بانكداري ايراني- روزنامه شرق در گفت وگو با پروفسور بابک باباپور نوشت: آخرین فرزند از سه فرزند مرحوم دکتر «حبیبالله باباپور» یکی از داروسازان تهران و زندهیاد مرحومه «کیوانهخانم صدیقیان»، متولد تهران است.
در گزیده ای از این گفت وگو می خوانیم: این متخصص و جراح مغز، اعصاب و ستون فقرات، دوره ابتدایی و تحصیلات متوسطه خود را در ایران گذراند و چون دانشآموزی بااستعداد بود، پس از پایان سریع مراحل ابتدایی و متوسطه، برای ادامه تحصیلات دانشگاهی، تخصصی و فوقتخصصی به کشور آلمان سفر کرد. دکتر «باباپور» پس از اتمام دورههای دانشگاهی، همانجا در بیمارستان دانشگاهی خود در قالب هیئت علمی، مشغول به کار شد. در همان سالهای جوانی با عشق به وطن و خدمت به بیماران به ایران بازگشت و بیشتر فعالیتهای خود را در بیمارستان ساسان، زیرمجموعه بنیاد شهید و امور ایثارگران برای درمان جانبازان دفاع مقدس متمرکز کرد.
برای آشنایی بیشتر با ویژگیها و روحیه خدمترسانی این جراح پرتلاش، از نزدیک و در مطب وی با او گفتوگو کردیم. گفتوگویی که میخوانید، حاصل ملاقاتی گرم و صمیمانه با اوست.
**جناب آقای دکتر، چه شد که به سفر و ادامه تحصیل در آلمان فکر کردید.
دوره ابتدایی را در دبستان «مهر و پرورش» که دبستانی ملی در منطقه آپادانا بود، گذراندم، البته به صورت جهشی. بعد وارد دوره راهنمایی در مدرسه «روش نو» شدم. جالب است بدانید آقای «عباس یمینیشریف»، از شاعران بنام ایران که شعر مادر را سروده بودند، این مدرسه ملی را پایهگذاری کرده بودند. مدرسه روش نو در خیابان ویلا، قرار داشت که بعدها اولین مطب من نیز در آنجا دائر شد. پس از آن وارد دبیرستان البرز و دبیرستان اندیشه شدم و بعد از دیپلم، اوایل جنگ بود که برای ادامه تحصیلات به آلمان رفتم. آنجا هم خیلی سریع وارد کالج و بعد دانشگاه شدم. دانشکده پزشکی را در هانوفر، یکی از شهرهای دانشگاهی شمال آلمان گذراندم. در همانجا با «پروفسور سمیعی» آشنا شدم و مشغول کارهای تز و پایاننامه با وی شدم.
**دقیقا چه سالی بود؟
سال 1987 وارد دانشکده پزشکی هانوفر (MHH) شدم. دانشکده پزشکی هانوفر، یکی از دانشکدههای معروف اروپا از نظر پزشکی است که در 1965 بنیانگذاری شده و افراد بزرگی آنجا بودند مثل پروفسور «پیشِل مایر» که از بنیانگذاران پیوند کبد دنیا بود و پروفسور «بورست» که صاحب عنوان «سِر» شده بود (ملکه الیزابت به دلیل اینکه اولین پیوندهای قلبی را انجام داده بود، این عنوان را به او داد). همچنین پروفسور «سمیعی» که همیشه به بنده لطف داشت و توانستم از تجارب و علم وی بهرههای زیادی ببرم.
**چه زمانهایی به ایران رفتوآمد دارید؟
طبق تعهدی که دارم سه ماه باید آنجا باشم که مستمر نیست ولی سعی میکنم هر سه، چهار ماه، دو، سه هفته آنجا باشم.
**حوزه تخصصی یا فوقتخصصی شما چیست؟
در ابتدا، به دلیل اینکه زیر نظر پروفسور «سمیعی» بودیم، روی قاعده جمجمه کار میکردم، اما بعد به ستون فقرات تمایل پیدا کردم و فوقتخصصم را سال 2007 در کارهای کمتهاجمی ستون فقرات (که «مینیمال اینویزیو اسپاینال سرجری» لقب گرفت)، دریافت کردم. جراحیهای کمتهاجمی ستون فقرات سال 2007 بنیانگذاری شد و انجمنی با همین نام تشکیل شد به نام «اسمیس» (SMISS) و من عضو هیئتمدیره این انجمن شدم که از همان ابتدا با فعالیتهای این انجمن من هم رشد میکردم. حداقل سالی یکبار با هم ملاقات داشتیم و تجربیاتمان را به اشتراک میگذاشتیم. نهایتا از دو ماه قبل انجمنی را بنیانگذاری کردیم به نام انجمن جراحیهای کمتهاجمی ستون فقرات ایران و اروپا که ریاست این انجمن با بنده است و جلسات آن در ایتالیا تشکیل میشود. اعضای این انجمن از کشورهای مختلف ازجمله ایران (که خودم هستم)، ایتالیا، اسپانیا و آلمان هستند و البته بیشتر نیز خواهد شد.
**منظور از جراحی کمتهاجمیچیست و این رشته چه حوزهای از درمان را شامل میشود؟
جراحیهای کمتهاجمی روشی است که در آن برای بهدستآوردن بالاترین نتیجه، کمترین برش و پروسه جراحی روی ستون فقرات انجام میشود. از همان ابتدا برش پوستی که انجام میشود، برای دسترسی به مهرهها، باید میزان کم و وسعت کوچکی داشته باشد، جایی قرار گرفته باشد که استحکام ستون فقرات را به هم نریزد تا بتوانیم با کمترین اقدام، بیشترین نتیجه را به دست بیاوریم. هماکنون با کارهای کوچکی مثل دیسککتومی برای خارجکردن دیسکهای کوچک مهرهای، میتوانیم از این روشهای کمتهاجمی (که البته خودش انشعابات فراوانی دارد)، استفاده کنیم مانند درآوردن تومورها و آسیبهای بسیار شدید سر و گردن و ستون فقرات، مهرههای پشتی و کمری.
**ابزار و تجهیزات در ایران به نظر شما در چه وضعیتی قرار دارد؟
متأسفانه در مقایسه خوب نیست چون این ابزارها بسیار گران هستند. یکی از دلایل گرانی این است که چون این رشته در آمریکا رشد کرد، بسیاری از شرکتهای سازنده تجهیزات مربوط به این جراحیها آمریکایی هستند، بههمیندلیل در تحریمها خیلی اذیت شدیم. خیلی از شرکتها اگر هم بخواهند، نمیتوانند وارد ایران شوند یا حداقل فعلا محتاط هستند اما شرکتهای اروپایی هم همان وسایل را ارائه میدهند و شروع به کار کردهاند. مهم است که بیمهها این موارد را بشناسند و مردم بتوانند از آنها استفاده و بیمهها نیز حمایت کنند.
**بیماریهای ستون فقرات چقدر در ایران شیوع دارد؟
مثل کشورهای دیگر بسیار شایع است، از کمردرد که تقریبا هرکسی در زندگیاش یک بار تجربه کرده (تقریبا صددرصد جمعیت جهان یک بار کمردرد را تجربه کرده) تا مشکلات وسیعتر مانند تروماهای بسیار شدیدی که باعث ضایعات نخاعی میشود. درحالحاضر برای انجام جراحیهای ستون فقرات به صورت کمتهاجمی که من خودم در آلمان انجام میدهم، در ایران نیز میتوانیم 30 الی 40 درصد را اجرا و درمان کنیم.
**مگر همه مراکز درمانی این امکانات را ندارند؟
متأسفانه خیر. البته تجهیزات و پرستار خیلی خاصی نیاز ندارد. دستیاران تخصصی بسیار سریع آموزش میگیرند چون در نهایت کسی که ستون فقرات کار کرده، میتواند به سرعت بیاموزد.
**به نظر شما در کشور ما علل مشکلات ستون فقرات که نیاز به جراحی پیدا میکند، چیست؟
مثل کشورهای دیگر مسائل تحلیلبرنده ستون فقرات مطرح است. البته یک دلیل بزرگ که هنوز نتوانستهایم علت اصلی آن را پیدا کنیم، ژن است. در ژنتیک حتما مسائلی وجود دارد که در خانوادههایی این مشکلات بیشتر دیده میشود. اما بههرحال اکثر بیماریهای ستون فقرات، تحلیلبرنده یا دژنراتیو هستند، یعنی به مرور زمان باعث خرابیهای دیسک یا مفاصل ستون فقرات میشود، مثل آرتروز که بهواسطه تحلیلرفتن مایع بین غضروفی به وجود میآید.
**در ایران درمان دیسک کمر با لیزر مطرح است. آیا این نوع درمان صحت دارد؟
لیزر دیسککتومی یا در اصطلاح «PLDD»، همواره مطرح بوده است که دیسک جمع میشود و کاملا برداشته نمیشود. البته هماکنون مراحل بالاتری از لیزر داریم، یعنی به مرور زمان درمانهایی میآید که در راستای درمان دردها هستند و نه در واقع علاج که فرکانسهای رادیویی هستند. طبق مطالعات بینالمللی، عوارض نوع خاصی از درمان که چهار فرکانس رادیویی با هم از یک دستگاه بیرون میآید، مدام کمتر و کمتر میشود.
در گذشته لیزر احتمال سوختگیهای عصبی را به همراه داشت و درخصوص امواج رادیویی، احتمالاتی مانند نکروز و ازبینرفتن بافت سالم محیط عمل را داشتیم. اما در مطالعات روی حیوانات حتی دیدیم که دیسکها از طریق جدیدترین نوع (از نوع ریزا دیسک)، هیچ علامت منفیای ندارد یعنی دیسک میتواند برداشته یا کوچک شود، بدون اینکه هیچ آسیبی به بافت سالم وارد شود. اینها همه پیشرفتهایی است که در این زمینه حاصل شده است اما نباید سوءتعبیر کرد.
ما این کارها را که اینترونشن نامیده میشوند در سطح بینالمللی (هم آموزش و هم درمان) در انجمن انجام میدهیم که اکنون مرکز آن در ایران زیر نظر خودم در مطبم و در بیمارستان عرفان نیایش است.
**گفته میشود از لیزر بهعنوان چاقوی جراحی استفاده میشود؛ آیا در دیسک هم همینطور است؟
خیر. از لیزر بهعنوان یک عامل تبخیرکننده بافت استفاده میشود و اینکه در قسمتهایی که دسترسی نیست، از طریق پوست اگر با لیزر وارد ناحیه شویم، با حرارتی که به وجود میآورد، بافت را تبخیر میکنیم یا با فرکانسهای رادیویی باعث میشویم دیسک جمع شود. روشهای مختلفی هم به صورت تکمیلی به وجود آمده که استفاده از «ازن»های مختلف است. همه این روشها خوب و عملی هستند و اگر صحیح آموخته و استفاده شود، مسلما به بیمار کمک میکند و موجب پیشرفت بهداشت ستون فقرات در هر جامعه میشود ولی به شرط اینکه هم آموزش صحیح باشد هم دید پزشک، باید دید علمی و صحیح باشد و همچنین بیماران خوب توجیه شده باشند.
**یکی از بحثها در ستون فقرات، پوکی استخوان است که روشهایی مانند استفاده از سیمان استخوانی مطرح است. در این مورد توضیح دهید.
خیلی وقتها شاهد شکستگیهای ناگهانی مهرهها هستیم که به دلیل پوکی استخوان است. گاهی اوقات ناگهان بیمار بدون اینکه کار خاصی انجام دهد، مثلا به خاطر عطسه دچار شکستگی مهره میشود. این در زمانی که پوکی استخوان بسیار شدید است، رخ میدهد و نیاز به پیگیری و کارهای تشخیصی خاص دارد. راهحلهایی به نام «کایفوپلاستی» یا «ورتبروپلاستی» وجود دارد که اصول آن تزریق سیمان مخصوص استخوانی، داخل شکستگیهای استخوان است و واقعا کمککننده خواهد بود و میتواند جلوی جراحیهای وسیع را بگیرد اما مهم این است که خوب تشخیص داده شود. یعنی تشخیصهای تکمیلی انجام شده باشد و بدانیم بیمار برای انجام این تکنیک کاندیدای صددرصد مناسبی است نه اینکه صرفا برای انجام یک تکنیک اقدام کنیم. در این صورت این کار نه علمی خواهد بود و نه در پیشبرد متد جدید مؤثر است بلکه میتواند نقش منفی ایفا کند، مگر اینکه با فکر و تدبیر انجام شود.
**گویا در بین بیماران شما چهرههای سرشناس و سیاسی هم وجود دارند.
باعث افتخار من است که مردم به من اعتماد دارند و من هم این لیاقت را دارم که خدماتی ارائه دهم. البته من مسئولان کشورهای مختلف را هم در کشور خود درمان کردم. یکی از مهمترین افراد که به من لطف داشتند، مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی بود. وی همواره من را امیدوار میکردند که از سنگاندازیها ناامید نشوم و میگفتند برای خدمترسانی انسان باید جلو برود.
اما آنچه برایم خیلی جالب بود، اینکه روز قبل از فوت ایشان در بیمارستان امیرالمؤمنین بودم و ناراحت از اینکه برای جراحی در اتاق عمل، به تجهیزات و فضایی نیاز داشتیم. با اینکه به دستور ایشان تجهیزات تهیه شده بود اما راهاندازی و شروع به کار صورت نمیگرفت. مرحوم رفسنجانی روز قبل از فوتش با من تماس گرفت و پیگیری کرد. وی با آن همه مشغله، به فکر مردم و آن ناحیه محروم بودند و میدانستند من واقعا میخواهم فعالیت کنم.
**درمان ضایعات نخاعی بر اثر تروما یا تصادف، یکی از موارد مهم در دنیاست. آیا دانش پزشکی توانسته برای ترمیم بافت به این بیماران کمک کند؟
تحقیقات زیادی در این خصوص در حال انجام است، چه در زمینه مهندسی پزشکی، فیزیک و پزشکی که مراکز تحقیقاتی و انستیتوهای مختلف علمی در این مورد کار میکنند؛ منتها اینکه بهطور یقین بتوانیم بگوییم خارج از بحث تحقیقات آزمایشگاهی قابلیت انجام روی انسان را دارد، هنوز به صورت بینالمللی ارائه نشده و اگر هم در بعضی نقاط جهان مطرح میشود، به دلیل احتمال اجازه موردی توسط کمیسیونهای اخلاق پزشکی است. در چین مدتی، سلولهای بنیادی کشت داده شد، روی بیمار ایمپلنت میشد ولی این کار از نظر علمی در جوامع بینالملل ثابت نشده که کمککننده درمان باشد و فعلا باید آن را در حد آزمایش در نظر گرفت. درحالحاضر به صورت درمانی که به شکل بینالمللی تعریف کرده و به همه پیشنهاد دهیم، وجود ندارد و بیانکردن آن در جامعه شاید باعث ایجاد توقع شود که اخلاقی نیست.
**بهدلیل همکاری با جناب پروفسور «سمیعی»، آیا در زمینه قاعده جمجمه هم فعالیت دارید؟
فعلا خیر. البته در اعمال جراحی قاعده جمجمه نیز در زمان تحصیل و حین فعالیت آموزشی جراحی اعصاب و همراهی با پروفسور «مجید سمیعی»، سروکار داشتم و دارم. اما جزء پیگیریهای مورد علاقه من نیست و همه کوششم در زمینه جراحیهای کمتهاجمی ستون فقرات است.
**یکی از کارهای ارزشمند شما درمان جانبازان و مصدومان جنگ تحمیلی است.
بله. باید در نظر داشت همه جامعه به جانبازان مدیون هستند. با سنوسالی که دارم، اکثر همسنهای من جانباز یا شهید شدند ولی من این موقعیت را داشتم تحصیل کنم و فعالیت علمی داشته باشم. بههمیندلیل علاقهمند بودم به خودشان و خانوادهشان خدمات ارائه دهم که در این زمینه نیز موفق بودم. احساس میکنم بازتاب خوبی از این کار میگیرم. بنیاد شهدا و ایثارگران در جریان است که من به این موضوع بسیار علاقهمند بوده و هستم. شروع کارهای درمانی برای جانبازان از بیمارستان ساسان بود و همواره خود را وابسته به آنجا حس میکنم. اگرچه متأسفانه از نظر وسایل و تجهیزات کمبود وجود دارد.
**در مورد جراحیهایتان برای جانبازان، خاطرهای بیان کنید. موردی شنیدم که ترکشی را از ناحیهای حساس کنار نخاع و عروق یک جانباز با موفقیت خارج کردهاید؟
خاطره فراوان دارم. جانبازی بود که ترکش نسبتا تیزی در ناحیه محل اتصال قاعده جمجمه به گردن داشت. دقیقا نزدیک یکی از سرخرگهای مهم خونرسان مغز و بصلالنخاع که او از وجود این ترکش بسیار رنج میبرد. دلیلش هم فقط این نبود که ترکش در روزهای گرم (همانطور که خیلی از جانبازان میگویند)، بهعلت داغشدن اذیت میکرد و موجب درد میشد، بلکه بهدلیل نزدیکی به عروق حساس و خطرناک، هر لحظه احتمال خونریزی وجود داشت.
هر بار که فشار خون بالا میرفت، خونریزی کوچکی به وجود میآمد. ما فکر میکردیم احتمال دارد فشار خون باعث بادکردن رگ شود، واقعا نمیتوانستیم علت دقیق آن را متوجه شویم اما جانباز رنج میکشید. متأسفانه دو بار هم سعی شده بود ولی امکان خارج کردنش نبود. با توکل به خدا مجدد این اقدام را با استفاده از دستگاه فلوروسکوپی (نوعی دستگاه تصویربرداری) که از بیمارستان خاتمالانبیاء به بیمارستان ساسان آوردیم و با کمک میکروسکوپ انجام دادیم، توانستیم ترکش را خارج کنیم. جای خیلی بد و خطرناکی بود.
**با این موارد باز هم مواجه شدهاید؟
خیلی زیاد. انواع و اقسام آن را داشتم. بیش از هزارو 400 جانباز جنگ تحمیلی را در دو دهه اخیر جراحی بسته یا باز کردهام. از سال 1997 تاکنون خدمت کردم. جانبازی که مبتلا به عارضه «آرنولد کیاری» بود و من درباره آن مقالات زیادی نوشتهام. این جانباز آزاده در شکنجهگاههای بعث ضربات بسیار شدیدی در جمجمه و گردنش اصابت کرده بود و بهواسطه شکستگیهایی که بد جوش خورده بود، این بیماری برایش به وجود آمده بود. در این عارضه بهجای اینکه مخچه در قاعده جمجمه پایان یابد، مخچه در سوراخی که قاعده جمجمه را به گردن و بصلالنخاع را به نخاع وصل میکند، قرار گرفته بود و آن مسیر را تنگ کرده بود. این بیماری در اصل مادرزاد است ولی بهدلیل شکنجههای فراوان برای این جانباز به وجود آمده بود. ایشان را با روشی خاص عمل کردیم و خدا را شکر حالش خیلی خوب است.
**بیمهها حمایت مناسبی دارند؟
میتوانست خیلی بهتر باشد. البته وارد این جزئیات نمیشوم چون اطلاع ندارم. اما میدانم تعرفههایی که ما داریم در رابطه با کارهایی که در سطح بینالملل ارائه میشود، بسیار پایین است. هنوز با وجود این تعرفههای پایین، پوشش مناسب را از طریق بیمهها شاهد نیستیم. بیمارستانها و پزشکان ناراضی هستند چون بیمهها را بهموقع پرداخت نمیکنند، بیماران هم ناراضیاند چون بیمهها پرداخت حداکثری نمیکنند. این یک معضل است.
**چه برنامههایی پیشرو دارید؟
هدفمان در راستای آموزش کارهای کمتهاجمی ستون فقرات است. در بیمارستانهای مختلف بهویژه بیمارستان امیرالمؤمنین (که متعلق به دانشگاه آزاد است) و منطقههای اطراف فعالیت میکنم. امیدوارم اگر حمایت شویم، واقعا بتوانیم کارهای عالی انجام دهیم. در راستای پوشش خدماتی بیماریهای ستون فقرات آن ناحیه از تهران، چون در تقاطع اتوبانهای زیادی است، میتواند به مصدومان کمکرسانی کند.
**برنامهتان ماندن در ایران و خدمت به هموطنانتان است؟
انشاءالله... . من در سنین جوانی به ایران برگشتم و شروع به خدمترسانی کردم. برعکس این اتفاق، اغلب افراد در این سنین از ایران میروند یا در سنین خیلی بالا باز میگردند. اثبات من برای علاقه به کشورم و خدمترسانی به مردمم این است که در 36سالگی به ایران برگشتم.
**برای گروههای مختلف سنی چه توصیهای جهت مراقبت از ستون فقراتشان دارید؟
اگر در خانوادهای هستند که مشکلات ستون فقرات شناختهشده دارند، مثل خانوادههایی که مشکلات قلبی، رودهای و معده دارند، باید بهموقع به پزشک مراجعه کنند و به صورت عمومی معاینه شوند. باید بهداشت ستون فقرات از کودکی در مدارس آموزش داده شود چون از دبستان، پشتمیزنشستن شروع میشود. منظورم این است که نباید بهعنوان مثال پسر نوجوان با جثهای درشت را پشت میز تحریر کلاس پنجم بنشانند، این صحیح نیست. در ساختار نیمکتها و نشستنها ارگونومی باید رعایت شود. در ادارات طرز نشستن پشت سیستم خیلی مهم است. گاهی طوری مینشینند که طرز قرارگرفتن مهرههای گردنشان خیلی راحت قابل تصحیح است، یعنی میتوانستند صندلی را درست تنظیم کنند یا جای قرارگرفتن سیستم روی میز تحریرشان را اصلاح کنند. اینها بهداشت ستون فقرات است.
*منبع: روزنامه شرق؛ 1396،7،11