روزنامه آرمان درباره انتخابات ریاست جمهوری، هجمه های وارده توسط آمریکا و عربستان، عملیات داعش در مجلس و حرم امام(ره) به گفت وگو با صادق ملکی استاد دانشگاه پرداخت.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم:
** شما از جمله تحلیلگرانی بودید که بارها با قاطعیت از پیروزی روحانی در دور اول میگفتید. علت این نظر قاطع چه بود؟
دقت کنید در نوشته ها و مصاحبه ها به این نکته ظریف اشاره کرده بودم که مردم ایران مدرن تر و توسعه یافته تر از دولت به نظر میرسند، بیشک از یک جامعه مدنی انتظار میرفت که به کسی رأی دهد که به روند توسعه یافتگی ایران در کلیه سطوح شتاب بیشتری میدهد و آدرسی که بتواند این گرایش را عملیاتی بنماید روحانی بود.
** یکی از مطالبات رای دهندگان به روحانی ایجاد فضای باز و گشایش بیشتر در عرصه سیاسی بوده و بعضا در گردهمایی های انتخاباتی این خواسته ها علنی و با دادن شعارها مطرح میشد. سرانجام این خواسته ها چه خواهد شد؟
با انتخابات سال 92 و انتخاب روحانی روند فضای باز سیاسی آغاز و با انتخابات اردبیهشت 96 این گشایش سیاسی در نگاه کلی نه مصداقی خاص، تا حدود زیادی به بار نشسته است. مطالبات در خصوص موضوع خاص در حال حاضر بیش از آنکه یک بار سیاسی داشته باشد، بار انسانی دارد.
** چرا انتخابات گذشته حساس شده بود؟
نگاهی به اوضاع داخلی و خصوصا مناطق پیرامونی به دریافت پاسخ شما کمک مینماید. درحالی که خاورمیانه درگیر بحران های جدی و بزرگی است، روی کار بودن یک دولت معتقد به تعامل و صلح با جهان از اهمیت ویژه برخوردار بود. مردم از جنگ و کمی دورتر از تجزیه کشور تجربیات تلخ داشته و در عقبه ذهنی خود از تکرار آن در هراس هستند. احساس خطر ناشی از شرایط دشوار در منطقه و نظام بینالملل به تنهایی این انتخابات را حساس کرده و خود از عوامل مهم اقبال بیشتر و در نهایت، رأی به روحانی بود. از سوی دیگر جناح رقیب روحانی با همه نیرو آمده بود برنده شود و متاسفانه استراتژی خاصی را نیز انتخاب کرده بود.
** سیاست محوری روحانی در اداره کشور بر چه محوری بود؟
عقلانیت متکی بر اعتدال در دولت یازدهم، روش خاصی در اداره کشور بود، که میتوان آن را به نام روحانی ثبت کرد. به طور کلی این شیوه در عملکرد سیاسی توانست عناصر معتدل اصلاح طلب و اصولگرا را زیر یک چتر گرد آورده و جامعه ایرانی را تا حدود زیادی از آفت افراط و تفریط دور نماید.
** در انتخابات اخیر ایرانیان خارج از کشور مشارکت بالایی داشتند. علل این امر چه بوده است؟
همان عواملی که مشارکت در داخل را افزایش داد، در افزایش مشارکت ایرانیان خارج از کشور نیز تاثیر داشته است. ایرانیان مقیم خارج نیز خطرات مترتب داخلی و خارجی بر ایران را درک کرده، به وظیفه شهروندی خود عمل نمودند. سنگینی مطلق کفه آرای رأی ایرانیان خارج از کشور به روحانی نشان میدهد، روحانی عامل امید و آشتی ایرانیان با مام میهن بوده است. ایرانیان خارج از کشور تفاوت بسیاری با اتباع دیگر کشورها دارند.
** مهمترین دستور کار دولت دوازدهم از نگاه شما چیست؟
بی شک اقتصاد باید مهم ترین دستور کار دولت آینده باشد. باید قدردان مردمی بود که به یارانه بیشتر نه گفتند و یکی از مهمترین راه های قدردانی از مردم، سامان دادن به اقتصاد مردم و کاهش فشار به آنان است. باید برای اشتغال خیل عظیم فارغالتحصیلان بیکار اندیشد و برنامه داشت. توجه داشته باشید اگر این حجم بیکاری در جوامع غربی بود این جوامع هر روز با بحران و اعتراضات مواجه بودند.
** ارزیابی شما در ارتباط با عملیات ترویستی تهران چیست؟
عملیات ترویستی روزی تلخ برای ایران رقم زد. اتفاقی که نباید میافتاد، افتاد. مجلس، این مهمترین مرکز تجلی اراده مردم که از بالاترین ضریب امنیتی برخودار است، مورد حمله تروریستی واقع شده و ساعت ها محل درگیری بود. حرم امام(ره) نیز به عنوان یک کانون مذهبی و سیاسی مورد هدف واقع شد تا با این دو عملیات هیبت ناشی از چتر امنیتی که بر سر تهران کشیده شده بود، شکسته شود. شکستن این اسطوره برای داعش و به طور کلی دشمنان ایران، به تنهایی خود مهمترین دستاورد بود. با این همه، این عملیات را نه باید آن قدر کوچک یا آنقدر بزرگ کنیم که در مواجهه با آن، احساس را جایگزین عقلانیت در تصمیمگیری ها کنیم. باید لایه پنهان و آشکار، پیام ها و اهداف مختلف این عملیات تروریستی توسط مراکز ذیربط تحلیل شده و در برخورد با آن بسیار سنجیده عمل کرد. در حالی که تبعات آتش بحران خاورمیانه بسیاری از پایتختها و شهرهای آن را تحت تأثیر عملیات تروریستی قرار داده بود، آرامش تهران و دور ماندن آن از عملیات داعش بیشتر به یک معجزه میماند. لذا بعید بود ایران بتواند از عملیات ترویستی داعش، برای همیشه مصون بماند، اما به نظر میرسد بخش مهمی از شوک وارده ناشی از عملیات تروریستی، حاصل مکان عملیات باشد.
** تحلیل جنابعالی از بحران میان ریاض و دوحه چه بوده و آیا این بحران میتواند برای تهران فرصت باشد؟
آنانی که عجولانه این تحول را فرصتی برای ایران قلمداد نمودهاند یا نسبت روابط دوحه با واشنگتن و تلآویو را نمیدانند یا توجهی ندارند که اعراب ممکن است با هم اختلاف داشته باشند. اما باید توجه داشت که وقتی نام ایران در میان باشد همگی در فراز و نشیبی نه چندان بلند، در کنار هم خواهند بود. سیاستمدار زیرکی که آگاهی و درک راهبردی از معادلات نداشته باشد، خود را وارد منازعهای مینماید که جز هزینه برای کشورش سود دیگری نخواهد داشت. یادمان باشد سخن از ایران است که از دید دولتهای عرب امروز خطرناکتر از اسرائیل شده و در نظام بین الملل آمریکا مقابل آن ایستاده است. در بحران میان قطر و سعودی باید به بستر زایشی آن توجه کنیم. این بحران علل مختلف داشته و باید از زوایای مختلف مورد مداقه قرار گیرد. این بستر آنقدر عمیق نیست که دوحه را به دامن تهران بیندازد. توجه داشته باشید عراقی که از دید بسیاری با تهران روابطی راهبردی دارد در برخی عرصهها مجبور به رعایت ملاحظات عربی بوده و ما نیز برآن چشمپوشیدهایم. باید هوشیار بود و سنجیده عمل کرد. باز تاکید میکنم شرط عقل ایجاب میکند از اختلاف و بحرانی که دعوای تو نیست دور باشی. مضاف بر آن اگر طرفین بحران، با فاصله نه چندان از هم، رقیب یا دشمن تو باشند، این دور بودن، عین عقلانیت و دوراندیشی خواهد بود. در خاورمیانه، این جغرافیای پیچیده و پرابهام، گامها در همه شرایط مخصوصا به هنگام بروز بحران، باید بسیار محاسبه شده و با مدنظر گرفتن گذشته، حالوآینده برداشته شود. در بحران میان عربستان و قطر، ایرانی که در عمق نگاه طرفین دعوا، اگر دشمن نباشد، بیگانه است، بیطرفی مثبت، بهترین موضعگیری برای تهران است. اعلام درهای باز ایران برای رایزنیها و کمکرسانی انسانی و غذایی برای دوحه، ضمن دور نمودن ایران از خطرات مترتب بر بحران، بر پرستیژ کشور افزوده و در نگاه حداقلی از انباشت بیشتر کینهها خواهد کاست. آنانی که عدم رعایت اعلام بیطرفی ایران را در جنگ جهانی دوم ایران، با شرایط امروز مقایسه میکند، قیاس معالفارق نموده و شرایط و ظرفیتهای دیروز و امروز را چندان درک نکرده و نمیکنند.
** بنابراین ایران باید با دیدی همراه با بیاعتمادی به تحرکات قطر و عربستان نگاه کند؟
محاسبه ورود به یک بحران میبایست بسیار دقیق باشد. ورود به یک بحران آسان، اما خروج از آن سخت و بسیار پرهزینه خواهد شد. باید از دام بحران دوحه- ریاض، با هوشیاری گریخت. نظام مردمسالار ایران نه با ریاض و نه با دوحه، سنخیت ندارد. بروز این بحران در حالی که جلوههای دموکراسی در ایران، چالشی جدی برای کشورهای حوزه جنوبی خلیجفارس ایجاد کرده است، در نزد برخی این شبهه را ایجاد میکند که جناحهایی در ایران از روند دموکراسی و نتایج آن نگران بوده و در پیوندی خواسته و ناخواسته با گره زدن سرنوشت کشور به بحران دوحه- ریاض، در نظر دارند با ایجاد فضای امنیتی خصوصا بعد از حادثه عملیات تروریستی تهران، سکتهای در مسیر مردمسالاری ایجاد نموده و اگر توانستند نسخه آن را بپیچند.
** به طور کلی کارنامه سیاست خارجی روحانی را شما چگونه ارزیابی مینماید؟
به فرجام رسیدن برجام نقطه کانونی کارنامه روحانی بوده است، اما همه سیاست خارجی برجام نبوده و نباید باشد. وزارت خارجه مسئولیتی فراتر از برجام داشته و دارد. در حال حاضر دیپلماتها در بسیاری از کشورها به همراه مسئولیت سیاسی نقش مستشاران اقتصادی را داشته و در توسعه و جذب سرمایه و بازاریابی کالاهای خود نقش بارزی دارند. دستگاه سیاست خارجی ایران از این نگاه دور است. از سوی دیگر دستگاه سیاست خارجی بعضا عوام زده میشود. نباید دستگاه سیاست خارجی از وظایف اصلی خود که تنش زدایی و تبدیل دشمن به رقیب و رقیب به دوست است دور شود. اینکه ما دشمنان یا رقبای خود را کوچک کنیم چیزی را تغییر نمیدهد.
** آیا با توجه به خریدهای تسلیحاتی عربستان و تشکیل ناتوی عربی جنگی علیه ایران متصور هستید؟
شرط عقل حفظ آمادگی و هوشیاری کامل است. اما اگر تحریکی صورت نگیرد، بعد از جنگ عراق، دشمنان یا رقبای منطقهای ایران بعید است دست به جنگ با ایران بزنند. از نگاهی دوران جنگها رو به پایان است. خرید تسلیحات تکرار صلح مسلح در فاصله دو جنگ جهانی اروپا، در خاورمیانه است. گسترش و برنامهریزی برای دست یافتن به استانداردهای بالای توسعه اقتصادی هدف عربستان و دیگر کشورهای خلیج فارس است. توسعه پایدار با صلح دست یافتنی است.
** باتوجه به همه این مسائل، آینده ایران را چگونه میبینید؟
من به آینده ایران بسیار امیدوارم. منابع متنوع فراوان، حجم بالای نیروی جوان و تحصیلکرده، اقلیم چهار فصل، ظرفیت صنعتی، کشاورزی، گردشگری و... الهام بخش امید است. البته نوع تعامل با منطقه و جهان و چگونگی مدیریت این منابع شرط اصلی تحقق این امیدواری است. توجه داشته باشیم نوع نظام سیاسی ایران در جهان و حتی در تاریخ ایران یک استثناست که قابل قیاس با هیچ نظام سیاسی یا دوره تاریخی ایران نیست. اما من در برخی جنبهها در نظام بین الملل، منطقه و ایران شباهت هایی را میان ایران امروز و دوران صفویه میبینم. خروجی این شباهتها، تبلور دولتی ملی مذهبی در عملکرد کشور است که در کنار فرصت ها و تهدیدات، اگر به خوبی مدیریت شود میتواند به احیای شکوه و بزرگی شایسته ایران بینجامد.
*منبع: روزنامه آرمان، 1396.4.1