کد خبر: ۹۶۱۲۲
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۹ - ۱۷ اسفند ۱۳۹۵ - 07 March 2017
بیش از هر چیز باید دریابیم که جریان رقیب با چه هدف و رویکردی وارد انتخابات می‌شود. متناسب با راهبردهایی که رقیب طراحی می‌کند، بویژه در زمینه تبلیغات، باید سناریو‌های مختلفی برای مواجهه با آنها را مورد توجه قرار داد.
 روزنامه ایران در گفت وگو با محمدجواد حق شناس به بررسی 4 سناریوهای انتخاباتی جریان رقیب روحانی و رویکردهای مواجهه با آن پرداخت و به نقل از وی نوشت: بیش از هر چیز باید دریابیم که جریان رقیب با چه هدف و رویکردی وارد انتخابات می‌شود. متناسب با راهبردهایی که رقیب طراحی می‌کند، بویژه در زمینه تبلیغات، باید سناریو‌های مختلفی برای مواجهه با آنها را مورد توجه قرار داد.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: انتخابات پیش رو ساده، اما پیچیده به نظر می‌رسد. ساده از این جهت که هم جامعه و هم جریان‌های سیاسی اعتدالی و اصلاح‌طلب، آگاه شده و آگاهی خود را در دو انتخابات پیشین به نمایش گذاشته‌اند. اما پیچیده است، زیرا جریان رقیب نیز از دو انتخابات درس‌های بزرگی آموخته و خود را برای هر شرایطی آماده کرده است. با توجه به چنین صحنه‌ای، با محمدجواد حق شناس، فعال سیاسی اصلاح‌طلب درباره سناریوهای انتخاباتی جریان رقیب و رویکردهای مواجهه با آن گفت‌وگو کرده‌ایم.

**پیش‌بینی و ارزیابی شما از راهبرد اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری چیست؟
بیش از هر چیز باید دریابیم که جریان رقیب با چه هدف و رویکردی وارد انتخابات می‌شود. متناسب با راهبردهایی که رقیب طراحی می‌کند، بویژه در زمینه تبلیغات، باید سناریو‌های مختلفی برای مواجهه با آنها را مورد توجه قرار داد یا درباره آن راهبردها فکر کرد.

**به نظر شما چه راهبردهایی در پیش خواهند گرفت؟
می‌توانیم چند سناریو را تصور کنیم؛ نخست، فشار پنهان یا روندهای مبتنی بر افشاگری علیه بخشی از بدنه دولت یا حلقه نزدیک به رئیس جمهوری است. هدف از این فشارها، پررنگ کردن بحث انصراف از نامزدی از سوی روحانی است. سناریوی دوم به عملکرد سابقه‌داری باز می‌گردد که ممکن است از سوی برخی نهادهای نظارتی دنبال شود. به نظر می‌رسد که برخی دنبال یکپارچه‌سازی هستند تا اشخاص حاضر در یک نهاد را قانع کنند که حضور روحانی در انتخابات با مشکل مواجه شود. در این سناریو، در پی بازسازی همان اتفاقی هستند که در سال 92 برای آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی روی داد.

باید بپذیریم که همه افراد حاضر در آن نهاد مانند هم فکر نمی‌کنند. در دوره قبل، شاهد بودیم که در مرحله نخست، صلاحیت آیت‌الله‌ هاشمی رفسنجانی تأیید شد، اما در مرحله بعد، با دخالت دولت وقت و گزارشی که به اعضای این نهاد داده شد، تعدادی از اعضا از نظر اولیه خود برگشتند و در رأی‌گیری دوباره، به رد صلاحیت آیت‌الله ‌هاشمی رأی دادند، هرچند این رأی‌گیری نیز با اجماع نبود. از این رو، معتقدم نباید روند و ساختار تصمیم سازی و تصمیم‌گیری در آن نهاد را از خاطر برد. عبور از این سناریوی جریان رقیب، نیازمند داشتن یک مراوده مناسب و دقیق با همه 12 شخصیت این نهاد است، 12 شخصیتی که ممکن است مشترکاتی داشته باشند، اما قطعاً هریک مطابق دریافت و نظر خود تصمیم می‌گیرند.

**غیر از مراوده، آیا می‌توان راهکار دیگری متصور بود؟
نیازمند شفاف سازی و روشن شدن کامل فضا هستیم. باید به این نکته توجه داشت که این نهاد در دبیر یا سخنگوی آن خلاصه نمی‌شود، بلکه 12 شخصیت در این نهاد حضور دارند که هر کدام دارای جایگاه حقوقی و فقهی شناخته شده هستند. از بیرون این طور به نظر می‌رسد که تصمیم‌ها در این نهاد از سوی زوجی شامل دبیر و سخنگو، تعیین می‌شود و حتی افکار عمومی هم در خلال این دو حوزه مورد توجه قرار می‌گیرد.

اما واقعیت این است که در این نهاد چهره‌هایی حضور دارند که هر کدام می‌توانند با توجه به سوابق علمی و تصمیم‌سازی‌های گذشته، موقعیت و حتی فضایی که از آن برخوردارند، در تصمیمات خود با افکار عمومی ارتباط برقرار کنند. زیرا آنان به تأمین حقوق جامعه در تصمیم‌های خود نظر ویژه‌ای دارند. مضافاً اینکه در این نهاد، آرای افراد نسبت به هم برتری ندارد. هر یک از 12 رأی، ارزش حقوقی واحدی دارد و تک تک در پیشگاه وجدان و مردمی که از آنان انتظار عدالت و انصاف دارند، پاسخگو هستند.

**آیا اصولگرایان به دلخوشی به این سناریو بسنده خواهند کرد یا برای پس از این مرحله هم برنامه‌ای دارند؟ در این صورت این برنامه‌ها چه خواهد بود؟
قطعاً سناریوی دیگری مد نظر رقیب بوده است. شاید آنان انتظار داشتند شیوه صورت گرفته درباره دخالت رهبر معظم انقلاب نسبت به نهی حضور احمدی‌نژاد در انتخابات، بار دیگر نیز به کار برده شود. هرچند آنان انتظار داشتند، اما به نظرم این امر امروز موضوعیت ندارد، زیرا تجارب گذشته نشان داده است که رهبری فضای کاری را برای رؤسای جمهوری مستقر مهیا می‌کنند و نسبت به رؤسای جمهوری مستقر از این شیوه استفاده نکردند.

بنابراین این سناریو از اساس منتفی است. اما سناریوی چهارمی هم مطرح است که در گذشته از آن به عنوان سناریوی «شکار شغال» یاد کردم. همان طور که در طبیعت دیده می‌شود، این سناریو زمانی به کار برده می‌شود که مجموعه‌ای مشاهده کند از توان محدودی برای رقابت برخوردار است، در این صورت به مقابله دسته جمعی روی می‌آورد تا بتوانند حریف خود را مغلوب کند. در عرصه سیاست هم این روند می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد و اتفاقاً در گذشته هم شاهد این روند بودیم. در انتخابات دوره دوم اصلاحات، جریان اصولگرا 9 نامزد را به میدان فرستاد تا شاید بتواند آرای رئیس دولت وقت را به چالش بکشد که البته با توفیق همراه نبود.

در این سناریو تلاش می‌شود هرکدام از افرادی که وارد فضای رقابت می‌شوند یک مزیت نسبی برای جمع‌آوری رأی داشته باشند. این مزیت‌ها می‌تواند مزیت جنسیتی باشد. از این رو دور از احتمال نیست که در انتخابات پیش رو، برای نخستین بار شورای نگهبان فرصت را برای حضور زنان در رقابت انتخابات ریاست جمهوری فراهم کند تا بخشی از آرای جامعه در این حوزه متمرکز شود. مزیت منطقه‌ای نامزد رقیب، یکی دیگر از مزیت‌هایی است که در دو انتخابات تجربه شده است. در سال 84، آقای مهرعلیزاده توانست رأی نخست استان‌های آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل را به خود اختصاص بدهد. 

در انتخابات 92 آقای محسن رضایی توانست آرای استان‌های خوزستان، چهارمحال و بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد را به خود اختصاص بدهد. در سال 84 اساساً همه نامزدها در استان‌های خود رأی اول را کسب کردند. اینها نشان می‌دهد که مزیت منطقه‌ای همچنان قابل توجه است. مزیت نسبی نامزد دیگر جریان رقیب می‌تواند سیاسی یا تخصصی باشد، اینکه افرادی با وجهه فرهنگی یا توانمندی اقتصادی، یا وابستگی به قشر خاصی، وارد عرصه شوند تا آرای این بخش‌ها را از آن خود کنند.

**پس هدف، کاستن از سبد رأی روحانی است؟
هدف مجموعه این تلاش‌ها، متوقف کردن روحانی در مرحله نخست انتخابات است و اینکه اجازه ندهد انتخابات یک مرحله‌ای شود. نامزد آنان رأی اول یا نزدیک به روحانی را ندارد، اما فکر می‌کنند می‌توانند از آرای روحانی بکاهند، با این روندها می‌خواهند با تعدد نامزدها در فضای رقابت انتخاباتی با تهاجم به رئیس جمهوری مستقر و زیر سؤال بردن کارآمدی و کارنامه او، به این فضا دست یابند.

**برای مقابله با این سناریوها، چه راهکاری پیشنهاد می‌دهید؟
اگر این روندها اجرا شود، صحنه رقابت به این ترتیب چیده خواهد شد که یک نامزد در حال دفاع است و سایر نامزدها، عملکرد، توانمندی و گذشته او را به صورت مشترک زیر سؤال ببرند. براساس چنین پیش‌بینی است که معتقدم حضور روحانی در انتخابات، آن هم به تنهایی با مبانی رقابتی و عقلانی همخوانی ندارد. جریان‌های موجود که حامی روحانی هستند، هرکدام باید نامزد اختصاصی خود را وارد کنند تا از موضع گفت‌و‌گو، هم به بیان دیدگاه‌ها و گفتمان خود بپردازند و فضای انتخابات را از حالت دوقطبی نامتوازن (روحانی یک طرف و بقیه در طرف دیگر)، به فضای چند قطبی تبدیل کنند. 

اکنون ما در جریان رقیب شاهد شکل‌گیری این تقسیم کار هستیم که مثلاً یک اقتصاددان از حوزه اقتصادی عملکرد دولت را زیر سؤال ببرد. در این شرایط، باید افرادی در صحنه حاضر شوند که علاوه بر دیدگاه خود، بتوانند پاسخ لازم را به نقدهای جریان رقیبب بدهد و فضای انتخابات را پرنشاط بکنند و اجازه قطبی‌سازی ندهند.

*منبع: روزنامه ایران، 1395.12.17 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: