احمد حاتم یزدی؛ مدیرعامل سابق بانک صادرات / یکی از بزرگترین مشکلات ما در حال حاضر کرونا و آسیبهای اقتصادی بهجا مانده از آن است. کمی قبلتر از آن همواره اقتصاد با مسائل خارجی کشور گره خورده بود. اعمال تحریمها مشکلات فراوانی برای کل کشور در همه حوزهها، نه فقط اقتصاد، ایجاد کرده که مسأله افایتیاف هم به آن اضافه شد.
حالا در شرایطی قرار داریم که اگر تحریمها هم برداشته شود به دلیل قوانینی که بر افایتیاف حاکم است حتی کشورهایی هم که با ما ارتباطات دوستانه دارند، نمیتوانند به مراودات مالیشان با کشور ما ادامه دهند. از سوی دیگر و در بررسی مسائل داخلی، بزرگترین مشکل کشور تورم و پس از آن بیکاری است. تورم نتیجه افزایش افسارگسیخته نقدینگی است. یعنی حجم زیادی پول به اقتصاد کشور تزریق شده است که دلیل آن میتواند کسری بودجه دولت یا مدیریت بد بانکها باشد.
زمانی که نقدینگی وارد بازار شود، قدرت خریدی را در بازار ایجاد میکند که متناسب با این حجم پول باید کالا و خدمات برای ارائه وجود داشته باشد که ما اکنون توان پاسخ به این حجم از کالا و خدمات را نداریم و همین موضوع باعث افزایش قیمتها میشود. با افزایش قیمت، تورم هم افزایش مییابد. تورم همیشه پولدارها را پولدارتر و فقیرها را فقیرتر میکند. چون آنهایی که دارایی دارند، ارزش داراییهایشان بیشتر میشود و شرایط وحشتناکی را بخصوص برای طبقات ضعیفتر ایجاد میکند.
بنابراین تحریم، استانداردهای بینالمللی بانکی، تورم و اشتغال از چالشهای اساسی نظام اقتصادی کشور است و در این میان کم کردن چهار صفر از پول ملی جایی در این فهرست نخواهد داشت. من معتقدم این اقدام یک تغییر صوری است و تنها کارکرد روانی دارد. حذف چهار صفر از پول ملی بر هیچ یک از پارامترهای اقتصاد مانند رشد، اشتغال و تورم هیچ اثری نخواهد داشت. یعنی نه تورم را بیشتر میکند نه کمتر. نه بر میزان اشتغال تأثیر میگذارد و نه از بیکاری میکاهد.
در واقع هنگامی میتوان از اجرای حذف چهار صفر نتیجه مثبت گرفت که تغییرات اساسی در اقتصاد به وجود آمده باشد. در شرایطی که رشد اقتصاد منفی است اگر چهارتا صفر برداشته شود، قطعاً فردا هم نیاز است دو صفر دیگر برداشته شود. بنابراین راه حل اساسی برای اقتصاد این است که ابتدا باید نرخ تورم کاهش یابد و ثبات و آرامش به اقتصاد برگردانده شود. آنچه اکنون باید اتفاق بیفتد، این است که بتوانیم ثبات را به اقتصاد وارد کنیم به گونهای که پس از مدتی روند رشد به خود بگیرد.
بسیاری از تصمیمها در اقتصاد ممکن است بد نباشد اما به صورت مُسکن عمل میکند. ما در بحران به سر میبریم. مانند این است که فردی از بیماری سختی مانند سرطان رنج میبرد بعد فرد دنبال این باشد که جراحی زیبایی انجام دهد. جراحی زیبایی برای بیمار سرطانی بد نیست اما هیچ دردی را از سرطان دوا نمیکند. این تصمیم به هیچ وجه ارزش از دست رفته پول ملی را احیا نمیکند و ارزش پول ملی زمانی حفظ میشود که قدرت خرید مردم حفظ شود.
اگر قدرت خرید با تورم کاهش پیدا کند، مهم نیست که چهار یا شش صفر داشته باشد. تغییر صفرها هیچ تأثیری بر ارزش پول ملی ندارد و هیچ تأثیری هم در رشد حجم نقدینگی ندارد. یعنی حجم نقدینگیمان با همان رشد ثابت ادامه پیدا میکند. پیشنیاز اجرا شدن این تصمیم ثبات اقتصادی است و پایداری در رشد، اشتغال، نرخ ارز و تورم است هر گاه اینها روال یکنواخت پیدا کند، میتوان به این مسأله پرداخت.
از کشورهایی که این برنامه با موفقیت انجام شد، ترکیه است. ترکیه از زمانی که دولت اردوغان سر کار رفت، تورم را توانست از ۷۰ درصد به ۷ درصد برساند. بعد به اجرای این امر پرداختند. هر وقت ما هم توانستیم تورم را به ۴ یا ۵ درصد برسانیم، آن وقت میتوانیم به مسأله حذف دائمی صفرها هم فکر کنیم.