کد خبر: ۹۳۹۴۶
تاریخ انتشار: ۲۰:۰۱ - ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ - 15 February 2017
امیدواریم این سفر نشانه‌ای از نمود یافتن عقلانیت در طرف مقابل باشد و موجب توجه بیشتر به منافع و امنیت ملی همه کشورهای منطقه شود و سبب شود.
 روزنامه اعتماد در گفت و گو با محمود محمدی به بررسی سفر حسن روحانی به عمان و کویت و آثار این سفر در حل و فصل مناقشات منطقه‌ای میان ایران و اعراب و گسترش مناسبات دوجانبه پرداخت و نوشت: امیدواریم این سفر نشانه‌ای از نمود یافتن عقلانیت در طرف مقابل باشد و موجب توجه بیشتر به منافع و امنیت ملی همه کشورهای منطقه شود و سبب شود.

در ادامه در گزیده ای از این گفت و گو می خوانیم: حسن روحانی، رییس‌جمهور ایران تا به امروز به کشورهای مختلف بسیاری سفر کرده است؛ از قزاقستان و قرقیزستان تا ایتالیا و فرانسه و از مسکو و آنکارا تا هاوانا و نیویورک. در تمامی این سفرها آنچه مشهود است، حلقه مفقوده‌ای است به نام کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه. با آنکه روحانی پس از روی کار آمدن و آغاز به کار دولت تدبیر و امید اعلام کرد اولویت نخست دولتش در سیاست خارجی، کشورهای منطقه و بهبود رابطه با آنها است اما در این مدت با وجود تلاش‌ها، رابطه ایران با کشورهای این منطقه اگر کاهش نیافته باشد، تغییری هم نکرده است. 

با آنکه ایران در تمام این سال‌ها تنش‌زدایی با کشورهای عربی را دنبال کرده، در طرف مقابل ایران کشورهایی بوده‌اند که به رهبری ریاض افزایش تنش با تهران را دنبال کرده‌اند و پس از حمله به نمایندگی‌های عربستان بهانه‌ها هم پیدا کرده و دشمنی‌های‌شان را علنی‌تر ابراز می‌کنند. با این وجود، هم‌اینک به نظر می‌آید که توان عربستان و برخی دیگر از کشورهای عربی برای در تنگنا قرار دادن تهران در حال پایان یافتن است و صبوری‌های تهران در حال نتیجه دادن. این مساله را می‌توان از افزایش‌ رایزنی‌های کشورهای عربی با ایران فهمید؛ در این چارچوب، وزیر امور خارجه کویت دو هفته پیش پیامی را از جانب امیر کشورش به تهران آورد که گفته می‌شود حاوی پیام محرمانه شورای همکاری خلیج فارس به جمهوری اسلامی ایران است.

در این شرایط، حسن روحانی صبح امروز به مسقط و سپس به کویت خواهد رفت تا در دیدارهای مستقیم با مسوولان این دو کشور که از دیرباز تا به امروز رابطه خوبی با ایران داشته‌اند، مناسبات دوجانبه و منطقه‌ای ایران را مورد ارزیابی قرار دهد و راه‌های نزدیکی و حل اختلاف را مورد واکاوی قرار دهد. اینک امیدها بیش از پیش شده و می‌توان نشانه‌های از رفع تدریجی اختلافات را مشاهده کرد. درباره سفر حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی به عمان و کویت و آثار این سفر در حل و فصل مناقشات منطقه‌ای میان ایران و اعراب و گسترش مناسبات دوجانبه گفت‌وگویی با محمود محمدی، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه داشته‌ایم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

**شورای همکاری خلیج فارس در سال‌های گذشته همواره رویکردی تند نسبت به ایران و حتی توافق وین داشت. آیا این سفر را می‌توان نشانه‌ای از تغییر رویکرد شورای همکاری به ایران و آغاز شدن گفت‌وگوها میان طرفین دانست؟
از نظر من، این سفر را نمی‌توان تغییر در رویکرد شورای همکاری خلیج فارس نسبت به تهران تعبیر کرد چراکه هر یک از اعضای این شورا نسبت به ایران نظرات متفاوتی دارند. به‌طور مثال، عمان و کویت از جمله کشورهایی بودند که همواره رابطه خوب و پیوسته‌ای با تهران داشته‌اند و رابطه‌شان با ما، با رابطه بحرین و عربستان با ایران متفاوت است. من فکر می‌کنم این سفر بیش از آنکه در چارچوب تغییر رویکرد شورای همکاری با ایران تعبیر شود، در تغییر رویه این کشورها نسبت به ایران باید مورد تحلیل قرار گیرد به این معنا که آنها هم‌اکنون علاقه‌مندی بیشتری برای توسعه مناسبات‌شان با ایران دارند و نسبت به گذشته بیشتر می‌توانند این علاقه‌مندی را ابراز کنند.

با این حال، عوامل متعددی که هم‌اینک در منطقه مورد توجه هستند از جمله شرایط منطقه‌ای ایجاب می‌کند تا تحرک و ارتباطات بیشتری از سوی ایران با این کشورها صورت بگیرد؛ هم در چارچوب روابط دوجانبه و هم در چارچوب مناسبات منطقه‌ای. مسقط در مقاطع مختلف رابطه خوبی با تهران داشته و ما از نقش آنها در همکاری‌های بین‌المللی و منطقه‌ای ایران و حتی مناسبات ایران با اعضای شورای همکاری آگاه هستیم هرچند که عمان نسبت به تاخیر در اعزام سفیر ایران به مسقط و همچنین تاخیر در اجرای خط لوله گاز گلایه‌هایی از ما دارد ولی پیوندهای مستحکم میان تهران و مسقط موجب شده تا روابطی استراتژیک میان دو کشور برقرار باشد.

از طرفی، این سفر را می‌توان پاسخی به سفرهای سلطان قابوس و امیر کویت به تهران طی سال‌های گذشته قلمداد کرد. البته با توجه به پیام امیر کویت به رییس‌جمهور در هفته‌های قبل، این سفر اهمیت به‌خصوصی پیدا می‌کند و اهمیت منطقه‌ای هم می‌تواند پیدا کند. اظهارات اخیر عادل الجبیر، وزیر امور خارجه عربستان که به درستی از پیشینه و سابقه تاریخی ایران و بزرگی ملت ایران سخن گفت را می‌توان پیام مثبتی تلقی کرد. مجموعه این مسائل می‌تواند بر مناسبات ایران و عربستان و پرونده‌های منطقه‌ای هم تاثیر داشته باشد کما آنکه مسائل کنونی در عراق، سوریه و یمن امنیت تمامی کشورهای منطقه را برهم ریخته و یک نوع پیوستگی امنیت در منطقه وجود دارد و ایران نیز نقش برجسته‌ای در امنیت‌سازی در منطقه دارد و همکاری‌ها طرفین می‌تواند به حل و فصل مسائل کمک کند.

**کویت و عمان چه جایگاهی در شورای همکاری خلیج فارس دارند و نظرات آنها درباره ایران تا چه اندازه می‌تواند سایر کشورهای شورای همکاری را با با خود همراه کند؟ 
کویت پس از اشغال شدن توسط عراق یک نگاه و رویکرد متفاوت مثبتی با ایران داشته است چون در دوره اشغال و پسااشغال، ایران مساعدت‌های ویژه‌ای به کویتی‌ها داشت. عمان و شخص سلطان قابوس هم با تدبیر و درایت خود به خوبی نقش ویژه‌ای در کاهش تنش‌ها و بدبینی‌های بازیگران دوسوی خلیج‌فارس به یکدیگر داشته است. به عبارت دیگر، عمان نقش ویژه‌ای در جهت تقویت روابط، رفع شبهات و حل اختلافات میان ایران و اعراب داشته‌ و این مساله هم مختص به مسائل منطقه‌ای نیست و در عرصه همکاری‌های جهانی نیز نمود داشته است و ایران نیز قدرشناس این نگاه مبتنی بر صلح‌جویی و همکاری سلطان قابوس است.

این همکاری‌ها میان ایران با عمان و کویت در فضای دوری از تنش می‌تواند با توجه به همکاری‌های گسترده‌ای که میان ایران با قطر و امارات دارد، موجب شود تا شرایط به سود ایران در شورای همکاری خلیج فارس عوض شود. ایران با وجود مخالفت با تداوم کشتار و تجاوز در یمن و سوریه، همواره آماده حل مسائل و اختلافات خود با اعراب و برقراری ثبات و امنیت در منطقه از طریق همکاری و مساعی جمیله است.

**عربستان پس از قطع روابط سیاسی خود با ایران، فشار بسیار زیادی به اعضای شورای همکاری آورد. تا چه اندازه این سفر را می‌توان به معنای شکست فشارها و تلاش‌های ضدایرانی ریاض علیه تهران قلمداد کرد؟ 
اگر عقلانیت و واقع‌گرایی در ریاض وجود داشته باشد، معتقد هستم مقامات سعودی طی ماه‌های اخیر باید متقاعد شده باشند که رویکردهای ایران براساس اشدا علی الکفار و رحما بینهم است. هیچگاه رویکرد ایران نسبت به عربستان یا کشورهای منطقه و آنهایی که با ما سر جنگ داشته‌اند، خصمانه نبوده است. ما با عراق هشت سال برای دفاع از نظام و کشور جنگ کردیم ولی پس از پایان جنگ، آغوش‌مان برای همکاری با عراق باز بود و تنها کشوری که به عراق پس از حضور داعش کمک کرد، ایران بود.

این رویکرد ما است و این عربستان است که به هر دلیل، در برخی از مقاطع مواضعی را اتخاذ کرده که موجب جدایی و فاصله شده است. ما امیدواریم این سفر نشانه‌ای از نمود یافتن عقلانیت در طرف مقابل باشد و موجب توجه بیشتر به منافع و امنیت ملی همه کشورهای منطقه شود و سبب شود تا همگان نگاه‌شان متوجه تهدید اصلی منطقه یعنی ژریم صهیونیستی شود نه آنکه تل‌آویو به صراحت بگوید که اعراب اسراییل را به ایران ترجیح می‌دهند.

**ایران پس از توافق هسته‌ای پیشنهاد گفت‌وگو با شورای همکاری خلیج فارس را مطرح کرده بود اما در آن زمان اعراب با انجام این گفت‌وگو موافقت نکرده بودند. هم‌اینک آنها برای گفت‌وگو با ایران پیشقدم شده‌اند. آیا اصولا طرحی مانند طرح گفت‌وگوهای مشترک امنیتی که ظریف هم از آن سخن گفته بود قابلیت اجرایی دارد؟ 
تا زمانی که کشورهای مهمی همچون عربستان استراتژی امنیتی خود در منطقه در چارچوب امنیت ملی خود تعریف نکند و امنیت خود را مجزا از امنیت دیگران تلقی کند، این اختلاف پیش می‌آید. در منطقه ما دو نگرش به مساله امنیت‌سازی وجود دارد: نگرش نخست، نگاه جمهوری اسلامی است که امنیت ملی ایران و امنیت منطقه را به‌هم پیوسته می‌داند و معتقد است که امنیت‌سازی مبتنی بر همکاری دسته‌جمعی همه کشورها با یکدیگر است و افزایش امنیت منطقه، منجر به افزایش امنیت ایران می‌شود ولی در برخی از کشورهای آن‌سوی خلیج فارس، استراتژی امنیتی منطقه‌ایشان متفاوت با استراتژی‌های امنیت ملی‌شان است و مداخله و حضور نیروهای بیگانه را مورد توجه قرار می‌دهند و این در حالی است که حضور این نیروهای بیگانه می‌تواند اختلافات اندک میان بازیگران منطقه‌ای را حادتر بکند.

برای ایجاد یک امنیت پیوسته منطقه‌ای، ضروری است تا این کشورها بینش ژئوپولتیکی‌شان به امنیت ملی و منطقه‌ای را تغییر دهند و اگر آنها امنیت ملی‌شان را براساس منافع ملی و همکاری با دیگران قرار دهند، قطعا این مساله با استقبال تهران روبه‌رو خواهد شد اما اگر نگرش کنونی آنها تداوم یابد و آنها همچنان امیدوار به امنیت‌سازی توسط کشورهای بیگانه و تقسیم منطقه به دو سوی شمال و جنوب خلیج فارس و عرب و عجم باشند، اساسا از این نگاه تنش و اختلاف ایجاد می‌شود.

**آیا با گفت‌وگو می‌توان از این اختلافات کاست و زمینه همکاری دسته‌جمعی را فراهم کرد؟ 
ایران همانطور که با گفت‌وگو با کشورهایی که عناد خودشان را با ایران و اسلام در ابعاد مختلف نشان‌ داده‌اند، توانست به توافق برسد، به مراتب راحت‌تر می‌تواند با کشورهای اسلامی و همسایه که دارای پیوندهای مشترک فراوان و منافع ژئوپولتیکی هستند، به تفاهم برسد و موانع را بردارد. با گفت‌وگو و انعطاف می‌توان به ایجاد شرایط جدید کمک کرد و ایران به عنوان کشوری مقتدر و بزرگ در منطقه که نقش ویژه‌ای در امنیت‌سازی و ثبات داشته است، راحت‌تر می‌تواند از خود نرمش نشان دهد.

**چقدر افزایش رایزنی‌ها با کشورهای عربی خلیج فارس که از متحدان عربستان هم محسوب می‌شود می‌تواند زمینه رایزنی و گفت‌وگو میان تهران و ریاض را مهیا سازد؟ 
قطعا بی‌تاثیر نیست. هیچ‌وقت تلاش‌های گذشته اعم از حمله صدام به ایران، فشار قدرت‌های بزرگ و اختلاف اخیر تهران و ریاض نتوانسته است روابط ایران و اعضای شورای همکاری خلیج فارس را تیره و قطع کند چون هم ایران و هم این کشورها نیازمند همکاری و همراهی با یکدیگر هستند. تلاش عربستان برای از بین بردن ارتباطات و قطع پیوندها و همکاری‌ها هیچ‌وقت نتایج مدنظر را برای ریاض نداشته است. از سویی، هرگاه ارتباطات ایران و کشورهای خلیج فارس بیشتر و همکاری فزونی یافته است، این مساله توانسته است بر روابط ایران و عربستان هم اثر بگذارد و در بهبود مناسبات کمک کند.

**به نظر می‌آید که موضوع ایران با محوریت نقش منطقه‌ای تهران از موضوعات اصلی سیاست خارجی ترامپ تبدیل شده است. همین مساله نیز موجب خوشحالی کشورهایی همچون عربستان شده است. آیا افزایش رایزنی و ارتباطات با کویت و عمان می‌تواند از همراه کردن کشورهای عربی دیگر با امریکا علیه ایران موثر باشد؟ 
دیگر هیچگاه مانند گذشته امکان شکل‌گیری اتحادی میان اعراب به همراه امریکا و اروپا علیه ایران تکرار نمی‌شود. از طرفی، ظهور ترامپ تردیدهای بسیاری را در میان متحدان سنتی امریکا ایجاد کرده و حداقل در کوتاه مدت انسجام و اتحاد آنها مانند گذشته نخواهد کرد. از سویی، نقطه قوت ایران در منطقه نقش پیوسته امنیت‌سازی‌اش بوده است در حالی که نقش برخی بازیگران دیگر فقط تخریب بوده است و از سویی، عدم داشتن استراتژی واحد موجب شده تا آنها مدام مجبور به تغییر روش و تاکتیک شوند. آنها زمانی نگران توانمندی‌های هسته‌ای ایران بودند، سپس مخالف برجام شدند ولی اکنون نگران پاره کردن آن توسط ترامپ. این مساله نشانه‌ تذبذب است و تذبذب نمی‌تواند اتحاد ایجاد کند. این نگرش حتما نیازمند بازنگری توسط این کشورها است و حتی اگر اتحادی هم میان آنها و رژیم اسراییل و امریکا شکل بگیرد، حتما مورد مخالفت مردم کشورهای‌شان قرار می‌گیرد.

**روحانی در حالی به کویت و عمان می‌رود که رجب‌طیب اردوغان به بحرین، قطر و عربستان سفر کرده است. رابطه ترکیه با شورای همکاری تا چه اندازه می‌تواند مستقل از تبدیل شدن به تهدیدی برای ایران پیش برود و تا چه اندازه یک تهدید و شکل‌گیری اجماعی علیه تهران با محوریت ترکیه و عربستان است؟ 
ما باید همکاری ترکیه با شورای همکاری را مثبت تلقی کنیم و آنها را علیه ایران ندانیم کماآنکه روابط ما و ترکیه در بهترین شرایط علیه ترامپ نبوده است. ترکیه نشان داده نمی‌خواهد و نمی‌تواند مسیر دوستی با ایران را درهر شرایطی نادیده بگیرد زیرا امنیت او به امنیت ایران پیوسته است. البته هر کشوری به دنبال افزایش اقتدار خود است و ایران به دنبال این مساله است ولی ما ارتقای اقتدارمان را در موازنه‌بخشی و کنترل دیگران نمی‌دانیم. ما نباید فکر کنیم افزایش اقتدار یک کشور موجب لطمه زدن به ما می‌شود. ما توانمندی‌ها و ظرفیت‌های خاص خود را داریم که در چهار دهه گذشته آن را ثابت کرده‌ایم. اقتدار ما به اقتدار دیگران کمک کرده است و افزایش اقتدار دیگران نیز می‌تواند به افزایش اقتدار تمامی کشورهای منطقه از جمله ایران کمک کند.

*منبع: روزنامه اعتماد، 1395.11.27 
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: