آمار دولتها و آمال مردم؛ دو خط موازی که هرگز به هم نمیرسندبه گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، از ماهیگران دریای خزر بود. جوانی خجسته دل و لاف زن که از صد روز ماهیگری در سواحل دریای خزر، صد داستان برای گفتن میساخت. هرشب به قهوه خانهای که پاتوق جوانان روستا بود، میرفت و در آنجا داستان سرایی میکرد.
در یکی از همین شبها، تعریف میکرد که ... بعله! قلاب را به دورن آب انداخته بودم و کنار ساحل داشتم صفحه اینستاگرامم را بررسی میکردم که چوب ماهیگریام تکان خورد و خبر از یک صید جدید داد، اما هر چقدر سعی کردم نتوانستم قلاب را بالا بکشم، معلوم بود که ماهی خیلی بزرگی در دامم افتاده است اما خودم را نباختم!
خلاصه اینکه من و ماهی هر کدام دیگری را مدام به سمت خود میکشیدیم تا اینکه ناگهان سرم به تابلویی برخورد کرد که باعث شد چوب ماهیگیری از دستم رها شود و ماهی فرار کند. یکی از جوانان روستا پرسید: چه تابلویی؟ گفت: تابلوی راهنمای مسیر که روی آن نوشته شده بود «مسکو 2 کیلومتر»، یکی دیگر از جوانان روستا که میخندید، پرسید: فلانی، وسط دریای خزر و تابلوی مسیر نما؟!؟ پاسخ داد: به جان شما! یعنی من دورغ میگویم؟ به من شک دارید؟
این جمله ها ما را یاد زمانی میاندازد که فروشنده مدعی است اجناسش ارزان شده اما با فاکتور گرفتن از چند قلم، جمع فاکتورمان خیلی بیشتر از ادعای فروشنده میشود.
اقتصادی که تا دیروز متکی به نفت معرفی میشد، امروز وابسته به مذاکرات لقب گرفته و گویا این استب چموش همچنان قرار نیست به تولید داخلی سواری دهد تا هوای اقتصاد کشور کما فی السابق ابری بماند.
شرایط برای بسیاری از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی فضای سکون و رکود است و در ماههای گذشته بسیاری از بازارهای کشور بدون تغییر ماندند و تنها از خواب زمستانی به چرت بهاری و اکنون به استراحت تابستانی تغییر وضعیت دادهاند.
پایین بودن قدرت خرید خانوارها و به تبع آن، بیرونقی بازارهای مختلف، خبر از حال نزار اقتصاد کشور میدهد. اقتصادی که از تحریمها و البته سوء مدیریتها زخم خورده، نای رونق گرفتن ندارد و چشم انتظار است، چشم انتظار مذاکراتی سیاسی.
«کم و بیش نخبگان و مردم از آمار و ارقام خبر دارند، من همیشه میگویم معیار سنجش تورم، جیب مردم است نه بانک مرکزی یا مرکز آمار، آنها مراحل بعدی هستند.
همه میدانند وضع اقتصادی، تورم و گرانی چیست، در مورد بیکاری هم لازم نیست ما آمار بدهیم، هرکس در خانه خودش به راحتی میتواند بفهمد چه خبر است، اما ما آمار و ارقام دقیق را در اختیار مردم قرار میدهیم، زندگی بهتر مردم و معیشت مردم با آرامش، ثبات و امید به وجود میآید.» این بخشی از سخنان مرد اول دولت یازدهم در اولین نشست خبریاش با رسانهها بود.
همیشه آمار و ارقام دولتها با آمال مردم فاصله زیادی داشته و خواهد داشت.
برای مثال انصافا دولت در مهار تورم موفق بوده است، اما بیتعارف باید بگوییم نرخ تورم در کشورمان از نرخ تورم در کشورهای همسایه مثل سوریه و عراق که جنگ زده و درگیر بحرانهای داخلی هستند هم، بدتر است.
در مورد بیکاری هم باید گفت اوضاع کمی بهتر شده و نرخ بیکاری کشور به عدد 10.5 رسیده است، اما آمارهای رسمی همچنان از وجود میلیونها جوان بیکار خبر میدهند و اوضاع کاملا مشخص است؛ یعنی هر کسی در خانه خودش به راحتی میتواند بفهمد که چه خبر است.
درمجموع شرایط نسبت به سالهای نه چندان دور بهتر شده، اما هنوز غافلگیریهایی به سبک همان زمان با عنوان «آزادسازی» اتفاق میافتد که آزاردهنده است. مثلا همین چند وقت پیش، زیرپوستی یارانه نان را حذف کردند و اینطور نان آزاد شد و مردم نان را گرانتر از همیشه به سفره آوردند.
پس از آزادسازی نان، نوبت بنزین بود که مردم را چند روزی در «آمپاس» بگذارد که با تاخیر چند روزه اعلام شد بنزین هم آزاد شده و از این پس تک نرخی و به قیمت هزار تومان عرضه خواهد شد.
اخیرا پرداخت یارانهها هم نامنظم شده و هنوز مشخص نیست که چه بر سر این چندرغاز خواهد آمد. یارانهای که طبق گفتههای رئیس جمهور سابق قرار بود کشورمان را از لحاظ پیشرفت اقتصادی به آلمان برساند، امروز دیگر بین دولتیها طرفداری ندارد، ولی باید در نظر داشت که همچنان، رنگ و طعم سفره بسیاری از مردم کشورمان به آن وابسته است.
یارانه بریز ارباب، این سفره همش خالیست
شکر! رمضان، روزه، این ماه چقدر عالیست
همانطور که رییس جمهور گفت، بهبود معیشت مردم با آرامش، ثبات و امید محقق می شود و باید پذیرفت که این اتفاقات با این اصل، اصلا جور در نمیآید. در سال همدلی و همزبانی انتظار میرود که دولت و ملت بیشتر به فکر هم باشند.