روزنامه شهروند در گزارشی درباره رودبار و منجیل آورد: ٢٧ سال پس از زلزله هنوز ساختمانهای نیمهویران به صورت پراکنده در رودبار دیده میشود معلولان زلزله رودبار ١٤٨ هزار تومان مستمری میگیرند.
در گزیده ای از این گزارش می خوانیم: خرداد ٦٩ تمام شد و ٦٨ نفر در روستای فتلک زیر کوه مدفون شدند و حتی جنازههایشان هم بیرون نیامد. صدیقه تا قبل از اینکه از دست و پا بیفتد، سربالایی روستای خودش را تا انتها، نزدیکیهای دره میرفت و از آنجا به آنچه که از فتلک، روستای محل زندگی دخترش مانده بود، نگاه میکرد. تلی خاک، نشان زلزله و نشان کوهی که فروریخت و زمین روستا را بلعید. صدیقه آن بالا میایستاد رو به پایین، جایی که فکر میکرد دخترش خوابیده، گریه میکرد.
بعد از ٢٧سال و با وجود زلزلههایی که هر چند سال یک بار در ایران اتفاق میافتند دیگر کسی یاد زلزله ٧,٣ ریشتری رودبار و زنجان نیست؛ اما مردم رودبار تاریخ زندگیشان را به قبل از زلزله و بعد از زلزله تقسیم کردهاند و مزار کشتههای زلزله، بخشی از زندگی روزمرهشان شده. کوچه پسکوچهها با خرابههایشان زلزله را زنده نگه داشتهاند و پتوهای سربازی و موکتهای رنگ و رو رفته و چراغ والور کمکهای امدادی تک و توک در خانههای زلزلهزدهها باقیمانده.
عمق فاجعه را روزنامهها با تیتر درشت اعلام کردند، روزنامه رسالت دوم تیر نوشت: «سازمان ملل اعلام کرد، زلزله ویرانگر در ایران ٤٠هزار تن کشته و یکصد هزار تن دیگر زخمی برجای گذاشت.» روزنامه کیهان همان روز نوشت: «شهرهای رودبار، منجیل، لوشان و بیش از ١٣٥ روستای تابعه قزوین و زنجان ١٠٠درصد تخریب شده است.» آمار تلفات زنجان را ٤هزار کشته و ٢٠هزار مجروح و ٢٠٠ روستای ویران و ١٥هزار خانواده آسیبدیده اعلام کردند. کیهان سوم تیر نوشت: «از شهر ٢٢ هزار نفری منجیل تنها ٢هزار نفر مجروح باقیمانده».
مردم میگویند اگر همان شب کسی به داد میرسید خیلیها زنده میماندند. «در برخی نقاط سازمانهای امداد ٤٨ ساعت بعد رسیده بودند و مردم خودشان اجساد را درآورده و دفن کرده بودند. مواد غذایی موجود را توزیع کرده بودند» و «بعضی ستادهای معین ٧٧ روز بعد از حادثه اعزام شدند.»
** 2600 کودک والدینشان را از دست دادند
٥٠٠هزار نفر بیخانمان به جا ماند. مدارس استان گیلان و دیگر استانها آماده اسکان زلزلهزدهها شدند. بعضی به شهرهای دیگر رفتند و در مدرسهها ساکن شدند. دانشآموزانی که برای امتحانات شهریور به مدرسه آمده بودند، روی تختههای کلاس نوشتند: «زلزلهزدگان عزیز اینقدر ناراحت نباشید خدا بزرگ است و به داد شما خواهد رسید، امیدوار باشید.»
بعد از زلزله ٢٦٠٠ کودک که والدینشان را از دست داده بودند، به جا ماند. روزنامههای تیرماه نوشتند ١٣هزار خانواده در داخل و خارج داوطلب نگهداری از کودکان بیسرپرست زلزله شدهاند اما بعد اعلام شد کودکان بیسرپرست را به بستگان درجه یک میدهند.
** فتلکیها مزار ندارند
اهالی دولتآباد میگویند باد نمیگذارد روی زندگی را ببینیم. طبق مقاله جامعهشناسی فاجعه، ٤ شهر به کلی در هم ریخت، ٣١٠٠ روستا دچار آشفتگی شد و حدود ٢٠٠ روستا به دلایل درست یا نادرست جا به جا شد. بعد از زلزله زمین همواری برای خانهسازی مردم سه روستای گورتیم، سلطانبری و فیشوم نمانده بود. کمی پایینتر از روستاهایشان، جایی که در خاطرات مردم بیابان برهوت بود نفری ١٢٠ متر زمین گرفتند. ١٨٠ خانوار بودند که حالا ٨٠ تایشان در دولتآباد ماندهاند.
پس از زلزله هزینه بازسازی اقتصادی مناطق زلزله زده حدود ٢,٥درصد از تولید ناخالص ملی یکسال برآورد شد. امسال برای ٢٧ مین بار اهالی دولتآباد ٣١ خرداد راه میافتند، از جادههای ناهموار و پرشیب بالا میروند و میرسند به محله قدیمی، چهار روستا را دور میزنند و سوگواری میکنند.
*منبع: روزنامه شهروند، 1396.3.31