهای مک اعلام می کند، مربوط می شود به آنهایی که به کاربران عادی و بیشتر در فروشگاه های اختصاصی اش به فروش می رساند. این آمار دربرگیرنده کامپیوترهایی که اپل به سازمان ها، سایر فروشگاه ها و شرکت های بزرگ می فروشد نیست. داده های سازمان NPD در بر گیرنده ی کل فروش هستند نه تعداد دستگاه هایی که اپل آنها را مستقیما به مشتریان خود فروخته. البته در چنین شرایطی باز هم اپل آمار فروش کامپیترهای کمتری از HP دارد اما بیکر می گوید: «این شرکت اکنون فاصله خود را با ویندوز و دستگاه های ویندوزی کمتر از پیش کرده.»شیلر در همین خصوص می گوید: «بیشتر سازندگان PC با کاهش فروش مواجه شده اند و این در حالیست که ما توانسته ایم در سال گذشته رکوردشکنی کرده و آمارهای خود از فروش Mac را به شکل قابل توجهی افزایش دهیم.»حقیقت هم همین است؛ آمار فروش کامپیوترهای شخصی به شدت رو به کاهش است اما اپل موفق شده افزایش فروش داشته باشد. البته نباید فراموش کرد که در دوره و زمانه ای به سر می بریم که همه چیز به سوی ابری شدن پیش می رود. سوال اصلی اینجا مطرح می شود. آیا با وجود فراگیر تر شدن پردازش کامپیوتری ابری در آینده ای نه چندان دور، باز هم دستگاه های سخت افزاری اهمیت سابق را خواهند داشت؟ به نظر می رسد که شیلر اساسا چنین منطقی را قبول نداشته باشد.وی در خصوص ابری شدن پردازش کامپیوتری چنین ایده ای دارد: «اول اینکه، اهمیت و ارزش سخت افزار قوی تا کنون به هیچ عنوان زیر سوال نرفته است. همه ما در اپل به یک هدف واحد رسیده ایم. هدف نهایی و کلی ما این است که در دسته بندی هایی که علاقه به رقابت در آنها داریم، بهترین باشیم. این همان کاریست که در حال انجامش هستیم و اهداف ما، مشخصا در میان محصولاتمان نیز انعکاس پیدا می کنند و این یکی از دلایلی است که کاربران به آنها علاقه ای بیش از اندازه نشان می دهند. در نهایت باور داریم که هیچ موقع ارزش، اهمیت و زیبایی گجت های قدرتمند زیر سوال نخواهد رفت.»وی ادامه می دهد: «من که تا کنون نشنیده ام شخصی بگوید "چون من فایل های خود را در فضای ابری نگه داری می کنم، پس می توانم یک سخت افزار بسیار ضعیف تهیه کرده و از طرفی، دلم هم می خواهد که طراحی اش هم بسیار زشت باشد!” مشخصا فردی را نخواهید یافت که چنین هدفی را دنبال کرده و محصولی اینچنینی را بخرد.»آقای شیلر همچنین رشد بازار محصولات هیبریدی، یا به کلام ساده تر گجت هایی که شبیه به لپ تاپ هستند اما از نمایشگر تاچ برخوردارند را نیز رد می کند: «امروزه مشخصا پیشنهادهای بیشتری به کاربران داده می شود چرا که افراد جدیدی تلاش می کنند بازارسازی کنند. اما بر اساس داده هایی که من قادر به مشاهده آنها بوده ام، چنین گجت هایی سهم بسیار اندکی از بازار را کسب کرده اند و بسیار بعید می دانم که بتوانند روزی حماسه ساز شوند. به هر حال تصور می کنم که زمان می تواند پاسخ دقیق تری به ما بدهد.»شیلر البته نامی از «مایکروسافت» بر زبان نمی آورد اما کاملا پیداست که در مورد محصولاتی نظیر سرفس پرو ۴ یا سرفس بوک سخن می گوید. وی باور دارد که گجت های هیبریدی قادر نیستند طرفداران زیادی را به سوی استفاده از خود جذب کنند.به کلامی ساده و واضح تر، شیلر معتقد است که کاربران محصولاتی نظیر کامپیوترهای مختلف مک را انتخاب می کنند چرا که دارای نوآوری های بسیاری هستند و خریدارانشان، به آنها عشق می ورزند. او روی بخش عشق ورزیدن، تاکید بسیاری دارد: «این افراد برایمان مهم هستند. ما واقعا از داشتن چنین طرفدارانی خوشحالیم و سعی می کنیم افرادی که محصولات ما را عاشقانه خریداری می کنند را هیچگاه نا امید نکنیم.»شیلر در نهایت عنوان می کند که ستایش کاربران از Mac، به هیچ عنوان موضوع جدیدی نیست: «حس علاقه بی اندازه کاربران به این کامپیوترها، به اولین نسل از مک بر می گردد. این کامپیوترها، اشیایی بی جان هستند و در همان ابتدای کار، خودمان نیز متعجب شده بودیم از این همه علاقه و عشق. حالا به سختی تلاش می کنیم تا به این علاقه پاسخ دهیم تا با محصولاتی عالی، سهم خود از این سوی رابطه را ادا کرده باشیم.»
عشق به گجتی بی جان؛ چرا؟شما اگر خود را به جای مدیران ارشد یک شرکت بزرگ گذاشته و بدانید [و باور داشته باشید] کاربران نوآوری هایتان را امتحان می کنند، مشخصا دست به تلاش برای ایجاد تغییرات بزرگ و نوآوری های تازه خواهید زد یا به کلامی دیگر، تلاش می کنید راه و رسم غیر متعارف تری را انتخاب کنید.در طول مصاحبه، آقای ترنوس، معاون بخش مهندسی مک و آیپد، تمام بخش های مک بوک را به نمایش کشید؛ از مادربرد بسیار کوچک آن گرفته تا باتری و بخش های جانبی دیگر. حالا و در نهایت یک مک بوک کامل را در برابر خودش دارد. به سادگی لبه انگشت را روی قسمت میانه و فرو رفتگی بخش پایینی بدنه [برای باز کردن درب لپ تاپ] قرار می دهد و به یک انگشت، درب MacBook را باز می کند، بدون اینکه قسمت پایینی، ذره ای تکان خورده و بلند شود. ترنوس می گوید این یک تصادف نیست و برای ایجاد چنین قابلیتی، وقت بسیاری گذاشته شده است.همین موضوع نشانگر اهمیت بیش از اندازه ایست که این شرکت به طراحی محصولاتش می دهد، آن هم محصولی چنین سبک و فوق قابل حمل؛ ترنوس ادامه می دهد و می گوید: «هر قطعه ای که در این MacBook به کار گرفته شده، مورد اندازه گیری دقیق قرار گرفته تا در نهایت محصولی عالی خلق شود که در زمان گشودن درب آن، نیازی به نگه داشتن بخش پایینی اش نداشته باشید.»اپل در واقع برای ساخت MacBook و سایر محصولاتش پروسه های بسیار وقت گیری را می گذراند تا هر قطعه به نوعی در جای خود قرار گیرد که به اهداف نهایی دستگاه لطمه ای وارد نکرده و بتواند پیوند مناسبی با سایر قسمت ها ایجاد کند. چنین شرایطی صرفا مخصوص کامپیوترهای این شرکت نیست و حتی لوگوی Apple نیز در نمونه استیل اپل واچ، دارای یک تو رفتگی کاملا حساب شده است. به همین دلیل و به جهت حساسیت های ویژه این شرکت است که همه تامین کنندگان آن، سفارش ها را به وسیله ربات و دستگاه های دید لیزری تهیه می کنند.اینچنین است که وقتی MacBook را در دست خود می گیرید، حس می کنید محصولی خاص از آینده را نگه داشته اید. چنین حسی، از توجه بی نهایت به جزئیات سرچشمه می گیرد و اپل نشان داده که در هر نسل جدید از کامپیوترهای مک، در حال بهتر کردن طراحی های خودش است.شیلر می گوید: «امروز شما مک را می بینید که ترکیب تکنولوژی هایش، مشخصات پر قدرت اش و کاهش فضای مورد نیاز برای جای دادن تمام این بخش ها، چگونه پیشرفت کرده اند. اپل در این زمینه سال به سال در حال پیشرفت است و با نگاهی به نمونه های گذشته، خواهید توانست پیشرفت های این شرکت را در زمینه توسعه همین کامپیوترها مشاهده کنید.» وی مکثی می کند و سپس ادامه می دهد: «زمانی که یاد می گیرید کاری را به خوبی انجام دهید، می توانید بهتر از پیش در آن رشد کنید و در نهایت تصمیم بگیرید دامنه فعالیت را بالاتر از این ها برده و مرزها را جا به جا نمایید.»پس از صحبت با فیل شیلر و ترنوس، به این نتیجه خواهید رسید که آنچه در مورد Mac، در ذهن فنبوی و طرفداران این شرکت می گذرد تا حدی هم اشتباه است. آن به اصطلاح «مکتب اپل» نه از مقر اصلی و بخش طراحی محصولات در کوپرتینو آغاز می شود و نه در کارخانه ای چینی که وظیفه اسمبل کردن را داراست، به پایان می رسد. این جزئی از خود اپل است، به نوعی می توان نامش را «مکتب کمال گرایی» گذاشت؛ راه و رسمی که باعث شده در بیست سال اخیر، این شرکت همواره تلاش داشته باشد بهترین ها را با توجه به کوچک ترین جزییات ارائه دهد.کمپانی ساکن کوپرتینو تلاش می کند تا همواره به کمال دست یافته و از آن فراتر رود، به ایده آل نزدیک شده و سطحی از کیفیت را ارائه دهد که خواب را از چشم رقبا برباید.