مهشید میرمعزی میگوید: امسال ادبیات تغییرات مثبتی داشته و وضعیت انتشار کتاب نیز خوب بوده است.
این مترجم در گفتوگو با ایسنا درباره وضعیت ادبیات ایران در سال جاری اظهار کرد: به نظرم تغییراتی در حوزه ادبیات و کتاب داشتهایم که این تغییرات مثبت بودند. من امسال هم تألیف خوب خواندم و هم ترجمههای خوبی در بازار کتاب وجود داشت، بویژه از مترجمانی که در کار ترجمه جدی هستند و هدفشان شناساندن نویسنده خارجی به مخاطب است. مترجمانی را که منتظرند ببینند چه کتابی پرفروش میشود و یا نویسنده معروف چه کتابی نوشته که ترجمه کنند از این دایره کنار میگذارم.
او افزود: اتفاق فرخنده دیگری که افتاد این بود که امسال درباره ترجمه صحبت میشد و از ترجمههای تکراری انتقاد میکردند در حالیکه سالهای قبل در اینباره سکوت میشد و کسی حرفی نمیزد.
میرمعزی درباره ترجمههای تکراری که در بازار به صورت همزمان منتشر میشوند، گفت: خیلی از مترجمان از ترجمه دیگرِ کتاب خبر ندارند. به طور مثال زمانی من در اتاقم در حال ترجمه کتاب هستم و همکارم نیز در حال ترجمه همان کتاب است و از هم خبر نداریم و خواه ناخواه متوجه نمیشویم. مترجمانی که در امر ترجمه اخلاقی و حرفهای میبینمشان زمانی که متوجه میشوند کتابشان ترجمه میشود کار خود را رها میکنند، یا زمانی که پیشنهاد ترجمه تکراری میشود قبول نمیکنند و این به نظرم اتفاق فرخندهای است و تعداد کسانی که این کار را میکنند دارد بیشتر میشود.
این مترجم با بیان اینکه مترجمان در ترجمهها دقت بیشتری به خرج میدهند خاطرنشان کرد: زمانی که مخاطبان آثار خوب بخوانند سطح توقعشان بالا میرود و زمانی که سطح توقعشان بالا برود نمیتوان هرچیزی را به عنوان کتاب اعم از ترجمه داستان، شعر، تحقیق و تألیف در اختیارشان گذاشت.
میرمعزی یادآور شد: برخی میگویند تعداد آثار ترجمه نسبت به تألیف بیشتر است اما به نظرم هرکدام از آنها جایگاه خودشان را دارند. شاید مخاطبان تمایلشان به ترجمه بیشتر شده است و آنها را مطابق سلیقهشان میبینند. نمیخواهم بگویم که آنها درباره تألیف سرخورده شدهاند. البته مسئلهای که در همهجای دنیا وجود دارد این است که بعضی از کتابها بعد از مدتی به دست فراموشی سپرده میشوند؛ از کتابهای معمولی تا کسانی که نوبل گرفتهاند.
او درباره وضعیت انتشار کتاب نیز گفت: مجوز کتابها در این دوره نسبت به دورههای قبل سریعتر صادر میشد و ایرادهای بنیاسرائیلی کمتری گرفته میشد که به نظرم خیلی خوب است.
این مترجم همچنین درباره بهترین و بدترین خبری که در حوزه ادبیات شنیده است گفت: امسال خبر خوب زیاد شنیدم، خبر منتشر شدن کتابهای دوستانم، موفقیتهای آنها و اینکه کتابهایشان به چاپ مجدد رسیده است. این یعنی اینکه مخاطب این کتابها را خوانده است. درباره بدترین خبر باید بگویم از دست دادن هرکدام از عزیزان - حتی اگر سنشان زیاد باشد - ناراحتکننده است و آدم از نبودنشان افسوس میخورد. خبر بد ادبی برای من دادن جایزه نوبل به باب دیلن بود و از شنیدن آن واقعا شوکه شدم. میلان کوندرا را از باب دیلن برای گرفتن جایزه مسحقتر میدانم و آرزو دارم نوبل ادبیات به ایران بیاید؛ امیدوارم این کار را هم از محمود دولتآبادی شروع کنند.
مهشید میرمعزی اظهار کرد: زمانی که نویسنده ایرانی خیلی خوب ادبیات را میداند و به زبان کتابهایش میرسد و به آن اهمیت میدهد، کتابش را با شوق فراوان میخوانم و آن را به دیگران پیشنهاد میکنم. گاهی اتفاق افتاده کتابی خریدهام اما چون غلط املایی و «ه کسره» معروف را دارد (مثلا ماله من به جای مالِ من) آن را کنار میگذارم زیرا وقت برای من خیلی ارزشمند است و وقتم را بر روی کتابی که نویسنده آن غلط املایی دارد و ناشر غلط دیکتهای نمیگیرد و ویراستاری نمیکند، نمیگذارم.
این مترجم کتابهایی را هم برای مطالعه پیشنهاد کرد: «هیولاهای خانگی» از فرشته احمدی به نظرم داستان خوبی دارد. رمان «مارون» نوشته بلقیس سلیمانی زبان خوبی دارد و خیلی آن را دوست داشتم. کتاب «آنها که ما نیستیم» از محمد حسینی خوب بود. همچنین مجموعه شعر «منطقه عبور حیوانات وحشی» از آرش معدنیپور که تعدادی از شعرهایش خوب بود، درباره مجموعه شعر اینطور است که از همه شعرها خوشتان نمیآید و تعدادی از آنها حستان را برمیانگیزد. کتاب «زنی با سنجاق مروارینشان» از رضیه انصاری که چند روز پیش منتشر شده است. بخشی از این کتاب را انصاری برای من خواند که داستانی جنایی - پلیسی است و زمانی که او روند تحقیقات خود را برای به دست آوردن زبان کتاب و اتفاقات تاریخی آن زمان برای اینکه بتواند داستانش را بر پایه آنها بنویسد، بیان میکرد بیشتر مشتاق خواندن کتاب شدم. این اتفاق فرخندهای است که یک نویسنده برای نوشتن کتاب تحقیق میکند تا زبان آن را به دست بیاورد. همچنین ترجمه شعرهایی که از احمد پوری بود و ترجمههای علی عبداللهی از زبان آلمانی را پیشنهاد میکنم.