روزنامه شرق در گزارشی به قلم شهرزاد همتی می نویسد: زنان در ایران در مواجهه با باورهای سنتی راه بسیاری را در پیش دارند. در شرایطی که بسیاری از زنان جزء نیروی کار محسوب میشوند و در نانآوری خانه نیز سهم بسزایی دارند، اما هنوز سهم کار خانگی آنها کم نشده است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: آنها بلافاصله بعد از اتمام کار، لباس مادربودن و همسربودن را به تن میکنند، کارهای خانه را انجام میدهند و عملا فرصتی برای رسیدگی به مسائل شخصی خود ندارند. تغییر این باور که کار خانه صرفا برعهده زن است نیز زمان زیادی را میطلبد. شاید همین مسئله بود که نمایندگان مجلس را به این فکر انداخت که طرح اختیاری انتخاب بازنشستگی پس از ٢٠ سال برای زنان را در مجلس پیشنهاد دهند؛ طرحی که پس از حرفوحدیثهای فراوان رأی نیاورد و از دستور کار مجلس خارج شد. نمایندگان مجلس در جهت تأمین نظر شورای نگهبان در لایحه برنامه ششم توسعه مصوبه قبلی خود درخصوص بازنشستگی زنان با 20 سال سابقه کار را حذف کردند. نمایندگان مجلس در مصوبه خود در برنامه ششم توسعه که با 103 رأی موافق، 38 رأی مخالف و پنج رأی ممتنع از مجموع 200 نماینده حاضر در صحن به تصویب رسید، تمام دستگاهها، سازمانها، شرکتهای دولتی و نهادهای عمومی غیردولتی تابع صندوقهای بازنشستگی اعم از کشوری یا تأمین اجتماعی را موظف کرده بودند، با درخواست بازنشستگی بانوان شاغل که دارای حداقل 20 سال سابقه خدمت هستند، بدون محدودیت سنی موافقت کنند که میزان محاسبه حقوق آنها براساس تعداد سالهای کارکرد و پرداخت حق بیمه آنها محسوب میشود.
این مصوبه مورد ایراد مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گرفت، بنابراین شورای نگهبان در مرحله دوم به این مصوبه ایراد گرفت. ماجرای جالبتر تغییر مرخصی زایمان برای مردان از ١٥ روز به سه روز بود که در هیاهوی رأینیاوردن بازنشستگی زودتر از موعد گم شد. هرچند دو هفته مرخصی هم برای یک پدر کافی نیست، اما تبدیل این مرخصی به سه روز سؤالهای زیادی را به ذهن متبادر میکرد.
پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی که پیشنهاددهنده این طرح بود، در گفتوگو با «شرق» درباره رأینیاوردن این طرح به «شرق» گفت: «مسئله این است که صندوقهای بیمه و بازنشستگی بهشدت تلاش کردند که نگذارند این طرح تصویب شود و در آخر کار هم موفق شدند. ما دو گروه داشتیم که بهشدت با ما مخالفت کردند؛ یک گروه فعالان زن بودند و گروه دیگر صندوقهای بیمه. فعالان حوزه زنان زحمات ما را خیلی زیر سؤال بردند و اتهام ضدزنبودن به ما زدند. درحالیکه این طرح نهتنها ضدزن نبود، بلکه به نظرم کمککننده بود. صندوقهای بیمه و بازنشستگی هم که طبیعی بود با این طرح مخالف باشند، آنها پول مردم را میگیرند و ترجیح میدهند تا سالهایسال آن را در دست داشته باشند و دیرتر از دست بدهند. درنهایت روز رأیگیری برای بار دوم همهچیز برعکس شد. آن روز این طرح برگشت و نمایندگان گفتند سن بازنشستگی زنان را بین ٥٥ تا ٦٠ سال بگذاریم. خب در حالت عادی زنان در ٥٥ سالگی بازنشسته میشوند و این پیشنهاد اصلا قابلیت اجرا نداشت.
در کمیسیون تلفیق هم پیشنهاد داده شد که زنان در ٥٠ سالگی بازنشسته شوند، این سن هم زیاد است. از طرفی تبصره ٤ ماده ٧٦ اصلاحیه سال ١٣٧٦ میگوید زنان کارگر با ٤٢ سال سن و ٢٠ سال سابقه کار میتوانند بازنشسته شوند. اگر این مصوب میشد، در حق زنان کارگر اجحاف میشد». وی تصریح کرد: «به خاطر همین ما خودمان پیشنهاد حذف این طرح را دادیم که بعد بتوانیم پیشنهاد جدیدی ارائه دهیم و با پیشنهاد جدید بتوانیم کار را پیش ببریم که متأسفانه هیچکدام از پیشنهادهای ما قبول نشد. البته برای رأیگیری هم صبر نشد. حتی خود من و چهار، پنج نفر از خانمها که با ایشان بحث میکردیم به رأیدادن نرسیدیم. فکر کنم با اختلاف ١٠ رأی هم طرح ما رأی نیاورد».
وی همچنین با اشاره به تغییر دو هفته مرخصی زایمان مردان به سه روز نیز تصریح کرد: «من خیلی در جریان نبودم و این اواخر کمیسیون تلفیق نمیرفتم. مثل اینکه طرح دو هفته مرخصی رد شده بود و یکمرتبه به این نتیجه رسیدند که مرخصی مردان سهروزه شود. این پیشنهاد ما زنان نبود و نماینده دیگری پیشنهاد داده بود که قبول هم شد».
مریم محمدی، ١٨ سال است که معلم است. او علاوه بر اینکه در تمام این ١٨ سال کار کرده، مادر سه فرزند نیز هست. او که از موافقان این طرح بود، به «شرق» میگوید: «من فکر میکردم بعد از سالها مادر نیمهوقتبودن، میتوانم دو سال دیگر تجربه زندگی بهعنوان یک مادر تماموقت را هم داشته باشم. بههرحال من بهعنوان زنی که کار در محیط اجتماع را انتخاب کردهام در سوئیس زندگی نمیکنم، در تمام این سالها برای تغییر نگاه عموم مردم نسبت به کار خانگی و اشتراک در کار بین مرد و زن کار نشد، چه اشکالی داشت من میتوانستم خودم انتخاب کنم که چه زمانی بازنشسته شوم. من بهعنوان یک آدم معمولی به این بازنشستگی نیاز داشتم چون میدیدم تلاشی در راستای تغییر نگاه به کار خانه انجام نمیشود. حداقل میتوانستم از بقیه عمرم به نحوی که دوست دارم استفاده کنم».
نگاه کارشناسان اما به این مقوله با افراد عادی متفاوت است. فریبا آباقری، فعال حوزه زنان، در گفتوگو با «شرق» در رابطه با بازنشستگی پیش از موعد زنان میگوید: «چیزی که برای استخدام مهم است و کارفرما نسبت به آن هزینه، فایده میکند و اگر بداند این نیرو بازدهیاش در مقایسه با یک مرد کمتر و در تصمیمش اثر میگذارد، در طولانیمدت بهنفع زنان نخواهد بود». وی افزود: «بههرحال کارفرما به نیرو آموزش میدهد و برای آن هزینه میکند و ممکن است هزینهکرد برای نیرویی را که بازدهی کمتری خواهد داشت به ضرر خود بداند. این بازنشستگی زودتر از موعد منجر به کمشدن بهکارگیری زنان در سیستمهای کاری میشود.
این در حالی است که ما روی توانمندسازی زنان کار میکنیم و معتقدیم باید روی بازدهی کاری زنان کار بشود، آنها در این سالها هنوز موفق به کسب شغلها در جایگاهی که سزاوار آن هستند، نشدهاند و حالا بحث ٢٠ سال بازنشستگی میتواند اثری منفی روی همه تلاشها بگذارد. با این حساب است که میبینم بازنشستگی پیش از موعد زنان نهتنها با هدفمان که حضور بیشتر زنان در بازار کار که برایش مبارزه میکنند تا بتوانند موقعیتهای بهتری داشته باشند، مغایرت دارد؛ بلکه به ضرر ما نیز خواهد بود. درست است این کار در حمایت از زنان انجام میشود؛ ولی اگر با واقعیات جامعه در نظر گرفته شود و الزامات قانونی یک کارگر و کارفرما را بررسی کنیم، میبینیم این دو موضع با هم همخوانی ندارد و منجر به کاهش حضور زنان در بازار در بلند مدت خواهد شد.»
همچنین فرنگیس بیات فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی و فعال حوزه زنان در گفتوگو با «شرق» درباره این طرح میگوید: «هر قانونی که درباره صندوقهای بازنشستگی تصویب میشود، بهواسطه کارکرد حمایتی و پیامدهای وسیع اجتماعی که به دنبال میآورد، بسیار حساس است. تصویب بازنشستگی زنان با بیست سال سابقه، باید نگاهی به وضعیت کلی صندوقهای بازنشستگی در کشور داشته باشد و نباید تعهد جدید و سنگینی بر این صندوقها بار کرد. اساسا قانونگذاری در این حوزه باید با توجه به وضعیت کلی اقتصاد کشور باشد. قانونگذاریهای جزیرهای کمکی به درد بیکاری نمیکند».
وی اظهار کرد: «تجربه سایر کشورها نشان میدهد که سن بازنشستگی تدریجا به سمت برابری میان زنان و مردان پیش میرود؛ اما بازنشستگیهای پیش از موعد بدون توجه به بار مالی است که میتواند به صندوقها وارد آید؛ صندوقهایی که همین امروز هم صحبت از فروپاشی پایداری مالی آنهاست.
سن بازنشستگی پیش از موعد برای زنان میتواند زمینهساز تشدید فقر برای گروه زنانی باشد که پرداخت مناسبی برای بازنشستگی در انتظارشان نیست. شعار ورود نیروی جدید کار به بازار با حذف زنان از بازار کار محقق نمیشود. درک نمیکنم چرا باید زنان را با وعده ورود نیروی کار تشویق به ترک بازار کار کرد. دوسوم فقرا و عمده سالمندان فقیر را زنان تشکیل میدهند. چنین طرحهایی کمکی به موفقیت و تثبیت اقتصادی زنان نمیکند؛ حتی اگر ظاهر زنباورانهای داشته باشد».
نگاه به حذف مرخصی مردان و آبرفتن آن از ١٥ روز به ٣ روز نشان میدهد جامعه ما با آن نگاه آرمانی که در نگاه روشنفکران حوزه زنان وجود دارد، فاصله زیادی دارد. در جامعهای که هنوز تربیت فرزندان و کار خانه را وظیفه اصلی زنان میدانند و مردان تنها وظیفهشان چرخاندن چرخ اقتصاد است، این مسئله به ذهن متبادر میشود که زنان شاغل برای رسیدن به شرایطی که بتوانند از کار خود در کنار زندگیشان لذت ببرند و آرامش خاطر داشته باشند، راه زیادی دارند. زن شاغل باید تنها مرخصی زایمان بگیرد و فرزندش را بزرگ کند و درصورتیکه شانس برگشتن به کار قبلش را داشته باشد، پس از اتمام کار بهتنهایی باید به وظایف مادری و تدبیر منزل بپردازد. ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردانش هم پذیرفتهاند که چرخاندن چرخ لنگ اقتصاد خانواده بدون حضور زنان غیرممکن است؛ اما هنوز یاد نگرفتهاند که زنان ماشین نیستند و باید برای چرخاندن یک خانه به کمک آنها شتافت و حالا باید دید زنانی که در جستوجوی تغییر هستند، در یک دوره ٣٠ساله کار بیرون از منزل و رسیدن به خانه و همسر و فرزند چقدر موفق خواهند شد.
*منبع: روزنامه شرق، 1395.12.14