تا به حال راجع به مسائل مربوط به اعتبارات و نیازهای تجهیزاتی و امکانات عملیاتی آتش نشانی زیاد صحبت شده است که درست هم هست، اما واقعیت آن است که ما عملا بعد از بحران به فکر تأمین و تدارک نارساییها و کمبودها می افتیم. به نوعی این تلاش درحکم نوشداروی بعد از مرگ سهراب است که امیدوارم اینبار دستکم نوشداروی پیشگیرانه برای حوادث بعدی آماده شود.
احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر در ادامه یادداشت روزنامه شهروند می نویسد: اما نکته دیگری که کمتر مورد توجه قرار گرفته، سلسله مراتب و چگونگی احراز پستهای مدیریتی است که دست کم در این چهارسال که درشورا بودهایم، با آنچه بایستی باشد، تفاوت اساسی داشت.
دو رئیس سازمان آتش نشانی درطی این مدت جابهجا شدند و هرکدام آنها هرچند سوابق مدیریتی روشنی دارند، اما آتشنشان نبودهاند. آتشنشانی کاری است همانند پزشکان متخصص که صرف خوببودن و سابقه روشن داشتن برای احراز آن کافی نیست، زیرا با جان و سلامت انسان ها مرتبط است و تخصص درآن حرف نخست را میزند. مقصودم این است که ابتدا بایستی سلسله مراتب انتخاب و گزینش مدیران آتشنشانی درهمان روال و روند تخصصی پیش رود، وگرنه آسیب ناشی از آن همهگیر خواهد شد.
این عرصه جایگاه نمایش به این و آن نیست و بایستی به موقعیت و تجربه و دانایی این مدیران احترام گذاشت و در کار آنها دخالت نکرد. آتش نشان ها میگفتند، حتی همین خودروهای معمولی آتشنشانی برای خودش دستورالعمل های ویژهای دارد، از راننده خودرو گرفته که بلافاصله پس از رسیدن به جایگاه حریق، مسئولیت جدیدی در کار پیدا میکند و هریک از سهنفر دیگر کار تعریفشدهای دارند تا برسد به فرمانده عملیات که دورهها دیده و سابقه کارهای بزرگ دارد.
وقتی این سلسله مراتب رعایت شود، طبعا مسئولیت میدان به عهده زبده ترین و کار آزموده ترین کادرها و نیروهای آتش نشان است و درچنین شرایطی هیچ مقامی حق دخالت و دستوردادن به فرمانده عملیات را ندارد و چنین نیست که مسئولان قراردادی، حتی مدیران ارشد شهری، بتوانند هرگاه که خواستند، دراین جایگاه قرار گیرند و فرمانده چنین میدان پرمخاطرهای باشند.
این روزها همه میگویند که ما گفتهایم و وظیفه خود را انجام دادهایم. بخشی از آن درجایگاه و پایگاه قضائی معنا مییابد و طبعا به مالک یا مالکین مجموعه که دستکم بنیاد مستضعفان از آنها بوده، مربوط میشود، اما به هرحال این مشکل ناشی از کدام حلقه مفقوده است که لاینحل مانده و تبدیل به یک فاجعه شده است. درعمر باقیمانده شورای چهارم شاید نتوان خیلی کارهای نکرده را جبران کرد، اما اگر بتوانیم ساختاری را به تصویب برسانیم که در آن پیشگیری اولویت داشته باشد، مدیریتی یکپارچه از نمایندگان دستگاه قضائی گرفته تا سازمان های خدماتی و وزارتخانههای بهداشتی و درمانی درآن حضور داشته باشند و با اختیارات حقوقی اخطار بدهند و برخورد بکنند و کار پیشگیری را سامان بخشند.
طرح یکپارچه مدیریت ایمنی شهر میتواند محصول عمر باقیمانده شورا باشد. درمورد آتشنشانی و پیشگیری انبوهی از اسناد وجود دارد که مجریان را دچار سرگردانی میکند، اگر سند واحدی با رویکرد مدیریت یکپارچه ارایه و به تصویب برسد و اسناد پیشین را دراین سند جامع و جدید روزآمد و خلاصه کنیم، میتواند قدمی اساسی دراین فرصت کوتاه باشد.
*منبع: روزنامه شهروند، 1395.11.4