بانكداري ايراني - خبرآنلاین در یادداشتی آورده است:این روز ها با حوادثی همچون زلزله بسیاری آن را با گناهان بی رابطه نمی دانند. آنهائی که اعتقاد دارند با صمیمیتی کم نظیر از رابطه این قبیل حوادث با ارتکاب گناهان توسط عده ای و بیشتر با توجه به ظواهر شرع، و از وضع بد اجتماعی سخن می¬گویند. عده دیگری که اعتقاد ندارند و یا کم اعتقادند اگر چه به ظاهر آن را قبول دارند اما در دل ممکن است رابطه آن را درک نکنند و یا حتی نسبت به چنین استدلالی پوزخند بزنند و افراد معتقد به آن را خرافی بدانند.
غلامرضا فدایی دراین یادداشت آورده است: مزید بر آن اینکه زلزله و یا آتش فشان و امثال آن پدید های طبیعی هستند. آنها از خود می پرسند در بسیاری از کشور های دیگر چنین حوادثی اتفاق می افتد آیا راه کارهای موثر برای مقابله با آن دارند و یا اینکه همچون ما گرفتار آسیب می شوند؟
آنچه به نظر من در اینجا قابل ذکر است این است که در تعریف و یا شناخت حوادث طبیعی و نیز مصادیق گناهان دو طرف گرفتار سوء برداشت هستند. آنهائیکه مستقیما همه این حوادث را به گناهان نسبت میدهند از حوادث طبیعی به صورت علمی بی خبرند و نمی دانند که جهان بر طبق ذات و طبیعت خود که مخلوق خداست عمل می کند. به طور مثال آب که جمع شود بدل به سیل می شود و با انرژی خود هر چه بر سر راهش باشد از بین می برد و یا اگر بهمن در نواحی کوهستانی اتفاق بیفتد و یا امواج دریا خروشان شود یا زلزله ای رخ دهد و یا آتشفشانی فعال شود همه بر اساس خواص خود هر چه بر سر راهشان باشد را تخریب می کنند و جز این هم نباید توقعی داشت. همچنانکه اگر ما به محیط ناسالمی برویم و گرفتار بیماری شویم باز ویروس بیماری بر اساس ذات خود عمل می کند و غیر از آن هم انتظار و توقعی نیست. و نیز اگر فرد سالمی به لحاظ روانی و اخلاقی به محیط ناسالم برود قطعا دچار آسیب می شود و جز این چه انتظاری هست؟
در نقطه مقابل آنهائی که اعتقاد به این رابطه ندارند و یا آن را ضعیف می دانند در تعریف گناه دچار مشکل هستند. آنها وقتی نام گناه به میان می آید فوری متوجه اعمال و آداب شرعی می شوند که توسط مبلغان مذهبی گفته و یا نوشته می شود. مثلا می گویند آمدن زلزله و یا آسیب رساندن آن چه ربطی به نماز خواندن و یا نخواندن من دارد. و یا اگر بی حجابی و یا بد حجابی باشد چگونه می تواند این رابطه را بر قرار کند در حالیکه می بینند که در کشور های دیگر که این مسائل را رعایت نمی کنند و چنین حوادثی رخ نمی دهد و یا به نحوی قابل پیشگیری است.
نکنه اینجاست که اینان هم در مصادیق گناه دچار مشکل هستند و فکر می کنند که گناه فقط مربوط به اعمال و آداب مذهبی صِرف است. در حالیکه باید بدانند که:
اگر در مسیر باد و یا سیل و یا در دامنه کوه آتش فشان و یا در حریم رودخانه خانه بسازی گناه کرده ای!
اگر بی رویه جنگل ها و مراتع را نابود کنی هم گناه است!
اگر با انتخاب بی مبنا و عجولانه کار را به دست ناکاردان سپردی و او با تصمیم گیری های ناشیانه خود دستورات خلاف داد باز هم گناه است!
اگر دولت به شهرداری ها پول نداد و گفت خودتان بروید و تأمین منابع کنید بر کار آنها هم نظارت نکرد و باعث شد در خیابان های تنگ و تاریک به خاطر منافع شخصی، گروهی، و یا سازمانی بناهای غیر معمول ساخته شود باز هم مرتکب گناه شده است!
اگر شهرداری به فضا فروشی پرداخت و شهرها را بی قواره بزرگ کرد و باعث تضعیف شهرهای کوچک و همینطور تخلیه روستاها شد ولو اینکه اتوبان های قوی بسازد و یا فضای سبز را زیاد کند باز گناه کرده است!
اگر دولت و وزارتخانه های تابعه جزیره ای عمل کنند و هر یک خود را مسئول کار خویش بداند و به فکر جذب اعتبارات ولو غیر صحیح باشد تا سال آینده بودجه اش رشد داشته باشد باز گناهکاراست!
و اگر تفاوت بین دهک بالا و دهک پائین، مثل کشور ما بیش از 86 برابر شد باز این اقدام توسط هر کس که مسئول بوده و در هر دولتی بوده باشدگناه کبیره صورت گرفته است!
اگر با رانت بازی و رانت خواری افرادی به چپاول مال مردم پرداختند و عده ای فقیر و بیچاره شدند و دولت ها به صورت اصولی از آنها حمایت نکرد و آنها از روی اضطرار تن به هر کاری دادند گناهی بس بزرگ کرده اند!
اگر کارهای اجتماعی نه بر اساس لیاقت و شایستگی وکاردانی بلکه بر اساس روابط خویشاوندی و یا مناسبت های دیگر به افراد ناکارآمد سپرده شد گناهی بس بزرگ اتقاف افتاده است!
اگر به شما پستی ارائه شد و شما مطمئن بودی که از عهده آن بر نمی آیی و یا فرد و یا افراد مناسب تری را یافتی و به او محول نکردی و یا او را پیشنهاد نکردی بازهم گناه کرده ای!
اگر به محیط زیست چه به صورت جزئی و یا در سطح کلان تجاوز کردی، و موجب حوادث تلخ زیست محیطی شدی که دامن همه حتی خود شما را گرفت باز هم گناه کرده ای
و ...
آنوقت رابطه بین گناهان و وقوع حوادث طبیعی بیشتر ملموس می شود و بهتر خواهیم فهمید که این آسیب هایی که می بینیم بخاطر سهل انگاری های ما و یا حتی پدران ماست که امروز ما را گرفتار چنین مصیبتی کرده است. مثلی است معروف که کلاغی به فرزندان خود می گفت صبر خدا تا چهل سال است. در همانحال صاعقه ای زد و لانه اش آتش گرفت فرزندش گفت مگر نگفتی که صبر خدا تا چهل سال است در جواب گفت این مربوط به گناه چهل سال قبل ماست!
حال یا باید بی خیال به همان راه برویم و یا به دیگران و از جمله خودمان بد بگوئیم و یا باید سر عقل بیاییم و از منفعت های زودگذر فردی جمعی و حزبی و حتی ملی خود بگذریم و منافع عام را بر اساس پیشرفته ترین دانش موجود در نظر گیریم.
وقتی کسی و یا کسانی تقلب می کنند، کم فروشی می کنند، و مال مردم را به راحتی می خورند، و یا دروغ می گویند، هر جند دعا بخوانند حسینیه بسازند و زیارت ها بروند بالاخره روزی نتیجه آن را خود و یا فرزندانشان ویا هم میهنانشان خواهند دید و این است رابطه بین حوادث طبیعی و گناهان از این دست.
البته اگر معتقدان به مذهب هم اعمال عبادی خود را بر اساس علم و اعتقاد و از روی اخلاص بجا آورند و نه اینکه بر حسب عادت، و یا ظاهر سازی، و ریاکاری برای جلب منفعت شخصی باشد اجازه نخواهند داد که کارهای اجتماعی بر خلاف انجام شود. مردم مسئولان خوب انتخاب می کنند، فریب تبلیغات آنها را نمی خورند، آنها را انتخاب نمی کنند تا برایشان به صورت فردی و یا جمعی و قومی کاری کنند بلکه از آنها می خواهند بر اساس حق و قانون به زندگی فردی و اجتماعی مردم توجه کنند و در طول مسئولیت هم بر کارشان نظارت دارند و بدیهی است چنین افراد صالحی قانون نادرست وضع نمی کنند و یا بخشنامه های خلاف نمی سازند و یا به جای تکروی، جمعی تصمیم می گیرند و هماهنگ کار می کنند و در انجام مسئولیت خدا را در نظر می گیرند و خانه های مردم را درمسیر باد و سیل و یا بر روی گسل نمی سازند و تسلیم زور گویان و زر داران نمی شوند و تا می توانند از بروز حادثه جلوگیری می کنند، و ...