کد خبر: ۱۲۱۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۹ - ۲۲ آذر ۱۳۹۶ - 13 December 2017
فلسفه وجودی شورای همکاری‌ خلیج فارس از ابتدا تقابل علیه افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقه بود.
بانكداري ايراني -  روزنامه آسمان آبی در گفت‌ وگویی با احمد موثقی استاد دانشگاه، نوشت: فلسفه وجودی شورای همکاری‌ خلیج فارس از ابتدا تقابل علیه افزایش نفوذ و قدرت ایران در منطقه بود.

در ادامه این گفت‌ وگو آمده است: پس از پیروزی انقلاب اسلامی و با ‌آغاز جنگ تحمیلی علیه ایران، کشورهای عربی در اتحادی یکپارچه در برابر ایران صف‌آرایی کردند. بنابراین هسته‌ اصلی شکل‌گیری این شورا را باید در تقابل کشورهای عربی در برابر ایران جست‌وجو کرد.

در حال حاضر با گذشت چند دهه از عمر این شورا، سیاست‌خارجی کشورهای عضو شورای همکاری‌ خلیج فارس به بن‌بست رسیده است و درواقع نشانه‌های استیصال در جبهه‌های مختلف قابل مشاهده است. از این رو این کشورهای عضو به‌صورت منطقی ناچار به عقب‌نشینی از مواضع سابق خود هستند. درگیری‌های عربستان سعودی در یمن و پیش از آن در ارتباط با مشکلات داخلی بحرین شرایط را برای سیاست خارجی عربستان پیچیده کرد. همچنین بحران در روابط عربستان و هم‌پیمانانش با قطر، مناسبات میان کشورهای عربی مخصوصا اعضای شورای همکاری خلیج فارس را پیچیده‌تر کرد. 

سعودی‌ها و هم‌پیمانانش اتهاماتی را به قطر نسبت دادند که درباره خود آن‌ها صادق است. به‌عنوان نمونه حمایت از گروه‌های سلفی- وهابی که در منطقه فعال شدند و ازجمله در سوریه و عراق قدرت گرفتند، اتهامی بود که به قطر وارد شد، اما سعودی‌ها در این مورد نسبت به دیگر کشورهای عربی پیشتازند.

با به قدرت رسیدن دونالد ترامپ شرایط در سوریه و عراق دچار تحولاتی شد. به هر ترتیب کشورهای عربی پس از مدتی متوجه شدند که در چرخه‌ای قرار گرفته‌اند که برای آن‌ها تنها هزینه به دنبال دارد. ازجمله خریدهای تسلیحاتی که عربستان و دیگر کشورهای عربی دنبال می‌کنند. قاعده فروش تسلیحات برای استفاده در کشورهای بحرانی چون سوریه و عراق تنظیم شده بود.

علاوه بر مسائل بین‌المللی در عربستان سعودی مسائل و اختلافات داخلی نیز به بی‌ثباتی وضعیت کشورهای عربی دامن زده است. در عربستان دو طایفه اصلی صاحب نفوذند. یکی از این طوایف دارای گرایش‌های انگلیسی و دیگری گرایش‌های آمریکایی است. بازداشت‌ شاهزادگان سعودی و اخاذی برای آزادی‌شان، همه در این چارچوب قابل بررسی است.

نقطه‌ عطف شکست یا تزلزل در ارکان سازمان شورای همکاری‌ خلیج فارس با توافق هسته‌ای ایران و قدرت‌های جهانی آغاز شد. در واقع هر قدر ایران بتواند با تکیه بر عقلانیت و دیپلماسی، ازجمله دیپلماسی عمومی و روشنگری در افکار عمومی دنیا مبنی بر این‌که ایران جنگ‌طلب نیست، پیش برود اردوگاه متحد شده علیه ایران را آشفته می‌سازد. بنابراین هر قدر ایران بتواند در عرصه جهانی دست به یارگیری بزند و از مورد اتهام قرار گرفتن از سوی دیگر کشورها بپرهیزد، برنامه‌های ضد ایرانی کشورهای عربی نیز به بن بست کشیده می‌شود.

محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان و حزب راست‌گرای لیکود نتوانستند در مسیر توافق هسته‌ای ایران و 6 قدرت جهانی اثرگذار باشند. در حال حاضر نیز مخالفان اصلی برجام ازجمله تیم ترامپ هر روز در سطح جهانی منزوی‌تر می‌شوند. در چنین شرایطی حتی نزدیک‌ترین متحدان آن‌ها یعنی اتحادیه اروپا و انگلستان نیز حاضر به همراهی با ترامپ نیستند.

در نشست اخیر پاریس که برای کمک به لبنان تشکیل شده بود، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ایالات متحده صراحتا اعلام کرد که از ریاض می‌خواهیم در سیاست‌های خارجی منطقه‌ای خود تجدید نظر کرده و مشی منطقی‌تری را دنبال کند. از این رو شرایط حاضر در شورای همکاری‌ خلیج فارس نتیجه سیاست خارجی افراطی و غیر واقع‌بینانه سعودی‌هاست که دستاوردهای اقتصادی این کشور را هم بر باد می‌دهد.

در حال حاضر دو دستگی در شورای همکاری‌ خلیج فارس و میان متحدان سابق ازجمله امارات عربی متحده، بحرین و عربستان سعودی دیده می‌شود. عمان، قطر و کویت نیز در میان کشورهای معتدل‌تر قرار گرفته‌اند و در تقابل با سه بازیگر افراطی حاشیه خلیج فارس قرار دارند.

شورای همکاری‌های خلیج فارس در شرایط کنونی گزینه زیادی برای انتخاب ندارد. این شورا یا باید سیاست‌های افراطی با محوریت عربستان سعودی را ادامه دهد، که در این وضعیت برگزاری جلسات مانند آن‌چه روی داد عملا تاثیری نخواهد داشت، یا این‌که در سیاست‌های موجود تجدید نظر کرده و درمورد چالش‌هایی مانند یمن عقب‌نشینی کند.

قطر در مواردی حاضر شده است شروط عربستان را بپذیرد، اما به‌صورت کلی حاضر به پذیرش شرط‌های مطرح شده نیست. از این رو میانجی‌گری‌های کویت درمورد اختلافات داخلی درباره سیاست‌های میان کشورهای عربی شورای همکاری نمی‌تواند سرانجامی داشته باشد. حل و فصل بسیاری از چالش‌های پیش‌روی کشورهای عضو شورا منوط به تجدید نظر عربستان سعودی در سیاست‌های منطقه‌ای خود است. عربستان هم در سیاست داخلی و هم در عرصه سیاست خارجی برنامه‌های متناقض و غیر منطقی را دنبال می‌کند. به‌عنوان نمونه می‌توان به سند چشم انداز 2030 که با محوریت اصلاحات اقتصادی دنبال می‌شود اشاره کرد.

این حقیقت که آمریکا و اروپا با وجود مبادله اقتصادی که با کشورهای عضو شورای همکاری‌خلیج فارس دارند به آغاز جنگ مستقیم با ایران تن نمی‌دهند، قابل پیش‌بینی است. رژیم صهیونیستی نیز به‌خوبی می‌داند بازی‌ای که سعودی‌ها در خاورمیانه دنبال می‌کنند سناریوی خطرناکی است و از همین رو در اجرای آن مشارکتی ندارند.

*منبع: روزنامه آسمان آبی؛ 1396،9،22
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: