«همه با هم در برابر گرد و غبار»، «تلاش هنرمندان برای بحران کم آبی»، «دست کوتاه بازنشستگان از وام بانکی»، «پل مشیر، قطب مستعد گردشگری بوشهر» و «چشمِ بسته سینما به حوادث واقعی» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه جام جم در شماره یکشنبه سوم بهمن است.
**همه با هم در برابر گرد و غبار
مهدی آیینی در این گزارش نوشت: شهر و روستا فرقی نمیکند؛ ارتش ریزگردها علیه زندگی شورش کرده و مقابله با این تهدید به تلاش تمام دستگاههای مسئول نیاز دارد. در این میان نمیتوان از نقش بومیان منطقه غافل شد، افرادی که کانونهای بحرانی ریزگردها را مثل کف دستشان میشناسند و اگر بهدرستی برای مهار این مشکل آموزش ببینند و به کار گرفته شوند، نقش چشمگیری در پیشرفت پروژههای بیابانزدایی دارند؛ اتفاقی که سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری نیز به آن توجه ویژه نشان میدهد و به همین دلیل، سعی در مشارکت جوامع محلی برای کاهش تهدید ریزگردها دارد، اما این مشارکت باید به شکلی دنبال شود که رفع نیاز جوامع محلی در اولویت قرار گیرد و مانند کارگران روز مزد، با آنها برخورد نشود.
** تلاش هنرمندان برای بحران کم آبی
کمیل انتظاری در گزارشی آورد: سالهاست که برخی مسئولان و رسانهها بحران خشکسالی و کمآبی را فریاد میزنند و آن را جدیترین بحران کشور در سالهای آینده میخوانند، اما انگار تا سرمان به سنگ نخورد و چیزی را به چشم نبینیم آن را باور نمیکنیم. همین ساختمان پلاسکو؛ سالها بود که اخطار پشت اخطار میدادند که ایمنی ندارد، اما گوش کسی بدهکار نبود تا ساختمان جلوی چشممان فروریخت و انگشت به دهان ماندیم. تا دریاچه ارومیه جلوی چشممان خشک نشد، بحران کمآبی را باور نکردیم. در این میان برخی هنرمندان کشور تلاش کردهاند با راهاندازی پویشهای مردمی از طریق شبکههای اجتماعی توجه مردم و مسئولان را به جدی بودن این بحران جلب کنند و از سازمانهای بینالمللی برای نجات دریاچه ارومیه درخواست کمک کنند.
** دست کوتاه بازنشستگان از وام بانکی
در این گزارش که به قلم امین جلالوند منتشر شد، می خوانیم: برای بازنشستهای که 30 سال برای کشورش خدمت کرده، پرداخت وامی شرافتمندانه که بتواند با آن بخشی از دغدغههای زندگیاش را رفع کند، کف خواستههای قانونی او است؛ اما این خواسته حداقلی با مقاومت حداکثری مواجه است؛ طوری که حالا وام ویژه بازنشستگان که به زحمت به سه میلیون تومان میرسد، حدود یک ماه است پرداخت نشده است. هماکنون حدود یک میلیون و 350هزار بازنشسته کشوری و حدود دو میلیون و 800 هزار نفر بازنشسته تامین اجتماعی داریم که اغلب آنها از وضعیت معیشت خود راضی نیستند. براساس آمارهای منتشرشده، حدود 60 درصد بازنشستگان تامین اجتماعی حداقل بگیر هستند؛ یعنی در بهترین حالت، فقط حدود 900 هزار تومان در ماه دریافت میکنند. حال تصور کنید همین بازنشسته حداقلی بگیر، اگر بخواهد برای تامین شهریه فرزند دانشجویش، پنج میلیون تومان وام بگیرد، در اغلب موارد، سیستم بانکی زیر بار پرداخت این تسهیلات نمیرود.
** پل مشیر، قطب مستعد گردشگری بوشهر
علیرضا برازجانی در گزارشی نوشت: دشتستان بیشترین آثار تاریخی را نسبت به سایر نقاط استان بوشهر دارد ولی نبود برنامهریزی و طرح جامع جذب گردشگر، رونق گردشگری را که میتواند نقش مهمی در توسعه منطقه داشته باشد، دچار رکود کرده است. کی از این آثار تاریخی که توانایی بالقوه مناسبی برای تبدیل شدن به قطب گردشگری استان بوشهر و دشتستان را دارد و میتواند به اشتغالزایی این استان کمک بزرگی بکند، مجموعه تاریخی موسوم به پل مشیر است. پل مشیر مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان کازرون، جاده شیراز به بوشهر، بعد از روستای خانزنی واقع شده است. این اثر در 4 مرداد 78 به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل مشیر روی رودخانه دالکی قرار دارد و به همین دلیل و نیز بهدلیل اینکه نزدیکترین شهر به آن شهر دالکی است، پل دالکی هم خوانده میشود.
** چشمِ بسته سینما به حوادث واقعی
علی رستگار می نویسد: صنعتی خیالانگیز و رویاساز است، اما بسیاری از قصههایش ریشه در واقعیت دارد و جرقه و کلید اولیه را در ذهن نویسندگان و سازندگان یک فیلم، اتفاق و رویداد و شخصیتی واقعی زده است. یک آدم و یک واقعه ولو کمتر شناخته شده، میتواند منبع الهامی برای نوشتن یک فیلمنامه و ساخت فیلم باشد. حالا اگر این شخص و این اتفاق، دارای ویژگی خاص و قهرمانانه و منحصربه فردی باشد، قابلیت بسیار بیشتری برای پرداخت دراماتیک و تبدیل شدن به فیلمی جذاب مبتنی بر واقعیت دارد. اما سینمای ایران، بجز تلاشهایی معدود و ناچیز، چشمش را بر واقعیتهای جامعه بسته است و غیر از تمرکزی غیرضروری و چه بسا کلیشهای و مستعمل روی موضوعاتی محدود و تکراری، کاری به انبوه آدمها و اتفاقات مهم و تعیینکننده واقعی ندارد. حادثه تلخ اخیر ساختمان پلاسکو، محلی برای جانفشانی و رشادت جمعی از آتشنشانهای عزیز کشورمان بود؛ اتفاقی که هم پر از اعمال و کنشهای قهرمانانه است و هم بار دراماتیک و تاثیرگذارانه فراوان دارد. با توجه به پیشینه منفعل، این خواسته زیادی است که توقع داشته باشیم فیلمنامهنویسان، تهیهکنندگان و کارگردانان سینمای ایران به این زودی درباره این حادثه و قهرمانان ملی آن، دست به کار تولید فیلم شوند. متاسفانه سینمای ما براحتی از کنار شخصیتهای مهم و فداکار و ایثارگرش میگذرد، در حالی که هر کدام میتوانند تبدیل به فیلمی جذاب و تاثیرگذار و پرمخاطب شوند.