«تولد «باران» در سیل»، «بانویی در سایه»، «حادثه پلاسکو، پیامد مسئولیت گریزی ماست»، «زندگی مان با قمار می گذرد» و «مشکل با پول حل می شود» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه شرق در شماره پنجشنبه 7 بهمن به شمار می رود.
** تولد «باران» در سیل
سیل هفته اخیر در جنوب سیستانوبلوچستان خسارتهای زیادی به بار آورد؛ خانههای آبگرفته، جادههای تخریبشده و تلفن و آب و برق قطعشده تنها بخشی از این خسارات بود، اما این سیل با خودش فقط خبر بد نیاورد، بارش ١٦٤ میلیمتر باران در سه روز برای بسیاری از اهالی این منطقه که ١٠ سال پیاپی را خشکسالی و بیآبی کشیدند بهترین خبر ممکن بود. در همین سه روز تیمهای امدادی هلالاحمر و اورژانس دستکم ١٢ زن باردار را در روستاهای سیلزده با انواع وسایل، اعم از آمبولانس، کامیون و لودر از سیلاب خروشان عبور داده و به بیمارستانها و مراکز درمانی رساندند. آنطور که غلامرضا اربابی، مدیرکل مدیریت بحران استان سیستانوبلوچستان، به «شرق» خبر داده: «والدین یکی از همین نوزادان که فرزندشان در مسیر رساندن به مراکز درمانی در آمبولانس به دنیا آمد، تصمیم گرفتند به شکرانه بارش این بارانها که نویدبخش پایان خشکسالی است، اسم نوزادشان را باران بگذارند».
سیستانوبلوچستان تا هفته قبل، از خشکسالی و بیآبی شدید رنج میبرد و در نمودار آمار میزان بارش سال آبی جاری، بین همه استانهای کشور در رده آخر بود. رودخانهها و سدهایش خشک و زمینش لبتشنه و بیرطوبت بود؛ اما یکباره ابرهای بارانی از اوایل این هفته بر فراز آسمان این استان ظاهر شدند، اهالی استان از خوشحالی دست به دعا بلند کردند، بارش شروع شد و بارید و بارید آنقدر که خود به بلایی جدید بدل شد. حالا خبرها از این استان از بیآبی به سیل و طغیان رودخانهها و سرریزشدن سدها و آسیب به خانههای برخی از اهالی تغییر کرده است.
** بانویی در سایه
همهچیز درباره «دونالد ترامپ»، رئیسجمهوری جدید آمریکا و دولتش عجیبوغریب است؛ حتی نگاه همسرش به نقش جدیدش بهعنوان «بانوی اول» آمریکا؛ او میخواهد کیلومترها دورتر از همسرش، ایفاگر نقش جدیدش باشد. به باور کارشناسان، این مسئله از همان ابتدا، او را از تمام بانوان نخست آمریکا متمایز میکند.
«ملانیا ترامپ» از همان ابتدای کاندیداتوری دونالد ترامپ جنجالآفرین بود. از همان روزهای نخست بسیاری او را شایسته همراهی نمیدانستند و بر این باور بودند که ملانیا هیچ سابقه و فعالیت سیاسیای در کارنامه خود ندارد و بههمیندلیل نمیتواند مانند دیگر زنان کاخ سفید در کنار همسرش قرار بگیرد. بسیاری او را با «میشل اوباما»، همسر «باراک اوباما»، سلف دونالد ترامپ و «هیلاری کلینتون»، همسر «بیل کلینتون»، رئیسجمهور سابق آمریکا، مقایسه میکنند و میگویند: «این دو توانستند نگاه همسرانشان را به برخی از رویدادها و سیاستها تغییر دهند، اما ملانیا هیچ نگاه سیاسیای ندارد و نمیتواند مانع سیاستهای جنجالی همسر عجیب و غریبش شود».
** حادثه پلاسکو، پیامد مسئولیت گریزی ماست
آتشسوزی در ساختمان پلاسکو را ساعت هشت صبح به آتشنشانی اطلاع دادند. آتشنشانها سه ساعتونیم با شعلههای آتش مقابله کردند، اما درنهایت آتش توانست این ساختمان ٥٤ ساله و ١٧ طبقه را به زانو درآورد. صبح پنجشنبه، ساختمان پلاسکو که اولین ساختمان بلندمرتبه در ایران و خاورمیانه و نماد شکوه و عظمت معماری نوین ایران بود، در ظهر همان روز به نمادی از آسیبپذیری ما و همچنین ناکارآمدی مدیریت بحران در کشور تبدیل شد؛ ساختمانی که روزگاری آیندهای روشن را به ما نوید میداد، امروزه نبودش ما را از فاجعههای احتمالی شوم آینده میترساند. برای بررسی بهتر این پدیده و یافتن راهکاری برای پیشگیری از تکرار چنین حوادثی، با دکتر «فریبرز ناطقیالهی»، استاد پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله، بنیانگذار مقاومسازی و مدیریت بحران زلزله و از اعضای کمیته تدوین آییننامه زلزله در ایران، همکلام شدیم.
متأسفانه هماکنون همه هموغم شهرداری در این است که معماری ساختمان چگونه باشد و هیچ نظارت عملی روی طراحی سازه و تیر و ستون و کف بنا انجام نمیشود. حتی وقتی به شهرداری اعلام میکنیم یک ساختمان خاص در وضعیت نامطمئنی است، میگوید به من مربوط نیست، این ساختمان مشاوری دارد که مسئولیت این موارد، بر عهده مشاور ساختمان است. بارها اتفاق افتاده که خود من ساختمانی را ملاحظه کردم و به شهردار منطقه هم گزارش دادم، ولی آنها در پاسخ گفتند این موضوع در حیطه فعالیتها و وظایف ما نیست، این ساختمان، مهندسان و مشاورانی دارد که کار نظارت بر طراحی و ساختوساز این بنا بر عهده آنهاست. این افراد زیر نقشه را امضا کرده و همه مسئولیتهای آن نیز بر عهده این افراد است. اکنون که حادثه تأسفبار آتشسوزی و تخریب پلاسکو روی داده است، هم مالک و هم بهرهبرداران آن ساختمان، هزینه دادهاند، هم هزینه جانی و هم خسارتهای مالی و اقتصادی. به بیان دیگر، کل کشور در این ماجرا متضرر شده است. اکنون چگونه میتوان با پیامدهای این خسارتهای سنگین جانی و مالی مقابله کرد؟ این حادثه، پیامد این طرز فکر است که میگوید چون آن مهندس زیر نقشه را امضا کرده است، برای ما کفایت میکند.
** زندگی مان با قمار می گذرد
در گعدههای چهار، پنجنفری نشستهاند و از دور طوری به نظر میرسد که در حال خوردن غذا هستند؛ ولی نزدیکتر که میشوم، در حال «کارتبازی» هستند یا به قول برخی «پر» میزنند و پول هم بینشان ردوبدل میشود. روی موکت نشستهاند و سخت در حال کارکردن هستند؛ کاری که وقتی صبح از خانه بیرون میشوند، میآیند اینجا تا شب. فردی که در چندمتریشان آبمیوهفروشی دارد، میگوید تعطیلی هم ندارند و حتی جمعهها و مثل امروز که یک روز برفی است هم میآیند و تا شب همینجا نشستهاند. آبمیوهفروش کلی بدوبیراه به آنها میگوید. شغل این افراد قمار است و نامشان «قمارباز».
در افغانستان بعضا دیده شده است که «قماربازان» حتی دختر خود را هم میبازند؛ یعنی پولشان که تمام میشود و همه را میبازند، روی دخترشان شرط میبندند تا پول ازدسترفته را جبران کنند، ولی دخترشان را میبازند! در این مورد هم چندی پیش یکی از شبکههای تلویزیونی یک کلیپ طنز! ساخته بود که در آن نامزد یک دختر به خانه او میرفت و اعتراض میکرد که چرا عروسی زود صورت نمیگیرد؛ دختر میآید و به پسر میگوید: «برو. از اینجا برو. پدرم من را در قمار باخت».
** مشکل با پول حل میشود
منتظر مستنداتی هستیم که ثابت کند چند نفر زنده ماندهاند. این را «جان استید»، رابط دزدان دریایی سومالی با ایران میگوید. چهار سال قبل برای اولینبار یک ایرانی را از میان خدمه یک کشتی گروگان گرفتهشده، نجات داد و از سال ٢٠١٧ تلاش برای آزادی ١٧ ماهیگیر ایرانی را شروع کرد. طبق آخرین اخبار فقط هشت نفر زنده ماندهاند و با پیگیریهای استید، دزدها قرار است با ارسال تصاویری، زندهماندن این افراد را ثابت کنند. جان استید بریتانیایی تنها کار نمیکند. او مدیر بخش شرق آفریقای یک مؤسسه خیریه با نام «اقیانوسهای بدون دزد دریایی» است.
چندین سال تجربه در این حوزه را به کار گرفته تا این هشت ایرانی را نجات دهد. از طریق یک واسطه ایرانی با خانواده ماهیگیران تماس گرفته و به اثربخشبودن روند پیگیریهای خود خوشبین است. از همکاری و همراهی دولت ایران در این زمینه قدردانی میکند و میگوید فراهمشدن منابع مالی کمک بزرگی به آزادی گروگانها میکند. استید از نظامیان ارتش بریتانیا بوده و در سفارت این کشور در کنیا، تانزانیا و سومالی خدمت کرده است. او در نجات گروگانهای تایوانی، پاکستانی، هندی، بنگلادشی، فیلیپینی نقش داشته و همین مسئله خانواده صیادان ایرانی را امیدوار کرده که کار خود را خوب بلد است. او به عنوان یکی از خبرهترین کارشناسان مبارزه با دزدان دریایی پیگیر وضعیت ماهیگیران ایرانی است و از خیرین ایرانی میخواهد با مؤسسه آنها همکاریکنند تا هرچه سریعتر این مأموریت به سرانجام برسد. مشروح گفتوگوی جان استید با «شرق» در ادامه میآید.
آقای استید ما متوجه شدیم شما رابط دزدان دریایی سومالی و ایران هستید. لطفا خودتان و سازمانی را که برای آن کار میکنید، معرفی بفرمایید.
ما در برنامهای به نام «مشارکت در حمایت از گروگانها»، به صورت داوطلبانه فعالیت میکنیم. تعدادی از داوطلبان و کارشناسان وقت خود را صرف آنچه ما «گروگانهای فراموششده» میخوانیم، میکنند. مشارکتکنندگان در این برنامه، شامل «اِنجیاویی» است به نام «اقیانوس بدون دزدان دریایی» که من در آن مشغول به کار هستم، دفتر مواد مخدر و جرم سازمان ملل (UNODC)، هولمن فنویک و ویلیان با تخصص حقوقی و «کامپس ریسک» به عنوان مذاکرهگر حرفهای. با اوجگیری دزدیهای دریایی در سومالی، این برنامه برای کمک به کسانی که آنجا گرفتار شده و قادر به نجاتدادن خود نیستند و از سوی صاحبان یا شرکتهای خود رها شدهاند، طراحی شده است. فعالیتهای ما جنبه خیریهای دارد.
چند نفر از ایرانیها زنده هستند؟
براساس عکسها و تصاویر هشت نفر زنده هستند و ما منتظر هستیم این را اثبات کنند؛ در شرایط کنونی نیازمند مستنداتی مبنیبر زندهبودن آنها هستیم. در این بخش ما پولی را برای دزدان دریایی میفرستیم تا آنها نیز تصاویری مبنی بر زندهبودن گروگانها در اختیار ما قرار دهند.
خب نتیجه کار به کجا رسیده؟
تا اینجای کار چهار تصویر دریافت کردهایم و منتظر دریافت تصاویر دیگر هستیم.
وضعیت سلامتی آنها بد است؟
تعدادی کشته شدهاند و زندهها دچار سوءتغذیه هستند.
شما فکر میکند این مشکل با پرداخت پول به دزدها حل خواهد شد؟
بله، اما نه باج سنتی بزرگ مثل گذشته. مؤسسه خیریه ما منابع کافی ندارد و دولت ایران باج پرداخت نمیکند.