کد خبر: ۹۶۲۵۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۳۳ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۵ - 08 March 2017
ارتباط آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران جنگ تحمیلی با ارتشی ‌مردانی که با عزمی راسخ تحت هدایت ‌های بزرگانی امثال ایشان به دفاع از تمامیت ارضی پرداختند، بسیار تنگاتنگ بود.
 روزنامه ایران در گزارشی نوشت: ارتباط آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران جنگ تحمیلی با ارتشی ‌مردانی که با عزمی راسخ تحت هدایت ‌های بزرگانی امثال ایشان به دفاع از تمامیت ارضی پرداختند، بسیار تنگاتنگ بود.

در ادامه این گزارش می خوانیم: نام این مرد بزرگ با جنگ تحمیلی عجین و غیرقابل انفکاک است. شخصیتی که به تعبیر معمار بزرگ انقلاب اسلامی – امام خمینی(ره) - استوانه انقلاب بود و نشانه زنده بودن آن و ارتحال او سرچشمه وحدت و همدلی آحاد ملت بزرگ ایران شد. نقش ایشان در برهه هشت سال دفاع مقدس نیازمند مطالعات پژوهشی و همه جانبه نگر است؛ در این نوشتار به صورت مختصر و فهرست وار به بخش هایی از آن اشاره می‌شود.

** آغاز تهاجم عراق
در شروع جنگ وضعیت سیاسی و رخدادهای پی در پی در عرصه ساختار نظام نوپای جمهوری اسلامی سبب شده بود بیشتر توان شخصیت‌ های انقلابی مانند آیت ‌الله هاشمی رفسنجانی صرف برقراری امنیت و ساماندهی اوضاع داخلی کشور شود و تا حدودی سبب در حاشیه ماندن ایشان در سال آغاز جنگ شود. در خاطرات آیت ‌الله که از فروردین سال 60 نگاشته شده آمده است بالاخره با انتخاب آیت ‌الله خامنه‌ای به ریاست جمهوری با وجود جراحات شدید ناشی از سوء قصد منافقان، دوره آرامش و استقرار را در نیمه دوم سال 60 تجربه می ‌کنیم، در این شرایط است که امکان توجه به جبهه ‌ها و دفاع را به‌دست می ‌آوریم. پیش از آن در 25 بهمن ماه سال 59 آقای هاشمی در نامه ‌ای به امام خمینی(ره) از فرماندهی بنی صدر در جنگ انتقاد کرده و او را متهم به طولانی کردن جنگ برای بهره برداری ‌های سیاسی به نفع خود کرده است. اگرچه مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به‌عنوان رئیس مجلس شورای اسلامی به نقش خود در حمایت از جبهه و جنگ از هیچ کوششی فروگذاری نکرد ولی صحنه‌ای برای حضور مؤثرتر ایشان با وجود بنی صدر در رأس فرماندهی کل قوا و همچنین مسائل نخستین دوره مجلس شورای اسلامی فراهم نشد. ایشان در خاطرات عید نوروز سال 60 می ‌نویسد، سال نو را در کنار رزمندگان در ماهشهر در مرکز ستاد عملیات جنگ با فرمانده لشکر 77 خراسان، سرهنگ جوادی که بتازگی به جای سرهنگ فروزان، جبهه اروند را اداره می‌ کند، وضع جنگ و آوارگان را بررسی کردیم.

** بعد از برکناری بنی صدر
صحنه جنگ پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و انتصاب شهید سرلشکر ولی فلاحی به سمت جانشینی ستاد مشترک ارتش و تفویض اختیارات فرمانده کل قوا از سوی امام خمینی(ره) به وی موجب تحرک و جنب و جوش در جبهه‌ های جنگ شد. در این مقطع با وحدت ارتش و سپاه و حضور پرشور نیروهای مردمی در جبهه‌ ها و حمایت همه جانبه دولت و مجلس شورای اسلامی، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران با اجرای چهار عملیات موفقیت آمیز، ثامن الائمه، طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس دشمن متجاوز را از شهرهای اشغالی بستان و خرمشهر در استان خوزستان بیرون انداخته و حدود 12000 کیلومتر مربع از خاک ایران اسلامی را از لوث وجود آنان پاک کردند. حضور مستمر مرحوم آیت ‌الله هاشمی رفسنجانی در جلسات شورای عالی دفاع در جهت تصمیم‌ گیری و مداومت ایشان در اخذ گزارش روزانه توسط فرماندهان ارتش و سپاه که در خاطرات نیمه دوم سال 60 فراوان آمده مؤید این موضوع است.

** پس از آزاد‌سازی خرمشهر
در نخستین جلسه مجلس شورای اسلامی پس از آزاد‌سازی خرمشهر آقای هاشمی رفسنجانی می ‌گوید: شاید جنگ شناسان و مورخان تاریخ جنگ‌های دنیا بتوانند قضاوت کنند که چنین چیزی که در این 2 روز در جنوب خوزستان اتفاق افتاد در تاریخ دنیا نظیر نداشته باشد. منظره آن صف طویل افسران عراقی که برای تسلیم و اسیر شدن به مسابقه برخاسته بودند، این حالت را شما در کدام جنگ دیده اید. صحنه جنگ عراق علیه ایران پس از پیروزی ‌های درخشان ایران در سال دوم جنگ دستخوش تغییراتی شد حمایت ‌های همه جانبه ابرقدرت‌های غرب و شرق از عراق و کمک ‌های مادی و معنوی کشورهای عرب منطقه از صدام و در کنار آن اختلاف نظر در خصوص ادامه جنگ و ورود به خاک عراق در داخل کشور شرایط را پیچیده‌تر می ‌کرد. 

آیت‌الله هاشمی در خاطرات خود در خصوص ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر می‌گوید: امام در مورد ادامه جنگ قاطع‌ اند و اجازه نمی‌ دهند حتی به گونه‌ای بحث شود که کوچکترین تردیدی در جامعه و نیروها بروز کند و اهداف جنگ را به گونه‌ای اعلام می ‌کنند که همگی خودشان را برای مدت طولانی آماده کنند و ضمناً تمایلی برای ورود به خاک عراق هم نداشتند. (احمد آقا آمد و گفت امام با ورود ما به خاک عراق موافق نیستند.)

برای تصمیم‌ گیری در خصوص این موضوع جلسه شورای عالی دفاع عصر روز 4 خرداد در حضور امام برگزار شد و بالاخره فرماندهان نظامی امام را قانع کردند که ادامه جنگ با منع ورود به خاک عراق سازگار نیست.

** فرمــــانده قــــرارگاه مــــرکزی خاتم الانبیاء(ص)
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در 30 بهمن ماه سال 1362 با پیشنهاد ریاست شورای عالی دفاع (حضرت آیت‌الله خامنه ای) پس از تشکیل قرارگاه مرکزی خاتم الانبیاء(ص) که فرماندهی تمام واحدهای رزمی و پشتیبانی رزمی نیروهای مسلح اعم از ارتش، سپاه، ژاندارمری، کمیته‌های انقلاب و جهاد سازندگی، را برعهده داشت در نقش فرمانده این قرارگاه به طور مستقیم وارد صحنه جنگ شد. 

اجرای عملیات خیبر پس از انجام چندین عملیات گسترده که هیچ‌کدام نتوانسته بود پیروزی قابل توجه‌ای را بدنبال داشته باشد، با سازماندهی این قرارگاه در منطقه جنوب قرار بود انجام و با به‌دست آوردن پیروزی در آن مقدمات یک صلح پایدار ایجاد شود.

** پذیرش قطعنامه 598 و پایان جنگ تحمیلی
بدون شک مهم‌ترین فراز تأثیر‌گذار از حضور آیت‌الله هاشمی در جنگ به مقطع پایانی آن برمی‌ گردد. در حالی که عراق با بکارگیری امکانات به روز و پشتیبانی مادی و معنوی ابرقدرت ‌های شرقی و غربی و زیر پا گذاشتن همه اصول انسانی و بین‌ المللی شناخته شده در جنگ می رود که موجبات بروز مشکلات اساسی برای نظام و مردم کشورمان ایجاد کند ایشان با درایت و مدیریت بحران، زمینه پذیرش قطعنامه 598 را از سوی امام(ره) فراهم می ‌کند. آقای هاشمی رفسنجانی با درک صحیح شرایط موجود که براساس برآوردهای نظامی، اقتصادی و سیاسی در میدان عمل به آن رسیده مصمم می شود که ایران با پذیرش قطعنامه 598 حربه جنگ طلبی را که صدام تا آن زمان به کشور ما نسبت می‌داد از او گرفته و خلع سلاحش کند.

اما در داخل کشور باور شرایط جدید بسیار سخت و پیچیده است و رهبری که صداقت با مردم بزرگترین ویژگی اوست در این مرحله با شجاعتی بی ‌نظیر یک تنه تمامی مسئولیت ‌ها را برعهده می گیرد و در بیانیه قبول قطعنامه می ‌گوید: شما می ‌دانید که من با شما پیمان بسته بودم که تا آخرین قطره خون و آخرین نفس بجنگم، اما تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود و تنها به امید رحمت و رضای او از هر آنچه گفتم، گذشتم و اگر آبرویی داشته ‌ام با خدا معامله کرده‌ ام. 

نقش آیت ‌الله هاشمی رفسنجانی در بیانیه قبول آتش بس از سوی امام(ره) بدین شکل آمده است که: اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود، این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می ‌دیدم، ولی بواسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می ‌کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت کردم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می ‌دانم و خدا می ‌داند که اگر نبود انگیزه ‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی ‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود.

تاریخ به‌ عنوان بهترین قاضی پس از گذشت سالها از این رویدادها نشان می ‌دهد که صداقت و درستی راهی است که پایان آن ان شاء الله روسفیدی در درگاه باریتعالی است و بر قلبها حکومت کردن است.

*منبع: روزنامه ایران، 1395.12.18
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: