«ائتلافهای امروز در سوریه، همکاریهای دوران گذار است»، «بهت و شوک در غروب جماران »، «دلسرد نشدهام»، «رحلت سردار سازندگی در سالروز درگذشت امیرکبیر» و «در سوگ امیرکبیر انقلاب» از مهم ترین موضوع های اختصاصی روزنامه اعتماد در شماره دوشنبه 20 دی است.
**ائتلافهای امروز در سوریه، همکاریهای دوران گذار است
قاسم محبعلی، مدیرکل اسبق خاورمیانه وزارت امور خارجه در گفتوگو با اعتماد گفت: صحنه سوریه، صحنهای نیست که بازیگری بخواهد بازیگر دیگری را حذف کند. اینکه تا چه اندازه روسیه و ترکیه بخواهند با ایران هماهنگی داشته باشند، بستگی به شرایط آینده و توافقات بعدی دارد اما باید متوجه بود که صحنه امروز سوریه، صحنه متغیری است و شرایط به گونهای نیست که بخواهد در بلندمدت پایدار باقی بماند. همکاریها و ائتلافهای امروز، همکاریها و ائتلافهای دوران گذار هستند. چرا نقش ترکیه در این مدت اهمیت یافته است؟ پس از آنکه امریکا با انتخابات ریاستجمهوری روبهرو شد و امروز هم دوران گذار و انتقال قدرت را سپری میکند و از طرفی، تنشهایش نیز با روسیه افزایش یافته است، موقتا بازیگر اصلی در صحنه سوریه نیست. این کاهش وزن موقتی که تا ٢٠ ژانویه ادامه خواهد داشت، موجب شده تا نقش طرفهای منطقهای اهمیت پیدا کند و مسکو، آنکارا را جایگزین واشنگتن برای پیشبرد مساله سوریه بکند، چون در مذاکره با او، هم امتیازات بیشتری را میگیرد و هم امتیازات کمتری را میدهد. ترکیه نیز ترجیح میدهد دوران خلأ قدرت در امریکا و در زمانی که تنشهایش با امریکا و اتحادیه اروپا پس از کودتای نافرجام اخیر فزونی یافته است، خود را به مسکو نزدیک کند. اولویت یافتن مسائل امنیتی هم این نیاز را در ترکیه بیشتر کرده است.
**بهت و شوک در غروب جماران
دیگر بین ما نیست، او که در بزنگاههای تاریخ در کنار مردم بود، او که در سوگش غروب جماران هم تمام ناشدنی بود و هرچه در آن بود، بغض بود و بهت و افسوس. در جماران و در چشمهای همه، از مردم عادی گرفته تا مسوولان و شخصیتها چیزی جز بهت و بغض دیده نمیشد. یار دیرین امام به امام پیوست. ٣٧ سال پس از آنکه امام، پس از ترور ناموفق آیتالله هاشمیرفسنجانی خطاب به بدخواهان گفت «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است»دیگر این نهضت، هاشمی ندارد. مرگ آرام و خاموش آیتالله آنقدر سریع و غیرمنتظره بود که هیچکس حتی لباس سیاه هم بر تن نداشت. حالا هاشمی پس از سالها مبارزه، شکنجه و تخریب در جماران آرام گرفته است. سالهای سخت دیشب در یک غروب زمستانی برای آیتاللهی که خیلیها آن را پشتوانه نظام میدانستند تمام شد.
**دلسرد نشدهام
آیتالله حالا ٨٢ ساله است. انتخاباتی مهم را پشت سر گذاشته و مردم پایتخت با رای بالایی او را به عنوان نفر اول به خبرگان فرستادهاند. برای انتخابات هیات رییسه نیامد. بعد از آن هم آنچنان فعالیتی نداشت. آیتالله دلسرد شده است؟ میگوید: «نه». این را پس از یک گفت و گوی یک ساعته با تاکید گفت. درست در روزهایی که همچون همه سالها حملات به او در اوج است؛ در روزهایی که البته شاید روزهای آرامتری برای او باشد. پیچ رادیو را که باز کند در مسیر رسیدن به کاخ مرمر در مجلس شورای اسلامی که سالها خود اداره آن را بر عهده داشته کسی علیهاش صحبت نمیکند. نزدیکترین فرد به او سکان اداره اجرایی کشور را بر عهده دارد. به انتخابات هفت ماه دیگر امیدوار است و میگوید بازهم گزینه نزدیک به او شانس دارد. مجموعه اظهاراتش شاید نشان از این داشته باشد که آیتالله از این روزها راضی است. گذشتهای هم هست که او از آن ناراضی است. از آن هشت سالی که از نگاهش تنها کارهای نمایشی انجام شده بود. حسرت میخورد که سید حسن خمینی از ورود به مجلس خبرگان بازماند. از ردصلاحیتها یاد میکند و میگوید خبرگان آن چیزی که میخواست نشد اما بازهم این مجلس رامجلس میداند که خوب میتواند وظیفهاش را اجرایی کند، وظیفهای که دعا میکند هرچه دیرتر این مجلس به صرافت انجامش بیفتد. آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی هنوز هم همان است. صبح روزنامهها را خوانده و از تحلیلهای آنها باخبر است. از استعفای وزیر ارشاد تحلیل خاص خودش را دارد و آنقدر که سایرین را درگیر کرده او درگیرش نمیشود. آن را طبیعی میداند و میگوید ماجرای فرهنگ در کشور همینگونه است و راه حل مذاکره با علمای قم را چارهساز نمیداند. انتخابات خبرگان رهبری اما هنوز حلقه مبهم عملکرد او است.
**رحلت سردار سازندگی در سالروز درگذشت امیرکبیر
آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی درست روزی از دنیا رفت که سیاستمدار محبوب او در تاریخ ایران یعنی میرزا تقی خان امیرکبیر به قتل رسید و دار فانی را وداع گفت.نویسنده «امیرکبیر» نیم قرن بعد از انتشار کتاب خود در سالروز قتل میرزا تقی خان دار فانی را وداع گفت تا ملت ایران در یک روز به سوگ امیر کبیر ایران و سردار سازندگی بنشینند.آذر ماه همین امسال بود که اعضای هیات علمی پژوهشکده سازمان اسناد و کتابخانه ملی بههمراه مدیر و اعضای مدرسه دارالفنون با آیتالله هاشمی دیدار داشتند. به روایت غلامعلی رجایی وقتی از در اتاقشان برای این دیدار بیرون آمد کتابی را که به نام امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار در٥٠ سال قبل نوشتهاند زیر بغل داشت. ایشان در ابتدای صحبت و بحث خود در آن جلسه درباره میرزا تقیخان امیرکبیر، کتاب را باز کرد و از صفحاتی که انتخاب کرده بود، چند صفحه را با تانی و به دقت خواند. بخشهایی که خواند مربوط بود به اعزام سفیری از سوی امیرکبیر به اتریش تا معلمانی را برای رشتههایی که قرار بود در مدرسه تدریس شوند انتخاب کند و با خود به تهران بیاورد. علت انتخاب اتریش هم این بود که امیرکبیر نمیخواست سایه استعمار بریتانیا بر سر این مدرسه باشد.
** در سوگ امیرکبیر انقلاب
خبر کوتاه بود و بزرگ: آیتالله اکبرهاشمیرفسنجانی درگذشت. آن هم چند روزی پس از انتشار کلیپی که بغض و اشک او را برای امیرکبیر نشان میداد. حالا امیرکبیر انقلاب ١٦٥ سال بعد و درست در همان روزی که تیزی تیغ میرغضب بر رگ دست امیر سُر خورد، چشمانش را برای همیشه فرو بست تا زمستان ٩٥ پرده آخر حیات ٨٢ ساله آیتالله باشد. آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی در حالی قلبش راس ساعت نونزده و سی و شش دقیقه ١٩ دی ٩٥ در بیمارستان شهدای تجریش، همان بیمارستانی که پس از ترور نافرجامش از سوی گروهک فرقان در سال ٥٨ یک بار میهمانش بود برای همیشه از تپش ایستاد که بیتردید نامش با نیم قرن اخیر تحولات ایران و انقلاب گره خورده و نمیشود تاریخ را در همه این سالها تورق کرد و رد پایی از او ندید.