کد خبر: ۱۲۱۶۶۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۲ - ۲۸ آذر ۱۳۹۶ - 19 December 2017
در ایران هم پدیده کنکور برای دانش آموزان دبیرستان و خانواده ­های آنان به عنوان یک موضوع مهم و تاثیرگذار در سرنوشت نوجوانان بوده است و چه بسا در طی سالیان متمادی از مهمترین معیارهای موفقیت هر دانش آموزی آن بوده است که در کنکور بارتبه­های خوب و در رشته های پر متقاضی قبول شود.
 بانكداري ايراني -   پایگاه خبری الف در یادداشتی نوشت: نظام پذیرش دانشجو در آموزش عالی دنیا امکان پذیرش همه داوطلبان ورود به دانشگاهها را ندارد. این موضوع بویژه برای دانشگاههای برتر باتوجه به تعداد زیاد متقاضیان به هیچ وجه امکان پذیر نیست. چه بسا در بسیاری از دانشگاههای تراز اول دنیا نرخ پذیرش کمتر از 10 درصد است (به عنوان مثال هاروارد 4/5 درصد، استنفورد 8/4 درصد). این پدیده در ایران که آموزش دانشگاهی در کنار کسب مزایای مادی و معنوی بلندمدت، به عنوان ارزش اجتماعی هم برای متقاضیان ورود به دانشگاهها محسوب می­شود، اهمیت قبولی در دانشگاهها را دو چندان کرده است.

در ادامه این یادداشت به قلم محمد عزیزی،می خوانیم: در ایران هم پدیده کنکور برای دانش آموزان دبیرستان و خانواده ­های آنان به عنوان یک موضوع مهم و تاثیرگذار در سرنوشت نوجوانان بوده است و چه بسا در طی سالیان متمادی از مهمترین معیارهای موفقیت هر دانش آموزی آن بوده است که در کنکور بارتبه­های خوب و در رشته های پر متقاضی قبول شود.

قانون حذف کنکور که در سال 86 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده بود و قرار بود تا سال 1390 به تدریج کنکور حذف شود، با گذشت بیش از 10 سال از تصویب این قانون و عدم اجرای آن از سال 1396 هنوز برخی مسئولان بنابر دلایل مختلف در سخنرانی­ها و جلسات حذف نشدن کنکور را به دلایل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نسبت می­دهند.

به دلیل عدم تحقق مواد قانون حذف کنکور (ایجاد سوابق تحصیلی یکسان برای همه دانش آموزان) ناکافی بودن سوابق تحصیلی موجود (فقط سوم) عدم وجود پراکندگی در نمرات برای تفکیک افراد در ورود به دانشگاهها و موسسات آموزش عالی و عدم داشتن حفاظت آزمون کافی در امتحانات آموزش و پرورش، مجلس محترم شورای اسلامی در شهریور1392 قانون حذف کنکور را ملغی و قانون مصوب سال 1386 را اصلاح نمود و در این قانون علاوه بر موظف کردن وزارت آموزش و پرورش به ایجاد سابقه تحصیلی استاندارد تکالیفی برعهده سه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و آموزش پرورش گذاشت، که عبارتند از:

پذیرش دانشجو می­تواند به سه شکل آزمون عمومی، آزمون عمومی- اختصاصی و سوابق تحصیلی براساس میزان تقاضا صورت گیرد.

85 درصد کل ظرفیت پذیرش دانشجو طی پنج سال، با استفاده از سوابق تحصیلی صورت گیرد.

تاثیر سوابق تحصیلی از 25 درصد شروع و به تبع ایجاد سوابق تحصیلی استاندارد، درصد سوابق تحصیلی افزایش یابد.


از سال 1393 شروع به اجرای قانون مصوب سال 1392 شد که سال آینده وارد سال پنجم قانون خواهد شد و حدود 84 % کل ظرفیت پذیرش دانشگاهها و موسسات آموزش عالی صرفاً در سال 96 براساس سوابق تحصیلی ناکافی که دقیقاً براساس تعریف قانون نیست انجام می­شود. از سال پنجم اجرای قانون (1397) 85 درصد پذیرش دانشجو صرفاً براساس سوابق تحصیلی خواهد بود.

شایان ذکر است باتوجه به اشکالات قانون جدید و رأی دیوان عدالت اداری و اعتراضات داوطلبان درخصوص سوابق تحصیلی مجدداً مجلس شورای اسلامی نسبت به اصلاح برخی از مواد قانون مذکور در خرداد 95 اقدام و حتی تاثیر سوابق تحصیلی را از قطعی به تاثیر مثبت تغییر داد.

دراینجا سعی می­شود این بحث، جدا از موضوع سیاسی و اقتصادی مورد بررسی قرار گیرد:

ماهیت حذف کنکور
اگر حذف کنکور را به معنی حذف آزمونی که سازمان سنجش هر ساله برگزار می­کند، در نظر بگیریم. در عمل با مشکلات زیادی مواجه خواهیم شد که به پاره­ای از آنها اشاره می­شود: مساله اول چنانچه ملاک پذیرش سوابق تحصیلی دانش آموزان باشد؛ در هر سال بیش از 1000 نفر دانش آموخته دبیرستان با معدل 20 در هر گروه تحصیلی موفق به اخذ دیپلم می­گردند. چنانچه تمام این هزار نفر متقاضی رشته­ های پر طرفدار در دانشگاههای برتر باشند، امکان پذیرش تمامی این دانش آموزان وجود ندارد(به عنوان مثال تصور کنید که تمامی 1000 نفر گروه علوم تجربی با معدل بیست بخواهند در رشته پزشکی دانشگاه تهران ادامه تحصیل دهند!). از طرف دیگر آموزش و پرورش به دانش آموزان فرصت داده چنانچه نمره و معدل شان در هر پایه تحصیلی پایین باشد امکان شرکت مجدد در آزمون و اصلاح و جبران نمرات پایین فراهم شود. در چنین شرایطی تراکم دانش آموزان با معدل بالا و بیست به چندین برابر یک سال خواهد رسید.

مساله دوم به ماهیت فنی نمرات دانش آموزان در دوره دبیرستان مربوط است. چرا که سوالات امتحانی آموزش و پرورش چه به صورت آزمونهای مستمر و چه آزمونهای پایانی از استاندارد، ضرایب دشواری و پایایی یکسانی برخوردار نیستند. در نتیجه ممکن است باتوجه به ضعف این آزمونها عدالت آموزشی برای دانش آموزان برقرار نباشد.

مساله سوم آنست که برگزاری آزمونهای مستمر و پایانی در سالهای مختلف دبیرستان به تشدید تعصبات محلی و فرهنگی در مدارس شود. چرا که معلمان و مدیران مدارس می­دانند که نمراتی که دانش آموزان در طول سال تحصیلی و آزمونهای پایان سال کسب می­کنند، دخالت مستقیم در سرنوشت آینده شان خواهند داشت. بنابراین امکان سهل­ گیری آزمونها و دادن نمرات فراتر از توانایی، استعداد و شایستگی دانش آموزان افزایش می­یابد که برای جلوگیری از آن ساز و کار مشخصی قابل تعریف و اجرا نیست.

مساله چهارم آنست که، هرچند که در ظاهر امر به نظر می­رسد حذف کنکور اضطراب امتحان برای ورود به دانشگاه را در بین دانش آموزان و اولیای آنان از بین می­ برد، اما در واقع این چنین نیست و اضطراب امتحان به تمامی سالهای تحصیلی موثر در کنکور توزیع و فراگیر شده و والدین و دانش آموزان برای امتحانات دروسی که به عنوان سوابق آموزشی و موثر در قبولی دانشگاه است اضطراب امتحان را تجربه خواهند کرد.

مساله پنجم مکانیزم پذیرش و انتخاب دانشجو توسط دانشگاههاست. چرا که هر کدام از دانشگاههایی که متقاضیان بیشتری دارند، به طور یقین شرایط و امتحانات خاصی را برای انتخاب دانشجویان آینده ­شان در نظر خواهند گرفت که در نتیجه دانش آموزان به جای یک کنکور در سال مجبور خواهند شد به تعداد دانشگاه و رشته مورد تقاضاشان آزمونهایی با شرایط مختلف داشته باشند.

در مساله ششم به این نکته اشاره شود که تجمع داوطلبان در یک گروه آزمایشی مثل گروه علوم تجربی در طی این 3 و 4 سال اخیر مشکلاتی را ببار آورده است که این بعد بایستی به عوامل فرهنگی و اجتماعی اشاره شود که تبلیغ و سوق دادن دانش آموزان در طی 4 و 5 سال به رشته ­های پزشکی باعث شده است که 63 % شرکت کنندگان از گروه علوم تجربی باشد، که نشان می­دهد هدایت تحصیلی بصورت علمی و تخصصی در آموزش و پرورش شکل نگرفته است.

در دوره­ های آزمونهای متعدد که ذکر می­شود بایستی به نکته نظر تخصصی سنجش اشاره شود که همترازسازی آزمون ها از نکات بسیار مهم در این بخش هست که پیدا کردن آن هم ساز و کار دیگری می­ طلبد.

تجربه آزمون غیرمتمرکز دوره دکتری نشان داد که ذی نفعان اصلی(دانشجویان) از جمله متقاضیان ورود به دوره دکتری تجربه خوشایندی از آزمون های غیرمتمرکز دانشگاهها ندارند. به عنوان نمونه آزمون دوره دکتری از سال 1390 به سمت نیمه متمرکز رفته و سازمان سنجش برای تمام متقاضیان تحصیل دوره دکتری آزمون ورودی برگزار می کند.

در طی چند سال اخیر در برخی از کد رشته محل های دانشگاههای دولتی ظرفیت های قبولی تکمیل نمی شود. این به معنی آنست که در برخی رشته ها کنکور حذف شده است و افراد بدون رقابت قبول می شوند.

به طور کلی می توان گفت که فلسفه بنیادین آموزش و پرورش کشف و شناسایی استعدادها و هدایت آنها در مسیر درست است. انتظار این نیست که همه دانش آموزان به دانشگاه راه یابند. بلکه دانش آموزان بایستی متناسب با علایق، ویژگی شخصیتی، فرصت‌ها و ظرفیت های موجود در مسیرهای شغلی مناسب قرار بگیرند. بنابراین چنانچه زمینه سازی، معرفی و تواناسازی افراد برای انواع مسیرهای شغلی (اعم از ورود به بازارکار، ادامه تحصیل و کارآفرینی) انجام شود، اشتیاق و حساسیت به کنکور کمرنگ شده و چه بسا دانش آموزان و خانواده‌هایشان موفقیت و پیشرفت را فقط در دانشگاه جستجو نخواهند کرد.

با توجه به موارد بالا، رقابت برای قبولی در رشته‌های پرطرفدار به هیچ وجه قابل حذف نیست و بایستی مکانیزم عادلانه و موثری برای انتخاب و پذیرش دانشجو وجود داشته باشد.

لذا با توجه به مشکلات و مسائل پیش بینی نشده ای که در نتیجه حذف بی برنامه کنکور ممکن است اتفاق بیافتد؛ امکان حذف کنکور سراسری وجود ندارد و انتظار می رود مسئولان و دست اندرکاران ذی­ربط به جای اینکه موضوع کنکور را به موضوعی سیاسی و اقتصادی تبدیل کنند، لازم است ضمن بهره گیری از تجربیات سایر کشورها و دانشگاهها با توجه به شرایط متمرکز آموزش و پرورش و ویژگیهای خاص بومی و محلی کشور ایران تصمیمات کارشناسانه ­ای در تدوین و اجرای قوانین داشته و به جای پیشنهاد حذف کنکور بدون ارائه راهکار جایگزین مطمئن، نسبت به ثبات قوانین و سیاست های کلان کشور بیش از پیش حساس باشند تا خانواده ها و فرزندان آنها بیش از این سردرگم و نگران درباره سرنوشت آینده شان نباشند.
*منبع: پایگاه خبری الف/27 آذر 96
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: