بانكداري ايراني - روزنامه جام جم در گزارشی به علایم مهمی که مرز علم و شبهعلم را در موضوع پیشبینی زلزله روشن میکند، نوشت: روزهای گذشته با وقوع زمینلرزههای پیدرپی در کرمانشاه، تهران، کرمان و اخیرا در شیراز، پرسشی عمومی ایجاد شده که علت این تعداد زلزله پیاپی چیست؟
در ادامه این گزارش می خوانیم: زمینشناسان میگویند، پهنه سرزمینی ایران روی گسلهای متعدد قرار گرفته و حرکت تکتونیکی صفحههای زمینشناسی، از عوامل ایجاد رشتهکوههای سر به فلک کشیده و بروز زمینلرزههای گاه و بیگاه در محل گسلها و نواحی نزدیک به آنهاست. دانش و فناوری زلزلهشناسی امروز میگوید، هنوز زمان و مکان وقوع زمینلرزه از چند ساعت یا چند روز پیش با هیچ ابزاری قابل پیشبینی نیست. این نتوانستن را میتوان از نمونههای شکست علوم تجربی در پاسخ یکی از آرزوهای بشر دانست. علوم تجربی در درمان سرطان هم تا امروز شکستخورده و با وجود تلاش شبانهروزی محققان هنوز درمان قطعی برای این درد لاعلاج نمیشناسند.
با این حال علم در مقابله با پیامدهای زلزله و سرطان دست و پا بسته نیست؛ ارائه راههای متنوع مقاومسازی بناها و همینطور تدوین اصول پیشگیری و روشهای تشخیص زودهنگام و غربالگری سرطان و شیوههای درمانی متنوع برای کنترل پیشرفت سرطان از رهیافتهای قطعی علم برای مقابله با این دو معضل بوده، اما در این میان، همواره فرصتطلبانی بوده و هستند که در سراسر جهان، مدعی پیشبینی زلزله با روشهای خاص و درمان سرطان با شیوههای موهوم بودهاند.
چرا مرزی مشخص میان دانشگران و شبهعلمگرایان در پاسخ نیازهای علمی میکشیم؟ در ادامه برخی نشانههای شبهعلمی مدعیان پیشبینی زلزله را بررسی میکنیم؛ همان علائمی که باعث میشود، دانشمندان آنها را شیاد بدانند.
** کوبیدن بر طبل توهم توطئه با اسم رمز هارپ!
در بیشتر کشورهای دنیا که آگاهی عمومی در آن به سطح ایدهآل نرسیده است، بیشتر مردم در پس ذهن خود تصور میکنند، افرادی مرموز و ناشناخته اما قدرتمند و ثروتمند در زیرزمین ساختمانی با شکلی عجیب و غریب دور یک میز نشستهاند و برای آینده ملتها تصمیم میگیرند! ترویج همین تفکرات خیالی باعث میشود تا نوعی خودکمبینی و تسلیمشدگی در برابر ابرقدرتها ایجاد شود و هیچوقت مظلومان جهان به فکر رهایی خود از چنگ استکبار نیفتند. در کشور ما هم گستره این نوع تفکرات معروف به داییجان ناپلئونی گذشتهای دور و دراز دارد.
در چنین شرایطی کافی است، شایعهای مطرح شود که ایجاد زلزله نتیجه استفاده برخی کشورها از فناوری هارپ برای ایجاد زلزله در ایران است و این سلاح مدرن آنهاست! وقتی شما ندانید هارپ چیست، چه فرقی میکند بگوییم بروز زلزله نتیجه هارپ یا نتیجه فناوری جیمزوب است یا بهواسطه استفاده از فناوریهایی است که در سِرن استفاده میشود، مگر این که بدانید وقتی این اصطلاحات را بر زبان میآوریم، دقیقا از چه چیزی صحبت میکنیم. شهروند باسواد کسی است که وقتی ادعای نامتعارفی میشنود، در منابع رسمی و پایگاههای علمی معتبر در اینترنت جست و جو میکند، به علت بهرهمندی از تحصیلات دانشگاهی منابع معتبر را میشناسد و برای تائید آنچه شنیده به شبکههای مجازی و وبلاگهای بی نام و نشان متوسل نمیشود.
در روزهای اخیر، شبهعلمگرایان برای توجیه علت فراوانی زلزله بارها شایعه هارپ را ـ که نوعی فناوری برای مطالعه لایههای جو و کاملا بیارتباط با زمین لرزه بوده ـ و با تفکرات داییجان ناپلئونی نیز سازگار است، به کار بردهاند و اکنون این شایعات نقل محافل و مهمانیهاست!
** پناه بردن به رسانهها و شبکههای اجتماعی
ویژگی شاخص و جهانشمول شبهعلمگرایان این است که چون جایی در دانشگاه برای مطرح کردن ادعاهای واهی خود پیدا نمیکنند و میدانند در بحث علمی به زبان آمار و ریاضی حریف دانشمندان نمیشوند، سراغ رسانهها و روزنامهنگاران میروند که همیشه دنبال سوژههای جذاب و داغ برای مخاطبان رسانه خود هستند. در این شرایط کافی است روزنامهنگار با ساز و کار علم در پذیرش و رد ادعاهای تازه آشنا نباشد تا به آسانی ادعاهای خوشرنگ و لعاب شبهعلمگرایان گریزان از دانشگاه فریبش دهد. در این صورت است که شیادان با عبور از تریبون دانشگاه، پشت بلندگویی قرار میگیرند که مستقیما با تودههای مردم سر و کار دارد.
آنها از کلیدواژههای شیک و پیچیده دوران مدرن استفاده میکنند و به واژههای انگلیسی پناه میبرند که غالب مردم با آنها بیگانه هستند. ذکر نام سازمانهای علمی مشهور و معتبری همچون ناسا، سازمان تحقیقات هستهای اروپا در لابه لای ادعاهای خود در کنار سوء استفاده از ذهنیت غربزده تودهها که معمولا زبان انگلیسی را بخوبی نمیدانند اما با شنیدن نام یک سازمان و واژه فرنگی، ذهن و روان خود را در برابر حقانیت آن میبازند و تسلیم میشوند، حربه آنها برای خوراندن ادعاهای پوچ خود به افرادی است که وقت کافی برای راستیآزمایی ادعاهای آنها ندارند.
در روزهای اخیر با دغدغهشدن بروز زلزله در تهران و دیگر شهرهای کشور، شبهعلمگرایان از همیشه فعالتر شدند، با رسانههایی مصاحبه کردند که هر خبر غیرمعتبری را به تیتر اصلی خود تبدیل و ساعاتی بعد آن را تکذیب میکنند؛ دهها کانال تلگرامی راه انداختند که فقط یکی از آنها اکنون بیش از 300هزار دنبالکننده دارد، در حالیکه ادعاهای مدیر کانال از سوی تمام مجامع دانشگاهی کشور مردود اعلام شده است!
جالب است بدانید ما در روزنامه جامجم هر هفته دهها تماس تلفنی و مراجعه حضوری از سوی مخترعان گریزان از دانشگاه داریم؛ محققنماهای گوشهگیری که در منزل مطالعه میکنند و برای تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران و جهان راهکار دارند! پاسخ ما نیز همواره معرفی راههای تحصیل و تحقیق در دانشگاه یا ارائه راههای تماس با نشریات دانشگاهی برای انتشار یافتههای برجسته آنهاست!
** کار در کنج خانه به جای همکاری با دانشگاهیان
ویژگی برجسته شبهعلمگرایان در تمام حوزهها این است که از دانشگاه و محققان آکادمیک فراری هستند. آنها با تحصیلاتی غیرمرتبط، ادعای بنیادیترین انقلابهای علمی را در رشتهای خاص دارند و وقتی میخواهید با آنها وارد بحث علمی دقیق و بررسی جزئیات شوید، جمله رایجی که میشنوید، این است که نمیتوانم جزئیات را لو بدهم! باید بدانیم علم تجربی، فرآیندی روشمند و مبتنی بر اصولی ساده و روشن است که در بنیادیترین حالت خود درستی یا نادرستی ادعاها را با اصول آمار و معنیدار بودن یا نبودن نتایج آزمایشها اثبات یا رد میکند. اشاره به روند مطالعات قبلی که منجر به شکلگیری ایدهای جدید برای مطالعه شده و اعتراف به شیوه مطالعه و آزمایش در بخش مواد و روشهای هر مقاله علمی، از اصول بنیادین انتشار یافتههای تازه در علوم تجربی است.
باید تأکید کرد، دانشمندان معتقد به هیچ پیشفرض و مفهوم از قبل پذیرفته شدهای در علم نیستند، مگر اصول و روش مطالعه علمی که به مدد آن اساسا تولید علم در بافتار علوم تجربی پایهریزی شده است و زبان مشترک دانشمندان در همه جای جهان است. بنیادیترین مدلها و مفاهیم علمی ممکن است از طریق مطالعات علمی قابل دفاع با آزمایشهای روشمند و تکرارپذیر با نتایج معنیدار آماری زیر سوال رود. دانشمندان همواره از این تغییر رویکرد استقبال میکنند، چنان که مدل زمینمرکزی بطلمیوس در شناخت عالم که تا حدود 400سال پیش اساس شناخت بشر از هستی را تشکیل میداد، با مطالعات منجمان زیر سوال رفت و اساس کیهانشناسی مدرن را تشکیل داد.
دانشمندان مطالعات خود را با دقت روی نتایج مطالعات قبلی با روشمندی دقیق ادامه میدهند، پیوسته کار یکدیگر را نقد و راستیآزمایی میکنند و فقط نتایج مطالعاتی که از میان انبوه آزمایشها سربلند خارج میشود، به عنوان یافتهای تازه (و البته نه ابطالناپذیر) در شناخت ساز و کار یک پدیده به عنوان مفهومی علمی در نشریات پژوهشی منتشر میشود. مدعیان پیشبینی زلزله در بهترین حالت ادعای مخترعبودن دارند، با تحصیلات غیرمرتبط در حوزه زلزلهشناسی و در حالی که جزئیات شیوه کارشان در هیچ نشریه علمی پژوهشی معتبری منتشر نشده است، همیشه چشم به راه حمایت مالی دولت و دریافت بودجه هستند یا در صورت فاش کردن و وارد شدن اشکالات علمی و رد شدن آن از سوی دانشگاهیان، چهره مظلوم به خود میگیرند و مدعی بیبهرهبودن از رانت در دانشگاه میشوند.
نکته ظریف در این مجادله این است که اگر بحث پیشبینی زلزله بر پایه شیوهای قابل دفاع در دانشگاه ارائه شود، زلزلهشناسان دانشگاهی، اولین مدافع مخترع واقعی چنین دستگاه سودمندی خواهند بود. چرا؟ چون سود مالی کلانی از این دستاورد بزرگ خواهند برد. دانشگران هم مثل شاغلان هر حرفه دیگری، مترصد دستیابی به فرصت (فناوری تازه) هستند تا به قیمتی گزاف آن را به ما بفروشند. عرضه ابزاری با فناوری پیشرفته برای پیشبینی دقیق (و نه خیالی) زلزله مشتریان زیادی در سراسر جهان خواهد داشت. در این صورت، دانشگاهیان با توسعه فناوری و بالابردن دقت پیشبینیها بیشترین سود را از فروش این فناوری به شرکتهای صنعتی و دولتها خواهند برد.
** ادعای دستیابی به فناوریهای جدید
این هم یکی دیگر از علائم برجسته شبهعلم است. شبهعلمگرایان معمولا کنج خانههایشان به فناوریهای جدید دست پیدا میکنند، در حالی که سازمانهای معتبر علمی جهان با صرف میلیونها دلار و با بهرهمندی از برجستهترین متخصصان و بهترین ادوات آزمایشگاهی از دستیابی به آنها ناتوان بودهاند. آنها کماکان از جزئیات فناوری و روش دستیابی به آن حرفی نمیزنند و به علت هزینه بالا و نداشتن بودجه کافی برای ثبت امتیاز اختراع (پتنت) در آمریکا و اروپا زیر بار داوری و تکرار مطالعه خود به دست محققان در جای دیگری از دنیا نمیروند! هر وقت با چنین شرایطی روبهرو شدید، مطمئن باشید اگر کارایی فناوری مورد ادعا در دنیای واقعی اثبات شود و ادعایی پوچ نباشد، سرمایهگذارانی که همیشه در پی سرمایهگذاری روی ایدههای ناب و نو هستند سر و کلهشان پیدا خواهد شد و مشکلی برای پرداخت هزینه ثبت اختراع آمریکا (United States Patent) وجود نخواهد داشت.
دستگاه پیشبینی زلزلهای که برخی مخترعنماها ادعای ساخت آن را دارند، اگر کارایی واقعی داشته باشد، آن قدر ارزشمند هست که با توجه به رسانهای شدن ـ حتی با فرض وجود رانتها و بدخواهان داخلی ـ تا الان سازمانهای تحقیقاتی کشورهایی همچون ژاپن، برای تصاحب امتیاز تولید انبوه آن با این افراد وارد مذاکره شده باشند!
** تکیه بر فنون سفسطهگران
سوفسطاییان یا سفسطهگران، افرادی بودند که در یونان باستان جوانان را دور خود جمع میکردند و در ازای دریافت حقالزحمه فنون کلامی خطابت و جدل را که برای موفقیتهای اجتماعی و سیاسی و بویژه در دادگاهها لازم بود، به شاگردانشان میآموختند. شیوه رایج شبهعلمگرایان بازی با کلمات به شیوه سوفسطاییان برای قبولاندن ادعاهای موهوم خود به مردم است. آنها در اثبات وجود هوشمندان فرازمینی میگویند: موجودات فرازمینی وجود دارند، ولی علم هنوز کشفشان نکرده است! شیوه استدلال آنها این است که چون علم به علت نبود شواهد متقن برای اثبات وجود فرازمینیها درباره وجود داشتن یا نداشتن آنها پاسخ قطعی ندارد، پس این دلیل وجود موجودات فرازمینی است! در حالی که همین شیوه استدلال میتواند دلیل وجود نداشتن آنها هم باشد. شبهعلمگرایان در موضوع درمان بیماریهای لاعلاج مانند اماس و سرطان نیز میگویند: حتما شیوه درمانی وجود دارد که علم هنوز کشف نکرده است و نتیجه میگیرند انرژی درمانی و دعانویسی همان راهکار درمان سرطان است که علم از کشفش ناتوان بوده است!
در موضوع پیشبینی زلزله مدعیان میگویند، زلزله پیشبینیپذیر است، اما هنوز علم روشش را پیدا نکرده است. از نظر منطق، هر قضیه ـ مانند عبارت زلزله پیشبینیپذیر است ـ در گام نخست نه درست است و نه نادرست. در گام دوم، باید درستی یا نادرستی آن تعیین شود. بیاطلاعی درباره درستی یک گزاره، نمیتواند درستی یا نادرستی گزاره بعدی وابسته را نتیجه دهد. به بیان روشنتر، ناتوانبودن علم در پیشبینی زلزله، اثباتی برای ادعای پیشبینیپذیر بودن زلزله از نظر علمی نیست.
** ادعاهایی که همیشه درست از آب درمیآید!
یکی از مهمترین نشانههای شبهعلمگرایان این است که همیشه پیشبینی مبهم و غیردقیق ارائه میکنند. به این ترتیب، اگر ادعا جواب داد، حق با آنها بوده، اما اگر پیشبینی درست از آب در نیامد، با توجه به غیردقیق بودن پیشبینی میتوانند به هزار و یک راه فرار متوسل شوند! مثلا یکی از کانالهای اصلی پیشبینی زلزله در شبکههای اجتماعی، مدعی است با احتمال 70درصد زلزلهها را پیشبینی میکند. در یکی از آخرین نمونه پیشبینیهای این کانال آمده است: طی 14روز آینده به احتمال 70 درصد زلزلهای بین 5 تا 6 ریشتر تهران را خواهد لرزاند. در پیشبینی زلزله به سبک شبهعلمگرایان، اگر زلزلهای در بازه زمانی دو هفته در تهران رخ دهد، جزو 70 درصد پیشبینی شده تلقی میشود و اگر رخ ندهد جزو 30 درصد خطای روش کار ارزیابی میشود که احتمال کمی هم نیست! به این ترتیب در هر حال پیشگو خطا نکرده و ادعایش باطل نشده است. هر جا با چنین مدلی روبهرو شدید، شک نکنید با یک شیاد روبهرو هستید. بویژه در حوزه بهداشت و درمان، مدعیان دروغین در قبای طبیبان سنتی، گاه مدعی ارائه روشها و داروهایی میشوند که به احتمال 60 تا 70 درصد بیماران را درمان میکند. این در حالی است که در عالم پزشکی، کارآیی داروها و نداشتن عوارض جانبی خطرناک برای آنها باید اثربخشی بیش از 95درصد و در مواردی بیش از 99درصد داشته باشد تا آن دارو پس از پشت سرگذاشتن انبوه مطالعات آزمایشگاهی و آزمایشهای بالینی مجوز تولید صنعتی را پیدا کند.
مدیر کانال مورد اشاره مدعی داشتن مدرک دکتری در رشته عمران است در حالی که زلزلهشناسی از شاخههای زمینشناسی است و به فرض بهرهمندی از مدرک تحصیلی دکتری، صلاحیت اولیه لازم برای ادعا در سایر حوزههای علمی ایجاد نمیشود. با این حال برخی معتقدند، راستی آزمایی ادعایی در حوزه علم، بیش از آنکه به مدرک دانشگاهی مدعی وابسته باشد، به شیوه مطالعاتی و شواهدی برمیگردد که در دفاع از ادعا ارائه میشود. مدیر کانال مورد اشاره در توضیح روش خود میگوید، اطلاعات پیشبینی زلزله، با استفاده از دادههای ماهوارهای، محاسبات ریاضی و تغییرات تکتونیکی زمین به دست میآید؛ سه مفهوم مجزا از یکدیگر که ظاهرا اگر کنار هم قرار بگیرد، با شیوههایی که در کانال تلگرامی فاش نشده، زمان و مکان حدودی (و نه دقیق) زلزله را پیشبینی میکند.
پیشبینی دیگری را از این کانال بررسی میکنیم: احتمال زلزلهای در استان ایلام، شهرستان موسیان و مورموری با بزرگی حدود 5.4 ریشتر تا 10 روز دیگر... وقتی به پایگاه اینترنتی مرکز لرزهنگاری کشوری مراجعه میکنیم، میبینیم روزانه قریب 100 نقطه پراکنده در کل کشور به طور میانگین زمینلرزههایی با بزرگای یک تا چهار ریشتر را تجربه میکنند. با نگاهی به فهرست لرزههای رخ داده، نام بیشتر استانها را میبینیم. یک روز پس از این پیشبینی این کانال، وقوع زمینلرزهای با بزرگی 3.3 و 4.3 به ترتیب در سرابله و مهران واقع در استان ایلام ثبت میشود. اینجاست که مدیر کانال وارد میشود و با انتشار اسکرینشاتی از این جدول در کانال خود مدعی میشود، زلزله ایلام پس از یک روز اتفاق افتاد. این در حالی است که ایلام استانی وسیع است و با یک بررسی ساده در گوگل مپ به روشنی میبینید فاصله خطی مورموری تا سرابله در ایلام بیشتر از 100 کیلومتر است! در حالی که نه زمان دقیقی برای وقوع زلزله بیان شده، نه در محل مورد اشاره زلزله رخ داده و نه با بزرگای مورد نظر اتفاق افتاده است. شبیه این که زلزله برای تهران تا ده روز دیگر پیشبینی شود، اما در فیروزکوه زمینلرزه کوچکی رخ دهد و بگوییم به هر حال در استان تهران بوده و ما پیشبینی کرده بودیم!
پیشبینی به روش علمی و بر اساس اصول آمار روش روشنی دارد. وقتی حاصل دقت شیوه مورد استفاده چنین کانالی در پیشبینی زلزله ـ صرف نظر از پرداختن به جزئیات منتشر نشده آن ـ در سطحی است که بر اساس دانستههای قبلی یک دانشآموز دبیرستانی وقوع زلزلهای کوچک در بازه زمانی ده روزه برای استانی همچون ایلام در محدوده کوههای زاگرس، پدیدهای کاملا طبیعی است، در این صورت ادعای پیشبینی زلزله و بازی با روان میلیونها انسان، جز شیادی چه نامی دارد؟
*منبع: روزنامه جام جم؛ 1396،10،13