پایگاه خبری خبرآنلاین در یادداشتی نوشت: این روزها همه نگران تصمیمات دیوانهای به نام ترامپ هستند و در هر دیدار و محفلی سوال روز مردم، آینده روابط ایران و آمریکا و تاثیر ترامپ بر برجام است.
در ادامه این یادداشت به قلم سیدحمید حسینی، می خوانیم: اعلام مواضع مقام ارشد توتال در باره حضور در فاز ١١ پارس جنوبی بر ابهامات افزوده و اکنون باید حسرت زمانهای از دست رفته برای عقد قراردادهای نفتی را خورد. تعلل وزارت نفت در نهایی کردن مدل قراردادها و کارشکنی رادیکالها فرصت بزرگی را از کشور گرفت بنابراین اکنون احتمالا باید خود را آماده همکاری با شرکتهای درجه دو و سه نفتی کنیم.
این هفته وقت بیشتری را برای مطالعه افکار ترامپ گذراندم و کتابهای او را مرور کردم. هیچ اندیشه و باور غلطی را در آنها ندیدم. مثلا در کتاب «هنر معامله گری» پیشنهاد میکند که بزرگ بیندیشید، اسمتان را سر زبان بیندازید، به وعدههاتون عمل کنید، هزینهها را کنترل کنید و در کنار کار تفریح کنید.
نهایتا متوجه شدم که باید در جستجوی یک فرد بانفود و استراتژیست در کنار او باشیم، همانطور که در تحلیل افکار و برنامههای پوتین باید «دورکین» را شناخت.
در این راستا به «استیو بنین» استراتژیست بلندپایه، لنینیست یا ناسیونالیست افراطی و ایدئولوک ترامپ رسیدم و با مطالعه افکارش در مورد اسلام، مهاجران و ایران وحشت کردم.
وی به همراه ژنرال «ماتیس» و «پمپلو» نامزد وزارت دفاع و سازمان سیا، معتقدند اسلام یک ایدئولوژی سیاسی است و نه یک مذهب و پیرو فلسفه «جنگ تمدنهای هانتینگتون» است.
ایران را عامل گسترش و احیاء این ایدئولوژی دانسته و از دشمنی با ایران هیچ کوتاهی نخواهند کرد. بنابراین باید هشیار بود و عاقلانه رفتار کرد. موضعگیری رهبری در دیدار با فرماندهان نیروی هوایی متعادل و منطقی بود و به تنش دامن نزد.
«استیو بنین» ریشه مشکلات اقتصادی آمریکا را در مهاجرت دانسته و در صدد حذف مهاجران قانونی و غیر قانونی است.
سخنرانی آغاز ریاست جمهوری ترامپ نیز بر مبنای افکار و فلسفه بنین یعنی لزوم «انتقال قدرت به تودهها» ، «احیاء عظمت از دست رفته» و «نخست آمریکا» تدوین شده بود و باعث وحشت جهانیان و حتی جناحهای آمریکا شد.
بنابراین در تحلیل ترامپ باید به اندیشهها و فلسفه این نظامی سابق «بنین» توجه خاص کرد. به قول دیپلمات سابق «حسین موسویان» با فشار جامعه مدنی احتمالا ترامپ مجبور میشود سیاست «اسلام ستیزی» را کنار بگذارد ولی «ایران هراسی» را جایگزین آن خواهد کرد.
نکته مثبت در تصمیمات اخیر ترامپ ، ابلاغ قانون «یکی بیار، دوتا ببر» است که بر اساس آن دستور داده است در ازای هر قانونی که قرار است وضع شود دو قانون قبلی ملغی شود. این تصمیم میتواند در بهبود فضای کسب وکار بسیار موثر باشد و کاش مجلس ما نیز تصویب هر قانون جدید را موکول میکرد به منسوخ شدن یک یا دو قانون قبلی.
این هفته، نسبتا آرام و کم حاشیه بود و صحبتها درباره دستاوردهای انقلاب و آشتی ملی بود. البته یک جلسه خوب و کارشناسی با حضور اعضای شورای سیاستگذرای درباره «بررسی نقاط قوت و ضعف کنفرانس نفت» داشتیم. دیدگاه اعضای شرکتکننده در این جلسه بر آن بود که کنفرانس آبرومندانه برگزار شده و شرکتکنندگان از آن راضی بودند. پوشش مطبوعاتی کنفرانس عالی بوده ، حضور شرکتهای خارجی در عصر ترامپ نیز بسیار قابل توجه بوده و مطالب عنوان شده از طرف شرکتهای مشاوره بینالمللی در زمینه حقوقی، مالی، حسابداری و بانکداری بسیار کارشناسی و کاربردی بوده است. اینکه صراحتا اعلام کردند که شرایط تامین مالی دنیا عوض شده و بهتر است قبل از انتظار تامین مالی از خارج، اصلاحاتی در ساختار حسابداری و مالی شرکتهای ایرانی صورت گیردتا فاینانس میسر شود.
اما کنفرانس بینالمللی نفت، نقاط ضعفی نیز داشت. به طور مثال تشکلها همه به یک نسبت مشارکت نداشتند و حضور برخی از آنان کمرنگ بود. همچنین در زمینه همتایابی نیز موفق نبودیم. سخنرانان دولتی اغلب موضوعی برای گفتن نداشتند و برخی از مسائلی که از جانب آنها مطرح شد ضرورتی به بیان آنها در حضور خارجیها نبود. در مورد ترجمه هم زمان به علت آنکه بعضی از سخنرانان مطالب و پاورپوینت خود را از قبل تحویل نداده بودند کار ترجمه را سخت و دچار مشکل کرده بود. میزگردها میتوانست چالیشیتر و باتعداد کمتر برگزار شود و مدت زمان کنفرانس از سه روز به یک و روز و نصفی کاهش یابد.
اتفاق دیگر این هفته اعلام مواضع شرکت نفت درباره قرارداد «کرسنت» بود که اعلام شد شرکت نفت آمادگی مذاکره با این شرکت را دارد و نسبت به تحویل گاز به شارجه اقدام میکند. قطعا اگر این موضوع به سرانجام برسد موضوع چالشی 13 ساله به پایان میرسد وکشور از پرداخت خسارت نجات پیدا میکند و روابط ما با امارات و سایر کشورهای عربی میشود.
آقای سریع القلم که از اساتید مبرز و خوشفکر در زمینه روابط بین الملل است در این هفته مقالهای تحت عنوان این که «چرا ما راحت تحریم میشود» به نگارش در آورده بود که نقدی بر آن نوشته و در گروههای تلگرامی قرار دادم که به شرح زیر است»
« با احترام به دیدگاههای ایشان، اما اعتقاد دارم دنیا و منطقه به ایران نیاز دارد و نگاهشان به ما احترام همراه با ترس می باشد . اگر چنین نبود هیچ وقت برجام را امضا نمیکردند. دنیا به بازار بزرگ ایران، استعداد و ظرفیت عظیم جذب سرمایه، منابع غنی انرژی، موقعیت استراتژیک و دیدگاه معتدل شیعه جهت مبارزه با سلفیگری نیاز دارد و این تحلیل کم لطفی به نظر میآید.»
*منبع: پایگاه خبری خبرآنلاین/25بهمن 95