روزنامه وقایع اتفاقیه در گزارشی نوشت: مدتهاست کمبود مدرسه به پایتخت رسیده است؛ جاییکه هر انتظاری میرود غیر از اینکه یک بچه دبستانی، روزی چندینساعت از وقت و انرژیاش را در مسیر خانه به مدرسه و برعکس طی کند و خانوادهها برای اینکه چنین راهی حداقل با امنیت طی شود، مجبور باشند هزینههایی میلیونی برای سرویس بچهمدرسهایهای خود، اختصاص بدهند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: «ما اینجا با مشکل جدیِ مدرسه روبهرو هستیم و خیلی از خانوادهها، بچههایشان را به مدارس مناطق دیگر میفرستند. خودم پسرم را از اول ابتدایی به یک مدرسه غیرانتفاعی در منطقهای دیگر فرستادهام که هر روز، یک ساعت برای رفت و یک ساعت برای برگشت، توی ترافیک میماند و هم خسته به مدرسه میرسد و هم خسته به خانه برمیگردد.» شاید فکر کنید این حرفها را یکی از ساکنان روستاهای دورافتاده گفته است اما اینطور نیست.
مدتهاست کمبود مدرسه به پایتخت رسیده است؛ جاییکه هر انتظاری میرود غیر از اینکه یک بچه دبستانی، روزی چندینساعت از وقت و انرژیاش را در مسیر خانه به مدرسه و برعکس طی کند و خانوادهها برای اینکه چنین راهی حداقل با امنیت طی شود، مجبور باشند هزینههایی میلیونی برای سرویس بچهمدرسهایهای خود، اختصاص بدهند. درباره شهرهای حاشیهای تهران هم حرف نمیزنیم که اگر در مورد آنها هم بود، کمبود مدرسه، چیزی نیست که قابلگذشت باشد؛ موضوع، یکی از مناطق پررونق این سالهای شهر تهران است؛ منطقه 22 که چندینسال است با ساخت و سازهای عجیب و غریبش، سر زبانها افتاده و خیلیها حتی تجمع آلودگیها در آسمان تهران را هم به گردن برجهای ساختهشده در همین منطقه میاندازند؛ برجهایی که گویا فقط جلوی گردش هوا در تهران را نگرفتهاند بلکه با جا دادن هزاران نفر در طبقات روی هم سوارشدهشان، معضلی بهنام کمبود مدرسه حتی در مقطع ابتدایی بهوجود آوردهاند.
برجهایی که سازندگانشان به تعهدی که برای ساخت مدرسه در ازای انبوهسازی داشتهاند، عمل نکردهاند و حالا نه شهرداری، زیر بار نگاه منتظر بچهها و خانوادهها میرود و نه آموزشوپرورشی که تا صحبت از کمبود میشنود به جیبهای خالیاش اشاره میکند و با انگشت، شهرداری را نشان میدهد. این اختلاف چندساله، کاری کرده که هر چندوقت یکبار، یکی از مسئولان شهرداری و آموزشوپرورش، نسبت بههم موضع بگیرند و چیزیکه اینمیان، عاید خانوادههای بچهدار نمیشود، مدرسهای در دسترس است.
دیروز هم معاون برنامهریزی شهرداری تهران درباره ساختهنشدن مدرسه در منطقه 22، آموزشوپرورش را متهم به زیادهخواهی و توقع بیجا از شهرداری کرد و گفت: «آموزش و پرورش، توقع دارد که زمین را بهصورت رایگان در اختیار آنها قرار دهیم اما شهرداری دراینزمینه، محدودیتهایی دارد.»
حرفهای ناصر امانی که در پاسخ به گلایههای اعضای شورای شهر تهران مبنیبر ساختهنشدن مدرسه در منطقه 22 گفته شد، اینطور ادامه یافت: «البته شهرداری تهران، پنج قطعه زمین را بهطور رایگان در اختیار آموزشوپرورش قرار داده که مدرسه بسازد اما متأسفانه هنوز بنا به دلایلی که مشخص نیست، این مدرسهها ساخته نشده است. باید توجه داشته باشید که تأمین سرانههای بهداشتی و آموزشی، وظیفه شهرداری نیست؛ بااینحال، ما به همه سازمانها کمک میکنیم تا در تأمین سرانه و خدمت به مردم با مشکل مواجه نشوند اما آموزشوپرورش حداقل این پنج قطعه را که رایگان به آنها داده شده است، بسازند تا مجددا به آنها کمک کنیم.»
**نظارت بر انبوهساز وظیفه کیست؟
بحران کمبود مدرسه، بیشتر از سه سال است که گریبان مردم منطقه 22 را گرفته است و هر چقدر کار اتمام پروژههای مسکونی در این منطقه، پیش میرود و خانوادههای بیشتری در این واحدها ساکن میشوند، این بحران جدیتر میشود. دو سال پیش، مدیرکل وقت آموزشوپرورش تهران، زبان به تهدید باز کرده و گفته بود: «بهزودی اعلام عمومی میکنیم که آموزشوپرورش، هیچگونه تعهدی مبنیبر ثبتنام دانشآموزان در منطقه 22 ندارد و مردم باید بهسراغ مسئولانی بروند که این واحدهای مسکونی را بدون پیشبینیِ فضای آموزشی ساختهاند.»
علیرضا کمرهای، مدیرکل جدید آموزشوپرورش شهر تهران هم درباره این بحران میگوید: «وقتی منطقهای با اقبال انبوهسازان روبهرو میشود، آنها تمایل دارند که حتی یک متر از زمین را هم صرف ساختوساز و فروش بهعنوان واحد مسکونی کنند اما برای اینکه تمام زمینهای یک منطقه، بهدست انبوهسازان تبدیل به خانه نشود، بدون اینکه فکری برای زیرساختهایش شده باشد، قانون پیشبینیهایی کرده است. مثلا طبق ماده «18» قانون تشکیل شوراهای آموزشوپرورش که در سال 72 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، انبوهسازان در هر قالبی که باشند، اعم از تعاونیها و شرکتهای خصوصی و... اگر اقدام به ساخت بیشتر از 200 واحد مسکونی کنند باید یک واحد آموزشی هم بهعنوان سرانه آموزشی برای ساکنان واحدهایی که ساختهاند در نظر بگیرند، آنهم با تمام استانداردهای یک فضای آموزشی.
شهرداری هم موظف است بعد از تأیید ساخت چنین فضایی، به واحدهای مسکونی، پایانکار بدهد؛ درحالیکه تاکنون این اتفاق نیفتاده است. بههمیندلیل، بسیاری از واحدهای مسکونی، بدون اینکه این وظیفه را انجام بدهند، پایانکار گرفتهاند و عده زیادی از مردم که بچه هم دارند، بدون وجود زیرساختهای آموزشی در این واحدها ساکن شدهاند. حالا هم مسئولان شهرداری میگویند ساخت فضای آموزشی یا دادن زمین رایگان برای این کار، وظیفه ما نیست. ما میگوییم اگر شما به همان وظیفه عمل میکردید الان شاهد بروز چنین بحرانی در منطقه 22 نبودیم.»
**آینده نگرانکنندهتر است
منطقه 22 نهتنها یکی از مناطق محروم محسوب نمیشود بلکه با توجه به قیمت زمینها و استقبالی که از واحدهای مسکونی شده است، یکی از مناطق پرطرفدار تازهتأسیس تهران بهحساب میآید و شاید همین استقبال هم کار را برای بچهمدرسهایها سختتر کرده زیرا نهتنها انبوهسازان جدید به هر نحو که بتوانند از زیر بار مسئولیت ساخت واحدهای آموزشی شانه خالی میکنند بلکه شاهد تخریب مدارس قدیمی و تبدیلشان به واحدهای مسکونی هم هستیم؛ مانند مدرسه شهید خرازی در شهرک دانشگاه شریف در این منطقه، به دلیل اینکه مالک این مدرسه تصمیم گرفت آن را تخریب کند و بهجای مدرسه، ساختمان مسکونی بسازد، از بین رفت و همچنین حیاط مدرسه سپیده کاشانی به دلیل قرارگرفتن در طرح راهسازی بزرگراه شهید حکیم تخریب شده و مدرسه دیگر نیز در شهرک امید دژبان به یک مجتمع خصوصی واگذار شد.
داریوش ورناصری، مدیر کل نوسازی استان تهران، آینده را نگرانکنندهتر میداند و میگوید: ما از شهرداری منطقه 22 به دلیل تبدیل فضای آموزشی به برج، به دادسرای انقلاب شکایت کرده و همچنین برای چند انبوهساز مسکن در این منطقه، حکم قضائی گرفتهایم.
او در ادامه میگوید: در منطقه 22، براساس دادههای مرکز آمار ایران، تا دو سال آینده، جمعیتی بالغ بر 600 هزار نفر در قالب صد هزار خانوار باید مستقر شوند که ما برای این جمعیت، 225 مدرسه نیاز داریم و هماکنون در این منطقه، 75 مدرسه دولتی و غیرانتفاعی وجود دارد که با این جمعیت دانشآموزی، این تعداد مدرسه برای دانشآموزان کم است.
**شهرداری زمین را گرفته ولی...
به گفته ورناصری، امسال دانشآموزان در این منطقه، بیکلاس نخواهند بود. مدیران مدارس، تراکم دانشآموزان را در کلاس درس، بالا برده و همه مدارس منطقه دوشیفته شدهاند.
او همچنین تأکید میکند: باوجوداینکه ساخت مدرسه برعهده وزارت آموزشوپرورش نیست اما ما از مسئولان شهری و انبوهساز خواستیم زمین را در اختیار قرار دهند اما انبوهساز میگوید شهرداری، زمینهای لازم را برای ساخت مدرسه در اختیارشان قرار نداده است.
هوشنگ میرشفیعی، مدیر اداره آموزشوپرورش منطقه ٥ هم که مدارس محدوده منطقه ٢٢ تهران را نیز پوشش میدهد، قبلا به شرق گفته بود: واحد حقوقی اداره آموزشوپرورش منطقه 5 به دلیل بیتوجهی انبوهسازان مسکن تصمیم گرفته است از ١٧ انبوهساز منطقه ٢٢ به دادگاه شکایت کند که توجهی به ساخت مدرسه نکردهاند. دراینباره نیز بخشی از انبوهسازان در دفاع از خود در دادگاه مطرح کردهاند که در زمان صدور مجوز ساخت شهرکهایشان، شهرداری،٧٠ درصد زمین آنها را برای سرانههای آموزشی و خدماتی گرفته است و هیچگونه تعهدی برای ساخت مدرسه ندارند؛ البته تعدادی از انبوهسازان نیز از سوی دادگاه محکوم شدهاند که آنها به دلیل اینکه واحدهای مسکونیشان را به شهروندان فروختهاند و اموال دیگر به نام انبوهسازان نیست، اداره آموزشوپرورش نمیتواند حکم دادگاه را اجرا کند؛ باوجوداین، اداره آموزشوپرورش منطقه ٢٢ دست روی دست نگذاشته است و کمبود مدرسه در منطقه ٢٢ را به مسئولان کشوری، ازجمله دفتر مقاممعظمرهبری، معاونت حقوقی ریاستجمهوری، دیوان محاسبات، استاندار تهران، شورای شهر، وزارت آموزشوپرورش، فرمانداری تهران و دادستان تهران اعلام کرده است تا اقدامی برای ساخت مدرسه جدید در این منطقه نوپا انجام شود و برهمیناساس، دادستانی تهران و دیوان محاسبات بهعنوان مدعیالعموم، شکایتی از شهرداری منطقه ٢٢ ثبت کرده که در جلسه ابتدایی این پرونده، شهرداری منطقه، حاضر به شرکت نشده است.
مدیر اداره آموزشوپرورش این منطقه بهشناسایی ٤٠ انبوهساز مسکن جدید در منطقه ٢٢ که اقدامی برای ساخت مدرسه در طرحهای عمرانیشان نکردهاند، اشاره کرده و گفته بود: بهتازگی در بررسیهای ما، ٤٠ انبوهساز در منطقه ٢٢ اقدام به ساختوساز ساختمانهای مسکونی کردهاند که بیش از ١١١ هزار واحد مسکونی بهوسیله آنها یا در حال اتمام است یا در حال اجرا؛ بنابراین برای این تعداد جمعیت که میخواهند ساکن شوند، باید ١٢٠ مدرسه ساخته شود که هنوز یک مدرسه نیز ساخته نشده است.
اگر ١١١ هزار واحد مسکونی را که در حال ساخت است، در این منطقه ضرب در سه نفر دانشآموز در هر یک از واحدهای مسکونی کنیم، عددی حدود ٣٣٣ هزار نفر دانشآموز به دست میآید و طبق استانداردهای موجود سرانه هر سه دانشآموز به ٤,٥ مترمربع بنا و هفت متر مربع زمین نیاز دارد که باید برای این تعداد دانشآموز، یکمیلیون و ٥٩٠ هزار و ١١١ مترمربع بنای آموزشی و دو میلیون و ٣٤٧ هزار و ٥٠٦ مترمربع زمین برای محیط آموزشی در نظر بگیرند که با یک حساب سرانگشتی، این مساحتها را جمع کنیم و ضرب در هزینه خرید زمین در این منطقه کنیم، آن وقت عددی بیشتر از ١٧ هزار میلیارد ریال میشود که شهرداری و انبوهسازان مسکن باید آن را پرداخت کنند اما با همه این حرفها به نظر میرسد، نه شهرداری قرار است زیر بار ساخت مدرسه برود و نه انبوهسازان که سودشان در گروی ساخت هرچه بیشتر واحدهای مسکونی است به این سادگیها زیر بار چنین مسئولیتی میروند؛ وضعیت اقتصادی آموزشوپرورش هم که جای هیچ سؤال و توقعی باقی نمیگذارد؛ بنابراین فعلا باید از خانوادهها و بچهها خواست تا راهحلی برای خستگیها خالیشدن جیبهایشان پیدا کنند.
*منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه، 1395.9.17