از وظایف اصلی همه دولتها یکی هم این است که تا آنجا که میتوانند ضریب امنیت عمومی را در کشور و جامعه بالا ببرند، بطوری که شهروندان مسیر فعالیتهای کاری و اجتماعی خود را در فضای آرام و بدون دغدغه انجام دهند.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم ابوالقاسم قاسم زاده، آورده است: پرسش این است که چگونه امنیت عمومی در جامعه فراگیر و تثبیت میگردد. این پرسش را جامعهشناسان و روانشناسان اجتماعی به قول خود، کالبدشکافی کردهاند و درباره آن بسیار نوشتهاند و بسیار نظرپردازی کردهاند. حاصل جمع آن با همه تفاوتها، جملاتی است که اشتراک نظر آنها را نشان میدهد. اغلب برای «امنیت» و تعریف آن مفهوم چند وجهی و گوناگون و البته متفاوت از هم را بیان و نوشتهاند. فیالمثل امنیت سیاسی یا حفاظتی از امنیت رفتارهای اجتماعی و یا آرامش عمومی را جدا و متفاوت از هم تعریف و توصیف کردهاند.
بهعبارت دیگر امنیت را به صورت منشوری دیدهاند که جلوههای گوناگون و انعکاسهای متفاوت دارد. هر یک از این جلوهها نیازمند مقدمه و یا باوری است که بازتاب آن امنیت اجتماعی، امنیت اقتصادی، امنیت سیاسی یا امنیت نظامی میشود. امنیت محصول اجرای برنامهها و حاصل جمع موفقیتهایی است که دولت و مردم در انجام آن مشارکت دارند. هر چه ضریب مشارکت دولت ـ ملت بالا باشد جامعه هم مسئولیتپذیرتر و هم از آرامش بهتری برخوردار میشود. چنین آرامشی مقدمه مطلوب برای برخورداری از امنیت است.
در این نوشته کوتاه، قصد نقد و بررسی مقوله «امنیت» و نظرپردازیهای سیاسی و یا جامعهشناسی درباره آن نیست. این نوشته نقدی است بسیار گذرا از موقعیت کنونی و درونی ما که هر روز در آن فضاسازی خبری و البته نقد و تفسیرها گوناگون ارائه میشود. اگر از سر انصاف نگاهی به خبرها و نوشتههای مطبوعات و البته برنامههای خبری ـ سیاسی صداوسیما داشته باشید، اولین پیآمد آن به هم ریختن آرامش عمومی، لاجرم ناپایداری «امنیت» در افکار عموم مردم است.
این خود از پدیدههای نادر سیاسی ـ اجتماعی در جهانی است که ملتی با شور و هیجان وصف ناپذیر در پای صندوقهای رأی حاضر میشوند و انتخاباتی را به انجام میرسانند که دوست و دشمن و در صدر اخبار بینالمللی تحسین ایرانیان و حضور با نشاط همراه با آرامش آنها را در اوج امنیت و همبستگی ملی بیان میکنند. «انتخابات ریاست جمهوری در ایران رقابتی بود، رقابت شدید، اما ایرانیها انتخابات و انتخاب خود را تبدیل به یک جشن ملی کردند.»
این جملهای بود که یک شبکه بزرگ غربی در شب پایان انتخابات و در گزارش خود از تهران ارائه داد.
ایران با دو نشان یکی «آرامش» و «امنیت» از مسیر اجرای انتخابات ریاست جمهوری در صدر گزارشهای خبری و تفاسیر سیاسی اغلب خبرگزاریهای جهان قرار گرفت. اما چهشد؟ و باز از شگفتیهای ایران و گروههای سیاسی و یا شخصیتهای سیاستزده آن اعم از اصلاحطلبان یا اصولگرا است که در فاصله دو ماه بعد از انتخابات، هم آرامش عمومی را که میتوانست سرچشمه بزرگی برای «امید» به آیندهای بهتر باشد، بهم ریختند و هم با فروپاشی آرامش اذهان عمومی نسبت به رئیس جمهور منتخب خود و تولید امواج شایعات و خبرهای منفی و شاید بدتر از آن تسویه حسابهای شخصی و تشکیلاتی و باندی، فضای امنیت عمومی را آشفته ساختند.
اگر انتخابات ریاستجمهوری را فرصتی برای ظهور و جوشش سرمایه اجتماعی بدانیم، باید گفت که سرمایه اجتماعی «اعتماد»، «انسجام» و «مشارکت» به بهترین شکل در انتخابات امسال ظهور کرد. این شرایط میتوانست بستری برای مشارکت پرانرژی شاداب مردمی در توسعه کشور قرار گیرد، اما مجموعه کنشهای جناحهای سیاسی، گروهها، نهادها، افراد و رسانههای داخلی، بیشتر و پیشتر از عوامل خارجی، کاری کرد که این فرصت به سرعت در اصطکاک تقابل جریانها، سائیده و فرسوده شود و به جای شادابی و امید، نگرانی و یأس برجا گذارد.
*منبع:روزنامه اطلاعات،1396،5،4