
بانکداری ایرانی - خصوصیسازی صنعت بیمه در دو دهه اخیر موفقیتآمیز نبوده و نتوانسته تصدی دولت و بیمه مرکزی را از این صنعت کاهش دهد. این طرح طرحی ناقص و شکست خورده تلقی می شود.
به گزارش
بانکداری ایرانی ، خصوصیسازی به این دلیل در دستور کار دولتها قرار گرفت که ناکارایی مالکیت دولتی در فعالیتهای اقتصادی اثبات شدهبود. دلایل این ناکارامدی طبق نظریههای اقتصادی عبارتند از دخالت سیاستمداران و بوروکراتها در بنگاههای دولتی، تحمیل اهداف اجتماعی متعدد به بنگاههای دولتی و نواقص نظام پاسخگویی در بنگاههای دولتی بود.
بر همین اساس دولت ها تصمیم گرفتند که شرکتهای دولتی را واگذار کرده و تصدیگری دولتها را تا حد ممکن کاهش دهند.
در ایران که از ابتدای دهه 80 خصوصی سازی آغاز شده و تا کنون بحثهای زیادی پیرامون آن انجام شده است . یکی از مسائل مهم این است که خصوصی سازی بطور کامل و جامع و همچنین طبق نص صریح قانون انجام نشده و نواقص زیادی در این حوزه وجود دارد.
بر همین اساس ، خصوصی سازی در صنعت بیمه نیز با اما و اگرهای زیادی روبه رو شده و کارشناسان این حوزه، خصوصی سازی صنعت بیمه را ناقص ارزیابی کردهاند.
چندی پیش، مدیر عامل شرکت بیمه اتکایی ایرانیان طی یادداشتی به صراحت اعلام کردند: «خصوصیسازی در صنعت بیمه نیز همانند خصوصیسازی در سایر بخشهای اقتصادی به صورتی ناقص و غیرکارآمد انجام و با مشکل مواجه شد و اهداف متعالی آن تحقق نیافت. کاستن از بارمالی و مدیریتی دولت در تصدی فعالیتهای اقتصادی همچنین ارتقای کارآیی بنگاههای اقتصادی و افزایش رقابتپذیری در اقتصاد ملی از اهداف خصوصی سازی است که در سیاستهای کلی اصل 44 نیز به آن اشاره شده است. دسترسی به این اهداف مستلزم افزایش واقعی سهم بخش خصوصی و مردم است. اما قریب به 20 سال است که در کشور صحبت از خصوصیسازی میشود، اما تاکنون تنها بخشی از شرکتهای دولتی به شبهدولتی تبدیل شده و بخشخصوصی به معنای واقعی به جایگاه خود دست پیدا نکرده است.»
این نواقصی که این کارشناس ارشد صنعت بیمه مطرح می کنند به دخالت دولت و عوامل دولت در مدیریت این شرکت ها اشاره دارد.
در همین رابطه ، بسیاری از از کسان خصوصی سازی صنعت بیمه را اصلا واقعی نداسته و در حد یک عمل ضعیف ارزیابی کردهاند. به گفته دبیرکل سندیکای بیمهگری ایران: « خصوصی سازی ما واقعی نبود و به تناسب تعداد شرکتها نیروی فنی ماهر تربیت نشده بود البته به مرور زمان نیروهایی تربیت شدهاند اما در زمان اجرا به این موضوع توجه نشد. بحث دیگر ورود سهام دارانی است که چندان خصوصی به حساب نمیآیند و بعضا برخی سازمانها و شرکتهای دولتی وابسته به مسئله سهامداری شرکتهای بیمه نفوذ کردهاند. شرکت خصوصی برای تعیین مدیر به آیتمهای تخصصی و حرفهای توجه بسیار دارد اما مدیران منتسب در شرکت ها و سازمانهای غیرخصوصی بعضا با رابطه نسبت به انتخاب نمایندگان خود در هیات مدیره شرکتهای بیمه اقدام میکنند که از این قبیل افراد در صنعت بیمه زیاد داریم و افرادی که با این شرایط وارد صنعت میشوند بعد از دوسال توهم مهارت خواهند داشت در حالی که بیمه دارای پیچیدگیهای متعددی از علوم آمار، اقتصاد، حقوق و بیمه است.»
این وضعیت واگذاری و مدیریتی ، صنعت بیمه را با دستاندازهای جدی روبه رو کرده است تا جایی که وضعیت شرکت هایی که خصوصی سازی شدهاند به لحاظ سوددهی با مشکلات زیادی مواجهه هستند .
اغلب شرکت هایی که خصوصی سازی شده اند با زیان انباشته و مشکل سوددهی مواجه اند چرا که مدیریت غلط در انها سبب پست رفت این شرکتها شده است . بنابراین خصوصی سازی صنعت بیمه مانند بسیاری از صنایع دیگر موفقیت آمیز نبوده و تصدی گری دولت کاهش نداشته است به همین روی آخرین برنامه سازمان خصوصی سازی در صنعت بیمه چندان با استقبال بخش خصوصی مواجه نشد این در حالی است که دولت مدت ها برای آن برنامه ریزی کرده بود .
آخرین واگذاری های صنعت بیمه از طریق سازمان خصوصی سازی از طریق بخشنامه ای بدین در دی 96 شرح کلید خورد: «سازمان خصوصیسازی در بهمن ماه پیش رو علاوه بر عرضه بخشی از سهام دولتی شرکتهای بیمهای البرز، آسیا و اتکایی امین در بورس، مزایده چند بنگاه دیگر را نیز برگزار خواهد کرد که ارزش کل این عرضهها در مجموع حدود ۴۰۰۰ میلیارد تومان خواهد بود.»
اما سوال این است که آیا این سه شرکت به نحو شایسته خصوصی سازی شدهاند؟ یا هنوز در تصدی دولت هستند؟