کد خبر: ۱۰۳۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۲ - ۰۲ خرداد ۱۳۹۶ - 23 May 2017
ایران اگر بتواند با اتحادیه اروپا گام‌های مثبتی بردارد، عربستان مجبور است فضای گفت‌وگو را مطرح کند.
روزنامه اعتماد در گفت وگو با هرمیداس باوند تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه، نوشت: ایران اگر بتواند با اتحادیه اروپا گام‌های مثبتی بردارد، عربستان مجبور است فضای گفت‌وگو را مطرح کند.

در ادامه این گفت وگو آمده است: دونالد ترامپ در بحبوحه بحران داخلی امریکا در خصوص دخالت روسیه در انتخابات ریاست‌ جمهوری این کشور در سال گذشته، به عنوان نخستین سفر خود پس از روی کار آمدن در کاخ سفید به خاورمیانه آمد تا یک اطمینان قلبی به همپیمانان خود در خاورمیانه بدهد. از طرفی عربستان سعودی را به عنوان نخستین مقصد سفر خارجی خود انتخاب کرد؛ جایی که به صورت استادانه و برنامه ‌ریزی شده از دونالد ترامپ میزبانی کرد و بیش از ٣٥٠ میلیارد دلار با امریکا قرار داد تامین اسلحه را به امضا رساند. از طرفی حضور حدود پنجاه کشور عرب و مسلمان در ریاض و سخنرانی ترامپ در این جمع نشان داد که عربستان به دنبال ایجاد اتحادی جدی علیه ایران است. هرچند که این اتحاد دور از دسترس باشد اما عربستان علاقه زیادی به نمایش قدرت در برابر ایران دارد. از همین رو گفت‌ وگویی داشتیم با هرمیداس باوند، تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه تا ابعاد سفر ترامپ به عربستان سعودی و مواضع ضد ایرانی عربستان و امریکا را مورد بررسی قرار دهیم.

** عربستان و امریکا در نشست ریاض، هر اتهامی را که توانستند به ایران زدند و ایران را عامل بی ‌ثباتی در منطقه و حامی تروریسم نامیدند؛ به نظر شما صحبت ‌های دو طرف و به خصوص آقای ترامپ چه رویکردی را در قبال ایران دنبال می‌کنند؟
در سفر ترامپ به ریاض دو عنصر اساسی مطرح بود: یکی عنصر مادی و دیگری سیاسی. در بعد سیاسی این سفر بیشتر در راستای اطمینان خاطر به اعراب صورت گرفته است. آنها معتقدند که اوباما در دوره حکومت خود اعراب را نادیده انگاشته و یک تمایل نسبی به سمت ایران داشته است. آنها احساس می ‌کردند حمایت سنتی که امریکا از اعراب انجام می ‌دهد در این دوره تضعیف شده است. بنابراین در شرایطی عربستان به دنبال اطمینان خاطر از سوی امریکا است که در وضع استیصال سیاسی در داخل به سر می ‌برد و انتظارات آن در سال ‌های اخیر در مساله سوریه تحقق پیدا نکرده است.

از همین رو عربستان سعودی بارها مدعی شده است که ایران عامل اختلاف و نا امنی در منطقه است و همواره ایران را متهم به ایجاد بحران در سوریه، لبنان و یمن می‌کند. بنابراین دونالد ترامپ در عربستان در گام اول تلاش کرد نگرش اسلام ‌هراسی که در امریکا مطرح کرده است را تا حدودی تعدیل کند و نوید یک همکاری با جهان اسلام را بدهد و به هزینه‌ های این کشورها مبارزه جدیدی را علیه شبکه تروریستی جهانی انجام دهد. از همه مهم ‌تر دستاورد اقتصادی این سفر است که خروجی آن فروش بیش از ٣٥٠میلیارد دلار سلاح پیشرفته است. از طرفی عربستان متعهد شده است که حدود ٤٠ میلیارد دلار نیز سرمایه ‌گذاری در داخل امریکا انجام دهد.

پیگیری دخالت روسیه در انتخابات امریکا از جمله موضوعات داخلی است که در راستای آن رییس سابق اف ‌بی ‌آی را به عنوان دادستان ویژه در این پرونده منصوب کردند و صحبت از استیضاح رییس ‌جمهور مطرح شد. ترامپ برای اینکه نشان دهد دستاوردی داشته است و افکار عمومی و جهت‌گیری کنگره امریکا را به سود خود تغییر دهد، سعی کرده است که نشان دهد سفرش به خاورمیانه نه‌تنها دستاورد اقتصادی داشته، بلکه در کنار آن از ماجرای ملاقات با رهبران حدود ٥٠ کشور عربی اسلامی نیز به عنوان یک دستاورد سیاسی بهره‌ برداری می‌ کند و آن را موضوعی در راستای تایید ‌صلاحیت خود در میان کشورها قلمداد می‌ کند.

البته ترامپ در مسافرت خود به سرزمین‌های اشغالی تلاش می‌ کند تا سیاست رضایت اسراییل را دنبال کند که از جمله آن می ‌توان به موضع‌ گیری در مقابل جمهوری اسلامی اشاره کرد. همان ‌طور که ترامپ هم اشاره کرد، هدف اصلی آنها این است که از راه‌های غیرنظامی فشار را بر ایران افزایش دهند که منظور آن تاکید بیشتر روی تحریم‌ های جدید بود. در طرف مقابل ترامپ هیچ اشاره‌ای به فرآیند انتخابات در ایران انجام نداد. در حال حاضر تحریم ‌هایی که کنگره و وزارت خزانه‌ داری امریکا مطرح کرده ‌اند، معطوف بر بحث حقوق بشر و حمایت از تروریسم است. بنابراین ایران اگر می ‌خواهد واکنشی انجام دهد و این اقدامات را خنثی کند، قبل از هرچیز باید دولت آقای روحانی سیاست تعاملات را با دنیای خارج دنبال کند. من فکر می ‌کنم برخی اقدامات که از ایران تصویر بهتری به جهانیان نشان دهد می ‌تواند بسیار تاثیرگذار باشد. این موضوع می ‌تواند به سیاست خارجی دولت کمک شایانی انجام دهد. زیرا در چنین شرایطی دولت راحت‌تر می‌ تواند اهداف خود را در حوزه اقتصادی، سرمایه ‌گذاری و تعاملات بین ‌المللی پیش ببرد.

** عربستان در نشست اخیر به دنبال ایجاد یک اتحاد علیه ایران بود؛ تا چه حد توانست در این امر موفق عمل کند؟
از نظر تبلیغاتی، عربستان قصد دارد که نشان دهد در اتحادیه کشورهای اسلامی، دارای نفوذ و تسلط است. در قضیه آتش زدن سفارت نیز همین کار را کرد. اما اینکه بخواهند یک ناتوی عربی تشکیل دهند کار آسانی نیست. کشورهای عربی از سال ١٩٤٥ که نخستین تشکیلات اتحاد میان کشورهای عربی به وجود آمد، از آن تاریخ تا به امروز نه ‌تنها موفقیتی در زمینه حل مسائل کشورهای عربی کسب نکردند بلکه حتی در قبال اسراییل نیز نتوانستند به یک وحدت ‌نظر و استراتژی مشخص دست پیدا کنند. بنابراین کشورها هرچند در نشست ریاض شرکت کردند اما از نظر جغرافیایی مسائل و منافع متفاوتی دارند. کشورهای شمال آفریقا هیچگاه به صورت دوفاکتو حاضر به درگیری با اسراییل نشدند. بنابران فضای امنیتی آنها از نظر جغرافیایی و تاریخ و فرهنگ به کلی جداست. تنها موردی که اتحادیه عرب ادعا می‌ کند در مورد آن اتفاق آرا داشته در حوزه جزایر سه گانه ایرانی بوده است. ولی در خصوص ایجاد یک ناتوی عربی حتی اگر تشکیل شود کاربرد چندانی نخواهد داشت. تمام اتکای عربستان نیز به امریکا است. تمام خواست عربستان نیز این بوده که تمام پشتوانه امریکا را جلب کند که تا حدودی نیز موفق بوده است. ولی ایجاد یک ناتوی عربی و اشتراک استراتژیک از سومالی گرفته تا موریتانی و مراکش، تونس و الجزایر بعید است. در حوزه خلیج فارس نیز عمان حساب جداگانه‌ای دارد، حتی قطر نیز سعی کرده خط و مشی خود را با عربستان حفظ کند.

نابراین تشکیل یک ناتوی عربی، حتی در صورت اجرایی شدن، کاربردی نخواهد داشت زیرا منافع مشترکی وجود ندارد. همه می‌دانند گروه‌ های الشباب، بوکوحرام، داعش و جبهه النصره، برمبنای تفکرات سلفی دست به اقدامات تروریستی می ‌زنند و حتی آثار باستانی و میراث فرهنگی را نیز تخریب می‌کنند چراکه سلفی‌ها معتقدند آنچه هست نص صریح قرآن در دوره پیامبر است و قرآن هم به‌ گونه‌ای است که برای هر فردی قابل فهم است و چیزی به عنوان باطن قرآن وجود ندارد این اعتقادی است که سلفی‌ ها آن را دنبال می ‌کنند. بنابراین تروریست ‌ها با تفکرات سلفی اسلام را دنبال می ‌کنند. در اینجا مساله امریکا اقتضا می ‌کرد که همان حرف‌های عربستان را تکرار کند، از همین رو عنوان کرد که ایران پشت سر این وقایع تروریستی و ناامنی در منطقه است.

‌** آیا فکر نمی ‌کنید این کشورها بتوانند موضوع مشترکی را به نام ایران تعریف کنند و برمبنای آن اتحاد ایجاد کنند؟
در جنگ هشت ساله با عراق هم چنین شرایطی حاکم بود. اکثر کشورهای عربی منهای سوریه و در کوتاه‌مدت لیبی و الجزایر از صدام حسین حمایت کردند. همه کشورهای همسایه نیز هرچند خود را بی‌طرف اعلام کردند اما گرایش مسلط‌ شان به سمت عراق بود حتی کشورهایی مثل پاکستان و افغانستان نیز چنین رویکردی را دنبال می ‌کردند. کشورهای حوزه تمدنی ایران نیز مثل کشورهای آسیای مرکزی و به خصوص به دلایل خاصی همواره سعی کردند موضعی دور از ایران و این کشور را تا حدودی منزوی و متفاوت نگه دارند. بنابراین توجیه حضور آنها در این تجمع را این ‌گونه می ‌بینیم. در خصوص پاکستان باید گفت که این کشور همواره رابطه نزدیکی با عربستان داشته و همواره یک تیپ نظامی پاکستانی در عربستان حضور داشته است. ترکیه هم در مجموعه رویدادهای خاورمیانه و به خصوص در مورد سوریه، همسو با عربستان سعودی است. بنابراین من کشورهای عربی را در حالت یک همبستگی استراتژیک نمی ‌بینم ولی بین شورای همکاری خلیج فارس منهای عمان به همراه ترکیه و به صورت دوفاکتو پاکستان یک همکاری ضمنی دیده می‌ شود. بنابران ایران باید خود دست به اقدامی بزند. به اعتقاد برخی ایران در منطقه تنهای تنها است و شاید هم برخی حمایت ‌های ایران از گروه ‌های اسلامی در شرایط فعلی باید به گونه دیگری مدیریت شود.

در داخل هم همان‌گونه که اشاره کردم، پس از انتخابات باید بهانه‌ های بی‌ربط در حوزه حقوق بشر را از غربی‌ ها بگیریم و آن را کمرنگ کنیم. با این رویکرد می‌توان سیاست خارجی آقای روحانی را در خارج از کشور بیشتر ترویج داد.

‌** همان‌طور که گفتید فروش سلاح به عربستان برای ترامپ بیشتر مصرف داخلی دارد، به غیر از این موضوع دولت ترامپ چرا به دنبال مسلح کردن اعراب تا این حد است و چه سیاستی را دنبال می ‌کند؟
این نوع سیاست برای اطمینان خاطر دادن به اعراب است. نکته دیگر این است که اگرچه امریکا ائتلاف مبارزه با داعش را تشکیل داد اما بارها تاکید کرده است که هزینه آن را باید اعراب بپردازند. به‌طور مثال زمانی که نیروهای امریکایی در جنگ کویت ورود پیدا کردند و عراق را از آنجا خارج کردند، هزینه آن را عربستان پرداخت کرد. بنابراین امریکا بسیار رندانه مطرح کرده است که همکاری ما در زمینه مبارزه با تروریسم منوط به این است که خودشان هزینه مبارزه را تامین کنند. امریکا در مورد ایران دقیقا به همان مساله‌ ای اشاره کرد که پادشاه عربستان آن را بیان کرد و موضوع دخالت ایران را در سوریه، عراق و به خصوص یمن مطرح کرد. ولی امریکایی ‌ها می ‌دانند که در جایی مثل عراق منافع موازی با ایران دارند. از همین رو این سخنان بیشتر به دلیل جنبه مالی آن بود و نکته بعدی اینکه ترامپ بتواند فضای داخلی را به نفع خود تامین کند. نکته سوم این است که بعید می‌دانم مطالبی که در خصوص ایران مطرح کرد جنبه کاربردی پیدا کند بلکه بیشتر در راستای تامین نظر عربستان سعودی این سخنان مطرح شده است.

‌** موضوع دیگر در خصوص کانال ارتباطی میان امریکا و ایران است. امریکایی ‌ها تازگی ‌ها ابراز تمایل کردند که راه ارتباطی مستقیم با ایران را حفظ کنند ولی تیلرسون، وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که تلفن را بر نمی‌دارد تا خود تماس بگیرد. آیا این موضوع را سیگنال مثبتی برای ایجاد کانال ارتباطی با ایران مثل دوره اوباما می ‌بینید؟
وزیرخارجه امریکا به تازگی اعلام کرد که مایل است در آینده وارد گفت ‌وگو با ایران شود و سعی می ‌کند از راه دیپلماتیک بحران را تعدیل کند و اگر نکاتی وجود دارد که فکر می ‌کنند ضروری است، وارد مذاکره شوند. من فکر می ‌کنم ایران باید تلاش کند که با اتحادیه اروپا روابط نزدیکی ایجاد کند. زیرا موضع‌ گیری ‌های اتحادیه اروپا به شکل گریز‌ناپذیری روی نگرش امریکا تاثیرگذار است. نکته دوم، مذاکره با وزیرخارجه امریکا است. وزیرخارجه جدید امریکا بسیار متفاوت از جان کری است و هر وزیر خارجه مایل است دستاوردی داشته باشد و نشان دهد به عنوان انجام وظیفه اقدامات موفقیت آمیزی انجام داده است. این موضوع را می ‌توان در جلساتی که کشورهای اروپایی، ایران و امریکایی ‌ها حضور دارند به گونه ‌ای مدیریت کرد تا این ملاقات ‌ها صورت بگیرد. قبل از هرچیز ایران باید سعی کند اتحادیه اروپا را نسبت به مواضع خود به خصوص در زمینه تحریم ‌های جدیدی که علیه ایران اعمال می ‌کند، همراه کند. 

از طرفی اتحادیه اروپا تحریم‌های یک ‌جانبه مضاعف را خلاف مقررات سازمان تجارت جهانی و حقوق بین‌ الملل می ‌داند. اکنون ایران باید سعی کند روابط با اروپا را نزدیک ‌تر و کاربردی‌تر کند که بر رویه و خط و مشی امریکا تاثیرگذار باشد. در آینده نزدیک نیز راه مذاکره را با وزیرخارجه امریکا و دیگر نمایندگان درخور توجه امریکا در پیش گیرد. نهایتا مادامی که مسائل و مشکلات خود را با امریکا بر اساس منافع متقابل تعدیل نکنیم، کماکان با مشکل جذب سرمایه‌ گذاری خارجی مواجه خواهیم بود چرا که در این خصوص شرکت ‌های خارجی کماکان ملاحظاتی را در ارتباط با ایران دارند.

** با توجه به نحوه عملکردی که عربستان نشان داده و گفتمان تندی که علیه ایران دارد، آیا امکان بهبود روابط در دولت دوم آقای روحانی وجود دارد؟
این موضوع بستگی به موقعیت دولت در عرصه‌ های دیگر نیز دارد. ایران اگر بتواند با اتحادیه اروپا گام‌های مثبتی بردارد، عربستان مجبور است فضای گفت ‌وگو را مطرح کند. عربستان البته همیشه عنوان کرده که ما برای گفت ‌وگو پیشنهادهایی را ارایه داده‌ ایم که ایران رد کرده است. یک‌بار در ابتدای دولت یازدهم عربستان عنوان کرد که از حضور آقای ظریف در عربستان استقبال خواهد کرد ولی در آن دوره آقای امیرعبداللهیان رفت و انتظار آنها بسیار متفاوت بود. بنابراین با تمام انتظاراتی که گفته شد، آنها می ‌دانند که امریکا در جهت مصالح و منافع خود اقدام خواهد کرد. از همین رو قصد ندارد به خاطر عربستان و دیگر متحدان، یک استراتژی سخت‌افزاری را در خاورمیانه دنبال کند. بنابراین اگر این مسائل و چالش ‌ها افت پیدا کند و خط‌ مشی سیاست خارجی آقای روحانی در چارچوبی که اعلام کرده است گام‌های اولیه را بردارد به تمام این واکنش ‌ها در تصمیم ‌گیری عربستان بسیار تاثیرگذار است. عربستان سعی می‌ کند با پشتوانه جدیدی که پیدا کرده با صدای رسا‌تری وارد گفت ‌وگو شود.

** با توجه به انتخاباتی که روز جمعه برگزار شد، ممکن است رویکرد امریکا نسبت به ایران تغییر کند و با توجه به شرایط موجود، امریکا چه واکنشی را می ‌تواند انجام دهد؟
اگر برنامه روسیه در سوریه تا حدودی به موفقیت نزدیک شود، بار اتهامی علیه ایران در بحث سوریه کاهش پیدا می ‌کند. اینها مسائلی نیست که فی ‌البداهه بتوان حل و فصل کرد. در عراق نیز مشکلاتی وجود دارد. امریکایی ‌ها یک گروهی که با داعش مبارزه می‌ کرد را نیز بمباران کردند. امریکا برای تامین نظرات اسراییل احتمالا موضع‌ گیری ‌های تند علیه ایران را تکرار می ‌کند.

این موضوع بستگی دارد که بازتاب آن در امریکا چه خواهد بود و واکنش کشورهای به خصوص اروپایی در قبال این موضوع ‌گیری ‌های جدید چگونه خواهد بود. ایران نیز در پرتو مجموعه این واکنش‌ ها باید یک ارزیابی منطقی انجام دهد تا بتواند در جهت تغییر جو به وجود آمده گام بردارد و به سمت گفت ‌وگوی سازنده با همسایگان و احتمالا امریکا حرکت کند. از همین رو تعاملات سازنده با اروپا می‌ تواند در این زمینه به‌شدت تاثیرگذار باشد.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1396،3،2
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: