بانکداری ایرانی ـ لیلا فریادرس؛ اقلیم آب و هوایی کشور ایران با برخورداری از دورههای منحصر به فرد خشکسالی و ترسالی همواره آبستن حوادث طبیعی مختلفی همچون سرریز شدن موجهای خروشان رودخانهها و تبدیل شدن به سیلابهای خانمان برانداز بوده است.
قدر مسلم هزینههای اقتصادی و حتی اجتماعی ناشی از خسارتهای بعضاً فاجعه آمیز این حوادث طبیعی در کنار مدیریت ریسک این رویدادها؛ نقش بیمهها برای جبران غرامت حاصل از چنین حوادثی را پررنگتر میکند.
بی تردید موضوع انتقال ریسک ناشی از حوادث طبیعی و خسارتهای ناشی از آن در بین سازمانهای دولتی همواره یکی از دغدغههای حکمرانی در کشورها بوده است.
در این زمینه اگر چه ابزارهای مختلفی در قالب تفاهم نامه میان کشورها برای چنین روزهایی به امضا میرسد اما هنوز چرخه توزیع ریسک ناشی از حوادث طبیعی همچون سیل در صنعت مالی ایران به نسبت شاخصهای جهانی قابل اتکاء و شناخته شده نیست.
بطور معمول بیمههای اتکایی خارجی در زمان وقوع خسارتهای بزرگ ناشی از حوادث طبیعی، عهده دار پوششهای بیمهای جبران غرامت هستند؛ اما در ایران به دلیل حجم پایین انتقال ریسک خسارتهای مالی و حتی جانی نسبت به حد جذب سود ناشی از این بیمهها و از همه مهمتر عقب نشینی بیمههای اتکایی خارجی به دلیل تحریمها، روشهای جایگزین برای تأمین مالی غرامتها و خسارتهای پس از سیل همچنان ناشناخته و غیر عملیاتی است.
در این میان،
اوراق بهادار ریسک به عنوان ابزاری مناسب برای انتقال ریسک و راه حلی در نبود بیمههای اتکایی خارجی یکی از بهترین روشها در جبران خسارتهای ناشی از حوادث و بلایای طبیعی خواهد بود.
این اوراق به عنوان یک ابزار تأمین مالی فرآیندی را ایجاد میکنند که در آن شبه ریسکها از طریق اوراق بهادار از سوی سرمایه گذاران خریداری میشود. به عبارتی بهتر، از طریق اوراق بهادارسازی ریسکهای غیر نقدینه شرکت بیمهای، امکان داراییهای نقدینه و وثیقه کردن جریان درآمدی ناشی از فروش این اوراق بهادار برای شرکت مذکور فراهم میشود.
وقتی اوراق بهادار مرتبط با بیمه توسط یک شرکت بیمه یا شرکتها و صندوقهای سرمایه گذاری خریداری میشود؛ ریسک اصلی این اوراق که ریسکی با بیشترین احتمال وقوع خطر به شمار میرود؛ به عنوان سود یا سرمایه اصلی آن به شمار میرود که پرداخت آن بستگی به وقوع یا شدت حوادث و رخدادهای بیمهای دارد.
بطور کلی بازار اوراق بهادار مرتبط با بیمه شامل اوراق حادثه، اوراق شرایط جوی، اوراق جمع¬آوری شده قابل معامله عمر و اوراق بهادار قابل فروش با قیمت مورد انتظار است. طبق ساختار اوراق بلایای طبیعی، وﺟﻮه درﻳﺎفتی از ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران ﺗﻮﺳﻂ یک ﻧﻬﺎد واﺳﻂ در ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاریﻫﺎی ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺑﺎﻻ که می تواند سرمایه گذاری در زیرسازی سیل بندها، توسعه سد، لایروبی مسیل رودخانهها و سدها، ساخت و بازسازی حفاظهای ایمنی رودخانهها باشد متمرکز می
شود و ﺑﺎ ﺳﺎز و ﻛﺎرﻫﺎیی ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻗﺮارداد ﺳﻮآپ، ﺑﺎزدهی ﻛﻞ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری ﺗﻀﻤﻴﻦ میﺷﻮد.
ریسک اﻋﺘﺒﺎری این اوراق ﺑﺴﻴﺎر پایین بوده اما ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ اﻳﻦ اوراق ﺑﺎ ریسک اﻋﺘﺒﺎری ﺑﺎنی آن ارﺗﺒﺎط ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ؛ زﻳﺮا ﻣﻤﻜﻦ است بانی ﺑﻪ دﻻﻳﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ از ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺎزﺧﺮﻳﺪ ﭘﻴﺶ از ﻣﻮﻋﺪ ﻗﺮاردادﻫﺎی ﺑﻴﻤﻪ ﻧﺘﻮاﻧﺪ ﭘﺮداﺧﺖﻫﺎی ﻻزم را به ﻣﻮﻋﺪ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ.
از ﻃﺮف دﻳﮕﺮ اﻳﻦ اوراق در دنیا غالباً ﺑﺎ ﻧﺮخ ﺷﻨﺎور ﺑﺮ اﺳﺎس «ﻧﺮخ ﻻﻳﺒﻮر» و ﻳﺎ ﻫﺮ ﻧﺮخ ﻣﺒﻨﺎی دﻳﮕﺮی ﻣﻨﺘﺸﺮ میشوند ﻛﻪ بطور طبیعی ریسک ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه ﻧﻴﺰ ﻧﺨﻮاﻫﺪ داﺷﺖ. به این ترتیب ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران میتوانند پرتفوی خود را ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ اﻧﻮاع ﻣﺨﺘﻠﻒ اوراق ﺑﻼﻳﺎی ﻃﺒیعی همچون توﻓﺎنﻫﺎی اروﭘﺎ، ﮔﺮدﺑﺎدﻫﺎی آﻣﺮﻳﻜﺎ و زﻟﺰﻟﻪﻫﺎی ژاﭘﻦ و از جمله سیلهای تخریب کننده ﻣﺘﻨﻮع کنند. از دیگر ویژگی های این اوراق اینکه، ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه اﻳﻦ اوراق معمولاً در ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﺑﺎ ﺑﺎزار ﺑﻴﻤﻪ اﺗﻜﺎیی ﺗﻌﻴﻴﻦ میشود و ﻫﻤﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران اوراق ﺑﻼﻳﺎی ﻃبیعی را ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاران حقوقی ﺗﺸﻜﻴﻞ میدهند ﻛﻪ ﺷﺎﻣﻞ ﺻﻨﺪوقﻫﺎی سرمایه¬گذاری اوراق ﺑﻼﻳﺎی طبیعی، صندوقهای ﭘﻮﺷﺶ ریسک، ﻣﺸﺎوران ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬاری، ﺑﻴﻤﻪﮔﺮان ﻋﻤﺮ، بیمهﮔﺮان اﺗﻜﺎیی، صندوقهای ﺑﺎزنشستگی و غیره هستند.
سرمایه گذاران حقیقی نیز از طریق خرید واحدهای سرمایه¬گذاری این صندوقها وارد سرمایه گذاری میشوند. به دور از واقعیت نیست که امروزه از حجم بازار اوراق بهادار مرتبط با بیمه (Insurance Linked Securities) در بورسهای بین المللی نمیتوان چشم پوشی کرد؛ بطوریکه ارزش معاملات اوراق حوادث فاجعه آمیز در سال میلادی جاری هم اکنون به مرز 35 میلیارد دلار رسیده است.
از سال 2005 میلادی به بعد با توجه به زیانهایی که توفانهای کاترینا، ویلما و ریتا بوجود آوردند، بازار اوراق حوادث فاجعه آمیز و اوراق قرضه بلایای طبیعی شاهد رشد چشمگیری بوده اند.
به واقع می توان گفت بازار سرمایه به عنوان تأمینکننده اصلی ظرفیت انتقال ریسک برای بیمهکنندگان و بیمهکنندگان اتکایی به شمار میآید و بازار ILS ظرفیت جدیدی را برای پوشش ریسکهای بزرگ در بازار سرمایه ایجاد کرده است.
در ایران اما در نبود این اوراق؛ تنها به بیمه حوادث مانند زلزله، طوفان، سیل و غیره به عنوان جزئی از بیمه¬نامه آتش¬سوزی اکتفا میشود که نرخ بازدهی آن هیچ¬گاه برای سرمایه¬گذاریهای بزرگ به نسبت بازدهی بازارهای موازی جذاب نبوده است. تأمین مالی از طریق اوراق بهادارسازی ابزارهای بیمهای از روشهای نوین تأمین مالی در بورسهای توسعه یافته به شمار میرود و در عین حال یکی از ابزارهای مهم مدیریت ریسک مالی از سوی شرکتهای بیمهای است.
اگر چه طی سالهای اخیر اظهار نظرها و مطالعات مختلفی برای راه اندازی اوراق ریسک بیمهای صورت گرفته اما تا به امروز هیچ اقدامی برای راه اندازی این ابزارها از طریق بازار سرمایه ایران صورت نگرفته است. این در حالی است که ابعاد بازار سرمایه ایران با رشد فزایندهای طی سالهای اخیر روبرو شده و حجم نقدینگی سرگردان، در کنار تکاپوی سرمایه-گذاران برای یافتن بازارهای با پشتوانه جدید داراییها، آماده استقبال از ابزارهای نوین مالی از جمله «اوراق ریسک بیمهای» است.
اهمیت مدیریت تورم لجام گسیخته و رشد مداوم غول نقدینگی ایجاب میکند تا از بستر بازار سرمایه، ابزارهای جدیدی همچون اوراق ریسک بیمهای منتشر و در دسترس سرمایه گذاران قرار گیرد. «اوراق بهادارسازی» بیمهای فرصتی برای ایجاد تنوع در سبد سرمایه گذاری است اما برای شرکتهای بیمهای و بیمه اتکایی روشی است که میتوانند پرداخت خسارتهای بزرگ را تضمین و حقوق سرمایه¬گذاران را در این حوزه تأمین کنند. بر این اساس اوراق بهادارسازی را نمیتوان رقیب بیمههای اتکایی و یا جایگزین آنها به حساب آورد.
در بازار مالی ابزارهای مختلفی که میتوانند ریسک را منتقل کنند تعریف میشود از جمله بیمه اتکایی که از طریق آن مخاطرات به سایر شرکتهای بیمهای در صنعت بیمه انتقال داده میشود.
همچنین انتقال ریسک به سایر بیمه گران و یا بازارهای سرمایه همچون نهاد واسط SPV و انتشار اوراق بهادار بلایای طبیعی و اوراق مشتقه قابل معامله این ریسکها قابل انتقال به بازار سرمایه هستند.
در میان ابزارهای مختلف تأمین مالی از طریق اوراق بهادارسازی بیمه، اختیار فروش اوراق بلایای طبیعی به عنوان یکی از ابزارهای تأمین مالی مشروط در نظر گرفته میشود که طی آن اختیار فروش سهام طبق ساز و کاری مشروط به وقوع یک رویداد یا حادثه خاص به سرمایه¬گذار داده میشود.
این ابزار مشابه اوراق قرضه توسط شرکتهای بیمهای در آمریکا منتشر میشوند و دارای ماهیت تعهدات هستند که در پایینترین قسمت ساختار سرمایه شرکتهای بیمهای فعال قرار میگیرند.
پرداخت اصل و سود این اوراق در سررسید به مانند اوراق بدهی توسط کوپن پرداخت میشود و دارای سررسید محدود هستند.
با توجه به دستورالعمل های جدید مبتنی بر ریسک یا به اصطلاح کفایت سرمایه، انتشار این ابزارها میتواند انگیزهای برای افزایش سرمایه حقوق صاحبان سهام باشد چراکه سرمایه افزایش یافته از طریق اسناد مازاد میتواند به عنوان سرمایه مازاد دسته بندی شود که از نظر قانونی معادل حقوق صاحبان سهام است. زیرا دارندگان اسناد مازاد بطور پیش فرض همانند دارندگان سهام یک شرکت سهامی عام در رابطه با ادعای خود نسبت به داراییهای شرکت در اولویت بعدی هستند.
این اوراق برای سرمایه گذاران و صندوق های سرمایه گذاری مشترک نیز به دلیل پوشش اتکایی بیمه نامههایی که دارای ریسکهای بالا هستند میتواند بازدهی بالایی را برای سرمایه گذاران رقم بزند.
امکان تسهیل ورود و خروج سرمایه گذاران در بازار این اوراق و همچنین منتفع شدن از نقش بانی و شرکت واسط مالی در کنار ریسک اعتباری پایین و همچنین امکان متنوع¬سازی سبد سرمایه¬گذاریها؛ از دیگر مزایای این اوراق برای سرمایه-گذاران است.
اوراق تضمین زیان صنعت با هدف پشتیبانی و حمایت از صنعت بیمه و بیمه اتکایی در مقابل زیانهای شدید ناشی از حوادث فاجعه آمیز نیز از دیگر ابزارها است که شرکتهای بیمهای و بیمه اتکایی به عنوان خریدار این اوراق ابتدا وجه مشخصی را پرداخت و در مقابل فروشنده تضمین میکند که هرگاه زیان صنعت بیمه در اثر یک حادثه فاجعه آمیز از حد مشخصی بیشتر شود مبلغ زیان تعیین شده در قرارداد را پرداخت نماید.
گفتنی است سازمان بورس و اوراق بهادار هم اکنون فعالیتهایی را بر روی بررسی انتشار اوراق بیمه اتکایی و اوراق خسارتهای فاجعه آمیز آغاز کرده است. قدر مسلم سپرده گذاری شرکتهای بیمه در بانکها در دوران تورم نمیتواند به جبران خسارتهایی همچون سیل و یا زلزله و دیگر حوادث طبیعی به طور مؤثر بکار گرفته شود چرا که در تورمهای بزرگ از ارزش سپردههای بانکی کاسته میشود. از این رو ورود ابزارهای مالی مختلف در صنعت بیمه از بستر بازار سرمایه بویژه تأمین مالی مبتنی بر بیمههای عمر و یا اوراق ریسک بیمهای میتواند صنعت بیمه را بطور مؤثری در زمینه تأمین مالی و پوشش ریسک حوادث فاجعه¬آمیز به کار اندازد.