کد خبر: ۱۴۶۵۴۵
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۴ - ۲۱ آبان ۱۳۹۷ - 12 November 2018
مباحث مرتبط با انرژی و تاثیر آن بر اقتصاد جهانی نخستین بار در سال‌های بحران نفتی دهه 1970 در جهان مطرح شد، اما پیشنهاد این رشته به عنوان یک حوزه‌ی علمی میان رشته‌ای به قرن نوزدهم باز می‌گردد.
در سال 1865 میلادی ، اقتصاد‌دان انگلیسی به نام "جی‌ونز" (Jevons) در کتاب خود تحت عنوان « معمای ذغال سنگ » نگرانی خود را از کاهش محتوم ذخایر ذغال سنگ اظهار داشت. در آن زمان با اختراع موتور بخار، ذغال سنگ به قلب تپنده صنعتی شدن در انگلستان و سایر کشورهای اروپایی تبدیل شده بود. بنابراین نگرانی "جی‌ونز" حداقل تا زمانی که نفت به عنوان یک حامل انرژی جدید و جایگزین قدرتمند ذغال سنگ مطرح نشده بود، بی اساس نبود.

"هاتلینگ" از پیشگامان اقتصاد انرژی و اقتصاد منابع طبیعی، توانست با یک کار علمی مهم از مبانی اقتصادی، روش جامعی برای استخراج مسیر قیمت منابع طبیعی پایان‌پذیر ابداع کند. این روش که امروزه به نام وی، "قاعده هاتلینگ" خوانده می‌شود را می‌توان نخستین پیوند میان علم اقتصاد و مباحث انرژی و بنابراین نقطه آغاز رشته اقتصاد انرژی دانست.

امروزه، اهمیت انرژی و آثار آن بر کسی پوشیده نیست. واقعیت این است که انرژی توانسته است در همه ابعاد زندگی انسان‌ها، از نیازهای اولیه گرفته تا سیاست‌، توسعه و حتی فرهنگ به نوعی وارد ‌شود. بنابراین ارائه تعریفی دقیق از اقتصاد انرژی به مثابه یک رشته علمی آسان نیست. 

زیست شناسی را می‌توان علم مطالعه موجودات زنده نامید. به همین روال نجوم، ستاره شناسی، فیزیک، زمین شناسی و سایر علوم پایه را نیز می‌توان تعریف و قلمرو آنان را تحدید نمود. اما در مورد علوم اجتماعی همچون اقتصاد، علوم سیاسی و جامعه شناسی کار کمی دشوارتر می‌شود، چراکه موضوع این علوم انسان‌ها هستند و معرفی یک رشته علمی با عبارت «شناخت انسان‌ها» بیش از اینکه کمکی به درک موضوع کند، گمراه کننده است.

اقتصاد انرژی به عنوان یک رشته علمی ـ یا بهتر است بگوییم یک حوزه علمی میان رشته‌ای ـ شناخته می‌شود و اشتراکاتی با علوم پایه ( زمین شناسی، مهندسی انرژی، فیزیک و ... ) و با علوم اجتماعی ( بیش از همه اقتصاد و پس از آن علوم سیاسی، جامعه شناسی، حقوق و ... ) دارد. بنابراین وسیع‌تر از آن است که بتوان آن را به یک تعریف کوتاه محدود کرد. 

به همین دلیل است که تعاریفی چون «علم مطالعه منابع و مصارف انرژی» و امثال آن نمی‌توانند همه ابعاد این رشته را تبیین نمایند. بنابراین برای شناخت بهتر این رشته علمی در ابتدا ضرورتی است محورهای اصلی آن را برشماریم. آنچه واضح است،این رشته بیشترین ارتباط را با علم اقتصاد دارد و از میان حوزه‌های مختلف علوم اقتصادی، مباحث ذیل بیشترین کاربرد را در این رشته دارند: اقتصاد خرد ، اقتصاد کلان ، اقتصاد منابع طبیعی ، اقتصاد سنجی و تجارت بین الملل.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: