«بهمن در بهمن»، «حسابرسی اسناد نفتی احمدینژاد روی میز بهارستان»، «شخم دادهها در دولت قبل»، «بازرگان چگونه نخستوزیر شد»، «مکاشفهای بدون تاریخ و سرزمین»، «تاوان عیدی مجلس هفتم» و «از کنار هم به راحتی نگذریم» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه شرق در شماره شنبه 16 بهمن است.
**بهمن در بهمن
آتشسوزی، خشکسالی، سیل و حالا برف و کولاک و بهمن. این فهرستی از بلایای چند وقت اخیری است که هرکدام مناطقی از کشور را دچار بحران کرده، جدیدترین میهمان این روزهای کشور که دستکم ١٨ استان را درگیر خود کرده بود، همین مورد آخر؛ یعنی برف و کولاک و بهمن بود، از کردستان و کهگیلویهوبویراحمد تا گیلان و مازندران و سمنان، بیشترین آسیبها را اما در جادههای شرقی تهران به سمت شمال به بار آورد.
ریزش بهمن و مسدودشدن جادهها دستکم منجر به فوت پنج هموطن و درراهماندن هزاران نفر از مسافرانی که راهی گلستان و مازندران یا برعکس به سمت تهران بودند شد. بارش برف و بروز یخبندان البته غیرقابلپیشبینی نبود و از اوایل هفته قبل سازمان هواشناسی درباره آن هشدارهای لازم را داده بود. موج سرمای اخیر البته به غیر از جاهایی که انتظارش میرفت، سر از جاهای عجیبی هم درآورد؛ از استانهای گرمسیری و جنوبی مثل بوشهر تا کویرهای کرمان و بم. تصویر نخلهای برفگرفته از جمله تصاویر غریبی بود که این روزها زیاد منتشر شد.
**حسابرسی اسناد نفتی احمدینژاد روی میز بهارستان
نایبرئیس مجلس دهم خبر داده که بناست کارگروهی ویژه گزارشی مستند از درآمدهای نفتی دولت محمود احمدینژاد تهیه کند تا برای افکار عمومی مشخص شود آیا حیفومیلی در هزینهکرد رقمهای نجومی درآمد نفتی کشور در آن سالها انجام شده یا خیر. به گفته مسعود پزشکیان «کشور در دولت گذشته بهویژه در سالهای ٨٧ تا ٩١، سالانه حدود صد تا ١٢٠ میلیارد دلار درآمد داشت».
او همچنین تأکید دارد که «گزارش کارگروه بررسی اسناد و حسابهای مربوط به صادرات نفت در سالهای ٨٧ تا ٩١ باید در صحن علنی مجلس قرائت شود. اینهمه دلار سؤالاتی را در اذهان ایجاد میکند. به همین خاطر اگر خطایی دیده شد، خاطیان بر اساس چارچوب قانونی به قوه قضائیه معرفی میشوند». پزشکیان در همین زمینه به خانه ملت گفته «کارگروهی متشکل از سازمان برنامه و بودجه، وزارت اقتصاد و امور دارایی و دیوان محاسبات برای بررسی اسناد و حسابهای مربوط به صادرات نفت در سالهای ٨٧ تا ٩١، تشکیل شده است».
**شخم دادهها در دولت قبل
تحریمهای نفتی تمام شد. تحریمهایی که بهواسطه آن، پای دلالان در کشور محکمتر از قبل شده بود. حالا هرچند این خوان گسترده برچیده شده، اما دلالان مقاومت میکنند. دلالانی که نمیخواهند از این بخش پرسود دل بکنند. از یک طرف صنعت تجهیزات نفت را در چنته خود دارند و از دیگر سو، بازار مواد مورد نیاز صنایع پاییندستی پتروشیمی را به کام خود گرفتهاند.
در این میان صدای خیلی از افرادی که طالب فعالیت شفاف در این حوزهها هستند، درآمده. این البته فارغ از سخن مسئولانی است که هر روز به دلالان هشدار میدهند پای از این مرداب بیرون بکشند. رئیس پیشین هیئتمدیره انجمن سازندگان تجهیزات صنعت نفت (استصنا) درهمینباره، برای چندمینبار نسبت به حضور دلالان در بازار تجهیزات نفتی هشدار داده است. رضا پدیدار میگوید اینها همانهایی هستند که پیشتر محمدرضا مقدم، معاون سابق امور مهندسی و پژوهش وزارت نفت اعلام کرده بود از حدود ٢٥ هزار اسمی که شرکتهای نفتی بهعنوان تأمینکننده تجهیزات ثبت کرده بودند، تنها سه هزار عنوان، وجود خارجی داشته است و بقیه، دلالان بینام و نشان بودهاند.
**بازرگان چگونه نخستوزیر شد
نخستین رسانهای که انتخاب بازرگان به عنوان رئیس دولت موقت را پیشبینی کرد، اطلاعات بود که ١٦ بهمن در گزارشی نوشت: «آنچه قطعی به نظر میرسد، معرفی بازرگان به عنوان نخستوزیر انقلابی است که احتمالا عصر امروز از جانب امام اعلام میشود». اطلاعات خبر از تشکیل جلسهای در اقامتگاه امام با حضور مهندس بازرگان و دکتر سحابی داد. خبری که اواخر شب ١٥ بهمن، به اطلاع خبرنگار رسیده بود و برای همین به چاپ آن روز نرسیده بود. یادمان نرود آن سالها، اطلاعات و کیهان روزنامههای عصر بودند.
اطلاعات نوشته بود با نزدیکان امام تماس برقرار شده تا از مسائل بحثشده در آن جلسه، آگاهی حاصل شود. روزنامه اطلاعات به نقل از یکی از نزدیکان امام که نامش برده نشده بود، نوشت: «گفته شده امام از اعلام اسامی تعیینشده برای شرکت در شورای انقلاب کشور خودداری کرده است». آسوشیتدپرس هم نوشته بود امام قرار بوده در یک مصاحبه مطبوعاتی، عصر امروز (شانزدهم بهمن) اسامی شورا و رئیس دولت را مشخص و اعلام کند؛ چه این مصاحبه انجام شود و چه به تعویق بیفتد از هماکنون مشخص است مهندس بازرگان در دولت انقلاب مهمترین نقش را خواهد داشت.
**مکاشفهای بدون تاریخ و سرزمین
«آنجا» آنچنان که از نامش پیداست، دارد به جایی دیگر، جایی دورتر از ما و مکانی که در آن ایستادهایم، اشاره میکند، جایی که در ذهن ما، در قیاس با اینجایی که میشناسیم و تجربه کردهایم، قرار میگیرد و باری از ناشناختگی و میل به کشف در خود دارد، کشف! همان چیزی که بر صحنه تئاتر «آنجا» مدام رخ میدهد و ما را هر لحظه در همان لحظه حاضر میکند و تمام پیشینهای را که از آغاز تئاتر بر صحنه، برای ادامه ساختار اجرا در ذهنمان میچینیم، برهم میزند.
سه نفر هر کدام از سویی بر صحنه حاضر میشوند و یکی دیگر، مچاله شده و خشک از درون صندوقی بیرون کشیده میشود و بازی آغاز میشود. صحنه اجرا پر از صندوقهای بزرگ و کوچکی است که هر کدام مثل رازی در قسمتی از اجرا گشوده میشوند و چیزی، شیئی یا انسانی تازه از درون آن کشف میشود. اما مکاشفه اصلی «آنجا» در این است که مدام با یک کشف تازه مسیر اجرا به سمتی میرود که انتظار ذهن قصهگرای ما را برنمی آورد و اجازه ساختار گرفتن روایت را نمیدهد. «آنجا»، ما را در مقام یک مکاشفهگر، در جریان اجرا، مداخله میدهد و هر لحظه ساختارهای ذهنی ما را از آنچه تا آن لحظه از اجرا بر صحنه دیدهایم، میشکند.
**تاوان عیدی مجلس هفتم
طرح تثبیت قیمتها یکی از مصوبات جنجالی مجلس هفتم بود که از سوی اصولگرایان و رئیس مجلس هفتم به مردم در پایان سال ١٣٨٣ عیدی داده شده، عیدیای که هم مردم و هم صنایع را درگیر معضل کرد. حال همه باید دستبهدست هم دهند و با دادن تاوان اخذ این عیدی، بنای اقتصاد را با نقشهای نو بازسازی کنند.
مجلس هفتم با وجود انتقادات بسیار از سوی اقتصاددانان، دولت هشتم را از افزایش تدریجی قیمت برخی اقلام یارانهدار مانند سوخت و کالاهای عمومی منع کرد و براساس طرح تثبیت قیمتها، دولت مکلف شد قیمت ١١ قلم کالا و خدمات مانند نرخ بنزین، گاز، گازوئیل، برق، آب، مخابرات و فاضلاب را بر مبنای قیمتهای تابستان همان سال محاسبه کند.
**از کنار هم به راحتی نگذریم
نگار آذربایجانی، کارگردان فیلم «فصل نرگس» در گفتوگو با روزنامه شرق گفت: یکی از حرفهایی که فصل نرگس مطرح میکند، این است که ما بهعنوان انسان از سطح آگاهی محدودی برخورداریم و از کنار هم میگذریم، بدون اینکه همدیگر را بشناسیم یا بدانیم که ممکن است به شکلی ناآگاهانه در روند زندگی هم اثر میگذاریم. یکی از کارکردهای بعضی از شخصیتهای فرعی فیلم هم همین است که در عین اینکه داستانها را به هم وصل میکنند، حضورشان بر این نکته تأکید میکند.
اما این شیوه روایت در سینما ناشناخته نیست. آن روایت اگر برای شخصیتهای خاصی باشد، میتواند جوابگو باشد؛ اما شخصیتهای فیلم شما از جنس مردم کوچه و بازار هستند و هم موضوعی که انتخاب کردهاید، بهدلیل حساسیتش میتواند گسترده شود و بر تمام قشر جامعه رسوب پیدا کند؛ اما بهدلیل قابهایی که جلوی ما میگذارید و بین خانوادهها سوییچ میکنید، داستان یکتا ناصر و گوهر خیراندیش را کنار هم که بگذارم، بعد از مدتی احساس میکنم برای من بهعنوان تماشاچی سینما یک مقدار دافعه ایجاد میشود.