روزنامه شهروند در گفت وگو با زهرا نژادبهرام منتخب پنجمین دوره شورای شهر تهران، نوشت: افزایش تعداد زنان نماینده در شوراها-نتیجهای که در انتخابات اخیر به دست آمد، چشماندازی متفاوت از همیشه را پیشروی شوراها گذاشته است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: تعداد نمایندگان زن در شوراهای شهر و روستا در کشور نسبت به دورههای پیشین آنچنان معنادار است که بهنظر میرسد آنچه در این دوره از انتخابات به دست آمده، نتیجه بیش از یک دهه مطالبهگری برای ارتقای جایگاه زنان در نظام مدیریتی و برنامهریزی کشور بوده که حالا نمود عینیتری یافته است.
نمایندگان زن در شورای پنجم از همان نخستین روزهای پس از اعلام نتایج، نشستها و دیدارهایشان را آغاز کردهاند. آنچه تاکنون از جلسات غیررسمی اعضای شورای پنجم منتشر شده، بیشتر حول محور این بوده که چه کسی قرار است شهردار تهران شود، اما در این میان خبرهایی چون تشکیل فراکسیون زنان پیش از آغاز به کار شورا نشاندهنده تحرک سیاسی و تشکیلاتی زنانی است که این دوره به شورای پایتخت راه پیدا کردهاند. این نخستین بار است که فراکسیون زنان در شورای شهر تهران تشکیل میشود. فراکسیونی که به گفته «زهرا نژادبهرام»، عضو شورا، تنها مختص زنان شورا نیست و مردان نمایندهای که برای زنان دغدغه دارند، میتوانند یکی از اعضای آن باشند. اینکه این فراکسیون قرار است چه رویکرد و جهتگیری داشته باشد و زنان عضو شورای پنجم برای فعالیت در این دوره چهارساله چگونه هدفگذاری و برنامهریزی کردهاند، محور اصلی گفتوگویی است با «نژاد بهرام»، از فعالان حوزه زنان و اعضای شورایعالی اصلاحطلبان که در ادامه میخوانید:
**افزایش تعداد کرسیهای نمایندگی برای زنان هم در مجلس و هم در انتخابات اخیر شورا دستاوردی است که بهنظر میرسد فعالان حوزه زنان سالها در انتظار آن بودند. خبرهایی هم درباره تشکیل فراکسیون زنان در شورا منتشر شده، فعالیتها و جهت گیریهای مرتبط با مسائل زنان در شورای پنجم با توجه به چه اولویتهایی طرحریزی شده؟
آنچه مهم است اینکه جامعه به این جمعبندی رسیده که موضوع زنان باید مورد توجه قرار بگیرد. نه به دلیل اینکه زن هستند و زنان نیاز به توجه دارند، بلکه به این دلیل که جامعه ما برای اینکه بتواند به توسعه و پیشرفت برسد، برای اینکه در راستای اهداف سال ١٤٠٤ حرکت کند و در منطقه صاحب جایگاه شود، نیازمند بهرهگیری از همه ظرفیتهای جامعه در بخش نیروی انسانی است. زنان نیمی از جمعیت فعال و موثر ایران هستند و این تجربهای است که دنیا به آن رسیده که توسعه به معنای واقعی ممکن نمیشود، مگر اینکه نقش و جایگاهی که زنان میتوانند و باید در آن داشته باشند، به رسمیت شناخته شده و مورد توجه قرار بگیرد. بهنظر من این مطالبه یعنی استفاده از ظرفیت زنان، در گذشته هم در جامعه ما وجود داشته، اما درحالحاضر و بهویژه در دو انتخابات اخیر این مطالبه تا حدودی عملیاتی شده است.
نکته قابل توجه این است که کشورهای همسایه اغلب با استفاده از پیشبینیهای الزامآور حقوقی و قانونی توانستند تعداد زنان را در پارلمانهای ملی و محلی افزایش بدهند (برای مثال در افغانستان سهم مشخصی از کرسیهای مجلس قانونا به زنان اختصاص یافته) اما افزایش سهم زنان در ساختار قدرت در ایران، یک اتفاق مدنی و برآمده از تلاشها و درپی آن مطالبات اجتماعی بوده. چه احزاب و فعالان سیاسی که به ضرورت حضور زنان در ساختار قدرت رسیدند و چه مردم که تصمیم گرفتند به زنان رأی بدهند. درواقع یک انتظار عمومی در جامعه ما از درون جوشیده و امروز به صورت عملیاتی در لیستهای انتخاباتی اصلاحطلبان دیده شده. اینکه چرا در لیستهای اصلاحطلبان به ضرورت حضور تعداد بیشتری از نمایندگان زن توجه شده، از سویی نتیجه پیگیریها و چانهزنیهای زنان فعال در این جریان بوده و از سوی دیگر به این دلیل است که اصلاحطلبان ظرفیت بیشتری برای توجه و پاسخگویی به نیازهای جامعه دارند. مطالبات گروههای مختلف را میبیند و به همین دلیل در لیستهای انتخاباتی آنها حضور بیشتر زنان در جایگاه نمایندگی بهعنوان یک مطالبه مردمی بهدرستی مورد توجه قرار گرفت و درنهایت با حمایت مردم عملیاتی شد.
من فکر میکنم، نتیجه دو انتخابات (مجلس و شورا) به روشنی نشان میدهد در جامعه امروز ما توجه به جایگاه زنان، مطالبهای انکارناشدنی است و استفاده از ظرفیتهای زنان در مدیریت و برنامهریزی کشور هم اجتنابناپذیر است و اینکه ما زنان را در جایگاهی که باید قرار دهیم، یک الزام تاریخی برای توسعه کشور است و به هیچوجه نباید از کنار این موضوع بیتفاوت گذشت یا اهمیت این موضوع را نادیده گرفت و تقلیل داد.
**خانم نژادبهرام! یکی از نتایج مستقیم افزایش تعداد زنان در شوراها، بالابردن سطح مطالبات جامعه زنان است. بههرحال این نقد و نظر و شاید بهتر است بگوییم، پرسش وجود دارد که زنان در جایگاه نمایندگی چه در شوراها و چه در مجلس تا چه اندازه مطالبات و مسائل مربوط به زنان را پیگیری و نمایندگی کردند؟ منتقدان معتقدند شماری از زنان پس از ورود به حوزه قدرت در پیگیری موضوعات زنان، دچار مصلحتاندیشی میشوند یا موضوعاتی که مطالبات اصلی آنهاست، در حاشیه قرار میگیرد. چقدر احتمال میدهید این اتفاق برای زنان عضو شورای پنجم تهران بیفتد؟
من اصلا احتمال نمیدهم برای زنان عضو شورای پنجم چنین اتفاقی بیفتد. امروز اگر در تهران یا در شهرهای دیگر تعداد زنان عضو در شورا افزایش یافته یا در روستایی در هرمزگان همه کاندیداها زن هستند، الزام نخست این است که باید نسبت به مطالبات زنان و جامعه پاسخگو بود و برنامههایی که ما در این زمینه داریم، تشکیل فراکسیون زنان و جلسات منظمی که از پیش از انتخابات تاکنون برگزار کردهایم همه در راستای دغدغههایی است که در زمینه ارتقای جایگاه زنان در جامعه و توجه به مسائل آنها وجود دارد.
**اجازه بدهید بحث را با این سوال ادامه بدهیم که زنان عضو شورای پنجم در تهران، دقیقا چه برنامه کاریای در حوزه زنان دارند؟ الان بحث تشکیل فراکسیون زنان را مطرح کردهاند، بههرحال با توجه به نتیجه انتخابات و پیروزی یک جریان، فرصتی برای همگرایی زنان در این دوره از شورا وجود دارد که در دورههای پیشین بین زنان عضو شورا وجود نداشت. این همگرایی در جای خود یک فرصت است، اما سوال این است که از پس این جلسات و هماندیشیها چه برنامهای برای زنان پیشبینی شده و در آستانه ورود به شورا اولویتها در این زمینه چیست؟
البته الان منتخبان شورای پنجم هنوز کارشان را به صورت رسمی شروع نکردند و حضورشان در کار غیررسمی است، اما پس از اعلام نتایج، برگزاری جلسات آنها برای هماهنگی و برنامهریزی آغاز شده است. منتخبان شورای پنجم در همین جلسات، کمیسیونها را تشکیل دادهاند، اعضای آنها مشخص شدهاند و بهطور منظم جلسه دارند. علاوه بر این جلسات، زنان عضو شورا در این دوره برنامهریزیهای جداگانهای دارند. پیش از اینکه انتخابات برگزار شود، ما با دعوت از همه زنانی که برای انتخابات شوراها ثبتنام کرده بودند، گروهی تشکیل دادیم به نام «زنان کاندیدا» و پیش از انتخابات چند جلسه برگزار کردیم و به سرعت هم تعداد زنان داوطلب برای فعالیت افزایش پیدا کرد. برگزاری این جلسات پیش از اعلام لیست نهایی اصلاحطلبان بود و مشخصا با این هدف برگزار میشد که بتوانیم زنان توانمند را شناسایی کنیم و با هم درباره اهداف و برنامهها و ایدههایمان حرف بزنیم. یکی از سوالاتی که در این نشستها مطرح میشد این بود که زنان کاندیدا میخواهند چه نسخهای برای زنان شهرشان بپیچند؟ در بررسی و تبیین این موضوع و در پی آن برگزاری نشستهای متعدد، منجر به تهیه پیشنویس برنامهای برای زنان شد. در همان زمان شورایعالی اصلاحطلبان برنامهای برای شورای آینده طراحی کرده بود. بررسیهای ما نشان میداد که در آن برنامه زنان کمرنگ دیده شدند و ما با پیشنهاد این پیشنویس و ارایه آن به شورایعالی اصلاحطلبان آن ضعف را جبران کردیم. میخواهم بگویم توجه به مسائل زنان نه در برنامههای آینده ما که پیش از ورودمان به شورا بهعنوان یک دغدغه جدی مطرح بوده و محورهای اصلی برنامههایی که برای زنان داریم در همان پیشنویس جمعبندی شده.
**قرار است زنان نماینده در شورا براساس همان پیشنویس که اشاره کردید چه موضوعاتی از مطالبات زنان را با اولویت دنبال کنند؟ ممکن است شما بگویید ما میخواهیم ابتدا به زنان آسیبدیده توجه کنیم و بعد به اشتغال زنان. بههرحال دایره مسائلی که شورا میتواند به آنها بپردازد، گسترده است، اولویتهای شما چیست؟
ما مجموعهای از مطالبات زنان و مسائلی که میتواند برای آنها اولویت داشته باشد را بررسی کردیم. مبنای اصلی ما در بررسی مطالبات مردمی پژوهشهایی بود که در سالهای ٩٤ و ٩٥ انجام شده بود؛ یکی در معاونت امور زنان و خانواده ریاستجمهوری و دیگری پژوهش اخیری که با عنوان ارزشها و نگرشهای ایرانیان انجام شده، علاوه بر این از زنان فعال در بخشهای مختلف دیدگاههای مشورتی گرفتیم. با توجه به این یافتهها چند محور بهعنوان مطالبات اصلی و با اولویت رسیدگی و اقدام مطرح شده است:
«ایجاد احساس امنیت در شهر»، این امنیت به معنای امنیت فیزیکی و اجتماعی است، برای مثال اینکه ما شرایطی را فراهم کنیم که زنان باردار بتوانند رفتوآمد راحت و ایمنتری در شهر داشته باشند یا با کاهش فضاهای بیدفاع شهری این امکان برای زنان فراهم شود که با امنیت بیشتری در شهر راه بروند. بنابراین هر آنچه در بحث امنیت زنان در شهر میگنجد در این اقدامات به صورت جامع بررسی میشود و تلاش میکنیم طرح جامعی در این زمینه به شورا ارایه دهیم.
محور دوم «بحث اشتغال و کارآفرینی زنان» است که از مباحث کلیدی و مورد توجه ما است، چراکه اشتغال زمینهای است که میتواند بخشی از آسیبها و مسائل اجتماعی دیگر را کاهش دهد و محور سوم «ایجاد تسهیلات لازم برای زیست در شهر» است که این بحث شامل زیرساختهای شهری میشود؛ از معماری گرفته تا مناسبسازی فضاهای شهری در همه این موارد میتوان روح و نگاهی جاری کرد که با شرایط امروزی شهرهای ما فاصله داشته باشد. اینها بخشی از آن محورهاست و موارد دیگری علاوهبر اینها جمعبندی شده و بهتدریج در دستور کار ما قرار میگیرد. البته مطالبات مردم و از آن جمله زنان در هر جامعهای بهطور مرتب باید بررسی و پایش شود، به همین دلیل هم یکی از برنامههای مهم شورای پنجم عملیاتیکردن مصوبه تاسیس مرکز پژوهشهای شورا خواهد بود که نه فقط در حوزه زنان که در سایر بخشها هم فعالیت کند.
**بحث افزایش آسیبهای اجتماعی در تهران یکی از موضوعات بحثبرانگیز اجتماعی در سالهای اخیر بوده، آیا گزارشی درباره مهمترین آسیبهای اجتماعیای که زنان را تحتتاثیر قرار داده، در اختیار دارید؟
در هر جامعهای همه افراد جامعه میتوانند جزو آسیبدیدگان باشند، این زن و مرد ندارد، اما بخشی از آسیبهاست که زنان را بیشتر در معرض قرار میدهد. اینکه برای آسیبدیدگان چه جهتگیری کلیای باید وجود داشته باشد، بهنظرم برنامههایی موثرتر خواهند بود که بیشتر با همراهی انجیها پیش بروند. دولت به تنهایی نمیتواند در این زمینه اثرگذار باشد و سازمانهای مردمنهاد هستند که باید ظرفیتهای لازم را ایجاد کنند، البته با حمایت بخش دولتی. بحث اصلی در این زمینه، پیشگیری از آسیبهاست، به این معنا که ظرفیتهای رفاهی، حمایتی و مدیریتی را برای ساکنان شهر فراهم کنید که فضای ورود به آسیب فراهم نشود. اگر ما تمرکز را بر آسیبدیدگان قرار دهیم، ممکن است به خطا برویم. در تهران آسیبهای اجتماعی روبهافزایش است، اما آسیبهای اجتماعیای که زنان را درگیر میکند، به دلیل اینکه خلاف روند عرف است، بیشتر به چشم میآید. در ایران چند تجربه خوب شهری در زمینه تعامل با انجیاوها در زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی داریم. در این زمینه تبریز یک نمونه افتخارآمیز است، چون در سالهای گذشته آسیبهای اجتماعیاش را مدیریت کرده و تمرکز را بر پیشگیری گذاشته است. موفقیت تبریز بهعنوان یک کلانشهر برآیند تلاشهای انجیاوها و نهادهای مدنی در این عرصه و با هماهنگی و حمایت نهادهای دولتی و عمومی بوده و من فکر میکنم این تجربهای است که با توجه به تجربه کلانشهر بودن تبریز در تهران قابلاستفاده است و میتواند یک الگو باشد.
در زمینه آسیبهای اجتماعی نمایندگان شورا در این دوره باید تمرکز ویژه بر حوزه زنان و کودکان داشته باشند. بحث تکدیگری و اینکه فقر زنانه شده یکی از موضوعات بسیار مهم است و در تهران مانند دیگر شهرها عوامل بروز فقر در زنان مشاهده میشود. شما نمایش فقر را در زنان به اشکال گوناگون میبیند، زنانی که تنفروشی میکنند، زنانی که کودکانی تولید میکنند برای اینکه در شبکه کار خیابانی فعال شوند و حتی آنها را به فروش میرسانند یا زنانی که کودکانی در آغوش دارند و تکدیگری میکنند، اینها تنها بخشی از نشانههای آسیبهای اجتماعی است که در این بخش وجود دارد و میتوان با برنامهریزی دقیق و کمک سازمانهای مردمنهاد برای پیشگیری و کاهش آن اقدام کرد.
**در دورههای گذشته اغلب اینطور بوده که زنان در شورای شهر تهران عمدتا در کمیسیون اجتماعی و فرهنگی فعالیت میکردند و در کمیسیونهای دیگر مثلا شهرسازی یا برنامه و بودجه حضور نداشتند. بهنظر میرسد یک کلیشهای حاکم شده که زنان صرفا راهی حوزههای فرهنگی و اجتماعی شوند. آیا در این دوره هم زنان عضو شورای پنجم عمدتا در کمیسیون اجتماعی و فرهنگی حاضرند؟
اتفاقا این دوره اصلا اینطور نیست و یکی از تغییراتی که در روند تقسیمبندی کمیسیونها در شورای پنجم داریم این است که در همه کمیسیونهای شورا، زنان حضور دارند. اینطور نیست که در یک کمیسیون یا یک کمیته متمرکز شده باشند. درواقع ما با توجه به رویکرد جاریسازی جنسیتی و اهمیت حضور زنان در بخشهای مختلف این تصمیم را گرفتیم. حضور زنان در کمیسیونهای مختلف شورا این امکان را ایجاد میکند که آنها در بخشهای مختلف قدرت تصمیمگیری داشته باشند، حتی در جلسات هیأترئیسه سنی که اکنون بهصورت داخلی برگزار میشود، زمانی که بحث انتخاب نایبرئیس و منشیها مطرح شد، ما اعتراض کردیم که زنان در جایگاه هیأت رئیسه باید در همه ردهها حاضر باشند و به همین دلیل مقرر شد شورا در یک ترکیبی متفاوت با دورههای پیشین یک نایبرئیس و منشی زن هم داشته باشد که به ترتیب خانمها امانی و آروین این مسئولیت را برعهده گرفتند.
**از دهه ٧٠ به بعد که نخستین شهردار زن در منطقه ٧تهران منصوب شد، تعداد بسیار محدودی از زنان توانستند در جایگاه شهردار در مناطق و نواحی تهران فعالیت کنند. آیا فراکسیون زنان برنامهای برای اینکه سهم بیشتری از مسئولیتهای ارشد اجرایی شهرداری تهران به زنان واگذار شود، پیشبینی کرده؟
اینکه ما ترکیب جنسیتی را دستکاری کنیم و بخواهیم از ظرفیت همه منابع انسانی استفاده کنیم، یکی از انتظارت اصلی ما از شهرداری تهران است. این موضوع در لیستهای انتخاباتی خودش را نشان داده و مسئولان اجرایی ارشد از آقای روحانی گرفته تا شهردار تهران باید این صدا را بشنوند. بههرحال بیش از نیمی از رأیدهندگان به آقای روحانی زن بودهاند و در انتخابات شورای شهر تهران هم همینطور بوده و یکی از شروط ما برای شهردار آینده تهران این است که همان جریان ٣٠درصد جاریسازی جنسیتی را که در بستن لیستها اعمال شده، در مدیریت شهری جاری کند و خوشبختانه همه اعضای شورا با این رویکرد همراه هستند. حضور زنان در ساختار مدیریت و برنامهریزی، مطالبهای است که از طرف مردم دنبال میشود و ما باید درباره اینکه در این زمینه چه کردهایم، چه در دولت و چه در مدیریت شهری به همه مردم بهویژه زنان پاسخگو باشیم.
*منبع: روزنامه شهروند؛ 1396،4،12