تغییرات سازنده در مدیریتهای سیاسی کشور امری ضروری است که صرفا مربوط به این مقطع نیست، بلکه سالهای پیش نیز مطرح بوده است. در این راستا طی چند سال گذشته با برخی کاستیها و نقطهضعفهای جدی در بخشی از مدیریتهای سیاسی منطقهای مواجه بودیم.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاحطلب، نوشته است: بدین جهت این موضوع موجب شده بود که سیاستهای دولت آنطور که باید و شاید در برخی از این استانها به نتیجه نرسد و نارضایتیهای محسوس و قابل توجهی را در جامعه بهوجود آورد. مدیران سیاسی منطقهای ظرفیت سیاسی بزرگی هستند که میتوانند نقش چشمگیر، مهم و سازندهای را در راستای سیاستهای دولت و پاسخ به مطالبات مردم، ایجاد آرامش، همدلی و... در منطقه ایفا کنند.
زمانی که استانداران و مدیران سیاسی در این تراز نبوده و از توانایی لازم برخوردار نباشند یا اعتقاد راسخی به سیاستهای دولت، وعدههای رئیسجمهور و مطالبات مردم نداشته باشند، طبیعی است که نهتنها در این زمینهها موفق نخواهند شد، بلکه نتیجه معکوس به بار میآورند. آنچه تحت عنوان تغییر استانداران و فرمانداران در دولت دوازدهم از آن یاد میشود، امر بسیار مبارکی است که تحقق آن متضمن شرطی اساسی است. این تغییرات باید بهنحوی اعمال شود که تبدیل به احسن شود، بدین معنا که باید نیروهای توانمند، شجاع، کارآمد و افرادی که به سیاستهای دولت، مطالبات جامعه و وعدههای رئیسجمهور معتقدند، بر مصدر امور بنشینند.
از این جهت نباید این تغییرات بهگونهای رقم بخورد که پس از آن همه افسوس گذشته را بخورند که ای کاش وضع سابق ابقا میشد و تداوم پیدا میکرد که این موضوع بسیار مهم است. البته بعضا در تغییرات شاهد بودیم که بهجای حد مطلوب این تغییرات، عکس آن عمل شده است. بنابراین بسیار مهم است که با درایت، توجه و پیگیری جدی این اتفاق بیفتد و خدایناکرده تحت تاثیر لابیها، فشارهای قدرتها و جریانات منطقهای، بهخصوص جریاناتی که در ظاهر مدعی همراهی دولتند، اما در واقع راه دیگری را دنبال میکنند، قرار نگرفت.
بدین جهت باید معتقدانه و قدرتمند دنبال نیروهایی بود که به مطالبات مردم، شعارهای رئیسجمهور و پایگاه رأی واقعی او وفادار هستند. رخدادن این اتفاق امری ضروری و مبارک است، اما اگر در اثر غفلت و تحت تاثیر لابیهای قدرتمند قرارگرفتن و عوامل مختلف دیگر این نیروها تبدیل به احسن نشوند، طبیعی است که اتفاق خوبی نخواهد بود. از این رو باید مراقبت کرد که چنین مسالهای رخ ندهد، و بالعکس، شاهد اتفاق مثبت و سازندهای در این زمینه باشیم تا آینده مناطق بهتر و امید جامعه بیشتر شود و خدایناکرده یأس بر مردم و نیروهای موثر جامعه و سیاستورزان واقعی مستولی نگردد.
باید شرایطی فراهم شود که مردم بدانند دولت پس از 4سال به وعدههای خود عمل کرده و مدیران توانمندی روی کار آمدهاند. از سوی دیگر طبق قانون اساسی انتصاب استانداران و فرمانداران برعهده وزارت کشور و بهعبارت دیگر دولت است. البته این مورد تعارضی با تعامل، همدلی و انسجام با نمایندگان مجلس و سایر نیروها ندارد. وزارت کشور میتواند در یک تعامل سازنده با نمایندگان و جریانهای موثر استانی استانداران را انتخاب کند.
انتخاب استانداران کار بسیار سخت و پیچیدهای است و این تعامل و هماهنگی بههیچوجه نباید منجر به وادادگی وزارت کشور شود که تحت عنوان تعامل، استانداران را نمایندگان انتخاب کنند. در این راستا وزارت کشور باید استقلال خود را در انتخاب استانداران حفظ کند و در عین حال با سایر نیروها نیز تعامل داشته باشد.
*منبع: روزنامه آرمان؛ 1396،6،2