بانكداري ايراني - روزنامه ابتکار در گزارشی انتظار فعالان شبکه های اجتماعی از دولت دوازدهم را بررسی کرد و آورد: «کامپیوتر داری؟ به اینترنت وصل شدی؟ کارت اینترنت دایال آپ 10 ساعته، 3600 تومان! آیدی یاهو مسنجرت چیه؟ اورکات داری؟ اهه، شنیدی اورکات فیلتر شد؟ فیسبوک عضو شدی؟ ایرانیها هم فیسبوک زدن، اسمش رو گذاشتن کلوب! دیروز توییتم تو توییتر فیواستار شد! فرندفید رو دیدی چه باحاله؟
در ادامه این مطلب می خوانیم: شب انتخاباتی اس ام اس ها رو قطع کردن. توییتر هم فیلتر شدها! موبایل هوشمند خریدم. آندروید داری یا آیاواس؟ وایبر نصب کردی؟ وایبر رو با فیلترینگ کند کردن مردم استفاده نکنن. جای وایبر، واتسآپ نصب کن. بچهها این تلگرام هم خوبهها! پست آخر کانالش رو خوندی؟ چه عکس قشنگی گذاشتی تو اینستاگرام. تماس صوتی تلگرام هم فیلتر شد!».
شبکه های اجتماعی فضای مجازی عمر کوتاهی دارند، اما این روزها بسیاری نمیتوانند زندگیشان را بدون آنها تصور کنند. اعتیاد باشد یا یک وابستگی طبیعی و چسبندگی به امکاناتی که این شبکهها در اختیار کاربرانشان قرار میدهند، شبکههای اجتماعی اکنون جزء مهمی از مباحث مربوط به جامعه هستند.
از شایعه و خبر گرفته تا تبلیغات و از روابط دوستانه گرفته تا مسائل کاری، به گونهای با این شبکهها گره خوردهاند. با این حال همچنان نگاه به شبکههای اجتماعی در ایران از سوی طیفهای مختلف متفاوت است و هر از چندگاهی اما و اگرهایی درباره آن مطرح میشود و کاربران این شبکهها را نگران یا سردرگم میکند.
** شبکه های اجتماعی مجازی به مثابه چاقو
سحر که میگوید از سال 76 با داشتن کامپیوتر رومیزی با ابزارهای الکترونیک آشنا شده و علاوه بر علاقهاش به تهیه به روز ترین ابزار، به گفته خودش تقریبا در تمام شبکههای اجتماعی حساب کاربری داشته یا دارد، تاکید میکند که فواید شبکههای مجازی بیش از مضراتشان است. او که اکنون یکی از فعالان مجازی با دنبالکنندگان پرشمار است، اضافه میکند: همیشه در برابر کسانی که برای رد استفاده از شبکههای اجتماعی میگویند، چاقو را مثال میزنم. قاعدتا تعداد قتلهایی که با چاقو و برادرانش، شمشیر و قمه و امثال آن انجام میشود، کم نیستند. اما آیا میتوان گفت چاقو چیز مضری است؟ مضر بودن به استفاده ما بر میگردد.
سحر ادامه میدهد: این که در فضای مجازی اغفال رخ میدهد، کلاهبرداری صورت میگیرد، سوءاستفادههایی انجام میشود، مسائل اخلاقی وجود دارد و یا حتی مسائل امنیتی وجود دارد، باید گفت که همه اینها ما به ازای بیرونی هم دارند. یعنی در خارج از دنیای مجازی و در دنیای واقعی، پیش از وجود شبکه های اجتماعی همه اینها وجود داشته اند و دارند و در آینده نیز خواهند داشت.
در نتیجه این موارد نمی توانند دلیل مناسبی برای حذف شبکه های اجتماعی باشند. همان طور که تجربه شده است، فیلترینگ این شبکهها نیز تاثیری نداشته و یا جایگزینی برای آنها آمده است و یا مردم با فیلترشکن به استفاده از آن ادامه دادهاند. او تاکید میکند: به نظر میرسد مشکل اصلی برای این شبکه ها در ایران از دو زاویه است. در درجه اول طیف سنتی و متحجری وجود دارند که در برابر هر گونه استفاده از ابزارهای جدید موضع میگیرند.
همان طور که پدربزرگ من در برابر رادیو جیبی پدرم واکنش نشان میداد و مادربزرگم زمانی تلویزیون را جعبهای شیطانی میدانست. در نتیجه از نظر آنها چنین ابزاری از حیث ناشناختگی میتواند عجیب و غریب و حتی ترسناک باشد و درباره آن نگران باشند.
از سوی دیگر بحث کنترل بر این ابزار مطرح هست. به هر حال دنبال کردن رد رفتارهای منفی در این فضا با امکاناتی که برای امنیت کاربران در هر یک از این شبکهها در نظر گرفته میشود، سخت است و به ابزارهای و سواد ویژه نیاز دارد. سحر در ادامه به بحث انتظارهایش از عملکرد دولت در فضای مجازی میپردازد میگوید: دولت روحانی در زمینه حفظ وضع موجود خوب عمل کرد و حتی پیشرفتهایی در زمینههایی مثل افزایش پهنای باند اینترنت داشت، اما دولت بعدی باید روی بهبود این فضا کار کند. بالا بردن سواد استفاده از این شبکه ها به طور مفید و البته تقویت ابزارهای فنی برای مقابله با تخلفات احتمالی و نه کنترل شهروندان از جایگاه قیم و ولی بودن، میتواند به بهبود اوضاع فضای مجازی کمک کند.
** رطب خورده، منع رطب کی کند؟
انتقادهای اکثر فعالان مجازی درباره رویکرد دولت و در کل حاکمیت در مقوله فضای مجازی، بیش از هر چیز به مسائلی مثل سرعت و قیمت اینترنت و فیلترینگ بر میگردد. هر چند این روزها شاید بتوان گفت که در مقولههای سرعت، قیمت و پهنای باند، اوضاع نسبت به سالهای قبل بسیار بهتر است، اما بحث فیلترینگ همچنان یک مساله اساسی برای فعالان این حوزه به حساب میآید. ایرادی که بسیاری از کاربران در این باره میگیرند، وجود حساب های کاربری نهادها و مسئولان رسمی در شبکه های اجتماعی فیلترشده و فعالیت ایشان در این شبکه هاست.
محمد، یک فعال مجازی در این باره میگوید: از قدیم گفتهاند رطب خورده منع رطب کی کند؟ هنگامی که از رهبری تا رئیس جمهوری و وزیر و نماینده مجلس در توییتر فیلترشده اکانت دارند و فعال هم هستند، چرا باید حضور در این فضا برای ما با سختی اضافه ای به اسم فیلترشکن همراه باشد؟ او تاکید میکند: کسی که بخواهد از فضای مجازی سوء استفاده کند، در هر فضای دیگری نیز این کار را میکند. به جای حذف کردن این شبکهها باید تلاش کرد که فرهنگ استفاده از آنها را گسترش داد. آیا وقتی فرهنگ رانندگی درست نشده است، خیابانها را میبندند یا ماشینها را جمع میکنند؟
** از دولت دوازدهم چه میخواهیم؟
میلاد صادقی، کارشناس شبکههای اجتماعی درباره انتظارهایی که از دولت آینده درباره شبکههای اجتماعی وجود دارد میگوید: مقوله شبکههای اجتماعی را میتوان در دو حوزه فنی و فرهنگی بررسی کرد. در بعد فنی مسائلی مثل سرعت اینترنت وجود دارد که دولت یازدهم در این باره نسبتا پیشرفت خوبی داشته است. در حوزه فیلترینگ نیز هر چند سایت، شبکه اجتماعی و حتی اپلیکیشنهای تلفنهمراه خاصی از فیلتر خارج نشد و حتی مواردی نیز فیلتر شدند، اما به طور کلی در موارد حساسیتبرانگیزی مثل تلگرام و اینستاگرام، مقاومت دولت در برابر فیلتر نشدن قابل توجه بود. وی ادامه میدهد: در این حوزه، افزایش پهنای باند، کاهش قیمت و البته تبدیل سیاستهای سلبی به کاهش فیلترینگ میتواند از انتظارهای ما از دولت دوازدهم باشد.
صادقی میافزاید: در بخش فرهنگی نیز دولت باید به عنوان یک سیاستگذار کلان روی دو مقوله سواد رسانهای و فرهنگ استفاده از شبکههای اجتماعی کار کند. بحث سواد رسانهای به کاهش اثرپذیری احساسی و تاثیرگذاری شایعات و امثال آن کمک میکند و بحث فرهنگ استفاده نیز امنیت کاربران در شبکه های اجتماعی، کاهش وندالیسم در این شبکه ها و امثال آن را بهبود میبخشد. او در پایان تاکید میکند: علیرغم این که تلاش دولت ها در تمام دنیا درباره افزایش کنترل بر این شبکهها و حفظ امنیتشان در برابر خطرهای این حوزه قابل درک است، اما در حوزه اجتماعی، بهتر است نگاه امنیتی از سوی دولت در این باره به جامعه تلقین و تزریق نشود.
*منبع: روزنامه ابتکار، 1396.2.21