کد خبر: ۱۱۱۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۴ - ۱۴ شهريور ۱۳۹۶ - 05 September 2017
استان اصفهان، نطنز، مجتمع تاسیسات غنی ‌سازی شهید احمدی روشن. بافت بیابانی با چاشنی امنیتی بودن منطقه در هم می ‌آمیزد. دو سال از حصول توافق هسته ‌ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و ١+٥ (برجام) گذشته است.
 روزنامه اعتماد از روند فعالیت مجتمع غنی سازی شهید احمدی روشن و مجتمع آب سنگین اراک به ارایه گزارشی پرداخت و نوشت: استان اصفهان، نطنز، مجتمع تاسیسات غنی ‌سازی شهید احمدی روشن. بافت بیابانی با چاشنی امنیتی بودن منطقه در هم می ‌آمیزد. دو سال از حصول توافق هسته ‌ای موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک میان ایران و ١+٥ (برجام) گذشته است.


در گزیده ای از این گزارش می خوانیم: 

** قلبی که جهان توقف تپش آن را می ‌طلبید
تا چشم کار می‌کند بیابان است و البته پدافند هوایی که برای محافظت از تاسیسات مستقر شده است. اینجا همه‌چیز به اسم شهدا است. پیش از در ورودی روی تابلوی نقره ‌ای رنگ حک شده است: مجتمع غنی‌ سازی شهید احمدی روشن. همین نام کافی ست تا بدانی برای هر آنچه در این مجتمع به دست آمده بهای سنگینی پرداخت شده است؛ بهایی که پیشوند «شهید» را به نام ‌هایی داده که بر روی دیوار کنار عکس‌های قدیمی دانشمندان یا چهره ‌های دست ‌اندرکار در حوزه هسته ‌ای کشور جا خوش کرده‌اند. 

«سالن زنجیره» نخستین محلی است که میزبان خبرنگاران حوزه انرژی هسته‌ای و سیاست خارجی می‌شود. هر دیوار این سالن مزین به تصویری از یکی از شهدای هسته‌ای کشور است. مجید شهریاری (تاریخ شهادت ٨ آذرماه ١٣٨٩)، مسعود علیمحمدی (تاریخ شهادت ٢٢ دی ماه ١٣٨٨)، داریوش رضایی‌نژاد (تاریخ شهادت سال ١٣٨٧)، مصطفی احمدی روشن (تاریخ شهادت ٢١ دی ماه ١٣٩٠)، رضا قشقایی‌فرد (تاریخ شهادت ٢١ دی ماه ١٣٩٠). 

البته به غیر از این مجموعه ٤ مرکز و بخش هسته‌ای دیگر نیز به نام پنج تن از شهدای هسته‌ای تغییر نام دادند. نطنز به قلب غنی‌سازی ایران و همچنین به عنوان یکی از تاسیسات زیرزمینی ایران شهرت پیدا کرده است. قلب فعالیتی که جهان چشم دیدن برخورداری ایران از آن را نداشت و البته کشوری مانند امریکا نیز با برجام هم با اکراه آن را پذیرفته است. 

غنی ‌سازی اورانیوم در نطنز یک بار در جولای سال ٢٠٠٤ در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران با تروییکای اروپایی متوقف شد. دو سال پس از این تاریخ در سال ٢٠٠٦ میلادی بود که با خلف وعده اروپایی‌ها در مذاکرات که نتیجه کارشکنی‌های امریکا بود، ایران غنی‌سازی در این مرکز را از سر گرفت. اصرار امریکا در آن بازه زمانی برای به صفر رساندن غنی‌سازی اورانیوم عملا منتهی به افزایش تعداد سانتریفیوژهای ایران شد. 

در سپتامبر سال ٢٠٠٧ بود که دولت ایران اعلام کرد ٣ هزار سانتریفیوژ را در نطنز مستقر کرده است. در سال ٢٠١٠، مقام‌های ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اطلاع دادند که از این پس غنی‌سازی‌های ایران در نطنز انجام خواهد شد و در ماه مارس سال ٢٠١١ نیز جرقه آغاز این کار را زدند. 

** حکایت نطنز در برجام
با توافق هسته‌ای نهایی نیز نطنز به عنوان یکی از دو مرکزی که ایران می‌تواند فعالیت ‌های هسته‌ای خود در آن را ادامه دهد، شناخته شد. براساس برجام در دوره ١٠ ساله مورد توافق میان ایران و ١+٥، ایران ظرفیت غنی ‌سازی خود در نطنز را حداکثر تا ظرفیت غنی‌سازی اورانیوم تعداد ٥٠٦٠ سانتریفیوژ IR-١ نصب شده نگاه خواهد داشت. تعداد سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز قبل از برجام ٩ هزار مورد بوده است. 

با وجود آنکه دست ایران برای تحقیق و توسعه بر روی نسل ‌های متعدد ماشین‌ ها بر اساس برجام باز است اما پس از پایان سال هشتم است که ایران می‌تواند آغاز به ساخت تعداد مورد توافقی از دستگاه‌های IR-٦ و IR-٨ بدون روتور چرخاننده کند. در حالی که فردو دومین سایت غنی‌سازی ایران است، براساس برجام تهران متعهد می‌شود که در برنامه بلندمدت خود برای ١٥ سال فعالیت‌ های مرتبط با غنی‌سازی اورانیوم از جمله تحقیق و توسعه تحت نظارت پادمانی را صرفا در تاسیسات غنی‌سازی نطنز انجام بدهد و سطح غنی‌ سازی اورانیوم خود را نیز تا سقف 67.3 درصد نگاه دارد. براساس تعهدهای داده شده در فردو از هر گونه غنی ‌سازی اورانیوم و تحقیق و توسعه غنی‌سازی و از نگهداری مواد هسته‌ای خودداری خواهد شد. 

** مردانی که از تحریم پل ساختند
قدم به قدم گام برداشتن در نطنز تماشای فعالیت‌های دانشمندان و تکنسین ‌های هسته‌ای است که از تحریم پل ساختند و پشت دیوار باقی نماندند. با ایستادن ‌ها و ننشستن‌ های دانشمندان هسته‌ای بود که ایران امروز به تکنولوژی بومی غنی‌سازی دست پیدا کرده و ماحصل این تلاش‌ها با اطمینان نظام به تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران در دستان توانمند دیپلمات ‌های کشورمان قرار گرفت که نتیجه آن به رسمیت شناخته شدن این توانایی و تکنولوژی بومی بود. تاسیسات غنی‌سازی شهید احمدی ‌روشن که ایران برای ایمن ماندن آن از خرابکاری‌ها و توطئه‌ها زمین را حفر کرده عملا کشور را به یکی از معدود بازیگران در عرصه بین‌المللی بدل کرده که قادر به غنی‌سازی هستند. براساس گزارش آژانس انرژی اتمی، کشورهای ایالات متحده امریکا، روسیه، چین، فرانسه، ایتالیا، بلژیک، اسپانیا، آلمان، هلند، انگلستان، ژاپن در قالب شش سازمان قادر به غنی ‌سازی اورانیوم در حد تجاری هستند. هند و پاکستان با درصد غنی‌سازی پایین‌تر، آرژانتین به‌ صورت غیرفعال و همچنین برزیل قادر به غنی‌سازی اورانیوم هستند. در کنار این زنجیره ایران قرار گرفته است و این در حالی است که برخی گمانه ‌زنی ‌ها در مورد توانمندی اسراییل و کره‌شمالی در این حوزه نیز انجام می‌گیرد.

** مدیریت زمان‌ بندی تولید و استفاده از ماشین‌ها در نسل ‌های بالاتر در سایه برجام
کاهش تعداد ماشین‌های ایران در نطنز از ٩ هزار ماشین به ٥٠٦٠ مورد در ماه‌های ابتدایی حصول توافق هسته‌ ای به یکی از انتقادها از تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران بدل شده بود. در جریان بازدید از این تاسیسات نیز جای خالی سیستم ‌هایی که پیچ ‌ها و تجهیزات جانبی آن باقی مانده بودند اما بدنه سانتریفیوژ از جایگاه‌ها خارج شده بود در تعدادی از سالن‌ها به چشم می ‌آمد. در دو سال گذشته دو سوم ماشین‌های نطنز فعال بوده‌اند و این در حالی است که بسیاری از منتقدان به جای توجه به این دو سوم، به نیمه خالی لیوان خیره شده‌اند. 

بنابراین می‌توان گفت که افزایش ماشین‌های نسل اول یا همان IR-١ هم نمی‌توانست جوابگوی نیاز نیروگاهی مانند بوشهر باشد و تامین این نیاز به جهش در راندمان ماشین‌ها وابسته بود. حتی پیش از حصول برجام نیز دانشمندان و چهره‌ های فنی سازمان انرژی اتمی ایران به این نتیجه رسیده بودند که باید با سانتریفیوژهای جدید میزان تولید را بالا برد. از عمر اجرای برجام تاکنون دو سال گذشته است و تحقیق و توسعه ایران در زمینه نسل ‌های برتر ماشین ‌های سانتریفیوژ نیز ادامه دارد. برنامه درازمدت ایران این است که ماشین‌های نسل اول فعلی با پایان برجام با ماشین ‌های IR-٨ جایگزین شوند. 

با توجه به آنکه مذاکره با ١+٥ در مورد فعالیت‌های هسته‌ای ایران مانند عزم برای افزایش کمی فعالیت‌های هسته‌ای ایران در دوره‌ای از دولت‌های نهم و دهم تصمیم نظام بود می‌توان گفت که تنظیمات برنامه هسته ‌ای ایران از سوی تیم فنی به گونه ‌ای برنامه ‌ریزی شده که در مدت زمان اجرای برجام، راه اقتصادی مقرون به صرفه و با توجه به محدودیت ‌های این توافق برای رسیدن به چند پله بالاتر در صنعت هسته‌ای طی شود. لذا با توجه به اینکه ایران دست از تحقیق و توسعه ماشین‌های نسل اول برداشته است از چندسال پیش ماموریت اصلی و جدید، جایگزین کردن ماشین‌های نسل اول با ماشین‌های نسل‌های بالاتر بود که این مهم در حال انجام است.

** بستر سازی برای ورود ایمن به عرصه صنعتی هسته‌ای
اگر بنای در قضاوت‌های سیاسی پس از برجام را شهادت علمی دانشمندانی بدانیم که شاهد شهادت همکاران خود در یک دهه اخیر بوده‌اند باید گفت که در میدان عمل و اجرا و نه شعارهای پرطمطراق دور از واقعیت، برجام محدودیت‌های کمی در حوزه غنی‌سازی برای ایران ایجاد کرده است. ایران چه با برجام و چه بدون برجام هدف نهایی خود را ورود به بازار جهانی در حوزه فعالیت‌ های هسته ‌ای قرار داده بود و باید به نحوی ورود تمام‌عیار به این عرصه صنعتی را ایمن می‌کرد. 

یکی از اصلی‌ ترین ایرادهای گرفته شده به ماشین ‌های نسل اول این است که تکرار‌پذیری و کنترل‌پذیری کمتری دارند و حتی سازندگان آنها نیز به تولید یا استفاده صنعتی از آنها توصیه نمی‌کنند. درحال حاضر به گفته کارشناسان فنی سازمان انرژی اتمی، کار تحقیق و توسعه روی ماشین‌های IR-٢ و IR-٤ انجام شده، همین روند در مورد ماشین‌های IR-٦ در حال تکمیل است و ماشین‌های IR-٨ نیز از مرحله تزریق گاز عبور کرده‌اند. با توجه به اینکه براساس استانداردهای جهانی فاصله تولید نمونه اولیه تا تولید نمونه صنعتی ١٠ سال است می‌توان گفت که ایران در موقعیت زمانی مناسبی حتی با وجود محدودیت‌ های توافق قرار دارد. 

فعالیت‌های هسته‌ای ایران هرچند که هیچگاه رنگ و بوی نظامی به خود نگرفت اما در سال‌های منتهی به مذاکرات میان ایران و ١+٥ در دولت یازدهم چنان هزینه‌مند شده و با مشکلات اقتصادی ناشی از تحریم گره خورده بود که عملا امکان توجه آنچنانی به ابعاد فنی وجود نداشت و ایران در دوره‌ای تمرکز خود را بر ویژگی‌های کمی گذاشته بود. از سوی دیگر ایران برای ورود ایمن به عرصه صنعتی هسته‌ای باید مطابق با استانداردهای جهانی پیش برود. 

در استانداردهای جهانی برای تکمیل چرخه تولید تا تکثیر به ١٠ سال زمان نیاز است. برجام و زمان تعیین شده در آن برای محدودیت‌های فنی ایران با این استاندارد زمانی بین‌المللی نیز تطبیق دارد. زمانی که از نزدیک با تلاش‌های دانشمندان و کادر فنی سازمان انرژی اتمی ایران همراه می ‌شوید و نمونه‌ های ساخته شده از نسل‌های متفاوت سانتریفیوژ را لمس می‌کنید متوجه می‌شوید که فارغ از هر قضاوت سیاسی و نگاه جناحی، محدودیت‌های زمانی در برجام حکیمانه و منطبق با نیاز ایران است. تکه‌تکه‌های پازل فنی فعالیت‌های هسته‌ای ایران به‌گونه‌ای چیده شده که توقف جدی در کار نیست و به تمام توانایی ‌های تیم فنی ایران و مدت زمانی که برای طی یک مسیر نیاز دارند توجه شده است. 

** توانایی بومی، پشتوانه بازگشت ‌پذیری سریع
عمر برخی از تعهدات ایران در برجام هشت و برخی دیگر میان ١٠ تا ١٥ سال است. با توجه به اینکه ایران و ١+٥ در فضای بی‌اعتمادی مطلق با هم مذاکره کردند و این بی‌اعتمادی در بند بند برجام نیز به چشم می‌خورد. با روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا یکی از اصلی‌ترین پرسش‌ها این است که اگر برجام به هر دلیل و از سوی هرکدام از طرفین نقض و کان لم یکن شود، بازگشت ‌پذیری برای ایران به چه بازه زمانی محدود خواهد شد؟ به گواه علی‌اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی این زمان می‌تواند در حوزه غنی‌ سازی ٢٠درصد برای ایران که در فردو انجام خواهد شد، ٥ روز کاری باشد. 

** رویارویی با واقعیت در مجتمع آب سنگین «خنداق»
٧٥ کیلومتری شمال غرب اراک، ٥ کیلومتری شهر خنداب. مجتمع آب سنگین خنداب. در اسناد آژانس بین ‌المللی انرژی اتمی از آن با عنوان IR-٤٠ نام برده می‌شد و در اذهان عمومی نیز بیشتر با عنوان رآکتور آب سنگین اراک شهره شده است. برای خبرنگارانی که دو سال ماراتن اخیر هسته‌ای ایران با ١+٥ را پوشش داده‌اند و در پیچ و خم‌های مذاکراتی جنگیدن تیم سیاسی و فنی ایران برای واژه به واژه کلمات مختص این مجتمع را به چشم دیده‌اند پا گذاشتن به این مجموعه حس دیگری دارد. 

** ‌١١سال صبوری و مقاومت
در حالی که سابقه بهره‌ برداری از نخستین رآکتور تحقیقات هسته‌ای در ایران به سال ١٣٤٦ بازمی‌گردد، نخستین تلاش برای تهیه آب سنگین در ایران در سال 1363 به ‌طور آزمایشگاهی و با استفاده از روش الکترولیز انجام شد، اما تلاش ‌ها در این زمینه نتیجه‌ ملموسی به دنبال نداشت. تصمیم بر ساخت رآکتور تحقیقاتی در سال ١٣٧٠ گرفته شد. رآکتور تحقیقاتی آب سبک اصفهان نیز در سال ١٣٧٢ تاسیس شد. پس از فراغت سازمان انرژی اتمی از پروژه‌های نیمه صنعتی افزایش غلظت و تبدیل اورانیوم بین سال‌های 1370 تا 1377، پیشنهاد اجرای یک پروژه صنعتی آب سنگین به سازمان ارایه و پس از مدتی با ابلاغ شورای معاونان سازمان انرژی اتمی اجرای این طرح آغاز شد؛ اما با توجه به محدودیت‌ها در کسب اطلاعات علمی و فنی از کشورهای خارجی و جذب نشدن نیروهای حرفه‌ای این پروژه تا سال 1377 به تعویق افتاد. 

**‌ تکلیف برجامی
ایران براساس طراحی اولیه مورد توافق در برجام به بازطراحی و بازساخت یک رآکتور تحقیقاتی آب سنگین پیشرفته در اراک با استفاده از سوخت غنی شده تا 67.3درصد، در قالب یک همکاری بین‌المللی که طراحی نهایی آن را نیز تصدیق خواهد کرد مبادرت می‌کند. این رآکتور تحقیقات هسته‌ای صلح‌آمیز و تولید رادیو ایزوتوپ برای مقاصد پزشکی و صنعتی را پشتیبانی خواهد کرد. رآکتور بازطراحی شده و بازسازی شده اراک پلوتونیوم در سطح تسلیحاتی تولید نخواهد کرد. همچنین همه سوخت مصرف شده در اراک برای دوره عمر رآکتور به خارج از ایران منتقل خواهد شد. 

** ‌ فاصله تیترهای دروغ با غیرت دانشمندان ایرانی
تجربه دو سال گذشته از عمر توافق هسته‌ای دال بر این است که بیشترین انتقادها و فشارها بر تیم مذاکره‌کننده به دلیل برداشت‌های اشتباهی بود که از جزییات اقدام ‌های صورت گرفته در رآکتور آب سنگین اراک صورت می‌گرفت. توافق میان ایران و ١+٥ برای خارج کردن کالندریا یا به زبان ساده ‌تر قلب اولیه رآکتور به سوژه‌ای برای جنجال ‌های رسانه‌ای بدل شد و این در حالی بود که در این هیاهوهای رسانه‌ای و برداشت‌های جناحی از متن برجام، آنچه به چشم نیامد توافق ایران و طرف مقابل برای بازطراحی این رآکتور بود. آنچه از تیررس نگاه‌ها دور ماند تقلای تیم مذاکره‌کننده برای حفظ ماهیت رآکتور و حفظ فعالیت‌های جاری در مجتمع آب سنگین بود؛ مجتمعی که مادر تولید بیش از ٤٠ نوع محصول است و ورود ایران به بازار جهانی آب سنگین را رقم زده است. 

**‌ ١٥٠ هزار ساعت کار جانانه برای وطن
مدرن ‌سازی رآکتور آب سنگین خنداب نیز طبق برنامه‌ریزی‌های انجام گرفته در برجام تاکنون پیش رفته و ادامه دارد. در خردادماه ١٣٩٥ زمانبندی ٥ ساله برای بازطراحی اراک کلید خورد و خرداد ماه سال جاری بود که تکمیل روند بازطراحی صورت گرفت. در مدرن‌سازی رآکتور مهم‌ترین نکاتی که ایران و شرکا باید به آن توجه داشته باشند این است که تولید پلوتونیوم به حداقل برسد. کالندریا یا قلب اصلی خارج شده و با قلب جدید بازطراحی شده جایگزین شود. 

**‌ اینجا از بتون خبری نبود
بازدید از بخش‌های متفاوت مجتمع آب سنگین به حضور در سالنی ختم می‌شود که در میدان عمل رآکتور آب سنگین خنداب را در خود جا داده و البته در دو سال گذشته ماکت فتوشاپ شده آن نیز در شبکه ‌های مجازی دست به دست شده تا اینگونه القا شود که رآکتور آب سنگین را لب به لب از بتون کردند. بازدید از رآکتور آب سنگین رویارویی با واقعیتی بود که برخی نمی‌خواهند مردم عادی آن را بدانند. اینجا از بتون خبری نبود. کالندریا قدیمی برداشته شده و در حالی که اصرار طرف مقابل بر دو نیمه شدن آن بود اما تنها مجمع‌های سوخت آن طبق توافق میان ایران و ١+٥ با سیمان پر شد تا برای ایران قابل استفاده نباشد. قلب قدیمی نیز براساس توافق‌های میان ایران و ١+٥ در موزه‌ای قرار می‌گیرد تا کاسبان تیترهای جنجالی و کذابان به دنبال منافع جناحی، به چشم شاهد بازی‌ای باشند که با دانش بومی هموطنان خود کردند.
** شهادتی که دروغ نبود
«والله، ‌والله، والله در مسائل هسته‌ای نه با کندی و نه با توقف روبه رو خواهیم شد و آب سنگین اراک، تحقیقات و غنی ‌سازی ادامه خواهد یافت.» (بخشی از سخنرانی علی اکبر صالحی، رییس سازمان انرژی اتمی ایران در مجلس شورای اسلامی در مهرماه ١٣٩٤)
پایان بازدید از مجتمع غنی‌سازی شهید احمدی روشن و مجتمع آب سنگین خنداب خاطره این فریادهای علی اکبر صالحی را دوباره زنده می‌کند. مهرماه ١٣٩٤ تنها یک ماه و اندی پس از حصول توافق هسته‌ای میان ایران و ١+٥، علی اکبر صالحی را در صحن مجلس شورای اسلامی تهدید کردند که «سیمان می‌ریزیم روی شما و دفن‌تان می‌کنیم.» 

برجام از بعد فنی در بدترین تفسیر ممکن می‌تواند توقفی داوطلبانه در برخی فعالیت‌های ایران باشد که تیم مذاکره‌کننده ایران جزییات این توقف را نیز با توجه به نیاز و توان علمی و عملی ایران چیده است. برداشت‌ها از توافق هسته‌ای به فراخور منافع حزبی می‌تواند در میدان مثبت بی‌نهایت تا منفی بی‌نهایت قرار بگیرد اما زیر سوال بردن فعالیت ‌هایی که امروز در تاسیسات غنی ‌سازی و مجتمع آب سنگین خنداب صورت می‌گیرد با هیچ تعبیری از منافع ملی سازگاری ندارد. شاید به گفته علی اکبر صالحی تاریخ بعدها ثابت کند که جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات دست بالاتر را داشت و آنچه در هیچ مقطعی از سوی هیچ کدام از جلوی چشمان مذاکره‌ کنندگان ایرانی دور نشد خون احمدی‌ روشن‌ها، شهریاری‌ها و... بود.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1396.6.14
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: