به گزارش
مهر، علی شهیدی در برنامه تراکنش در رادیو اقتصاد، با تعریف ساده عملیات بازار، گفت: عملیات بازار باز در واقع نوع سیاست گذاری پولیای است که از دهه ۸۰ میلادی به بعد بانکهای مرکزی جهان به آن سمت رفتند. بعد از نوساناتی که دهه ۷۰ میلادی اتفاق افتاد کم کم کشورهای توسعه یافته به آن سمت رفتند که با هدفگذاری تورمی با استفاده از کنترل نرخ بهره در یک بازه مشخص تورم را کنترل کنند که به این اتفاق عملیات بازار باز میگویند.
وی ادامه داد: در واقع عملیات بازار باز این است که بانک مرکزی یک یک کانالی را تعیین میکند که این کانال یک سقفی و یک کفی دارد و بانک مرکزی سعی میکند نرخ بهره را در این کانال در بازه بین این سقف و کف کنترل کند که به تبع آن تورم هم کنترل شود و تورم هم دقیقاً در همین بازه نوسان کند.
شهیدی درباره نحوه عملکرد عملیات بازار باز گفت: بانک مرکزی در کشورهای توسعه یافته معمولاً یک کف ۱ درصدی و یک سقف مثلاً ۵ درصدی در نظر میگیرند و نرخ بهرهشان بین ۱ تا ۵ درصد تغییر میکند دقیقاً متناسب با همان نرخ تورمشان هم در همین بازه نوسان میکند. در عملیات بازار باز بانک مرکزی در تعامل با بانکهای مختلف از طریق خرید و فروش اوراق بدهی دولت این نرخ را کنترل میکند. زمانی که نرخ بهره بالا میرود، نرخ بهره بین بانکی نیز بالا میرود، بانک مرکزی با تزریق اوراق بدهی در بازار و خرید آن توسط بانکها، این نرخ را به همان هدفی که مدنظر او بوده است برمیگرداند. این در مجموعه آن بسته عملیات بازار بازی است که بانک مرکزی از آن حرف زده و بانک مرکزی ما هم میخواهد این را اجرا کند.
استقلال بانک مرکزی پیش نیاز عملیات بازار باز است
وی درباره پیش نیازهای عملیات بازار باز، گفت: عملیات بازار باز پیش نیازهای جدیای دارد که عدم توجه به آن ممکن است مشکلاتی را به وجود بیاورد و ما را به آن هدفی که میخواهیم نرساند از جمله پیش نیازهای عملیات بازار باز استقلال بانک مرکزی است. به چه معنا؟ به این معنا که دولت بر روی بانک مرکزی تسلط نداشته باشد. چون دولت میتواند با افزایش میزان اوراقش و وارد کردن میزان اوراق در بازار در کار بانک مرکزی اختلال ایجاد کند و نگذارد آن نرخ تورمی که مدنظر بانک مرکزی است دنبال شود.
این کارشناس پولی و بانکی ادامه داد: در نتیجه، بانک مرکزی باید اساساً مستقل از دولت باشد و از بانکهای مختلف که تأثیر نپذیرد و آن چیزی که به صلاح جامعه هست را مدنظر بگیرد چون معمولاً اهداف و انگیزه دولت و بانک مرکزی با هم متفاوت است. بانک مرکزی میخواهد تورم را کنترل کند، دولتها معمولاً میخواهند پول تزریق کنند و تورم به وجود میآید در نتیجه اهداف بانک مرکزی با دولت نمیخواند، بنابراین اینها باید مستقل شوند تا امکان انجام عملیات بازار باز وجود داشته باشد.
ایران پیش نیازهای عملیات بازار باز را ندارد
وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه در شرایط اقتصادی ایران برای این عملیات چه افق و چه چه پیشبینیای متصور هستید، گفت: عملیات بازار باز ملاحظاتی برای اجرا شدن آن دارد. به نظر میرسد کشور ما این ملاحظات را در نظر نگرفته است از جمله این ملاحظات لنگرگاه اسمی نرخ بهره است. به این معنا که مردم کشورهایی که در آن عملیات بازار باز دارد اتفاق میافتد، انتظارات تورمی بر اساس نرخ بهره بانکها شکل میگیرد در حالی که در کشوری مثل کشور ما مردم کاملاً انتظارات تورمیشان مبتنی بر نرخ ارز است.
عملیات بازار باز در تورم بالا جواب معکوس میدهد
شهیدی ادامه داد: مسئله بعدی که وجود دارد این است که معمولاً کشورهایی که عملیات بازار باز را انجام دادند و موفق بودند، کشورهایی بودند که در مقطع اجرای عملیات بازار باز نرخ تورم پایینی داشتند. طبق بررسیهایی که بنده انجام دادم تقریباً اکثر کشورهایی که عملیات بازار باز را انجام دادند نرخ تورمشان زیر ۱۰ درصد بوده داشتند. یعنی نمونه کشورهایی که با نرخ بهره بالا عملیات بازار باز را انجام دادند ناموفق بوده اند. سال ۲۰۱۶ کشور آرژانتین عملیات بازار باز را با نرخ بهره بالا انجام داد و نه تنها نرخ تورم کاهش پیدا نکرد بلکه روند صعودی و افزایشی به خودش گرفت و برعکس شد.
این کارشناس اقتصادی در پاسخ به این سوال که آیا نگرانیهای خاصی از تبعات اجرای این مکانیسم بازار باز در ایران وجود دارد؟ گفت: اگر ملاحظاتی که گفته شد مدنظر قرار نگیرد، مانند تجربه آرژانتین نه تنها عملیات بازار باز منجر به کاهش تورم نمیشود بلکه ممکن است تورم روند افزایشی به خودش بگیرد.
در بحران بانکی، عملیات بازار باز نمیتواند نرخ بهره را کنترل کند
وی ادامه داد: یکی از این ملاحظاتی که به صورت خاص برای کشور ما وجود دارد بحث بحران بانکی است. یقیناً زمانی عملیات بازار باز میتواند در یک کشوری موفق باشد که سیستم بانکی و نهادهای بانکی در یک حالت ثبات و پایداری باشند. یعنی باید بین آنها همکاری باشد. بانکهای ما در یک حالت بحران و ناترازی به سر میبرند. اما زیان انباشتهشان را به وسیله خلق پول بانکی پنهان کردهاند و آشکار نیست. این منجر میشود که بانک مرکزی نتواند نرخ بهره را کاهش دهد که مبتنی بر آن نرخ تورم کاهش پیدا کند. ملاحظه مهمی که وجود دارد این است که با وجود بحران بانکی امکان اینکه عملیات بازار باز بتواند نرخ تورم را کاهش دهد خیلی سخت و دشوار خواهد بود.
تفاوت اوراق بدهی با اوراق مشارکت
شهیدی در پاسخ به این سوال که تفاوت اوراق بدهی با اوراق مشارکت چیست، گفت: اوراق بدهی، اوراقی است که بر روی کسری بودجه دولت منتشر میشود. فعلاً در ایران این اتفاق دارد میافتد. دولت مقداری کسری بودجهای دارد (که متأسفانه سال ۹۹ هم کسری بودجه زیاد است و براوردها تا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان نیز میرود) دولت قسمت عمدهای از این کسری را میخواهد با اوراق تهیه کند پس این اوراق بدهی اوراقی است که مبتنی بر کسری بودجه و اصطلاحاً برای تأمین هزینههای جاری دولت است اما اوراق مشارکت معمولاً اوراقی است که بر روی هزینههای عمرانی دولت سوار میشود. یعنی دولت، پروژههایی دارد و به صورت مشخص میگوید که آن پروژه چیست و میخواهد برای آن اوراق منتشر کرده، پول جذب کند و منابعی برای انجام دادن آن پروژه خاص در نظر بگیرد.