علیاکبر اشعری با تشریح عملکرد خود در زمان تصدی بر سازمان اسناد و کتابخانه ملی گفت: کتابخانه ملی علاوه بر نقشهای ذاتی خودش میتواند هم حلقه وصل بین دولت و جریان روشنفکری و نخبگان باشد و هم کانالی برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی و زمینهای برای دیپلماسی سیاسی.
رییس اسبق سازمان اسناد و کتابخانه ملی با حضور در غرفه ایسنا در زمان برپایی بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاریها درباره دوران حضورش در این نهاد مهم فرهنگی کشور گفت: وقتی به کتابخانه ملی رفتم آبانماه بود. به همکاران گفتم تا آخر سال هیچ کاری به شما ندارم. همان کار قبلی را انجام بدهید. من میخواهم کمی مطالعه کنم ببینم چه خبر است. البته از اول انقلاب در عرصه فرهنگ بودهام، ولی بالاخره کتابخانه ملی حال و هوای خودش را داشت. در این فاصله با توجه به مطالعاتی که انجام دادم به این جمعبندی رسیدم که باید چند کار را شروع کنیم تا خلأهایی که در کتابخانه ملی وجود داشت پر شود.
او در ادامه اظهار کرد: در آن زمان کتابخانه ملی در بین نخبگان ناشناخته بود. خیلی از کسانی که اهل تحقیق هستند حتی برای پیدا کردن اسناد مورد نیاز خودشان هم به کتابخانه مراجعه نمیکردند. یعنی کسی نمیآمد در کتابخانه ملی مطالعه کند، نه در بخش اسناد و نه در کتابخانه. در صورتی که هم در بخش کتابخانه و هم در اسناد گاهی نسخههای بیبدیلی وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. این نشناختن باعث شده بود از نظر ظرفیت کتابخانه هم با مشکلاتی مواجه شویم. از جمله اینکه عدهای با کیفهای پر از دلار میآمدند و در میدان انقلاب و جاهای دیگر نسخههای خطی را میخریدند و کسی حاضر نبود به کتابخانه ملی کتاب بفروشد. ما فکر کردیم باید راهی برای ایجاد امنیت خاطر صاحبان نسخههای خطی پیدا کنیم تا کتابها را به کتابخانه ملی بیاورند.
اشعری افزود: مسئله دیگر اینکه ما در عرصه بینالمللی در واقع ظرفیت بزرگ شدن داشتیم. بنابراین کار دومی که به نظرم آمد باید انجام بدهیم، معرفی و فعال کردن کتابخانه در حوزه بینالملل بود. وقتی این دو اتفاق میافتاد همکاران ما در کتابخانه باور مثبتی نسبت به کارشان پیدا میکردند که کتابخانه ملی جای مهمی است. وقتی در مجموعهای کسانی که در آن کار میکنند احساس نکنند که آنجا مهم است کارها را درست انجام نمیدهند. این دو اتفاق افتاد. ما در حوزه داخلی سعی کردیم به سرعت منابع کتابخانه را افزایش دهیم. وقتی من وارد کتابخانه ملی شدم حدودا 200 هزار کتاب به مردم ارائه میدادیم. به دلیل جابهجایی ساختمان خیلی از کتابها در انبارها دپو شده بود. با ربطه خوبی که با فروشندگان کتاب پیدا کردیم، کتابها را به سرعت آماده کردیم. بهطوریکه شاید در دوره حضور من در کتابخانه ملی نسخههای خطی و چاپ سنگی دوبرابر شد. همچنین کتابخانه ملی در بین عموم مردم و نخبگان جایگاه پیدا کرد، به طوری که از استانها به ما اصرار میکردند که ما برویم و نمونه آن را در دیگر استانها ایجاد کنیم. در آن دوره در برخی از استانها این کار را کردیم.
رییس اسبق کتابخانه ملی اظهار کرد: درباره حوزه بینالملل روابط را با کتابخانههای بزرگ دنیا شروع کردیم. مبادله کتاب و دانش را هم شروع کردیم؛ چون در حوزههایی به برخی از فنون و آگاهیها نیاز داشتیم. برای این کار در حوزه بینالملل حضور فعالتری پیدا کردیم. مجموعه این کارها کمک کرد تا در ادامه کتابخانه ملی در دولت نقشآفرین شود و در بین نخبهها شناختهتر شود. برای این کار خیلیها به ما کمک کردند. شوراها و گردهماییهای علمی شروع به فعالیت کردند. آن زمان از نظر سختافزاری هم ساختمان حدود 40 درصد پیشرفت کرده بود و وضع بدی داشت. آقای سعیدی کیا که آن زمان وزیر مسکن بود به ما کمک کرد و ظرف یک سال ساختمان کتابخانه ملی تکمیل شد.
او در ادامه بیان کرد: در بخش اسناد اولا شورایی تشکیل دادیم برای مطالعه این موضوع که آیا میشود با توجه به قدمت کتاب و کتابداری در ایران و اینکه طبقهبندی علوم توسط ابوریحان بیرونی ابتدا در ایران شکل گرفته، طبقهبندی علوم را مطابق با مقتضیات خودمان اصلاح کنیم؟ دوم برنامهای برای حافظه جهانی در یونسکو وجود داشت که ما از آن بیاطلاع بودیم و آن را احیا کردیم. کتابخانه ملی پای کار آمد. خیلی از آثار ایرانی مثل اسناد آستان قدس و آثار خیلی مهمی را که در جهان شناختهشدهاند ولی به نام ایران ثبت نشدهاند در حافظه جهانی ثبت کردیم. بنابراین ابتدا سعی کردیم منزلت کتابخانه ملی را هم در داخل و هم در خارج از کشور ارتقا دهیم.
اشعری اضافه کرد: همکاران من زمانی که به کتابخانه ملی آمدم بیشتر از زمانی بودند که رفتم. در طول پنج سالی که در کتابخانه ملی بودم دولت فقط اجازه استخدام 12 نفر را به من داد در حالی که خیلی از افراد بیش از این بازنشسته شدند و رفتند.
این مدیر فرهنگی درباره ضعفها و مشکلات کتابخانه ملی گفت: کتابخانه ملی خطدهنده به کتابخانههای کشور است. در واقع میشود گفت میتواند برای کتابخانههای کشور سیاستگذاری کند. این فرصت خوبی است که ما کتابخانهها را، هم از نظر سختافزاری و هم نرمافزاری رشد بدهیم. الان خیلی از کسانی که به کتابخانهها مراجعه میکنند برای مطالعه میآیند. این مسئله مبتلابه همه کتابخانههای ماست. ما اگر بخواهیم این نقش را تغییر دهیم کتابخانه ملی خیلی میتواند تأثیرگذار باشد. من خیلی نتوانستم در این زمینه کاری بکنم، یعنی فرصتی پیدا نکردم. ولی الان ما میتوانیم به نوعی در مجامع بینالمللی زبان کشورهای اسلامی باشیم. هنوز این نقش را پیدا نکردهایم که دلایل مختلفی دارد. مقداری زمان میخواهد. مقداری هم حمایت میخواهد.
اشعری گفت: نکته دیگری که مهم است در کتابخانه ملی نسلی مثل آقای کامران فانی، پوری سلطانی و جمع دیگری بودند که بین اینها و نفرات بعدی فاصله خیلی زیادی است. ما باید کاری میکردیم و کنیم که این فاصله را کم کنیم. اگر میخواهیم کتابخانه ما از جهاتی در رتبه اول قرار بگیرد باید آدمهای تراز بالایی در آن داشته باشیم. ایجاد فرصت برای اینکه افراد به این مرتبه برسند خیلی مهم و زمانبر است. کتابخانه جای خیلی مهمی است. باید اول قدر آن را بدانیم. کتابخانه ملی علاوه بر نقشهای ذاتی خودش میتواند دو نقش مهم برای دولت ایفا کند؛ یکی حلقه وصل بین دولت و جریان روشنفکری و نخبگان باشد، دوم کانالی برای ایجاد دیپلماسی فرهنگی و زمینهای برای دیپلماسی سیاسی. کتابخانه ملی جای خوبی است برای گفتوگو. درباره مسائلی که در پشت میزهای رسمی نمیتوان از آنها صحبت کرد و ما با کمک وزارت خارجه و شورای امنیت ملی تلاش کردیم تا حدی این نقش را پررنگ کنیم. کتابخانه یک کانون مهم است که هم در عرصه فرهنگ و ارتباط ملی و هم جهانی نقش مهمی میتواند ایفا کند و تنها قرائتخانه نیست.