روزنامه اطلاعات در گزارشی به بررسی وضعیت فرش دستباف ایرانی در بازارهای جهانی پرداخت و آورد: تاریخ پر پیچ و خم و چند هزار ساله فرش دستباف ایران به دلیل غفلتهای انجام شده در دهههای اخیر، رقبایی یافته است که به دلیل بهرهمندی از نیروی کار ارزان، توانستهاند در مقام رقابت با ایران قد علم کنند.
در بخش پایانی این گزارش می خوانیم: در داخل کشور نیز تنگناهایی همچون چند برابر شدن نرخ مواد اولیه در دولت قبل، بی کیفیت شدن مواد اولیه، افزایش دستمزد قالیبافان و مشکلات صادرات، موانعی را پیش روی تولید خریداران فرش دستباف قرار داده است.
** صنعت بینظیر فرش دستباف ایران
حمید کارگر رییس مرکز ملی فرش در گفتگو با گزارشگر روزنامه اطلاعات، ابتدا به تاریخچهای از فرشبافی، این هنر بینظیرایرانی اشاره میکند و میگوید: فرش دستباف ایران یک پیشینه گرانبهای3000 ساله دارد و در همه جغرافیای پهناور سرزمین ایران، فرشبافی از دیرباز دایر و رایج بوده و است.
فرشبافی در میان اقوام و قومیت های کشورمان و در میان سبکهای مختلف دوام داشته است، آنچنان که هم در مناطق شهری و هم روستایی و ایلات و عشایر از گذشتههای تاریخی رایج بوده است و به همین دلیل شاهد تنوع بسیار بالایی در مواد مصرفی، رنگ و نقش، اندازه، نوع کاربری و انواع سبک را در این هنر ـ صنعت شاهد بودهایم. این قدمت طولانی تاریخی و این تنوع بسیار بالا، فرش دستباف ایرانی را صاحب ویژگیهای منحصر به فرد کرده است که بقیه کشورهای رقیب از آن بیبهره هستند.
به گفته وی، صفتهای متفاوتی در فرش ایرانی وجود دارد که در این رابطه اگر شهروندان خارجی هم مورد سؤال قرار بگیرند، قطعاً یکی از موارد شناخت آنها از ایران، فرش دستباف است. در بسیاری از موزهها نمونههای فاخری از فرشهای ایرانی به چشم میخورد و در کنار اینها فرش همواره یکی از اقلام مهم صادراتی کشور بوده و نقش قابل توجهی در اشتغالزایی داشته است.
به عنوان نمونه با وجود افت و نزولی که در تولید و تجارت فرش دستباف در یک دهه اخیر شاهد بودهایم، اما همچنان بیش از یک میلیون قالیباف در ایران فعالند که 700 هزار نفر آنها قالیبافان فعال و تمام وقت هستند و اگر مشاغل جانبی فرش دستباف و دستههای شغلی وابسته به فرش مثل رنگرز، طراح، قالیشور، فروشنده و صادرکننده را هم بخواهیم به آنها اضافه کنیم، مشاغل بسیاری را در بر میگیرد.
از سویی این حجم اشتغالزایی در شرایطی که بسیاری از بخش های کشور همچون کشاورزی و دامداری به دلیل خشکسالی کم رمق شده اند، قالیبافی کماکان شغلی است که ارزش افزوده بسیار بالایی تولید میکند و برای راه اندازی به سرمایه گذاری های اندک نیاز دارد.
کارگر یادآور میشود: در فرش دستباف که به طور متوسط با 5 میلیون تومان میتوان شغل ایجاد کرد، این حرفه کالایی را تولید میکند که بسیار بیش از این سرمایه گذاری میارزد. صنعت فرش دستباف شغلی کاملاً بومی است و از مهاجرت روستائیان به شهرها جلوگیری میکند. شغلی است که بعضا به عنوان یک حرفه مکمل، به کمک اقتصاد خانوار میآید. خلاصه اینکه فرش هم از منظر هویتی، فرهنگی و هنری و هم از منظر اشتغالزایی و ارزآوری، حائز اهمیت بالایی است.
** مشکلات هنر صنعت فرش
فرش دستباف هم در حوزه داخل و هم خارج از کشور و هم در حوزه تولید و صادرات، با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند.
رئیس مرکز ملی فرش خاطرنشان میکند: در حوزه صادرات تحریمها بر فرش دستباف تأثیرگذار بوده است. به طور مشخص از سال 2010 میلادی آمریکا ورود فرشهای ایرانی را ممنوع کرده بود و این در حالی است که این کشور بزرگترین واردکننده فرش دستباف دنیاست و مشتری رتبه اول بازارهای هدف صادراتی فرش ایران بوده که با حذف شدنش ایران دچار افت صادرات شد.
برخی دیگر از بازارهای صادراتی کشورمان مثل آلمان و لبنان تا حدی از فرشهای ایران اشباع شدهاند. مشکل دیگر در حوزه صادرات، در جا زدن بعضی از تولیدکنندگان و هنرمندان ایرانی است که به بهانه حفظ اصالتها، نوعآوری را فراموش کردهاند و کمتر تولید خود را با نیاز مشتریان امروز تطبیق میدهند. مشکل دیگر، پیامدهای تحریمها مثل انتقال ارز و افزایش قیمت حملونقل بود که در دوره تحریمها هزینه صادرات را افزایش داده بود.
وی میافزاید: از طرفی ورود و ظهور کفپوشهای جایگزین فرش دستباف مثل فرش ماشینی، پارکت، موکت و سرامیک، بازار فروش دستباف را کوچک کرده است.
از سویی، هدفمندی یارانهها و پرداخت مستقیم یارانهها به قالیبافان، باعث شد بخشی از آنها از بدنه تولید فرش خارج شوند. تقویت برخی از رقبای ما به ویژه در بازارهایی مانند آمریکا که ما از آنجا منع شدیم و عواملی مثل افزایش قیمت فرش مثل تورم داخلی، ناآرامی در برخی کشورهای عربی که بازار هدف ما بودند و وقوع رکود سیاسی در برخی کشورهای اروپایی، فرش دستبافت را به عنوان یک کالای لوکس از سبد خرید خانوارهای اروپایی خارج کرد.
وی میافزاید: مجموع این عوامل باعث تنزل اعداد فروش دستباف و آسیب دیدن روند صادرات آن طی دهه اخیر شد که البته خدا را شکر در هر یک از این حوزهها گامهای مثبتی برداشته شده است.
** صادرات فرش ایران به چین
به گفته کارگر، با فرجام مناسب برجام از دی ماه 1394 و پس از 5 سال تحریم دوباره فرش دستباف ایران راهی بازار آمریکا شده است. وی میافزاید: طبق اعلام گمرک در 11 ماه پارسال بیش از 3 میلیون دلار فرش دستباف به صورت مستقیم و رسمی به چین و حدود 5243 تن فرش دستباف به ارزش بیش از321 میلیون دلار به بازارهای هدف صادر شده است.
رئیس مرکز ملی فرش ایران میافزاید: از سال2010 تا 2016 میلادی امکان صادرات فرش دستباف ایران به ایالات متحده آمریکا وجود نداشت، اما بعد از برجام، ممنوعیت مربوطه برداشته شد و تجار ایرانی توانستند فرش را به آمریکا هم صادر کنند. همچنین در این سالها ورود به بازارهای جدید از سوی مرکز ملی فرش و فعالان بخش خصوصی دنبال شده است که نمونه آن، ورود به بازار چین است. چین به عنوان رقیب ایران و تولیدکننده فرش دستباف، امروز به خریدار فرش ایرانی تبدیل شده است. از دیگر اقداماتمان، استفاده از ابزارهای تبلیغاتی و رسانهای برای تثبیت جایگاه فرش ایران در بازارها قبلی و جدید است.
در این حوزه مشکل عمده ما عدم حمایتهای لازم از ارکان فرش دستباف و مهمترین آنها قالیبافان است. خوشبختانه قانون بیمه قالیبافان با همراهی دولت و مجلس ابلاغ و اجرایی شده است. گرچه در این 5 سال پس از تصویب در اجرا به مشکلهایی برخورده ایم، به دلیل اینکه اعتبار مذکور جوابگوی نیاز این حوزه نیست. به عنوان نمونه برای بیمه 500 هزار نفر قالیباف در سال 95 به 1074 میلیارد تومان بودجه نیاز بود، اما متأسفانه عددی که از سوی مجلس مصوب و ابلاغ شد فقط 444 میلیارد تومان بود و این یعنی اینکه بخش زیادی از قالیبافان خارج از دایره حمایتی سازمان تأمین اجتماعی قرار گرفتند.
به هرحال امیدواریم در بودجه کل کشور نگاه حمایتی دولت و مجلس برای افزایش شمار قالیبافان تحت پوشش بیمه وجود داشته باشد.
** تولید کارگاهی و مجتمعی فرش
رئیس مرکز ملی فرش از تسهیلات، اعتبارات و سرمایههای مورد نیاز تولیدکنندگان به عنوان عامل دیگری یاد میکند که در سبد مشکلات این بخش قرار دارد و میافزاید: قالیبافی در کشورمان تاکنون به صورت تک بافی های خانگی بوده و کمتر به صورت کارگاهی و مجتمع های بزرگ قالیبافی انجام شده است. در سال های اخیر دولت به دنبال سوق دادن تولید به سمت تولید کارگاهی و مجتمع بوده است زیرا این امر منافع بسیاری دارد. از جمله هزینههای زائد را کم میکند. امکان نظارت بر بافت و کیفیت را بیشتر میکند و امکان میدهد مواد اولیه یکجا و مناسب تأمین شود.
در این شکل تولید، سلامت قالیباف، نور و تهویه مناسب و استفاده از ابزار ارگونومیک را در کارگاهها میتوان داشت، اما در نوع خانگی خیر. از سوی دیگر در این شکل تولید سفارش پذیری در تیراژ انبوه از مشتریان خارجی را امکانپذیر میکند.
ایجاد چنین مجتمعهایی یا حتی تولید خانگی به شکل غیرمتمرکز اما با مدیریت یک فرد واحد و متمرکز، نیازمند سرمایهگذاریهای کافی است. متأسفانه اکنون این طور نیست و با وجود تفاهمنامهای که میان مرکز ملی فرش ایران و صندوق کارآفرینی اصلی برای ارائه تسهیلات به پشتیبانان تولید منعقد شده است، اما در اجرا شاهد برخی کاستیها و عدم همراهی ها و گاهی اوقات تاخیرهای مکرر هستیم. بقیه سیستم بانکی کشور هم که بازپرداخت گرانقیمت دارند و چون تولید فرش زمانبر است، تسهیلات آنها مناسب نیست.
وی ادامه میدهد: نکته بعد، بازار داخلی فرش و تصورگرانی فرش دستباف است که در نتیجه تولید و تجارت آن را در داخل کمرنگ کرده است.
ولی ما معتقدیم فرش کالایی گران نیست، یکی اینکه با ویژگیهایی که فرش دستباف دارد، هرچقدر پول بدهید میارزد و دارای برند و به اصطلاح پرستیژ است. آنچنان که در مورد خرید خودروهای گرانقیمت برای یک میلیون تومان هرگز چانه نمیزنید ولی برای دیگر خودروها این رقم بسیار زیادی است. همچنین فرش دستباف کاملاً با سلامت انسان سازگار است، یک پسانداز است و روزی هم که میخواهید آن را بفروشید، گرانتر از روز خرید، میفروشید. پس با این ویژگیها فرش دستباف اصلاً گران نیست.
وی میافزاید: یک ناآگاهی دیگر که وجود دارد اینکه فکر میکنیم فرش دستباف یعنی یک فرش تمام ابریشم ریزبافت تبریز، در حالی که اصلاً چنین نیست و فرش دستباف ارزانقیمت هم با تنوع بسیار بالا داریم. مثلاً فرشهایی با الیاف پشمی دارای خاصیت ارتجاعی و برگشت پذیری، جلای مناسب و خصوصیات ارزشمند است.
** درآمد قالیبافان
حمید کارگر در پاسخ به گلایه برخی قالیبافان درباره دستمزدها میگوید: دستمزد قالیبافی در کشور بسیار متنوع است و لزوماً ماهانه600 هزار تومان نیست. بسته به رج شمار و تراکم و ظرافت فرش، منطقه تولید و بسته به زمان تولید یک فرش دستمزدها کاملاً متفاوت است، مثلاً در کرمان و بلوچستان ممکن است بعضی فرشهای درشت باف بلوچی، قالیباف ماهانه 400 هزار تومان درآمد داشته باشد، اما در منطقهای مثل قم با فرش رج شمار بالای ریزباف ابریشمی قالیباف 1.5میلیون تومان درآمد داشته باشد، اما نکته درستی است که دستمزد قالیبافان به ازای زحمتی که میکشند، بالا نیست.
البته با وجودی که آنها دستمزد کمی دریافت میکنند، بخش عمدهای از قیمت فرش را هزینه قالیبافی شامل میشود و میدانیم که در حال حاضر فرش ایران در بازارهای جهانی نزدیک به 3 برابر فرش رقبا قیمت دارد و اگر دستمزد از این هم بالاتر برود، قیمت تمام شده فرش بسیار بالاتر میرود و توان رقابتی ایران را پایین میآورد. درست است که دستمزد قالیبافان در ایران پایین است اما در مقایسه با قالیبافان پاکستان و افغانستان و هند که قالیبافان آنها فقط به ازای یک وعده غذا قالیبافی میکند، دستمزد قالیبافان ایرانی بالاست. گرچه ما دوست داریم دستمزد قالیبافان مان بالا رود، اما این نباید به بهای از میان رفتن قدرت رقابتی و توقف تولید و تجارتمان تمام شود.
وی با اشاره به این تصور غلط که به قالیباف ظلم میشود و به صادرکننده سود خوبی میرسد، میافزاید: با این تصور به دنبال حذف صادرکنندگان و بازرگانان میرویم، در حالی که اگر آنها نباشند و بهای حضور در نمایشگاههای خارجی و هزینههای بالای انبارداری در خارج از کشور را نپردازند، تولید قالیباف روی دستش میماند و امکان حضور فرش ایران در بازارهای جهانی سلب میشود.
و نکته آخر اینکه عدالت به معنای یکسان دریافت کردن دستمزد قالیباف، طراح و صادرکننده نیست و نباید به دنبال آن باشیم که همگی دستمزد یکسان دریافت کنند، بلکه باید به دنبال توازن و تناسب اینها باشیم تا به قالیباف کمتر اجحاف شود، که لزوماً به معنی برابر شدن دستمزدها، نیست.
** حمایت از کیفیت فرش دستباف
رئیس مرکز ملی فرش ایران در پاسخ به این پرسش که در فرایند رنگرزی و استفاده از رنگهای چینی در کالای گرانبهای فرش دستباف ایران آیا نظارت وجود ندارد، میگوید: اولاً دولت ورود مستقیم به تولید یا تجارت فرش دستباف ندارد و تنها بخش دولتی درگیر در این موضوع، وزارت صنعت و مرکز ملی فرش در دل این وزارتخانه است که نقش حامی،هادی و ناظر را ایفا میکند. تقلب در گذشته تاریخی کشورمان همواره مشهود بوده است. تقلب در بافت، مواد مصرفی و نوع گرهها همیشه بوده، ولی این تقلب هیچگاه غالب نبوده است، اما هر وقت فشارهای اقتصادی بالا میرود، میدان برای تقلب افزایش مییابد. وقتی در صادرات یا پایین آوردن قیمت تمام شده مشکل داریم، گاهی اوقات تولیدکنندگان به تقلب رو میآورند.
مرکز ملی فرش ابزاری برای برخورد با این موضوع به شکل سلبی ندارد، اما با نقش حمایتی در دستورالعملها میکوشد نقش خود را ایفا کند. مثلاً اگر قرار است نمایشگاه برون مرزی داشته باشیم، دستورالعمل داریم و یارانه نمایشگاهی از آن تولیدکنندهای میشود که فرش کیفی و مناسب را تولید میکنند.
اینطور نیست که تولیدکنندهای تک بافی خانگی داشته باشد و از هر رنگزایی استفاده کند و ما بازرسی کنیم. ما چنین روالی نداریم، اما در موارد تسهیلاتی و حمایتی ویژگی های کیفی مورد حمایت قرار میگیرند. ابزار دیگر شناسنامه دار کردن فرش دستباف است. البته این روند هنوز فراگیر نشده است اما به دنبال آن هستیم.
برای داخل و خریداران هم به شدت توصیه میکنیم از فروشگاههای معتبر و دارای پروانه کسب از اتحادیههای فرش کشور خرید کنند و هرگز از نمایشگاههای متفرقه که از جمله در پایتخت برگزارمیشود، فرش نخرند.
از سوی دیگر فعالان فرش باید خودشان برند خودشان را تبلیغ کنند، اما متأسفانه بیشتر نگاهشان به دولت است. قبل از این و در قرنهای گذشته نیز که فرش ایران جهانی شد که دولت تبلیغ نکرده است، پس تولیدکنندگان و صادرکنندگان باید برندسازی کنند. اما دولت هم از انواع ابزارها مثل برگزاری نمایشگاه در خارج از کشور، اعزام هیأت تجاری، پذیرش هیأتهای تجاری و انجام تبلیغات برون مرزی برای رشد صادرات باید استفاده کند.
در مجموع باید کمک کنیم در بازارهای جهانی به روی فرش ایرانی باز شود. در کنار اینها انجام تحقیقات بازاریابی با توجه به سلیقه مشتریان و نیازهای روز بازار، ضروری است که معاونت تحقیقات مرکز ملی فرش ایران تا حدی به این موارد ورود پیدا کرده است.
** پیشگیری از مهاجرت به شهرها
«صنعت فرش دستباف دستاوردهای اجتماعی بسیار زیادی هم دارد که یکی از آنها، جلوگیری از مهاجرت روستائیان به شهرهاست. بسیاری از مناطق کشورمان که درگیر خشکسالی شدهاند، مثل خراسان جنوبی، سیستان و بلوچستان و شرق و جنوب کرمان به راحتی مشاهده میکنید در شرایطی که کشاورزی و دامداری نیست، تنها فعالیت اقتصادی که به تثبیت جمعیت در منطقه کمک کرده و به دوام آنها منجر شده است، قالیبافی است.»
رئیس مرکز ملی فرش ایران با بیان مطلب بالا، میافزاید: قالیبافی فقط این نیست که از مهاجرت ممانعت کند، بلکه به سلامت خانوادهها هم کمک میکند. وقتی در منزل یا در محله میتوانید قالی ببافید، بافت اجتماعی محله خود را پذیرا شدهاید. از طرفی قالیبافی شغلی است که از قدیم هم در خانوادهها رواج داشته است و به واسطه آن مادر خانواده هم به امور خانوادهاش رسیدگی کرده و هم اشتغال داشته است. حتی در جاهایی که کشاورزی و دامداری هست و مشکل کمآبی ندارند، در فصل کم رمقی کشاورزی، قالیبافی میتواند به کمک اقتصادی خانواده بیاید.
وی به نقل از رئیس مرکز فرش خراسان رضوی میگوید: من در فروشگاه های چرم مشهد شاهدم که دختر حاشیه نشین یا روستایی ماهی200 هزار تومان درآمد دارد و به اقتضای شغلش مجبور است تمام این درآمد را صرف پوشاک خود کند و از اینرو پساندازی ندارد. او در عین حال از طبقه اجتماعی و فرهنگی خودش هم جدا شده و به قشری پیوسته که یک خرید کیفش معادل یک ماه حقوق اوست. در واقع دیگر نه به طبقه خودش تعلق دارد و نه به طبقه جدیدی که به آنها کالا میفروشد. حالا اگر همین دستمزد را در قالیبافی و در کنار خانواده کسب میکرد، شرایط بسیارمتفاوت میشد.
حتی در سفری که به شهداد کرمان داشتم، فرماندارش میگفت اینجا هیچ شغلی وجود ندارد و فقط قالیبافی نجاتبخش ساکنان این منطقه است و با این تفاسیر امیدواریم در بودجهبندی ها نگاه حمایتی دولت و مجلس برای افزایش شمار قالیبافان تحت پوشش بیمه وجود داشته باشد.
*منبع: روزنامه اطلاعات، 1396.1.29