عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: نباید با سرنوشت اقتصاد مقاومتی و بندهای مهم آن که دربارهٔ تولید و اشتغال است بازی کرد.
مصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتوگو با تسنیم، با اشاره به شعار امسال با عنوان «اقتصاد مقاومتی تولید و اشتغال»، اظهار داشت: در میان سیاستهای اقتصاد مقاومتی تولید ملی و اشتغال مولد جایگاه ویژهای دارد، اتفاقاً دربارهٔ معنای اقتصاد مقاومتی و سپس مفهوم آن در این سالها سخنرانیهای متعدد و همایشهای متنوعی برگزارشده و برای آن آیین نامههایی تدوین و مقرراتی وضعشده است که بعضاً نشان دهندهٔ اعتنای دولتمردان به این موضوع است.
وی ادامه داد: همه این کارها ارزشمند است ولی برای مقصود ما کافی نیست، به عنوان مثال فردی را در نظر بگیرید که تشنه باشد و مرتب به نوشتههایی نگاه کند که با خط خوش واژهٔ "آب" را خطاطی و تذهیب کردهاند یا در جمعی حاضر شود که بسیار عالمانه مشغول بحث و مناظره دربارهٔ نوع تلفظ واژهٔ آب در لهجههای مختلف و مفهوم آب و خواص آن و ترکیب شیمیایی آن و حالات مختلف جسمانی دیگر آن نظیر یخ و بخار...باشند، اینها ممکن است او را ازنظر هنری اشباع کند یا بر علم او بی فزاید ولی هیچگاه تشنگی او را برطرف نمیکند، برای رفع تشنگی باید کاسهای آب آورد و نوشید.
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی تصریح کرد: کشور امروز تشنه اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی است و به دلیل اینکه چند بند مهم آن به تولید ملی و اشتغال مولد اختصاص دارد، مدیرانی باید به آن بپردازند که به اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی ایمان داشته باشند و آن را تنها راهحل نجات ما از مشکلاتی که با آن مواجه شدهایم بدانند و فرصت را از دست ندهند و دستبهکار شوند.
میرسلیم با انتقاد از بیتوجهی نسبت به اقتصاد مقاومتی طی سه سال گذشته، تأکید کرد: کسانی که در سه سال گذشته بی اعتنا به سیاستها و بی اعتقاد به اقتصاد مقاومتی بودند و عملاً به نتیجهای نرسیدهاند شایستگی مدیریت مجموعه تلاشهای موردنیاز گرهگشایی از مشکلات تولید و اشتغال را ندارند ولو این که درباره آن بسیار خوب هنرنمایی و سخنرانی کنند. کشور باره این مهم به مدیرانی نیاز دارد که بر مبنای شایستهسالاری به این کار مهم و وظیفه اساسی گمارده شده باشند.
وی به موضوع انتخاب مدیران مناسب و شایسته در کشور اشاره کرد و گفت: تجربه پس از پیروزی انقلاب نشان میدهد که مهمترین مسئله نظام جمهوری اسلامی بهکارگیری نیروی درست در جایگاه درست بوده است، پرواضح است که پس از شکلگیری جمهوری اسلامی استفاده از نیروهای وابسته به نظام ستمشاهی در سمتهای مدیریتی جز مصیبت نتیجهای دیگر نمیتوانست داشته باشد.
این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ادامه داد: بسیاری از انقلابها به دلیل بیتوجهی به همین نکتهٔ مهم فروپاشیده است، با توجه به اینکه اغلب نیروهای انقلابی فرصتی برای آموزش و تمرین مدیریت قبل از انقلاب نمیتوانستند پیدا کنند و بعلاوه برای ادارهٔ امور انقلاب چارهای جز استفاده از نیروهای مورد اعتماد و مطمئن نبوده است ناگزیر نیروهای انقلابی در سمتهای مدیریتی قرار گرفتند درحالیکه بسیاری از آنها تخصص لازم را نداشتند و توفیقاتشان در آن شرایط مرهون صدق و صفا و تعهدشان بوده، البته شعار شایستهسالاری از همان ابتدای شکلگیری این نظام مقدس سر داده شده ولی نسبت به آن عمل نشده زیرا امکان آن جز در چند مورد استثنائی وجود نداشته است.
میرسلیم تأکید کرد: نباید با سرنوشت اقتصاد مقاومتی و بندهای مهم آن که دربارهٔ تولید و اشتغال است بازی کرد و بیاعتنا به شایستهسالاری کارهایی را آغاز کرد که سرانجام موفقی را نوید نمیدهد.
وی ادامه داد: تجربهٔ دیگر کشورها نیز به ما نشان میدهد که صرفنظر از ارزشهای حاکم بر هر نظام و آرمانهای آن موفقترین کشورها در مسیر تحقق اهدافشان جدی ترینشان در تربیت و بهکارگیری درست نیروی انسانی و قلمداد کردن آن بهعنوان مهمترین بخش سرمایهٔ ملی، بوده است.
این فعال سیاسی افزود: در دولتهای گذشته نیز در اثر کماعتنائی به این امر مهم و بهدست افرادی که شایستگی لازم را نداشتهاند، کارهایی انجامشده که نباید میشده و کارهایی شروعشده که نیمهتمام مانده و کارهایی تمامشده که بلااستفاده مانده یا به استفادهٔ مناسب نرسیده است. هزینۀ هنگفت همهٔ آنها از بیت المال پرداختشده یعنی از جیب مردم رفته است. عمق فاجعه را مردم کمتر میدانند و رؤسای جمهوری نیز که این خسارتها زیر نظر آنها رخداده، نه تنها جوابگو نیستند، حتی تجاهل میکنند و هرکدام با تکیه بر تمایلات بخشی از مردم، بر باقی ماندن در غفلت لجاجت میورزند و از هتاکی صریح به صغیر و کبیر ابا ندارند!
میرسلیم به نحوه استقرار شایستهسالاری در نظام اشاره کرد و گفت: استقرار شایستهسالاری از فرآیندهای علمی نسبتاً پیچیده است که نیازمند زمان و کسب تجربه و تثبیت فرهنگی است؛ لذا باوجود اعتقاد قلبی اغلب ما به اصالت شایستهسالاری، در عمل، بیشتر انتصابات و گزینشها و بررسی و احراز صلاحیتها بدون توجه به اقتضای شایستهسالاری انجامگرفته است.
وی با اشاره به ارکان شایستهسالاری گفت: رکن اول، خانواده است، وقتی پدر یا مادر یا هردو در خانوادههای، گرفتار ناهنجاریاند فرزندان آنها کموبیش به آن آلوده میشوند؛ انسانهای درست را باید در خانوادههای منظم و معتقد و پایبند به اصول جستجو کرد و تکثیر نسل فارغ از این اصل به مفهوم غلبهٔ کمیت بر کیفیت است و حتی ممکن است خسارتبار شود.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام رکن دوم را محیط تربیتی و آموزشی عنوان کرد و گفت: در رکن دوم که از محیط تربیتی و آموزشی پیش از دبستان آغاز میشود آموزگاران و مربیان ضمن دربرداشتن قابلیتهای انتقال معلومات و سوادآموزی، باید توانایی تخصصی تشخیص استعدادها را داشته باشند، بعلاوه اساساً در دوران ابتدایی کودکان با مسائل سبک زندگی باید آشنا شوند و نسبت به آن عملاً ممارست کنند و در آن مدت استعداد آنها نیز، بهویژه برمبنای آزمونهای علمی، شناسایی شود و هرسال آن شناسایی تا انتهای دورهٔ ابتدائی اصلاح و تکمیل شود.
میرسلیم ادامه داد: در دوران راهنمایی، همانطور که از نامش پیداست، نوجوانان باید به سمت راههایی هدایت شوند که امکان بعدی شکوفایی استعدادشان را در دبیرستان فراهم آورد و پرورش معنوی آنها را با هماهنگی مدیران فرهنگی جامعه و افرادی که وارستگی را هیچگاه رها نکردهاند، میسر سازد. در دوران تحصیلات دانشگاهی نیز تعمیق باروری استعداد و نیز خودسازی و آغاز نتیجهگیری عملی از آن با فرصتهایی نظیر کارآموزی و شناخت مسئله و راهحل یابی متعهدانه در قالب پایاننامهها، صورت گیرد.
وی رکن سوم در شایستهسالاری را محیط اجتماعی دانست و گفت: در آن جا است که مسائل مختلف فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و... نمود پیدا میکند و افراد با استعدادهای شکوفای خود به مصاف آنها میروند و تجربه میاندوزند و بر مبنای شناختی که از استعدادهای آنها وجود دارد و سپس علائق و آموزشها و تجربههای حرفهای که مدارج آن مرتباً طی شده، ارتقا پیدا میکنند و مراتب ترقی را طی میکنند و به فراخور قابلیتها و تواناییهای خود، خواه بر مبنای انتصاب و خواه بر مبنای انتخابی که ازجمله متعاقب احراز صلاحیت دقیق علمی باید باشد، بر مسند سمتهای مدیریتی نظام قرارمی گیرند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به سؤالی مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران تا چه اندازهای موفق به حفظ ارکان شایستهسالاری شده است، گفت: جایگاه خانواده در سال های پس از پیروزی انقلاب بهتدریج به دلیل تأثیر شبیخون فرهنگی و غفلتهای خودمان تضعیفشده است و اگر کوششهایی هم برای اصلاح آن جایگاه صورت گرفته است جنبهٔ کمّی داشته است و نه کیفی؛ از کوزه همان برون تراود که در اوست: طبیعی است که محصول چنان خانوادهٔ تضعیف شدهای نسلی است که تمایلش بیشتر به ناهنجاریها و سست عنصری و بی هویتی است؛ اینها کمکم موجب گسست نسلها از یکدیگر میشود.
میرسلیم ادامه داد: در محیطهای تربیتی و آموزشی ما غلبه بر با سواد کردن است و نه یاد دادن، سبک زندگی و شناسایی استعدادها و تمرین نظم و تجهیز به تقوا، بیشتر به خوب حفظ کردن و تل انبار کردن اطلاعات میپردازیم تا خوب فکر کردن.
وی افزود: آموزگاران ما که در آن دوران باید موجهترین و منزه ترین افراد و متخصصترین به لحاظ تشخیص استعداد در کودکان و نوجوانان باشند، اغلب کسانی اند که در جای دیگر امکان اشتغال نیافتهاند، بعلاوه پس از آن که مشغول آموزگاری میشوند به این حقیقت پی میبرند که حقوق معلمی کفاف زندگیشان را نمیدهد و ناگزیر از اشتغال به دنبال کار دوم میروند.
رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی در ادامه سخنان خود گفت: نتیجهٔ آن عدم موفقیت در رسیدگی به دانش آموزان بهویژه در زمینهٔ استعدادیابی و کثرت تعداد مردودان در پایههای مختلف است. اینگونه است که مهمترین حقّ کودکان ما و به دنبال آن اصلیترین رکن تضمین پیشرفت آیندهٔ نظام مقدس جمهوری اسلامی عمدتاً پایمال شده است. پیوند تحصیلات و نیازهای جامعه برقرار نشده و 30 درصد از فارغالتحصیلان به کاری غیر ازآنچه برای آن تحصیل کردهاند مشغول میشوند و بسیاری از جوانان تحصیلات دانشگاهی را صرفاً برای برخورداری از مزایای مدرک طی میکنند و چهبسا آن را وسیلهای میدانند برای خروج از کشور!
میرسلیم در پاسخ به این سؤال که آیا در محیط حرفهای و در جامعه امکان جبران آن کاستیها وجود ندارد؟ گفت: فعلاً نه! تجربههای حرفهای بسیاری از افراد را که بررسی میکنیم متوجه میشویم که پس از فراغت از تحصیل آن تجربهها یکنواخت و هم افزا نیست و اغلب مشاهده میشود که جوانان تا رسیدن به شغل مطلوب خود، به جای طی مراتب یک ردهٔ شغلی معین و متناسب با اقتضای استعدادشان، چندین بار تغییر مسیر میدهند و سابقهای متشتت و مملوّ از تقلاهای مختلف از خود به جای میگذارند.
وی ادامه داد: این تشتت حرفهای به ویژه در افرادی که برای سمتهای ستادی و مدیریتی و به طریق اولی، راهبردیِ نظام انتخاب یا منصوب میشوند، خسارتبار و سد راه پیشرفت کشور و ضد ارزشهای انقلاب است. سرمنشأ بسیاری از انحرافات و مفاسد در همین عدم مراعات شایستهسالاری است و موارد متعددی مشاهده شده که بعضی نیروهای متعهد نیز با گذشت زمان گرفتار آلودگی و تباهی شدهاند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید شرط لازم پیشرفت و موفقیت در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال، در پایبندی به الزامات شایستهسالاری بهویژه در الگوی پیشرفت اسلامی است، ادامه داد: امروز که دو سه نسل از دوران پیروزی انقلاب شکوهمند ما گذشته است، به دلایل مختلف ناشی از شرایط انقلاب و شرایط جنگ و برخی انحرافات فرهنگی و سیاسی دولتهای پس از جنگ و برخی عوام فریبیها، فرصت تحقق شایستهسالاری علیرغم اعتقاد به ضرورت آن به دست نیامده و ارکان شایستهسالاری مستقر نشده و فرهنگ آن در جامعه رسوخ نیافته و هنوز مردم برای اشتغال به دنبال توصیه بازی و راههای انحرافیاند، حتی در سطوح عالی، گاهی شاهد بسنده کردن به شرط لازم به جای جستجوی تحقق شرط کافی بودهایم.
میرسلیم تصریح کرد: امروز برای جبران مافات و جلوگیری از آثار زیانبار تأخیر در استقرار نظام شایستهسالاری باید بدون تأخیر بیشتر، رودربایستیها کنار گذاشت و تصمیمگیری برای انتخاب مدیران در کل و مدیران ارشد به طور خاص، برمبنای زندگینامهٔ واقعی افراد که حاوی اطلاعات خانوادگی و شخصیتی و آموزشی و تجربی و شغلی او باشد انجام گیرد.
وی ادامه داد: حکم مدیریت باید بیانگر توجه دقیق به چنان زندگی نامهای باشد. خصوصاً شورای محترم نگهبان بر مبنای سیاستهای کلی ابلاغی انتخابات نسبت به ضابطهمند کردن احراز صلاحیت افرادی که نامزد ریاستجمهوری یا نمایندگی در مجلس شورای اسلامی میشوند، اقدام کند تا مردم گرفتار افرادی که حاضر میشوند بیتالمال و امکانات نظام را برای خود هزینه کنند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد: باید اهتمام و تشویق به تشکیل خانواده به عنوان کانون اصلی شکلدهندهٔ جامعهٔ ما بر مبنای ارزشهای اسلامی، مصروف و عوامل برهم زنندهٔ خانواده یا تضعیفکنندهٔ آن شناسایی و طرد شود.
میرسلیم تصریح کرد: باید به موضوع شناسایی استعدادها و مهیاسازی شرایط شکوفایی آن به ویژه از نظر وجدان اخلاقی، از دوره دبستان توجه شود، همچنین باید منزهترین افراد متخصص برای پایههای نخستین آموزشوپرورش انتخاب شوند و معیشت آنها به نحو آبرومندانه تأمین و به مثلث پویای آموزش – اشتغال – زندگی که در چارچوب ارکان شایستهسالاری، کلید رمز موفقیت است، جامهٔ عمل پوشانده شود.
وی افزود: باید آموزش برای اشتغال متناسب با استعداد، اشتغال برای پیشرفت مادی و معنوی در زندگی اجتماعی، زندگی برای آموزش و افزایش آگاهی و مقابله با جلوههای جهل و در نتیجه طی مراحل کمال و آدم شدن دنبال شود.