دنیای اقتصاد: «تولید نفت ایران در ماه فوریه به 83/ 3 میلیون بشکه در روز رسید، رقمی که از سقف تعیین شده برای تولید نفت کشورمان طی توافق اوپک برای کاهش؛ اندکی بیشتر است.» این خبر روز گذشته براساس برآوردهای اولیه از تولید نفت ایران در حالی منتشر شد که با تحلیلی جدید از سوی یک گروه تحلیلگر بازار با سرپرستی حلیما کرافت، کارشناس ارشد بازارهای کالایی همزمان شد. در این تحلیل در حالی از ایران بهعنوان یکی از «قویترین ریسکهای بازار نفت» در صورت بازگشت تحریمهای آمریکا یاد شده است که بهنظر میرسد این ریسک برای «صنعت نفت ایران» و «مصرفکنندگان» آن در بازارهای بینالمللی دو معنای متفاوت داشته باشد.
بر اساس گزارشی که روز گذشته از سوی تیم یاد شده منتشر شد، بازگشت تحریمهای آمریکا ریسکی است که میتواند باعث پایان زودهنگام لغو تحریمهای ایران در دوران باراک اوبا، رئیسجمهوری پیشین آمریکا باشد که در ژانویه 2016 و با توافق بینالمللی برجام به تصویب رسید. به این ترتیب چنانچه تحریمهای آمریکا بار دیگر علیه ایران جریان پیدا کند، تولید نفت کشور روند نزولی به خود خواهد گرفت و چنانچه به سطح دوران تحریمها برسد، باعث خروج حدود 5/ 1 میلیون بشکه نفت از ایران از بازارخواهد شد. این میزان کاهش تولید در حالی میتواند در صورت اعمال دوباره تحریمها صنعت نفت ایران را تحت تاثیر قرار دهد که به تنهایی معادل رقم مورد توافق کشورهای عضو و غیرعضو اوپک برای کاهش تولید نفت است.
به این ترتیب چنانچه رفتارهای افراطی دونالد ترامپ، رئیسجمهور جدید آمریکا به اختلافات موجود میان دو کشور دامن بزند و کنگره آمریکا نیز بازگرداندن تحریمها علیه ایران را در دستور کار بگذارد، رشد قیمتها با خروج تولیدات نفت ایران از بازار جهانی اتفاقی حتمی خواهد بود. در واقع اگرچه پیش از این روند سریع بازگشت تولیدات نفت ایران به بازار (در کنار لیبی و نیجریه بهعنوان کشورهایی که از کاهش تولید معاف شدهاند) نوعی تهدید برای توافق کاهش تولید به شمار میرفت، حالا به نظر میرسد ریسک خروج نفت ایران از بازار که به احتمال قوی اثر آن به شکل افزایش قیمت در بازار جهانی نفت خواهد بود، خریداران آن در بازارهای اروپایی را نگران کرده است.
آنطور که موسسه بینالمللی پلاتس گزارش میدهد، تقاضای اروپا برای نفت ایران از زمان لغو تحریمها افزایش یافته است. همچنین موسسه مشورتی «وسل ولیو» مستقر در لندن اعلام کرد با پیدایش بازارهای جدید برای نفت ایران در اروپا؛ بهویژه فرانسه، ایتالیا، یونان و اسپانیا، میزان صادرات نفت این کشور دو برابر شده است. به این ترتیب واضح است که خروج نفت ایران از بازار، برای مشتریانی که پس از گذشت پنج سال و با لغو تحریمها به نفت ایران دسترسی پیدا کردهاند، چه معنایی میتواند داشته باشد. تقابل ریسکها و فرصتهای ایران در بازار نفت در حالی رخ میدهد که صنعت نفت ایران از زمان لغو تحریمها که حالا یک سال از آن میگذرد، تولید و صادرات خود را به سرعت بازیابی کرد و در بازهای شش ماهه به سطح پیش از تحریمها نزدیک شد. در این مدت نفت تولید ایران به بازارهایی جدید راه پیدا کرد و به این ترتیب فرصت برجام برای صنعت نفت ایران به شکل افزایش تولید و صادرات نمود پیدا کرد. با این وجود سوالی که به خصوص بعد از ایجاد ریسک ترامپ مطرح میشود این است که آیا فرصت افزایش تولید نفت ایران در آینده پایدار خواهد بود؟
ریسک ترامپ برای صنعت نفت ایران
اما خطر بازگشت تحریمها علیه ایران که به زعم تحلیلگران بازار باعث تبدیل شدن کشورمان به «جدیترین ریسک ژئوپلیتیک» شده است، در حالی وجود دارد که به گزارش روز گذشته بلومبرگ؛ تولید نفت ایران در ماه فوریه به ۳/ ۸۳ میلیون بشکه در روز رسیده که اندکی بالاتر از رقم ۳/ ۷۹۷ میلیون بشکهای تعیین شده در توافق کاهش تولید برای این کشور است. بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت کشورمان نیز ماه گذشته اعلام کرد «میزان تولید نفت ایران تا پایان ماه مارس (ماه جاری میلادی) به 4 میلیون بشکه در روز خواهد رسید و سطح صادرات ایران به رقم قبل از تحریمها باز خواهد گشت. با وجود خیز بزرگ ایران در بازیابی تولید و صادرات نفت به پشتوانه توافق برجام، ورود ترامپ به عرصه سیاست آمریکا باعث شد تا ادامه یافتن این روند با اما و اگرهایی همراه شود.
به عقیده کارشناسان، سیاستهای ترامپ علیه ایران میتواند به دو شکل مستقیم و غیرمستقیم بر صنعت نفت ایران تاثیر بگذارد. در واقع چنانچه مخالفتهای ترامپ با لغو تحریمهای ایران منجر به بازگشت تحریمها علیه ایران شود، صنعت نفت کشور بار دیگر مانند سالهای گذشته متحمل مشکلاتی چون محدود شدن بازارهای صادراتی و در پی آن کاهش تولید خواهد شد. اما اثر غیرمستقیم ریسک ترامپ برای بازار نفت ایران و لفاظیهای سیاسی و تهدیدهای او میتواند تردید سرمایهگذاران برای ورود به صنعت نفت ایران باشد. به عقیده کارشناسان در صورت رقم خوردن چنین اتفاقی، حتی اگر توافق برجام پابرجا باقی بماند، سرمایهگذاران بینالمللی برای ورود به صنعت نفت ایران با چالش عدم امنیت سرمایهگذاری همراه خواهند بود و در پی آن، پایدار بودن روند روبه رشد تولید نفت در ایران نیز با اما و اگرهایی همراه میشود.
صنعت نفت ایران در سالهایی که تحت فشار تحریمهای بینالمللی بود، از ورود سرمایه جدید و تکنولوژیهای روز دنیا محروم بود و حالا برای توسعه میدانها و افزایش ضریب بازیافت، به سرمایه و فناوری نیاز دارد. پیش از این غلامرضا منوچهری، معاون توسعه و مهندسی شرکت نفت بر لزوم سرمایهگذاری خارجی در صنعت نفت تاکید و اعلام کرده بود: در بخش بالادستی نفت حدود 30میلیارد دلار سرمایهگذاری در سال نیاز داریم که حدود 30تا 40 درصد این رقم توسط منابع داخلی و مابقی آنکه حدود 60 تا 70درصد است باید از منابع خارجی تامین شود. لزوم ورود سرمایههای خارجی به صنعت نفت ایران در حالی است که تاکنون 29شرکت بینالمللی برای ورود به پروژههای نفتی اعلام آمادگی کردهاند و برای حضور در مناقصه نفتی ایران مدارک خود را نیز ارسال کردهاند. همچنین تفاهمنامههایی با برخی شرکتهای خارجی برای مطالعه بر روی طرحهای موجود به امضا رسیده است. با این حال بهنظر میرسد این تفاهمنامههای همکاری و مدارک ارسالشده زمانی به نتیجه قطعی خواهند رسید و باعث افزایش تولید پایدار نفت ایران خواهند شد که ریسک رئیسجمهوری جدید آمریکا برای آنها از بین برود.
اما معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران که سهشنبه گذشته در کنفرانس «همکاری توسعه و فناوری بخش بالادستی نفت و گاز ایران و نروژ» سخن میگفت با اشاره به دریافت مطالعات شرکتهای نفتی بینالمللی برای ۲۵ پروژه نفتی ایران، گفت: تاکنون شرکت اتریشی اواموی نتایج مطالعات مربوط به توسعه میدانهای بندکرخه، چشمهخوش، پایدار غرب و دالپری و شرکت فرانسوی توتال هم نتایج مطالعات خود را برای توسعه فاز ١١ پارسجنوبی ارائه کرده است. منوچهری گفت: شرکتهای لوکاویل و پرتامینا مطالعات خود را برای آب تیمور و منصوری و شرکت آلمانی وینترسهل نیز نتایج مطالعه خود را برای میدانهای اروند، سهراب و مهر ارائه کردهاند.
او در ادامه به اعلام نتایج مطالعات شرکت کوگس کرهجنوبی برای توسعه بخش گازی میدان نفتی بلال اشاره کرد و گفت: شرکت اینپکس ژاپن پیشنهاد خود را برای آزادگانجنوبی ارائه داده؛ شرکت دانمارکی مرسک هم پیشنهادهای خود را درباره لایه نفتی پارسجنوبی و آبتیمور ارائه کرده است. به گفته منوچهری در این میان شرکتهای روسی و هندی نیز بیکار نمانده و شرکت روسی زاروبژنفت پیشنهاد خود را برای میدان نفتی آبان و شرکت نفت و گاز هند (اوانجیسی) نیز پیشنهاد توسعه میدان فرزادB را ارائه کردهاند. به گفته منوچهری «مراحل بررسی نتایج مطالعات و پیشنهادهای ارائه شده از سوی شرکت ملی نفت ایران در کمیتههای فنی آغاز شده است و در مرحله نخست برای مطالعات، یک کمیته کاری مشترک داشتیم که در مناطق عملیاتی حاضر بودند و با همکاری شرکتهای وابسته به نفت مطالعات انجام شده است.» وی ادامه داد: پس از این برای هر میدان یک کمیته مذاکرهکننده، یک کمیته فنی و مخزنی کار را دنبال میکنند؛ یک گروه مشاورانعالی داریم و سرانجام شورایعالی مخازن پس از بررسی، دیدگاههای خود را مطرح خواهد کرد و همه این سلسله مراتب طی خواهد شد. آنطور که معاون مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران در امور توسعه و مهندسی پیشبینی کرده است، نخستین قرارداد برای توسعه میدانهای نفتی ایران اوایل سال آینده امضا خواهد شد. این پیشبینی در حالی از سوی منوچهری مطرح میشود که برگزاری مناقصات نفتی و امضای قراردادهای نهایی برای توسعه میادین نفتی بارها به تعویق افتاده است. با این حال باید دید در ادامه راه ریسکها و فرصتهای صنعت نفت ایران چه سرنوشتی را برای ادامه روند روبه رشد تولید نفت ایران رقم خواهد زد.