کد خبر: ۸۲۵۷۵
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۰۳ مهر ۱۳۹۵ - 24 September 2016
شنیدن صحبت های دلنشین کسانی که در روزهای نخست جنگ تحمیلی دل به دریا زدند و برای دفاع از خاک، ناموس و دین خود وارد عرصه کارزار با دشمن بعثی شدند شنیدنی و جذاب برای همه مردم است.
 روزنامه اطلاعات در صفحه ویژه دفاع مقدس درباره جریانات دفاع مقدس به گفت وگو با امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان پرداخت. در بخشی از این گفت وگو می خوانیم: شنیدن صحبت های دلنشین کسانی که در روزهای نخست جنگ تحمیلی دل به دریا زدند و برای دفاع از خاک، ناموس و دین خود وارد عرصه کارزار با دشمن بعثی شدند شنیدنی و جذاب برای همه مردم است.

در این گفت وگو که بخش نخست آن در شماره شنبه سوم مهر 1395 هجری خورشیدی با فرمانده نزاجا منتشر شد، آمده است: ایام دفاع مقدس بهانه ای است برای این که گوشه هایی از رشادت های جوانان دیروز وطن در مقابله با دشمن را برای نسل جوان جامعه بازگو کنیم. امیر سرتیپ احمد رضا پوردستان فرمانده نیروی زمینی ارتش از جمله این افراد است که از روزهای نخست جنگ سخنان و خاطرات دلنشینی دارد.

این فرمانده با توجه به علاقه ای که به ارتش داشت در کنکور دانشگاه افسری ثبت نام کرد و در سال 1359 با قبولی در آزمون این دانشگاه لباس رزم نیروی زمینی ارتش را به تن کرد.از نخستین لحظه های ورودش به دانشگاه با جدیت کار خود را آغاز کرد و در سمت های مختلف فرماندهی گروهان ، گردان و...،به خدمت پرداخت تا این که در سال 1387 با حکم فرمانده معظم کل قوا به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد . فرا رسیدن هفته دفاع مقدس فرصت خوبی است تا پای صحبت یادگار روزهای جنگ و خون بنشینیم و با حال و هوای دفاع مقدس و عملکرد نیروی زمینی ارتش در آن دوران بیشتر آشنا شویم.

متن پرسش و پاسخ با امیر پوردستان را می خوانیم:
** کارشناسان و فرماندهان نظامی بر این عقیده اند که آغاز جنگ تحمیلی تاریخی که امروز (31 شهریور) ما آن را آغاز دفاع مقدس نامگذاری کرده ایم، نبوده است. بلکه ارتش و به ویژه نیروی زمینی قهرمان قبل از این تاریخ، هشدارهایی را به مسئولان وقت داده بود و در بعضی از موارد درگیری هایی هم با کشور عراق داشته اند. لطفا در این باره کلام خود را آغاز کنید.

نیروی زمینی ارتش بارها وقوع حمله قریب­ الوقوع از طرف دشمن را اعلام کرده بود ولی یک اراده قوی برای انجام اقدامات سیاسی یا اعزام نیرو به مناطق مرزی وجود نداشت و فقط به تقویت ساده یکان های سرزمینی اکتفا شد. در واقع بین هوشیاری و غافلگیری جنگ بر ایران تحمیل شد و واحدهای زرهی دشمن که از مدت ها قبل درگیری های پراکنده زمینی را شروع کرده بودند از خطوط مرزی گذشتند و وارد خاک جمهوری اسلامی شدند. به رغم شروع جنگ تحمیلی و تهاجم وسیع نیروهای عراقی، بنی صدر رئیس جمهوری وقت که مسئولیت فرماندهی کل قوا به وی تفویض شده بود به اخطارها و توصیه های فرماندهان مبنی بر طرح های دفاعی و اعزام نیرو به منطقه توجهی نمی کرد و استراتژی و سیاست خود را «دادن زمین و گرفتن زمان» اعلام می کرد که بعدها مشخص شد نه فقط این حربه یک طرح دفاعی نبوده است که از جمله افکار خائنانه و خود فروخته وی بوده که قصد داشته است جبهه تهاجم دشمن خالی از نیروهای دفاعی ما باشد تا دشمن بتواند هر چه سریعتر خود را به خوزستان برساند که به شکر خدا با درایت و تدابیر حکیمانه حضرت امام (ره) این دسیسه و توطئه شوم بنی صدر خیلی زود نقش بر آب شد و از آن به بعد بود که شاهد موفقیت ها و پیروزی های

** چشمگیری در جبهه ها بودیم.
البته باید به این نکته اشاره کرد که شیپور جنگ از همان پیروزی انقلاب اسلامی نواخته شد. در آن زمان یک سری نیروهای خودفروخته که خیال خام بر سر داشتند، با همدستی کشورهای بیگانه و با هجوم از آن سوی مرزها به کشور سعی داشتند تا صدماتی را به انقلاب اسلامی وارد کنند که با بصیرت بالای حضرت امام(ره) و حضور نیروی زمینی ارتش که از همان ابتدا پا دررکابی خود را به اثبات رسانده بود، یکی پس از دیگری دشمن را از صحنه خارج کرد اما دشمن ساکت نشد و جنگ تحمیلی را به طور رسمی در سی و یکم شهریور سال 59 با تمام وجود آغاز کرد.

** نیروی زمینی ارتش چه نقشی در روزهای نخست جنگ تحمیلی در مقابله با دشمن داشت؟
نیروی زمینی در آن زمان تنها یکان منسجم از نظر نیروی انسانی و تجهیزات ارتش بود. ستون فقرات این ارتش هم نیروی زمینی قهرمان بود در چنین صورتی باید قضاوت کرد که چه یکانی توانسته است در روزهای نخست جنگ در مقابل رژیم تا بن دندان مسلح ایستادگی کند.

رژیم بعث عراق با 12 لشکر و حجم وسیعی از تجهیزات و سلاح و پشتوانه بزرگی همچون حمایت کشورهای غربی و شرقی آمده بود که سه روزه تهران را فتح کند، یعنی با این ظرفیت و این پتانسیل قوی تهاجم خودش را به مرز شروع کرده بود. در مقابل، یکان های بدون پشتوانه به طور خط پدافندی واحد در برابر او صف آرایی کرده بودند، اما بازهمین نیروهای محدود در مقابل همین پتانسیل قوی ایستادگی کردند و اجازه پیش­روی قابل توجهی را به او ندادند و در روزهای دوم و سوم جنگ ارتش عراق را متوقف کردند . بعد از آن ارتش دشمن تا پایان جنگ هیچ پیشروی ای نداشت بلکه یا دفاع می کرد یا عقب می رفت.

در واقع روزهای ابتدایی جنگ روزهای موفقیت­ آمیزی برای ما بود؛ چرا که دلاورمردان نیروی زمینی ارتش با همان توان رزمی محدود و اندک نیروهای حاضر در مرزها با مقاومت و ایستادگی و دفاع جانانه خود موفق شدند ماشین جنگی عراق را متوقف کنند و اجازه پیشروی به نیروهای متجاوز را ندهند. اگر دشمن می­توانست بیشتر از این پیش­روی کند بیرون راندن او در سال­های بعدی جنگ مستلزم عملیات های آفندی بی شماری بود.

این نشان می دهد که نیروی زمینی تهدیدات را رصد می کرد و با آن تلاش و توانی که داشت، درصدد مقابله با تهدیدات بود که در این میدان توانست کارنامه خوبی از مقاومت را برای خود به ثبت برساند و در حقیقت مجموعه نیروی زمینی به بهترین شکلی که مقدور بود در مقابله با دشمن ایستادگی کرد. طرح های نیروی زمینی در آن زمان و با توجه به امکانات آن روز و ابزاری که ارتش داشت بهترین طرح های موجود بود و بهتر از آن نمی توانست اقدام کند. مستندات این را هیأت معارف جنگ هم ارائه داده است و اگر کسی ادعا کند که نیروی زمینی بد یا ضعیف عمل کرد، ادعایی نابخردانه و واهی است. مدارک نشان می دهد که نیروی زمینی در جریان دفاع مقدس به بهترین شکل ممکن حضور پیدا کرد و چیزی کم نگذاشت. ما اگر نگاهی به شمار شهدای نیروی زمینی ارتش و تاریخ شهادت آنها بیاندازیم، می بینیم که آمار زیادی از این شهدا در همان دو ماه نخست جنگ به شهادت رسیدند. این نیرو از روزهای آغاز جنگ تا آخرین روزهای این نبرد، با خلق رشادت­ها و حماسه هایی بی­نظیر نقش بسزایی در تاریخ دفاع مقدس داشته است.

** توان رزمی ارتش جمهوری اسلامی ایران را در مقایسه با ارتش بعثی عراق در روزهای آغاز جنگ تحمیلی چگونه ارزیابی می کنید؟

پس از صدور فرمان حضرت امام(ره) درباره غائله پاوه، مهاباد و سنندج مبنی بر آزادسازی و مقابله با ضدانقلاب، یکان های زیادی از جمله لشکر 64 و28 پیاده و تیپ30 و در حدود دو تیپ از لشکر 16 زرهی و یک تیپ از لشکر 81 زرهی و چند گردان و آتشبارهای توپخانه از لشکر 21 و 77 با بکارگیری توان عمده هوانیروز در مناطق یاد شده مشغول نبرد با گروهک های ضد انقلاب و وابسته به بیگانگان شدند، لذا استعداد رزمی یکان های نیروی زمینی که تا حدود 50 درصد کاهش یافته بود، در شمال غرب و شرق کشور هم بکار گرفته شد.ادامه بحران در شمال غرب و غرب از یک طرف و نبود باورعمومی مسئولان در حمله همه جانبه عراق از سوی دیگر موجب شد تا نیروی قابل توجهی در غرب و جنوب متمرکز نشود و نیروی زمینی با تصور این که حملات گسترده ای از سوی عراق انجام نخواهد گرفت مبادرت به تهیه طرح دفاعی ابوذر در غرب و جنوب با بهره گیری از لشکر 81 زرهی در غرب و لشکر 92 زرهی در جنوب و تعداد اندکی از گردان های لشکر 21 حمزه و لشکر 77 و تیپ 55 هوابرد کرد . نفت شهر و گیلانغرب و لشکر 2 پیاده کوهستانی تقویت شده در منطقه مهران قرار داشتند که در مقابل این لشکرها فقط لشکر 81 زرهی با استعدادی در حدود 50 درصد قرار داشت.
اما با تمام این اوصاف رزم آوران شجاع نیروی زمینی تحت شرایط کاملا نابرابر با ایثار و مقاومت دلیرانه از شرف و حیثیت ملی و میهنی و مکتب خود دفاع کردند که در بعضی محورها نسبت نیروی دشمن به خودی 10 بر یک بود.

** ارتش ایران قبل از انقلاب اسلامی، قدرتمندترین ارتش منطقه بشمارمی رفت و به لحاظ تجهیزات و آموزش از سطح بالایی برخوردار بود، با این حال چرا قدرت بازدارندگی ارتش جمهوری اسلامی ایران نتوانست مانع از حمله عراق شود؟

زمانی که رژیم بعثی عراق در شهریور 59 جنگ را به ما تحمیل کرد؛ نیروهای مسلح ما آمادگی دفاع و مقابله را نداشتند و البته این نبود آمادگی به معنای حضور نداشتن، نبود. نیروهای ما در مرزها حاضر بودند. چون قبل از 31 شهریور 59 یک سری درگیری های مرزی بین پاسگاه های ژاندارمری با نیروهای مرزبانی عراق وجود داشت و تبادل آتش انجام می شد و این برخوردها تا آخر تیر و مرداد 59 وجود داشت و نیروهای ارتش به نیروهای ژاندارمری در این درگیری ها کمک می کردند. با شروع جنگ، یکان هایی از لشکر 92 زرهی خوزستان و گردان هایی از لشکر 81 آمدند و در مرزهای غربی و جنوب غربی مستقر شدند؛ اما این استقرار در مرکز فقط لایه ای دفاعی بود و پشتیبانی و عقبه ای نداشت و به همین خاطر بود که وقتی نیروهای عراقی تهاجم خودشان را آغاز کردند، توانستند سد نیروهای ما را بشکنند و قسمت هایی از خاک وسیع کشور اسلامی مان را اشغال کنند.

این موضوع برمی گردد به یک سری تحولاتی که در ارتش به وجود آمده بود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، ارتش دستخوش یک سری تحولاتی شد که سران خودفروخته اش تسلیم و خیلی از فرماندهان بازنشسته شدند و امرای ارشد از سامانه فرماندهی کنار رفتند. حضور بنی صدر و تدابیر نابخردانه و بعضاً کارهای تعمدانه اش و نقل و انتقالات بیرونی که در یکان های ارتش انجام شد، به همراه برخی اقدامات از جمله کاهش مدت سربازی به یکسال و خدمت کارکنان وظیفه و پایور در مناطق بومی و محل سکونتشان از جمله دلایلی است که سبب تضعیف یکان های ارتش شد و بعد از انقلاب اسلامی هم موج وسیعی در کشور به وجود آمد که شعار انحلال ارتش را سر می دادند که این مسأله بر روح و روان کارکنان ارتش اثر منفی گذاشته بود. چنین مسیری سبب شده بود که ارتش قابلیت های دفاعی لازم که در مرزهای غربی و جنوب غربی به آن نیاز داشت را در اختیار نداشته باشد و دشمن بتواند پیشروی کند؛ اما با همه این کاستی های یاد شده، کارهای خیلی خوبی هم در اوایل جنگ تحمیلی انجام شد.
*منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: