بانکداری ایرانی – سرویس درآمد زایی؛ نشانههای خیلی ریز و درشتی وجود دارد که کارمندانتان شما را دوست ندارند. اگر متوجه شدهاید به هر قیمتی از شما دوری میکنند، نمیتوانند ارتباط چشمی را حفظ کنند، در لحظهی ورودتان به اتاق لبخندشان محو میشود، شاید لازم باشد بفهمید کجای کارتان اشتباه است. اگر تقریبا مطمئن هستید کارمندانتان از شما متنفر هستند، راهکار شما اینجا است:
روش تان را عوض کنید
البته گاهی فقط شخصیتها با هم جور درنمیآیند و این تقصیر هیچکس نیست. ولی اگر بیش از ۱ کارمند از شما نفرت دارند، شاید لازم باشد نگاه دقیقی به آینه بیندازید و هرکاری میتوانید برای تغییر این وضعیت انجام بدهید.
چرا؟ قبل از هرچیز اگر یک رییس دوستنداشتنی باشید برای همه بد است: شما، کارمندانتان، و شرکتتان. ممکن است به آوازهتان لطمه وارد کند، بهرهوری را کاهش دهد، مانع خلاقیت کارمندان شود، بر میزان شادی کارکنان تاثیر بگذارد، و در کل به کسبوکار لطمه وارد کند.
اگر تقریبا مطمئن هستید کارمندانتان از شما متنفر هستند، راهکار شما اینجا است:
۱. موضوع را صریحا با شخص یا تیم مطرح کنید
مایکل کر، سخنران بینالمللی کسبوکار و نویسندهی "مزیت طنز" میگوید زمانی را اختصاص دهید و در محیطی آرام و خنثی بنشینید(قطعا دفترتان بهترین مکان است) و صریحا هرگونه تضاد شخصیتی را رودرور مطرح کنید و امیدوارم هر موضوعی را که هست حل کنید.
او اضافه میکند: "یا حداقل برای شناخت بیشتر از مسائل شخصی آن کارمند وقت بگذارید، به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی در مورد خودتان و دانستن درمورد زندگی، خانواده، آرزوها و رویاهایشان راهی کلیدی برای اعتمادسازی، شکستن مرزها، و صمیمیت در هر رابطهای است."
لین تیلور، کارشناس محیط کار ملی و نویسندهی"حاکم ظالم دفترتان را رام کنید: چهطور رفتار بچگانهی رییستان را مدیریت کنید و در شغلتان پیشرفت کنید" همین نظر را دارد. او توضیح میدهد: "این بار بیشتر به دوش شما، مدیر، است که به آن شخص یا آن تیم نزدیک شوید و سوتفاهمها را برطرف کنید".
۲. کارهای فوقالعادهی کارمندانتان را بیشتر تقدیر و تحسین کنید.
بر اساس یک نظرسنجی عمومی اخیر از ۷۲۰۰ بزرگسال، تقریبا نیمی از کارمندان امریکایی در مقطعی از زمان شغلشان را برای دور شدن از رییسشان ترک کردهاند. ولی پژوهشی از کریربیلدر در ۲۰۱۳ دریافت ۵۰ درصد پاسخدهندگان اگر مورد تحسین قرار بگیرند ترغیب میشوند با شرکت بمانند.
کر میگوید: "وقت بگذارید و بهطور خصوصی و در ملأعام از کارمندانتان قدردانی کنید و تلاشهایشان را- هنگامی که واقعا موجه است، تایید کنید.
این عادت خوبی برای همهی رییسها است، ضروری است به کارمندانی که شاید با شما راحت نباشند بیشتر توجه داشتهباشید. فقط مطمئن شوید این تقدیر توجیهپذیر است، در غیر این صورت برای جذب آدمها، راهبردی ناامیدکننده و دلسردکننده خواهدبود."
۳. همدل باشید.
تیلور توضیح میدهد هوش هیجانی فقط خوب بودن نیست، مراودهی خوب است. او میگویدخوشوبشهای معمول، مثل صبح بهخیر گفتن، یا امروز حالتان چهطور است؟ یا متشکرم، و توجه کافی به علایق کارکنانتان تاثیر بهسزایی در صمیمیت و دوستداشتنی بودنتان دارد"
شاید از مدافتاده باشد ولی قانون طلایی این است: " با دیگران همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود"، این نخستین گام قدرتمند در جهت مدیر خوب بودن است. او اضافه میکند: "نه اینکه بگوییم باید در آزمون محبوبیت برنده شوید، ولی اغلب گفته میشود شما فقط به اندازهای خوب هستید که تیمتان خوب است."
۴. صریح و روراست باشید.
کر میگوید اطلاعات را با کارمندانتان به اشتراک بگذارید، "با آنها مثل یک محرم اسرار رفتار کنید، اطلاعات ارزشمند را به اشتراک بگذارید، و بیشتر رک و روراست باشید. این قطعا کمک میکند اوضاع را بهتر کنید و برایتان در درازمدت تغییراتی را به ارمغان خواهد آورد."
به اشتراک گذاشتن اطلاعات اعتماد ایجاد میکند و روش سادهای برای علاقمند کردن کارمندان به خودتان است.
۵. شوخطبع باشید.
کر توصیه میکند: " شوخطبع باشید- بهویژه درمورد خودتان، کارمندان دوست دارند رهبرشان همپای آنها کمی شوخی کند و اگر شوخطبعیتان را نشان دهید کمک شایانی میکند، البته تا زمانی که به سوی شوخطبعی بیمزهی مایکل اسکات در فیلم کمدی"آفیس/دفترکار"منحرف نشوید. خندیدن به اشتباههای احمقانهی خودتان یا اعتراف به خطاهایتان روشی کلیدی برای اعتمادسازی و بهبود رابطهای ناخوشایند است."
۶. از ایدهها و نظراتشان استقبال کنید.
کر میگوید اگر نظر کارمندی را که فکر میکنید چندان دوستتان ندارد درمورد مسائل مهم محلکار بپرسید، این کار پیام قدرتمندی میفرستد: دانایی و تجربهی او را ارزشمند میدانید."اگر به او فرصت خوبی برای صحبت کردن بدهید به او کمک میکنید شما را یک همپیمان راستین ببیند، کسی که به ایدهها و نظراتش برای او مهم است."
۷. با همه مهربان اما یکسان رفتار کنید.
برای کسی استثنا قایل نشوید- ولی با همه با احترام رفتار کنید.کر میگوید: "این یک کلیشهی قدیمی است چون کاملا درست است: کارمندان تا زمانی که ندانند چهقدر به آنها اهمیت میدهید، اهمیت نمیدهند دانایی دارید.
همیشه و هرروز، دائما طوری با آنها رفتار کنید که نشان دهید به شخص فراتر از عنوان شغلیاش توجه میکنید، و کارهای کوچک و پیشنهاد مزایای غیرمنتظره را دست کم نگیرید.
اگر گاهی همه را به خوراکی یا قهوه مهمان کنید یا اجازه بدهید بعد از یک دورهی سخت و پرکار ۱ ساعت زودتر بروند، شما را خیلی در توسعه روابط خوب پیش میبرد."
۸. با ثبات باشید.
وقتی کارمندان انتظارات را میدانند، برایشان آسانتر است که دوستتان بدارند و به شما احترام بگذارند. تیلور میگوید: "آنها رییسهایی را تحسین میکنند که در مورد اهداف شفاف هستند، درصورت عدم تحقق این اهداف پیچیدگیهای آن را درک میکنند، و در این مسیر منتظر برقراری ارتباطهای خوب هستند، رییسهای خوب مشوق و باهوش، و شوخطبع هستند."
۹. مراقب چگونگی تفویض کارها باشید.
تیلور توضیح میدهد بعضی رییسها متخصص انگیزهبخشی به کارکنان برای پروژهی جدید هستند. آنها تیم را سر ذوق میآورد و کارمندان عملا برای کار با آن شخص صف میکشند.
او میگوید: "دیگران تقریبا به جای خواهش کردن امر و نهی میکنند و به آدمها میگویند چه کارهایی باید انجام شود. آنها به جای عبارت"ما ایکس را لازم داریم" از" من ایکس را لازم دارم" استفاده میکنند.
او میگوید: "اگر کارمندان احساس میکنند شما مشتاق هستید آستینهایتان را بالا بزنید، هیچکاری کسر شانتان نیست، و الگوی خوبی هستید، آنوقت از احترام آنها بهرهمند خواهید شد."
۱۰. بازخورد بدهید.
کارمندان به راستی از بازخورد، چه خوب چه بد، قدردانی میکنند. زمانی را برای نشست با کارمندانتان اختصاص دهید و با آنها درمورد نقاط قوت، حوزههایی که میتواند بهتر شود، و پیشرفت گفتوگو کنید.
همچنین در حمایت و تشویق تردید نکنید. این تاثیر عمیقی خواهدداشت.
۱۱. درک کنید که همه نمیتوانند دوستتان داشته باشند.
کر میگوید مهم است که تفاوت بین احترام و دوست داشتن را تشخیص بدهید، " شاید کارمندانی باشند که هرقدر هم تلاش کنید دلشان را بهدست بیاورید، به راحتی به دلایلی که از کنترل شما خارج است دوستتان نخواهندداشت.
بنابراین در نهایت روی بهدست آوردن احترام همهی کارمندانتان تمرکز کنید، موضوعی که کنترل بیشتری روی آن دارید. و اگر آنها علاوه بر آن، دوستتان داشتند، آن را یک جایزه بدانید."