روزنامه اعتماد در گفت وگو با محمدعلی مهتدی کارشناس ارشد مسایل خاورمیانه به بررسی آثار حمله نظامی اخیر آمریکا به نیروگاه های سوریه پرداخت و نوشت: به طور حتم حمله امریکا به سوریه، فصل جدیدی را نه فقط در بحران سوریه بلکه در بحرانهای منطقهای ایجاد میکند. امریکا طی سالیان اخیر به صورت غیرمستقیم در بحران سوریه و سایر بحران های منطقه فعالیت داشته است.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: عصر جدید با دونالد ترامپ در منطقه خاورمیانه با پرتاب 59 موشک تام هاوک به فرودگاه شعیرات در حومه حمص سوریه شروع شد. در این خصوص با محمدعلی مهتدی کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه گفت وگویی داشتیم.
** در سپتامبر سال 2015 با حضور روسیه در سوریه فصل جدیدی در بحران داخلی این کشور گشوده شد، آیا میتوانیم از حمله امریکا به سوریه نیز چنین برداشتی را شاهد باشیم؟
ظاهرا اکنون سناریوی گستردهای را نه فقط برای سوریه بلکه برای کل منطقه طراحی کرده، که مستلزم حضور و دخالت مستقیم امریکا در منطقه است. از همین رو این مساله اوضاع را پیچیده خواهد کرد و احتمالا در آینده شاهد تحولات ژرفی نهتنها در سوریه بلکه سراسر منطقه خواهیم بود.
** آیا شما پیش بینی هایی از این سناریوها دارید؟
لازم است برای دریافت اجزای این سناریوها به تحولاتی که رخ داده و در حال رخ دادن است توجه کنیم. ابتدا باید به نشست سران عرب در اردن اشاره کرد که به نظر میرسد تصمیمات محرمانهای در این نشست اتخاذ شده است. سپس میتوان به سفر ملک عبدالله دوم به واشنگتن اشاره کرد که استقبال گرمی از ایشان صورت گرفت. دیگر اتفاقاتی که شاهد آن بودیم سفر خانم ترزا مینخست وزیر بریتانیا به اردن و عربستان بود. همچنین شاهد مانور مشترک دریایی رژیم صهیونیستی با امریکا در شرق مدیترانه بودیم که به گفته یکی از فرماندهان نظامی رژیم صهیونیستی، این مانور در راستای هماهنگی میان نیروی دریایی اسراییل و نیروی دریایی امریکا و همچنین نیروهای موازی است که این احتمال وجود دارد، کشورهای دیگر در آینده وارد این ماجراجوییهای نظامی شوند. از طرفی دیگر در عراق نیز شاهد آن بودیم که حمله جنگندههای امریکایی به غرب موصل باعث کشته شدن صدها غیر نظامی عراقی شد و در نتیجه توقف عملیات آزادسازی موصل و سفر حیدرالعبادی به واشنگتن و فشار دولت امریکا برروی دولت عراق در راستای منحل کردن حشدالشعبی بودیم.
از سوی دیگر در یمن نیز شاهد آن هستیم که انبوهی از سلاحهای جدید توسط امریکاییها از طریق فرودگاه عدن به این کشور منتقل شده است و عربستان سعودی دو لشکر از مزدوران خود را برای حمله به تعز و بندر حدیده آماده کرده است. همه اینها نشان میدهد که برنامه گستردهای از سوی امریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان، اردن و ترکیه طرحریزی شده است. اخیرا نیز شاهد یک نوع هماهنگی میان مصر و عربستان نیز بودیم. دیدار عبدالفتاح سیسی رییسجمهوری مصر با ملک سلمان در اردن و سپس دعوت از سیسی برای سفر به عربستان سعودی و فشار امریکا روی این دوکشور در راستای همکاری با یکدیگر آورده، منجر به کمک های اقتصادی گسترده عربستان به مصر شده است. همه اینها را که کنار یکدیگر بگذاریم، متوجه میشویم این سناریویی منطقهای است که تنها سوریه شامل آن نمیشود.
بلکه آنها برنامه ریزی کردهاند که به محور مقاومت که در راس آن جمهوری اسلامی قرار دارد، ضربه وارد کنند. آنها قصد دارند معادلاتی که تاکنون به سود محور مقاومت بوده را به سود خود تغییر دهند. مجموعه شرایط نشان میدهد که برنامهریزی دقیقی صورت گرفته است.
در حمله ای که بامداد روز شنبه صورت گرفت، 59موشک تام هاوک به فرودگاه شعیرات در حمص شلیک کردند، موشکهایی که حدود هزار کیلومتر برد دارد و از دریای مدیترانه شلیک کردند و بسیار دقیق است. این پیامی است به روسیه و محور مقاومت که جمهوری اسلامی ایران در راس آن قرار دارد و نشان میدهد که ما شاهد فصل جدیدی در وقایع منطقه هستیم.
** برای حمله شیمیایی ارتش سوریه به خان شیخون توجیه جدی وجود نداشت، اما وزارت دفاع روسیه اعلام کرد که این حمله به یک کارخانه تولید سلاح شیمیایی توسط شورشیان صورت گرفته است ولی با این وجود عامل اصلی آن هنوز مشخص نشده است. پس به نظر شما چه دلیلی برای این حمله هولناک وجود داشته است؟
پیش از این حمله دولت ترامپ موضعی را مبنی بر این مطرح کرد که مساله ماندن یا رفتن بشار اسد موضوع اصلی امریکا نیست و این موضوع به مردم سوریه مربوط میشود. همه تحلیلگران تصور کردند به دلیل پیشرفتهای میدانی ارتش سوریه، امریکا مجبور شده تا موضع خود را تغییر دهد و بپذیرد که اگر قصدی برای مبارزه با تروریسم وجود دارد بدون دولت سوریه امکان پذیر نیست.
اما با آنچه که در خان شیخون رخ داد مشخص شد که این موضع در راستای گمراه کردن محافل سیاسی بوده است. اما برای اینکه چنین حملهای انجام دهند نیاز به یک بهانه سیاسی داشتند. این بهانه را خودشان ایجاد کردند. در خان شیخون مواد شیمیایی منفجر شد و به طور قطع میتوان گفت که ارتش سوریه این کار را انجام نداد، زیرا اگر ارتش و جنگنده سوری این کار را انجام داده بود، این به مفهوم شلیک به خود است. بنابراین چنین چیزی امکان ندارد. روسها هم اعلام کردند که حمله هوایی صورت گرفته اما هدف یک انبار اسلحه تکفیریها بوده و در آنجا موادشیمیایی وجود داشته که در آنجا منفجر شده است.
ما واقعا جزییات زیادی در مورد این حادثه نداریم اما آنچه حایز اهمیت است، از این موضوع تنها امریکا و معارضان سوری استفاده کردند و بدون اینکه منتظر تحقیقات بینالمللی شوند به نظر میرسید اتهاماتی را به صورت آماده داشتند و بلافاصله مطرح کردند که دولت سوریه بدون هیچ دلیلی مردم خود را مورد حمله شیمیایی قرار داده است. بلافاصله پس از آن دولت امریکا اعلام کرد که رییسجمهور تحت تاثیر تصاویر مردم در حمله شیمیایی خان شیخون قرار گرفته و ناگهان تصمیم به پاسخ گرفته و پایگاه هوایی ارتش سوریه در حمص را مورد هدف قرار داده است. این واضح است که آنها خودشان مساله خانشیخون را ایجاد کردند تا بهانهای برای حمله نظامی به داخل سوریه و تغییر معادلات داشته باشند.
** در حال حاضر موضوع اصلی آینده آقای اسد است. به گفته شما به تازگی ترامپ اعلام کرد که رفتن یا ماندن اسد مساله ما نیست، اما روز گذشته وزیر خارجه امریکا اعلام کرد که باید به دنبال آینده سیاسی بدون اسد باشیم، در چنین شرایطی آینده رییس جمهور سوریه چه خواهد شد؟
هدف از حمله به سوریه که از شش سال پیش آغاز شد، شخص بشار اسد نبود، بلکه موقعیت ژئوپولتیک سوریه و جایگاه این کشور در محور مقاومت است. به خصوص پس از پیروزی حزبالله لبنان در جنگ 33 روزه، مشخص شد که این پیروزی بدون کمک سوریه امکان نداشت. بنابراین تصمیم گرفته شد که سوریه را هدف قرار دهند و از محور مقاومت خارج کنند. پیغامهایی هم برای بشار اسد ارسال شد که حاضرند هرکمکی به آن انجام دهند که از محور مقاومت خارج شود و به همپیمانی با حزبالله و ایران پایان دهد. که البته اسد نپذیرفت.
بنابراین اکنون مساله شخص مطرح نیست. بلکه مساله سیاست خارجی دولت سوریه است که آیا این کشور میخواهد در محور مقاومت باقی بماند یا خارج شود. در حال حاضر مساله متفاوت شده است. به نظر میرسد طرحهایی برای تجزیه سوریه در حال اجرا است. طبیعتا اهمیت اسد در این است که اگر بناست مردم سوریه رییس جمهور خود را انتخاب کنند، هفتاد درصد مردم به بشار اسد رای میدهند.
به همین دلیل از میان برداشتن اسد بسیار مهم است. آنهایی که با 59موشک تام هاوک فرودگاه شعیرات را مورد حمله قرار دادند چه بسا اگر این تجاوزها ادامه پیدا کند، کاخ بشاراسد و مراکز دولتی را به همین شکل مورد حمله قرار دهند. در اینجاست که محور مقاومت باید نسبت به تجاوزهای جدید پاسخگو باشد و آنگونه که آقای بروجردی، رییس کمیسیون امنیت ملی مجلس ایران سخن گفت ایران و محور مقاومت نمیتوانند صرفا تماشاگر باشند.
** ما اکنون شاهد یک همصدایی در خصوص این حمله در اروپا، اسراییل، اعراب و ترکیه به وجود آمد و از اقدام امریکا بسیار خوشحال شدند، این اتفاق نمیتواند برای روسیه و ایران خطرناک باشد؟
نکته اول اینکه اردن، عربستان و ترکیه در سناریوی امریکا حضور دارند و باید نقش ایفا کنند. بنابراین خوشحالی آنها چندان عجیب نیست. به خصوص اینکه عربستان سعودی از سالها پیش و از دوره باراک اوباما تاکید داشت که ایالات متحده باید حمله نظامی به سوریه انجام دهد و حالا طبیعی است که از این موضوع ابراز خوشحالی کند. اما نباید فراموش کرد که بهای 59 موشکی که به فرودگاه شعیرات پرتاب شده را سعودیها خواهند پرداخت. امریکا در حال حاضر به عربستان سعودی به عنوان یک بانک نگاه میکند که باید هزینه تمامی جنگها و عملیاتها را بپردازد.
اما در خصوص اروپاییها نیز باید گفت، در سفری که ترزا می به اردن و عربستان داشت، شاهد آن بودیم که اصولا انگلیسیها با امریکایی ها اتفاق نظر دارند و چه بسا در برنامهریزیها نیز شرکت دارد. اما سایر کشورهای اروپایی مواضعی را که اتخاذ کردند به دلیل فشارهای اسراییل بوده است. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد، اروپا نمیتواند این ماجراجویی جدید امریکا در منطقه را تحمل کند. زیرا همپیمانی اروپاییها با امریکا در پیمان ناتو و عدم اعتقاد دونالد ترامپ به این پیمان و سخنرانیهای متعدد وی علیه آن منجر به دلسردی آنها شده است. از همین رو بحرانی که در خاورمیانه به وجود میآید و از آنجایی که امریکا فاصله زیادی از آن دارد، عوارض سوء این بحران جدید دامنگیر آنها خواهد شد و اکنون بهشدت نگران ماجراجویی جدید دولت امریکا هستند.
چه بسا اینکه آنها بخواهند غیر از پیمان آتلانتیک شمالی به فکر ایجاد یک ارتش مشترک اروپایی برای حمایت از امنیت این منطقه باشند. از طرفی بحث روسیه و چین نیز در این بین مطرح است. لازم به ذکر است این عملیات در آستانه دیدار رییسجمهور چین و دونالد ترامپ اتفاق افتاد. با این وجود چین و روسیه با یکدیگر همراستا و مخالف این اقدام نظامی امریکا هستند. تصور من این است که این مساله ابعاد جهانی در پی خواهد داشت و روز به روز گستردهتر خواهد داشت.
** این موضوع تا چه حد برای ایران میتواند خطرناک باشد؟
هدف از همه این اتفاقات در نهایت ایران است. چرا که ایران مساله استقلال، آزادی و مقاومت را مطرح کرده است و اگر ایران نبود شاید تاکنون امریکا و اسراییل طرح خاورمیانه جدید را به اجرا گذاشته بودند و با تجزیه منطقه امنیت آن را به اسراییل میسپردند. اما مقاومت جمهوری اسلامی موجب شده که امریکاییها نتوانند این طرح را اجرا کنند. یادمان باشد که در جنگ 33 روزه خانم رایس، وزیرخارجه وقت ایالات متحده امریکا در بیروت اعلام کرد آنچه در حال رخ دادن است، درد زایمان خاورمیانه جدید است که با پیروزی مقاومت این طرح خنثی شد. پس از آن امریکاییها تصمیم گرفتند که بازوهای ایران را قطع کنند.
قبل از این مسائل آنها طرح نظامی ایران را داشتند و مرتب آن را عنوان میکردند و قصد داشتند تا به تاسیسات هستهای ایران در اراک، نطنز و بوشهر حمله کنند اما از واکنش همپیمانان ایران بهشدت هراسان بودند. بنابراین تصمیم به قطع بازوهای منطقهای ایران گرفتند تا مستقیما به خود ایران برسند. بنابراین هدف در اصل ایران است. ایران نیز به عنوان یک قدرت بزرگ منطقهای امکانات نظامی خوبی را از هر نظر در اختیار دارد. اکنون ما در آستانه انتخابات ریاستجمهوری و شوراها هستیم و این تحولات مهم نیز در همین زمان رخ میدهد و اکنون بیش از هر زمان دیگری به یک وحدت ملی و برنامهریزی دقیق سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای چالشهای پیش رو در منطقه نیازمندیم.
** ما شاهد یکی از طولانی ترین آتش بس ها در حدود هفت سال بحران سوریه بودیم و مذاکراتی نیز برای آغاز روند صلح در سوریه کلید خورد، این نوع اتفاقات چه تاثیری بر آینده آتشبس و دست یافتن به یک راهحل سیاسی در این کشور خواهد گذاشت؟
ایران و روسیه روند حل مسالمت آمیز در سوریه را آغاز کردند تا نشان دهند خواهان حل واقعی بحران از طریق سیاسی هستند. دیگران نیز که در میدان و در زمینه نظامی شکستهایی را به خصوص پس از آزادسازی حلب متحمل شده بودند، در مذاکرات صلح آستانه و ژنو شرکت کردند.
اما این مذاکرات به نتیجه نرسید چرا که همان زمانی که در مذاکرات صلح شرکت میکردند مشغول برنامهریزی برای تغییر معادلات میدانی بودند. این است که روسیه و ایران تاکید میکنند که تنها راهحل بحران سوریه سیاسی است و باید از طریق مذاکره طرفین به توافق برسند و به مردم سوریه این امکان داده شود تا دولت آینده خود را انتخاب کنند و مهمترین موضوع در حل بحران مبارزه با تروریسم است. تا زمانی که جریانهای تکفیری و تروریستی در سوریه هستند پایان دادن به عملیات میدانی و حل بحران به صورت سیاسی امکان پذیر نیست. ضمن اینکه طرف مقابل یعنی غربیها و اسراییل از تکفیریها به عنوان اهرم فشار در مذاکرات صلح استفاده میکنند و حاضر نیستند با آنها مبارزه کنند و میخواهند با استفاده از برگه تروریستها امتیازاتی را در زمینه سیاسی به دست آورند. همین مساله موجب پیچیدگی بحران شده و اینکه مذاکرات صلح به نتیجهای نرسد.
** به نظر شما حملات امریکا دامنهدار خواهد بود یا آن را اقدامی مقطعی میدانید؟
برخی تصور میکنند که این اقدام یک حمله منفرد است و پاسخی از سوی امریکا به دولت سوریه در راستای استفاده از سلاح شیمیایی بوده است. که البته عرض کردم این موضوع بهانه است و مشخص نیست که به طور دقیق در خان شیخون چه گذشته است. اما به نظر من این آغاز یک سناریوی جدید است.
آنها مدتی منتظر خواهند شد تا واکنش روسیه و محور مقاومت را دریافت و ارزیابی کنند و در پرتو ارزیابی که از واکنشها صورت میدهند عملیات بعدی را برنامهریزی میکنند. تصور من این نیست که اقدام امریکا به این تک حمله منتهی شود بلکه آن را آغاز یک فرآیند میدانم و آنها منتظر واکنش ایران و روسیه هستند تا بقیه عملیات را در عراق و یمن نیز به اجرا در بیاورند.
** روسیه اکنون تمامی همکاریهای خود با امریکا در سوریه را به حالت تعلیق درآورده است. تا چه حد امکان درگیری میان امریکا و روسیه وجود دارد؟
هم امریکا و هم روسیه از درگیری مستقیم پرهیز میکردند. حتی امریکاییها در این عملیات به جای هواپیما از موشکهای تام هاواک استفاده کردند. برای اینکه نیروهای هوایی امریکا در فراز سوریه با نیروی هوایی سوریه مواجه نشود. اما آنها ادعا میکنند که به روسها خبر دادهاند. هدف آنها این است که موقعیت روسیه را به وسیله چنین اقدامی تضعیف کنند و نشان دهند که آنها به روسیه خبردادهاند و از آنها برای جلوگیری از این حمله کاری ساخته نبوده است.
ما نمیدانیم که آنها واقعا به روسیه خبر دادهاند یا خیر. شاید دقایقی قبل از حمله خبردادند تا افسران روسیه محل را ترک کنند. اما در هر حال روسیه نمیتواند با این مساله موافقت کند چرا که تمام سرمایهگذاری روسیه در سوریه طی دو سال اخیر با این موافقت از بین میرود. از همین رو فرض سازش احتمالی میان امریکا و روسیه باطل است. زیرا چنین ریسکی را روسها نمیتوانند انجام دهند. اگر تاکنون ارتباطی میان روسیه و امریکا در راستای عدم برخورد با یکدیگر وجود داشته به گفته آقای لاوروف متوقف میشود و از این پس به طور قطع روسها به فکر پاسخگویی خواهند بود. اما این پاسخگویی چگونه است نتیجه مشورت هایی خواهد بود که باید دید چگونه رقم میخورد.
*منبع: روزنامه اعتماد، 1396.1.19