روزنامه اطلاعات در صفحه اخبار داخلی گفت و گویی را با پدر علم کویرشناسی ایران منتشر کرد و نوشت: پرویز کردوانی معتقد است تمامی مشکلات و کمبودهای امروز آب در کشور از حفر بیرویه چاههای عمیق و استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی نشأت میگیرد.
کردوانی: چاههای عمیق منابع آبی کشور را نابود کردهاند
در این گفت و گو که در شماره دوشنبه 10 آبان 1395 خورشیدی منتشر شده است، می خوانیم: دکتر پرویز کردوانی پدر علم کویرشناسی ایران میگوید 35 سال پیش در مورد نشست زمین و غارت آب هشدار داده است. وی در جلد اول کتاب منابع و مسائل آب در ایران (آبهای سطحی و زیرزمینی) که در سال 63 تالیف کرده در مورد مسائلی مانند خوبی رویه و غیرمجاز چاه سخن گفته است.
دکتر کردوانی معتقد است تمامی مشکلات و کمبودهای امروز آب در کشور از حفر بیرویه چاههای عمیق و استفاده بیش از حد از آبهای زیرزمینی نشأت میگیرد.
بهگفته وی در مقطع انقلاب از سال 57 تا 62 در رفسنجان که باید 40 حلقه چاه میداشت، 321 حلقه چاه حفر شده است. این میزان تا 2 سال پیش به 1650 حلقه چاه بالغ شده که بهمعنای در خطر بودن طلای سبز ایران است. بهگفته وی، هماکنون سطح آب به حدی در این منطقه کاهش یافته که به نمک رسیده است و دیگر آبی وجود ندارد.
دکتر کردوانی معتقد است که حفر چاههای عمیق بهجای نیمهعمیق سرآغاز همه این معضلات است و اکنون در جهرم، چاهی که در سال 42 در 37 متری به آب رسیده در 600متری به آب میرسد. وی مقصر اصلی پیشروی آب شور را، نشست کردن زمین، خالیشدن سفرههای آب زیرزمینی، خشکشدن قناتها و تالابها و بسیاری از مشکلات دیگر را چاههای عمیق میداند.
چهره ماندگار علمی کشور به آمارهایی که در مورد برخی مسائل کشاورزی عنوان میشود، معترض است و میگوید که اصلاً آمار در این مورد نداریم و هر کس عدد و رقم ارائه میدهد، غلط است. زیرا هنوز نمیدانیم چقدر بارندگی داریم؟ چون ایستگاههای هواشناسی به اندازه کافی نداریم.
به گفته وی آمارهایی که مثلاً گفته میشود هر ثانیه 300متر به کویرهای کشور اضافه میشود هم اشتباه است، چون هر ثانیه 300 متر پوشش گیاهی در حال از بین رفتن است و در واقع بیابان اضافه میشود نه کویر. بسیاری فرق کویر با بیابان را نمیدانند.
دکتر کردوانی با بیان اینکه برخی میگویند راهحل این است که آب کشاورزی را کم کنیم و هندوانه و برنج نکاریم، مخالفت کرده و میگوید شهرها دارند آب مصرف میکنند و اشتباه است که بگوئیم آب در کشاورزی هدر میرود. این استاد نمونه دانشگاه تهران معتقد است 32 سال پیش در مورد تبعات حفر چاههای عمیق، غارت آب و نشستکردن زمین گفته و نوشته، اما کسی به این حرفها گوش نداده است.
وی که در گفت و گو با روزنامه اطلاعات سخن میگفت، اظهار داشت: با سه تکنولوژی پیشرفته و بدون مدیریت صحیح به این وضعیت در مورد آب دچار شدیم که عبارت است از حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق، سدسازی و کانالکشی و شیر و شیلنگ که اولی از همه مهمتر است. کردوانی ادامه داد: جرقه این مشکل از زمانی آغاز شد که حفر چاههای عمیق و نیمهعمیق از دهه 40 در روستاها رواج یافت و قنات به فراموشی سپرده شد. از سال 55 تا 60 تعداد چاهها دو برابر شد و به 105 هزار حلقه رسید. با شروع انقلاب حفر چاه شدت یافت و ادامه این روند سبب شد که دشتها به ممنوعه و غیرممنوعه تقسیم شوند.
پدر علم کویرشناسی ایران خاطرنشان کرد: در حال حاضر در بیش از دو سوم از دشتهای مهم کشور مانند خراسانشمالی، رضوی و جنوبی، کرمان و اصفهان حفر چاه ممنوع است و فقط در برخی از دشتهای کوچک مانند کلاردشت و نوشهر ممنوعیت ندارد.
وی ادامه داد: از دهه 40 تا سال 55 یعنی در 15 سال 50 هزار حلقه چاه حفر شد، ولی در 5 سال از 55 تا 60 تعداد چاهها بیش از دو برابر شد و به 105 هزار حلقه چاه رسید.
کردوانی با یادآوری اینکه گفته شد با قنات نمیتوان توسعه پیدا کرد، پس به سمت حفر چاه رفتند، اظهار داشت: چاهها مسائل مختلفی بهوجود آوردند و باید دید چه میتوان انجام داد. اینکه اکنون بیان میشود که باید به سراغ کشاورزی رفت و آب را کاهش داد، راهحل نیست، بلکه باید هم آب چاه و هم آب کشاورزی را نصف کرد و هم آب شهرها و بخش صنعت را. اما مهم این است که وقتی آب کشاورزی را نصف میکنیم، چه اقدامی انجام دهیم که کشاورز ضرر نکند، تولیدش پائین نیاید و در روستای خود بماند. این مسائل قابل حل است و بنده برای آن راهکار دارم.
وی با اعلام اینکه ممنوعیت حفر چاه در دشتهای بزرگ برای کشاورزی کار اشتباهی است، افزود: با ممنوعشدن این اقدام، دیگر توسعه امکانپذیر نیست. این ممنوعیت برای کشاورزی درست نیست، بلکه باید برای شهر و صنعت ممنوع میشد، بهطور مثال در کرج و شهریار حفر چاه در دشت ممنوع است، ولی در شهر ممنوع نیست. وقتی در دشتها حفر چاه ممنوع میشود، مهاجرت به شهر رخ میدهد و توسعه کشاورزی محدود میشود.
کردوانی گفت: پیشروی آب شور به طرف آب شیرین از دیگر مشکلات حفر چاهها بود. معمولاً جهت آب شیرین به طرف آب شور است، ولی وقتی زیاد چاه زده میشود، این جهت برعکس شده و آب شور به طرف چاهها حرکت میکند. در حال حاضر به خاطر استفاده بیرویه از آبهای زیرزمینی که سطح آب پائین رفته، خیلی از آبها در بسیاری از مناطق شور شده است.
وی در مورد اینکه با شور شدن آب چه مسائلی پیش میآید، اظهار داشت: در این حالت در آن منطقه چه شهر، چه روستا دیگر آب شرب وجود ندارد و باید از مکانهای دیگر آب آورد. هماکنون 7 تا 8 هزار روستا با تانکر آبرسانی میشوند. بهطور مثال اطراف دریاچه ارومیه و بسیاری از روستاها دارای آب شور شدهاند.
استاد نمونه دانشگاه تهران ادامه داد: وقتی آب شور شد، تولید گیاهان حساس به شوری کاهش مییابد. همچنین با تبخیر آب، نمک به جا مانده و کویر (نمکزار)های جدید به وجود میآید. وی اضافه کرد: آب نیتراته که در شهرها هم هست و مثلاً در تهران که میگویند آب نیتراته شده، در اثر زیادزدن چاه است. در بابل که برای تولید برنج پر محصول کود زیاد میدهند، کرم ساقهخوار زیاد شده است. قبلاً در زنجیره غذائی که قورباغه وجود داشت، کرم ساقهخوار را میخورد، ولی اکنون خود قورباغهها بر اثر کود و سمپاشی زیاد از بین رفتند. نتیجه این شده که کود از ته به زیر آبها نفوذ کرده است. 90درصد آب آشامیدنی مازندران از آب زیرزمینی تامین میشود که نیترات دارد و در آن منطقه بهویژه بابل سرطان معده زیاد شده است. این مشکلات را چاهها ایجاد کردهاند.
کردوانی خشکشدن قناتها را یکی دیگر از تبعات حفر چاه ذکر کرد و گفت: چاه، سرطان قنات است، زیرا قنات کمعمق، ولی عمق چاه زیاد است و این امر باعث خشکشدن قناتها میشود. اگر هنوز قناتی وجود داشته باشد، بقیه هم در آینده خشک میشوند و محل توریستی برای گشت و گذار خواهند شد. در منطقه «ریگان» 80درصد قناتها خشک شده است.
وی در مورد نشستکردن زمین که یکی از منفیترین تاثیرات چاه است، اظهار داشت: دشتی که آب آن نشست کرده باشد، دیگر تغذیه نمیشود، زیرا تمامی منافذ آن بسته شده و حتی اگر بارندگی هم بشود، دیگر سطح آب پائین نمیرود. همچنین در اثر نشست زمین لولههای گاز و آب میشکند و ساختمانها بهویژه ساختمانهای قدیمی فرو میریزند. در دشت ورامین که تمامی دکل برق است، نشست زمین سبب کجشدن دکلها شده که امکان افتادن آنها وجود دارد و ممکن است برق مناطق وسیعی قطع شود. خطر دیگر نشست زمین، شکستن آسفالت و جاده است که الان بین اردکان و میبد، کمر جاده شکسته است. همچنین احتمال شکستگی راهآهن وجود دارد، بهویژه قطار سریعالسیر که با 250 کیلومتر سرعت در حرکت است. همچنین در مسیر راهآهن تهران ـ مشهد تمام دشتها نشست کرده است.
کردوانی ادامه داد: نشستکردن زمین و پائینرفتن سطح آب، باعث بهوجودآمدن بیابانهای جدید میشود، زیرا ریشه گیاهان دیگر نمیتواند در عمق 600 متری از آب استفاده کند. از سوی دیگر، پوشش گیاهی که از بین رفت، ریزگردها ایجاد میشود. هماکنون ریزگردها بیشتر محلی است. وی اظهار داشت: بیابانها دیگر به روش قبل به وجود نمیآید و این چاهها هستند که بیابان درست میکنند. پائین رفتن سطح آب، خشکشدن جنگلهای دشت کاشت را هم در پی دارد که برای مقابله با بیابانزایی کشت شده بودند. در منطقه سمنان چندین هزار هکتار تاغکاری و جنگلکاری شده که اکنون دارد خشک میشود. دلیلش این است که در شهرهای گرمسار، سمنان و دامغان و در پائیندست و جنوب آنها برای کشاورزی چاه زیاد زده شده و دیگر به جنگلها آب نمیرسد و همه در حال خشکشدن است.
کردوانی خاطرنشان کرد: برای مقابله با ریزگردها، دیگر روش ایجاد جنگل و پوشش گیاهی جواب نمیدهد، در صورتیکه اکنون مجلس تصویب کرده که جنگلکاری انجام شود. وقتی آب تا عمق 300 ـ 200 متری پائین رفته، دیگر ریشه گیاه نمیتواند تا آن عمق پائین برود، قبلاً در عمق 10 تا 15متری آب وجود داشت.
وی معتقد است، کویر بزرگ مرکزی ایران که در 40کیلومتری تهران از گرمسار، سمنان، دامغان، شاهرود، سبزوار و در جنوبش تا خور و جندق است، 30 ـ20 سال دیگر وجود نخواهد داشت.
به گفته پدر علم کویرشناسی کشور، پائینرفتن سطح آب سبب خشکشدن کویرها (نمکزارها) میشود.
وی اضافه کرد: کویر با بیابان متفاوت است و اینکه برخی میگویند 20 سال دیگر ایران کویر (نمکزار) میشود، درست نیست، بلکه ایران بیابان میشود. به منطقه وسیعی که از لحاظ آب و گیاه فقیر باشد و سالها باران نیاید، بیابان میگوئیم. اگر دولت به کویرها توجه کند، مملکت به کلی عوض میشود، زیرا علاوه بر جنبه اقتصادی و گردشگری، این مناطق در تامین مواد شوینده، شیشهسازی، کاغذسازی، صنایع پتروشیمی، نمک و حتی استخراج نفت بسیار تاثیرگذارند. اما دو تا سه دهه آینده تمامی این کویرها خشک میشوند و دیگر حتی نمک هم نمیدهند. کویر قم و کویر جاجرم از بس دورشان چاه زدند، در حال خشکشدن هستند.
کردوانی سپس به غیر اقتصادیشدن کشاورزی در اثر پائینرفتن سطح آب اشاره کرد و گفت: اینکه در آب سرد دماوند از 200 متری یا اینکه در جهرم از 600 متری آب بیرون بیاورند برای اینکه لیمو شیرین بکارند، اصلاً اقتصادی نیست. وی افزود: چاهها نه تنها قناتها را خشک کردهاند و از بین بردند، بلکه آبها را هم تمام کردند و منطقه را به کلی خشک کردند. دشتها تبدیل به بیابان شدند، اما در شهرها وضع به شکل دیگری است.
وزارت نیرو اعلام کرده در شهرها آب نداریم، تا جائیکه میتوانید چاه بزنید یا آب چاههای کشاورزان را بخرید. کردوانی اظهار داشت: در واقع در شهرها باید این چاهزدنها غیرمجاز تلقی شود، اما پروانه مجاز ارائه میشود. بههمین دلیل است که امروز روستاها میکوشند تبدیل به شهر شوند. یکی از مسائلی که تبدیلشدن روستا به شهر در پی دارد، بدترشدن وضع آب است.
*منبع: روزنامه اطلاعات