روزنامه اطلاعات در صفحه گزارش با اشاره به پیشرفت های دانش ژنتیک در ایران و جهان نوشت: اولین مطلبی که با شنیدن واژه «ژنتیک» به ذهن افراد میرسد، مشاورههای پیش از ازدواج است؛ آنجا که این علم به میدان میآید تا مانند پیشگویی مقتدر، آینده ژنتیکی هر ازدواج را پیشبینی کند؛ با این تفاوت که مو لای درز پیش بینیاش نمیرود و پایه و اساس کاملا علمی دارد.
در بخش دوم این گزارش که در شماره سه شنبه 18 آبان 1395 خورشیدی به قلم ارمغان زمان فشمی منتشر شده، آمده است: اما کاربرد علم ژنتیک در زندگی انسان، بسیار فراتر از این است و ردپای این دانش شگفت انگیز در بسیاری دیگر از حوزهها دیده میشود؛ از شناسایی قربانیان یک جنایت گرفته تا درمان بیماریهای صعبالعلاج به وسیله سلولهای بنیادی.
**بیماریهای وابسته به جنسیت
دکتر علی اصغر سروری ـ دانشیار گروه ژنتیک و بیولوژی مولکولی دانشکده پزشکی اصفهان، دوره کارشناسی را در تهران، دوره کارشناسی ارشد را در ایتالیا و دوره دکترا را در دانشگاه سوربن پاریس گذرانده و مطالعاتی هم در دانشگاه آکسفورد انگلستان انجام داده است. وی با بیان این که ازدواج یا حاملگی بدون ریسک در زمینه ژنتیک اصلا وجود ندارد، میگوید: در هر جای دنیا و در هر ازدواجی، 4-3 درصد ریسک وجود دارد که ممکن است منجر به ایجاد نقص ژنتیکی در فرزند شود.
اما مشاوره ژنتیکی پیش از ازدواج به ما نشان میدهد که هر ازدواج، کم خطر است یا پرخطر. با این مشاورهها مشخص میشود که اگر در اعضای خانواده طرفین، بیماری وجود دارد، ژن آن غالب است یا مغلوب. همچنین بیماریهای وابسته به جنس و احتمال ابتلا به آنها در صورت ازدواج را نشان میدهد.
دکتر سروری در توضیح بیماریهای وابسته به جنسیت انسان میگوید: برخی بیماریها از طریق مادر سالم به فرزند پسر او منتقل میشوند، زیرا فرزند، کروموزم x (ایکس) را از مادر میگیرد و کروموزم Y (ایگرگ) را از پدر. وقتی کروموزوم ایکس حامل ژن بیماری زا
از مادر به پسر منتقل شود، ژن خاموش کننده یا پوشش دهنده آن از طرف پدر منتقل نمیشود و بیماری به وجود میآید. اما در دختر که یک ایکس از پدر و یک ایکس از مادر میگیرد، حتی اگر مادر، ناقل باشد، ژن سالم پدر باعث میشود که بیماری به وجود نیاید.
بیماریها از نظر کروموزومی به 2 دسته وابسته به جنسیت و غیر وابسته به جنسیت افراد تقسیم میشوند. اسپرم حاوی 23 کروموزوم و تخمک نیز حاوی 23 کروموزوم است. از مجموع این دو، 46 کروموزم خواهیم داشت که 22 جفت از آنها غیرجنسی هستند و صفات جسمانی و اعضای بدن را ایجاد میکنند. یک جفت نیز جنسی است که ژنهای مربوط به جنسیت و اعضای تولیدمثل را حمل میکند.
**پیامدهای دخالتهای ژنتیکی
مشاوره ژنتیک پیش از ازدواج، تنها عَرصه عَرضه علم ژنتیک نیست، بلکه این علم، گستره پهناوری از موضوعات را در بر میگیرد و با سرعت زیاد در حال پیشرفت است. با استفاده از علم ژنتیک میتوان تأثیر ژنهای معیوبی را که محصولشان در بدن ایجاد اشکال میکند، به وسیله دارو کم کرد یا ژنهای مفید را افزایش داد. علم ژنتیک همچنین پایه فعالیتهایی مانند کلونینگ(شبیه سازی)، تعیین دلخواه جنسیت فرزند، سلول درمانی و ژن تراپی است.
این حوزه از دانش، چالشهای اخلاقی فراوانی پیشرو دارد، به ویژه در شاخههایی از آن که باعث دستکاری و تغییر در موجودات میشود.
دکتر حمیدرضا خرم خورشید ـ متخصص ژنتیک پزشکی و رئیس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، در توضیح برخی از این چالشها میگوید: برخی میگویند ممکن است دستکاریهای ژنتیکی، عوارضی داشته باشد که در کوتاه مدت خودشان را نشان ندهند. همچنین پیامدهای تغییرات از پیش تعیین شده نیز قابل بحثاند؛ مثلاً این که تلاش برای افزودن به تعداد افراد باهوش یا افرادی با جنسیت یا نژاد خاص در یک جامعه، چه پیامدهای اجتماعی و اقتصادی میتواند داشته باشد.
به دلیل وجود چالشهایی از این دست، ژن درمانی در بسیاری از کشورهای دنیا با مشکلات قانونی زیادی روبهروست، مگر در درمان چند بیماری کشنده که بهدلیل شرایط خاصشان، عوارض احتمالی آن را توجیه میکنند.
**شبیهسازی و چالشهای پیش رو
در سال 1996 میلادی گروهی از دانشمندان اسکاتلندی به سرپرستی یان ویلموت، با جداسازی یک سلول از یک گوسفند ماده، آن را به تخمک بارور نشده گوسفند دیگری الحاق کردند. پیش از این، تمامی مواد ژنتیکی این تخمک خارج شده بود. سلولهای الحاقی رشد و نمو یافتند و به جنین تبدیل شدند. این جنین در رحم گوسفند سومی قرار گرفت و از آن پس بارداری و زایمان طبق معمول انجام شد. نام بره متولد شده که شباهت کاملی به گوسفند اول داشت را «دالی» گذاشتند. دالی کاملاً طبیعی به نظر میرسید، اما بعد از مدتی دچار مشکلات متعدد شد و در 14 فوریه 2003 به دنبال عارضهای که گروه تحقیقات آن را بیماری ریوی اعلام کردند، از دنیا رفت. امید به زندگی گوسفندان شبیهسازی شده 11 تا 12 سال است، اما «دالی» تنها 6 سال عمر کرد.
مادر دالی (گوسفندی که سلول از آن استخراج شد) 6 ساله بود، به همین دلیل سلولهای «دالی» هنگام تولد از نظر تقویم ژنی 6 ساله بودند و هنگام مرگ او 12سال داشتند. به همین دلیل برخی علت مرگ دالی را عمر کافی سلولهای او دانستند. با این حال این پرسش نیز ایجاد شد که شبیه سازی در جایی که ممکن است منجر به تولید موجودی ناتوان با عمری کوتاه شود، تا چه اندازه میتواند اخلاقی و توجیهپذیر باشد؟
بسیار هیجان انگیز است که فکر کنید شبیه سازی چگونه میتواند به خدمت انسان و طبیعت در بیاید؟ با این علم شما میتوانید به جای ابراز نگرانی برای جانوران در حال انقراضی مانند یوزپلنگ ایرانی، خودتان دست به عمل بزنید و آنها را تولید کنید!
اما پرسش آن است که آیا پلنگی که به وسیله شبیه سازی درست میشود، پلنگ سالمی خواهد شد یا ممکن است بعد از رها شدن در طبیعت، به تضعیف نسل پلنگان دیگر نیز بینجامد؟ تحقیقات درباره تمامی جوانب فعالیتهای ژنتیکی ادامه دارد.
**تعیین دلخواه جنسیت فرزند
دکتر خرم خورشید با اشاره به چالشهای پیش روی علم ژنتیک میگوید: خوشبختانه فقه شیعه، در این زمینهها پویا و مترقی است و علمای ما وقتی متوجه ماهیت یک قضیه میشوند، راحت درباره آن فتوا میدهند. مثلا در زمینه تعیین دلخواه جنسیت نوزاد، در اوایل دهه هشتاد، جلساتی با حضور متخصصان ژنتیک، جامعه شناسان، جمعیت شناسان، جنین شناسان، روانپزشکان و علما برگزار و تمامی جوانب قضیه بررسی شد و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که این کار میتواند قانونی شود و علما هم موافق بودند.
این متخصص ژنتیک میافزاید: اگرچه تعیین دلخواه جنسیت جنین از لحاظ شرعی و عرفی اشکالی ندارد، اما به لحاظ قانونی اجازه انجام این کار به همه زوجها داده نمیشود، مثلا کسی که چند دختر دارد، میتواند برای پسر شدن فرزند بعدی خود از این امکان استفاده کند، اما اگر کسی چند پسر داشته باشد و بخواهد جنسیت چندمین فرزند خود را هم پسر تعیین کند یا بخواهد برای فرزند اول خود جنسیت دلخواه تعیین کند، چنین اجازهای به او داده نمیشود.
**کمتر از انگشتان دو دست
اگر سه چهار دهه به عقب برگردیم، متوجه میشویم که جاانداختن علم ژنتیک در ایران هم با مشکلاتی مواجه بوده و مرهون فداکاری استادانی است که در این مورد یاد گرفتند و به دیگران نیز یاد دادند. یکی از آنها دکتر علیاصغر سروری است. در سالهای 60ـ1359 که او به ایران برگشت، اکثر متخصصان ژنتیک از کشور خارج شده بودند و تعداد آنها در حوزه پزشکی ـ انسانی بسیار کم بود. بین سالهای 1360 تا 1365، تعدادشان در کل کشور به مجموع انگشتان دو دست هم نمیرسید: آقایان دکتر محمدحسن کریمینژاد، دکتر داریوش دانشور فرهود، دکتر منوچهر شریعتی، دکتر محمدرضا نوری دَلویی، دکتر سیروس عظیمی و دکتر محمد حسنزاده نظرآبادی در مشهد.
از طرف بهداری آن زمان، به دکتر سروری گفته میشود از آنجا که چند متخصص ژنتیک در تهران مشغول به کار هستند، ایشان باید شهر دیگری را برای خدمت انتخاب کند. در مرکز ایران متخصصی وجود نداشت، بنابراین دکتر سروری به اصفهان میرود که هم در مرکز کشور قرار دارد و هم شهر زیبایی است. در آن زمان، دانشگاه اصفهان، به دانشگاههای علوم پزشکی و علوم غیر پزشکی تفکیک نشده بود، اما در سال 1365 که وزارت بهداشت از وزارت علوم جدا شد، این تفکیک هم اتفاق افتاد و دانشکدههایی مانند پزشکی، داروسازی، بهداشت و پرستاری، تحت عنوان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از دانشکدههای دیگر جدا شدند.
**انگیزههای بازگشت به ایران
پیش از انقلاب، رشته ژنتیک پزشکی در ایران وجود نداشت، ولی متخصصانی در زمینه ژنتیک گیاهی و جانوری کار میکردند. بعد از انقلاب، ابتدا 2 واحد ژنتیک برای دانشجویان رشتههایی مانند پزشکی، مامایی، بهداشت، توانبخشی و گفتاردرمانی در نظر گرفته شد و دکتر علی اصغر سروری، اولین استادی بود که به تدریس بیماریهای ژنتیکی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان پرداخت.
دکتر سروری در این باره میگوید: هواپیمای 300 نفرهای که من با آن به ایران برمیگشتم، کمتر از 50 نفر مسافر داشت. در روزهایی که بسیاری از افراد کشور را ترک میکردند، من برای بازگشت به وطن دلایل خودم را داشتم که یکی از آنها، مربوط به پدرخوانده ام بود. ایشان در آن زمان برای درمان به خارج از کشور آمده بود و از آنجا که همسر آمریکایی داشت، ممکن بود در برگشت به ایران به استاد آمریکایی بودن و مانند آن متهم شود، اما میگفت خانواده من در ایران هستند و باید برگردم، بنابراین من گفتم شما بمانید و من به جای شما میروم.
انگیزه قوی دیگری که از زمان سفر به اروپا در من وجود داشت، این بود که احساس میکردم باید هرچه میدانم، به جوانهای خودمان یاد بدهم. میدانستم که اگر در خارج از کشور بمانم، مانند درختی میشوم در جنگل که صدها مورد مانند من هست، اما اگر برگردم، تک درختی خواهم بود در کویر که میتواند بسیار مفید باشد.
اما مهمترین دلیل من آن که جنگ تازه شروع شده بود و ما میدیدیم که جوانان چگونه فداکاری میکنند و جان خود را برای حفظ وطن، در معرض خطر قرار میدهند. از این رو دور از جوانمردی میدانستیم که ما در شرایط خوب زندگی کنیم و آنها در آن وضعیت باشند.
**تدریس در روزهای جنگ تحمیلی
دکتر سروری و دوستانش، کار تدریس در همه دانشگاههای ایران را میان خودشان تقسیم کردند و هر نفر، چند دانشگاه را پوشش میداد. او از روزهایی میگوید که در تابستانهای گرم و زمستانهای پر برف به اهواز، تبریز، شهر کرد، کاشان و اصفهان میرفت تا وظیفه آموزشی خود را انجام بدهد. در کنار آن خدمات پزشکی هم انجام داده و در اصفهان یک آزمایشگاه ژنتیک راه اندازی کرده بود که مردم از همه استانهای دور و نزدیک برای مشاوره به آنجا مراجعه میکردند.
این استاد ژنتیک دانشگاه اصفهان میگوید: برخی از روزهای جنگ، تدریس مشکلتر میشد. به دلیل بمباران، برقها قطع میشد و ژنراتور هم وجود نداشت. بنابراین، استادان دانشگاه که در تالارهای زیرزمینی (دکتر سروری از تالار باهنر دانشگاه اصفهان نام میبرد که برای من هم خاطره انگیز است، چرا که در دانشگاه اصفهان درس خواندهام) به دانشجویان درس میدادند، یک چراغ نفتی جلوی کلاس میگذاشتند تا تخته سیاه را روشن کند. گاهی 300 دانشجو در کلاس حضور داشتند و استادان با همین شیوهها کلاس را اداره میکردند و اجازه نمیدادند که تعطیل شود.
برخی دانشجویان با دوستان و استادانشان خداحافظی میکردند و به جبهه میرفتند و بعد خبر شهادتشان میرسید یا مجروح میشدند و برای ما خبر میفرستادند که به ملاقاتشان برویم، چون خانوادههایشان در شهرهای دیگری زندگی میکردند.
از طرف دیگر، دکتر سروری جو سنگین آن دوران دانشگاه را به یاد میآورد که یک بار باعث شد زوج جوانی اخراج شوند، برای آن که شب قبل ازدواج کرده بودند و یکی از دوستان داماد، دسته گلی برای او آورده بود که داماد هم آن را به همسرش تقدیم کرد! او میگوید: من وساطت کردم و فقط یک سال تعلیق شدند. اما در حوزه ژنتیک هم مشکلاتی وجود داشت. برخی ایراداتی وارد میکردند و مثلا میگفتند مخالفت با ازدواجهای فامیلی، مخالفت با صله رحم است. ما با استدلالهای علمی توانستیم اهمیت مشاورههای ژنتیک را جا بیندازیم، تا جایی که یکی از پیشنمازهای معروف که مردم برای استخاره درباره ازدواج به ایشان مراجعه میکردند، مراجعانش را به ما ارجاع میداد.
**بازگشت به اوج
در دهه 70 به تدریج متخصصان در رشتههای گوناگون به ایران برگشتند. دکتر سروری میگوید: خیلی از آنها دانشجویان ما بودند که برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته بودند. در حال حاضر هیأت علمی دانشگاه اصفهان فقط در زمینه ژنتیک، 13 عضو دارد. از نیمه دوم دهه 70، ژنتیک با سرعتی باورنکردنی در ایران رشد پیدا کرد و امروزه جزو کشورهای موفقی است که در این زمینه حرفهایی برای گفتن در سطح بینالمللی دارد. محققان جوان و خوبی در اکثر دانشگاهها داریم و اوضاع قابل مقایسه با قبل نیست.
این استاد ژنتیک میافزاید: البته در بسیاری از رشتههای دیگر نیز وضعیت علمی ما در میان کشورهای همجوار و همسایه، قابل توجه است. این پیشرفتها مرهون فداکاری استادانی است که در دهههای 60 و 70 در شرایط بسیار دشوار با حقوق اندک و بی چشمداشت کار کردند و کشور را با پرورش دانشجویان متعهد، به اینجا رساندند. در میان استادان قدیمی رشته ژنتیک، متأسفانه دکتر شریعتی فوت کرده است، اما بقیه در ایران و مشغول خدمت هستند که نباید خدمات آنها را فراموش کنیم.
**تعیین هویت شهیدان گمنام
با پیشرفتهای علم ژنتیک در ایران، کشور ما هم توانسته است از مزایای به کار گیری فناوریهای آن در حوزههای گوناگون بهرهمند شود. یکی از بهرهمندیهای جالب توجه علم ژنتیک در ایران، تعیین هویت شهدای گمنام توسط آزمایشهای «دی.اِن.اِی» است؛ شاهکاری که میتواند مادران رزمندگان ایرانی را بعد از سالها انتظار، به بالین فرزندان شهیدشان برساند.
دکتر محمود تولایی ـ رئیس انجمن ژنتیک ایران که به هنگام وقوع حادثه 11 سپتامبر در خارج از کشور به سر میبرد، وقتی متوجه شد از این فناوری برای شناسایی قربانیان استفاده میشود، به فکر افتاد تا همین کار را برای شناسایی شهدای گمنام جنگ تحمیلی انجام بدهد. اجرای این طرح تا امروز پیکرهای پاک دهها شهید گمنام را به خانوادههایشان رسانده است.
زمینه دیگری که ژنتیک میتواند در آن نقش مهمی ایفا کند، مواجهه با آسیبهای اجتماعی است؛ چرا که مطالعات محققان علم ژنتیک نشان داده است بسیاری از رفتارهای انسانی، ریشههای ژنتیکی دارند.
دکتر حمیدرضا خرم خورشید در این مورد میگوید: متأسفانه در زمینه ژنتیکِ رفتاری در کشور ما چندان کار نشده است؛ حال آن که رفتارها، هوش و مسایلی از این قبیل، درست مانند فشار خون میتوانند وابسته به عوامل ژنتیکی باشند. برخی رفتارهای ضداجتماعی و آسیبهای جامعه شناختی مانند اعتیاد به مواد و مشروبات الکلی، چندعاملی هستند و ممکن است زمینههای ژنتیکی نیز داشته باشند. اگر این زمینههای ژنتیکی شناسایی نشوند، نمیتوانیم جلوی آسیبهای اجتماعی ناشی از آنها را بگیریم. ما نمیدانیم کدام ژنها در ایجاد این رفتارها موثر است تا بتوانیم از آنها پیشگیری کنیم.
رئیس دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی علاقهمند است درباره زمینههای ژنتیکی اعتیاد تحقیق کند و در همین راستا مطالعاتی را به همراه دکتر علی فرهودیان، رئیس مرکز تحقیقات سوء مصرف مواد مخدر این دانشگاه و پروفسور جرا، دانشمندی از کشور ایتالیا، آغاز کرده است.
بیتردید داستان شگفت انگیز ژنتیک ادامه دارد و هر روز خبرهای جالب تری از این دانش خواهیم شنید.
*منبع: روزنامه اطلاعات