روزنامه اعتماد در صفحه سیاستنامه به بررسی جنبش خروج انگلستان از اتحادیه اروپا که اصطلاحا «برگزیت» نامیده می شود، پرداخت و نوشت: برگزیت از لحاظ سیاسی مساله بزرگی را در عرصه سیاست بریتانیا پدید آورده است. این موضوع باعث ایجاد شکاف جدی در حزب محافظه کار و بخش های گسترده از جریانات سیاسی و اقتصادی در بریتانیا شده است که خود باعث تشدید تنش بین کشورهای تشکیل دهنده اتحادیه بریتانیا شد.
در این گزارش که در شماره یکشنبه هفتم شهریور 1395 خورشیدی به قلم اشکان زارع منتشر شد، می خوانیم: جان لاک از بزرگ ترین اندیشمندان جهان مدرن است که بسیاری انقلاب 1688 انگلستان (موسوم به «انقلاب با شکوه») و محدود کردن قدرت پادشاهی در این کشور را به وی نسبت می دهند. نفوذ اندیشه های لاک در نظام های نوآیین غربی به گونه ای است که بیانیه استقلال امریکا سراسر مملو از اندیشه های او است.
نفوذ جان لاک در امریکا به گونه ای است که توماس جفرسون سومین رییس جمهور امریکا از وی در کنار بیکن و نیوتون به عنوان بزرگ ترین انسان های تاریخ زیست انسان نام می برد. ولتر، متفکر مشهور فرانسه از او به نام «لاک دانا» نام می برد و رسو از فلاسفه بزرگ این کشور در قرن هجدهم از سویی و از سوی دیگر فلاسفه بزرگ دیگری نظیر دیوید هیوم و کانت نیز از او تاثیر پذیرفته اند.
جان لاک متولد 1632 در انگلستان است و در کالج چرچ آکسفورد همان جا که تحت تاثیر اساتید ریاضی خود به اندیشه های دکارتی درگیر شد، درس خواند. در این نوشتار با توجه به زادروز وی قصد واکاوی اندیشه های وی و بررسی نسبت امروز انگلستان با اندیشه ها و آموزه های این بزرگ ترین فیلسوف عصر خرد انگلستان را داریم.
تا به حال گمانه زنی های بسیاری در رابطه با خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا مطرح شده است. 23 ژوئن جنبش خروج انگلستان از اتحایه اروپا که اصطلاحا «برگزیت» نامیده می شود، به پیروزی رسید. از لحاظ اقتصادی این اتفاق می تواند باعث گسترش بدهی ها و رکود اقتصادی بریتانیا شود که به احتمال زیاد نتیجه خروج انبوهی از سرمایه های خارجی از بریتانیا خواهد بود. چرا که خروج از اتحادیه اروپا موجی از اضطراب را در جامعه بین الملل در رابطه با آینده بریتانیا به وجود آورده است.
«برگزیت» از لحاظ سیاسی مساله بزرگی را در عرصه سیاست بریتانیا پدید آورده است. این موضوع باعث ایجاد شکاف جدی در حزب محافظه کار و بخش های گسترده از جریانات سیاسی و اقتصادی در بریتانیا شده است که خود باعث تشدید تنش بین کشورهای تشکیل دهنده اتحادیه بریتانیا شد.
**برگزیت نتیجه بحران هویت
وضعیت فعلی که انگلیس در اتحادیه اروپا به آن رسید و به صورت چالش در وضع سیاسی این کشور درآمده بود را می توان در بحران هویتی خوانش کرد چنانچه هابرماس اخیرا در تحلیل خود از مساله برگزیت به صراحت گفت: «برگزیت نشان دهنده غلبه دغدغه هویت بر منافع ملی بود.» (متن کامل سخنان هابرماس در این موضوع در شماره دیروز «اعتماد» و در همین صفحه «سیاستنامه» منتشر شد.) موضوع بحث بیشتر طرفداران خروج از اتحادیه اروپا بر مساله تردد اتباع بیگانه و تسخیر مشاغل انگلستان توسط بیگانگان تمرکز داشت.
**روحیات آنگلوساکسونی و اروپای منزوی
روحیات خاص آنگلوساکسونی، تاریخ و فرهنگ خاص این کشور و حکومت و قدرت هژمونی انگلستان در قرن نوزدهم و بیستم و همچنین شرایط خاص ژئوپولتیکی و موقعیت جغرافیایی این سرزمین از دلایل شکل گیری این روحیه خاص است. این موضوع در شرایط بعد از جنگ جهانی نیز بر انگلستان حاکم است و روزنامه های انگلستان از اروپا به عنوان اروپای منزوی یاد می کردند و همچنین چرچیل انگلستان را با اروپا می داند اما جزو آن به حساب نمی آورد.
**موافقان و مخالفان برگزیت
مخالفان برگزیت مهاجرت را امری مثبت برای پیشرفت اقتصادی با توجه به امکان دسترسی به کارگر ارزان می دانستند و برخلاف موافقان برگزیت وجود کارگر خارجی را با گرفتن مالیات ورود پول و درآمد برای کشور می دانستند نه عامل خروج سرمایه از انگلستان. موافقان برگزیت خواهان سیاست های مهاجرتی همچون استرالیا بودند و هجوم مهاجران به انگلستان را در بحران اجتماعی و سیاسی تعریف می کردند.
در خصوص حکومت ملی هم موافقان خروج این موضوع را ابراز می کردند که مادامی که انگلستان عضو اتحادیه اروپا باشد توانایی دخالت در حاکمیت ملی خود را ندارد و با خروج از اتحادیه اروپا می تواند به حاکمیت ملی و مستقل دست پیدا کند. آنها معتقد بودند با بازپس گیری حاکمیت ملی خود توانایی اقتدار ملی و اعمال نفوذ همچون قبل به انگلستان باز خواهد گشت و انگلستان این گونه می تواند به حقوق اساسی و قوانین خود بازگردد.
دیوید کامرون، نخست وزیر پیشین انگلستان در واکنش به چنین خواسته ای بار ها موضوع مهاجرت به این کشور را به اتحادیه اروپا هشدار داده بود. وی خواستار کاهش ورود مهاجران به انگلستان شده بود. در این شرایط بود که حزب نوپا و عوامگرای «استقلال انگلیس» توانست با سوار شدن بر موج حساسیت های موجود درمورد مساله مهاجرت و نیز ضدیت های موجود با اتحادیه اروپا، ضمن به دست آوردن دو کرسی مجلس عوام در انتخابات میان دوره ای اخیر، وضعیت احزاب سنتی چون محافظه کار و کارگر را در انتخابات عمومی انگلستان با مخاطره روبه رو کند.
** پوپولیسم زیر لوای ناسیونالیسم
با توجه به مشکلات درون انگلستان و موضوعات مطرح شده شرایط برای برپایی پوپولیسم و عوامگرایی زیر لوای ناسیونالیسم انگلیسی مهیا شد. با این شرایط بود که برگزیت توانست موفق شود و انگلستان امسال از اروپای متحد جدا شد. حال با توجه به بیان وضعیت فعلی انگلستان و نسبت این شرایط با فضای حاکم فکری در این کشور حال به بررسی آرای جان لاک فیلسوف انگلیسی می پردازیم که انگلستان و غرب مدرن وامدار او است. هدف از این بررسی روشن ساختن نسبت اندیشه و وضعیت سیاسی انگلستان فعلی با محتوای فکری و اندیشه های جان لاک است.
**اندیشه های جان لاک
جان لاک نظریه پرداز سیاسی است و نظریه سیاسی موضوعی نیست که از موضوعات مجزا پدید آیند چراکه نظریه سیاسی در خلأ شکل نمی گیرد. بلکه در یک بستر فرهنگی گسترده شکل می گیرد. یک نظریه پرداز سیاسی باید تمام جنبه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... مسائل بشری را مورد توجه قرار دهد چرا که تمامی این مقولات و موضوعات هویت یک شخص را به مثابه انسان شکل می دهد.
از این مساله جنبه های تاریخی وارد نظریه پردازی های سیاسی می شود و جنبه های انسان شناختی نیز با توجه به نتایج منتج شده از نظریه سیاسی که به تصمیم گیری راجع به جمع های بشری سر و کار دارند، لازم می شود. جان لاک نظریه پردازی است که مساله محور به مباحث پرداخته است. بنیاد های تاریخی و انسان شناختی درک شده از سوی لاک نشانه ای از نظریه سیاسی پیچیده است. دو رساله لاک راجع به حکومت درباره سرشت و مفهوم توسعه در جامعه است.
**وضعیت طبیعی در نظریه لاک
در نظریه لاک وضعیت طبیعی در مقام شروعی اساسی برای نظریه تکاملی منشا حقیقی، گستره غایت حکومت مدنی توصیف می شود. منظور لاک از قانون طبیعی، فقط قانونی است که بر رفتار انسانی حاکم است و البته این قانون رفتار موجود افراد بشر را تشریح نمی کند بلکه رفتاری را که باید داشته باشند، تشریح می کند.
به همین دلیل منظور لاک از وضع طبیعی، آن گونه که خود عنوان می کند و به ظاهر کاملا غیرمنطقی به نظر می آید، چیزی نیست که در روزگار معینی از تاریخ بشر واقع شده باشد. صرف نظر از بیکن و هابز، جان لاک را می توان نخستین تجربه گرای انگلیسی دانست.
لاک معتقد است که انسان معرفت فطری نداشته و در بدو تولد ذهن بسان لوح نانوشته ای است که به تدریج به آن شکل می دهد. لاک تصورات را علل مادی معرفت به شمار می آورد که این تصورات تماما از تجربه حاصل می شود. وی تجربه را بر دو قسم احساس و تامل می داند. احساسات در نظرگاه او اشیا و فرآیندهای بیرون ذهن را گزارش می کنند، در حالی که تامل در نحوه کارکرد ذهن را روشن می کند و معتقد است که ما تصوارت مان را یا از طریق احساس یا تامل یا هر دو به دست می آوریم.
وی تصورات را یا بسیط می داند یا مرکب. دو رساله وی درباره حکومت از جان لاک در دست است که مقدمه آنها را در سال 1688به تحریر آورده است. بر این اساس است که ما می دانیم این دو اثر در دوران محرومیت و احتمالا به قصد تصدیق شورش مسلحانه عمومی که رهبران حزب کشور طراحی کردند و به قصد توضیح و دفاع از این طرح انقلابی در مقابل چارلز اول و برادرش نوشته شده است. نخستین رساله درباره حکومت، اثری مجادله آمیز است با هدف رد شرح پدرسالارانه «نظریه حقوق الهی پادشاهان» که توسط رابرت فیلمر ارایه شد.
لاک این مجادله فیلمر را که مردان طبیعتا آزاد نیستند به عنوان مساله کلیدی انتخاب می کند. رساله دوم لاک درباره حکومت، نظریه اثباتی حکومت است، است. او آشکارا بر این نظر است که انسان نباید دچار این عقیده خطرناک شود که کل جهان، صرفا نتیجه زور و خشونت است. ابزار او در بیان این نظر به نظام دانایی قرن هفدهم در خصوص فلسفه سیاسی، حقوق طبیعی و قرارداد اجتماعی برمی گردد. حقوق طبیعی آن دسته حقوقی هستند که ما قبل از اینکه حکومت ها به وجود بیایند آن را دارا بوده ایم. لاک زمانی به ضرورت ایجاد حکومت از سوی انسان ها می رسد که معتقد است افراد فکر می کنند شرایط شان در وضع طبیعی، نامطلوب است و از این رو مایلند که برخی از حقوق شان را به یک حکومت مرکزی با حفظ حقوق منتقل کنند و این نظریه قرارداد اجتماعی است.
شرح های زیادی بر نظریه حقوق طبیعی و قراداد اجتماعی در قرن هفدهم و هجدهم وجود دارد که دو جهت گیری محافظه کار یا رادیکال را دارند. شرح لاک بر این قضایا شرحی رادیکال است. این نظریه ها در ایدئولوژی موجود در انقلاب های امریکا و فرانسه تاثیر داشت.
وی در دومین رساله حکومت به تعریف قدرت سیاسی، پایه های حکومت، وضع طبیعی، جنگ، بردگی، ماهیت مالکیت، ماهیت قدرت سیاسی و حکومت مدنی مشروع، جمع بندی تمایزات میان قدرت پدرانه، سیاسی و مستبدانه، شرح ماهیت حکومت مدنی غیرقانونی که به سه شکل غلبه ناعادلانه خارجی، غصب داخلی حکومت سیاسی، گسترش ظالمانه قدرت به وسیله کسانی که از ابتدا، قانونا در قدرت بودند، می شود و شرایطی که امکان دارد تحت آن انقلاب مشروع صورت پذیرد، می پردازد.
بر اساس نظریه لاک، خداوند انسان را آفرید و از این رو انسان دارایی خدا محسوب می شود و هدف اصلی از آفرینش در نظر وی حیات است. لاک انسان را آنقدر آزاد نمی داند که دست به قتل یا خودکشی و نابودی سایر مخلوقات زند چرا که با انجام این کار ها در نظر وی هدف الهی از سوی انسان نقض شده است.
وضع جنگ (state of war) وضعی است که در آن شخص تصمیم می گیرد به حقوق زندگی طرف مقابل تجاوز کند. لاک در این قضیه خود را از هابز جدا می کند چرا که هابز وضع جنگ و وضع طبیعی را برابر می داند. اما لاک وضع طبیعی را زمانی می داند که بشر افراد دیگر را دوست دارد و از حقوق طبیعی خود پیروی می کند. لاک در فلسفه سیاسی خود از برده داری قانونی صحبت می کند که تحقق آن را در یک فرد مهاجم ستمگر شکست خورده می داند که مغلوب فاتح عادل است که اختیار دارد او را بکشد یا به اسارت و بردگی درآورد و این وضع ادامه وضع جنگ است. بردگی غیرقانونی وضعیتی است که شخص بدون دلیل منصفانه، قدرت مطلق و کامل بر شخص دارد. این محدودیت ها هم برای برده داری قانونی و هم غیرقانونی وضع می شود.
جان لاک مالکیت خصوصی را با این مطلب که خداوند زمین را برای همه انسان ها مشترک آفریده است، آغاز می کند. لاک دارایی خصوصی را نشات گرفته از عدم رضایت عمومی می داند. در این نظریه از سوی لاک می توان تکامل وضع طبیعی را مشاهده کرد. وی از شکار و جمع آوری غذا و سپس در مورد جامعه کشاورزی و دارایی زمین صحبت می کند.
لاک در ادامه تکامل وضع طبیعی به معرفی پول می پردازد. وی پول را موجب پدید آمدن دارایی خصوصی خارج از مرزهای جامعه، بدون قرارداد می داند. نظریه قرارداد اجتماعی را لاک به همراه حقوق طبیعی و حقوق قانونی مطرح می کند و تذکر می دهد که همه حکومت ها به زور یا خشونت پدید نیامده اند.
**حکومت قانونی و رضایت عمومی
از نظر وی حکومت مدنی قانونی با رضایت کسانی که بر آنها حکومت می شود بنا شده است. اینها چنین توافق کرده اند که حق اجرای قانون طبیعی و قضاوت به حکومت مدنی واگذار شود. هدف از حکومت مدنی قانونی و مشروع، حفظ حیات، آزادی، سلامت و دارایی شهروندان و تا حد ممکن پیگیری و مجازات کسانی است که حقوق دیگران را نقض می کنند.
** تفاوت حکومت مدنی با حکومت غیرقانونی
حکومت مدنی به دنبال خیر عمومی است. حتی اگر در تضاد با افراد باشد، اما حکومت غیرقانونی ادعا دارد که حق قدرت خودکامه بر افراد را دارد. یک حکومت مدنی غیرقانونی به دنبال نقض سیستماتیک حقوق طبیعی افراد است.
کتاب مهم لاک «جستاری درباره فهم بشر» است که سال 1690 به نگارش درآورد؛ درست پس از زمان اندکی که از انتشار کتاب اصول نیوتن می گذشت. این کتاب چنان از بیان استوار و کاملی را داراست که تلاش های مخالفان عقل گرایی را تحت الشعاع قرار داد.
**پلورالیسم در اندیشه جان لاک
جان لاک را می توان فیلسوفی طرفدار کثرت گرایی دانست. کثرت گرایی که لاک مدافعش بود به موضوعی فراتر رسید و آن موضوع مدارا بود. حمایت او از مدارا حتی در تفکر کسانی که تقریبا صد سال بعد قانون اساسی امریکا را تدوین کردند، تاثیر داشت. فهم لاک بدون درک نسبی پیشینه فرهنگی و فکری او ممکن نیست. تاکید بر نقش جامعه مدنی در کارهای جان لاک مشهود است.
وضعیت طبیعی برای لاک وجود و برقراری صلح و حاکمیت قانون طبیعی بر جامعه است و در آن آزادی افراد برای تامین خواسته های خود کاملا برقرار است. در نظر لاک قرارداد اجتماعی بر آن است تا دولت برآمده از آن وظایفی را مانند تضمین امنیت افراد از نظر جانی مالی، آموزش و داوری برعهده گیرد و دولت موظف به رعایت آزادی افراد است و حق تعرض ندارد. قرارداد اجتماعی جان لاک دوطرفه است و دولت به ازای حق حاکمیت افراد در مقابل آنها وظایفی را دارد.
**برگزیت و جامعه مدنی مورد حمایت لاک
با توجه به خواسته های مردم انگلیس در بالا بردن نقش شهروندان انگلیسی در حوزه کار و مسائل اجتماعی که به زبان ناسیونالسیت محور وارد جنبش برگزیت شد و عدم توانایی دولت به این خواسته ها نوعی برهم خوردن رابطه میان افراد جامعه، حکومت و قراردادهای اجتماعی را شاهد بودیم. این موضوع را می توان در نحوه درخواست و خوانش موافقان برگزیت به واکنشی به بر هم خوردن چنین نظمی دانست.
خواست های مخالفان ماندن در اتحادیه اروپا و در نسبت برخورد با مهاجران و اتباع غیرانگلیسی از مفهوم آزادی و تساهل موردنظر جان لاک عبور کرد و جامعه مدنی شهروند محور را به سوی جامعه سیاسی در وضع غصب به تعبیر خود لاک کشاند. برگزیت و خواسته هایش در چارچوپ مفاهیم پوپولیستی حاکمیت انگلستان را در چارچوب قراردادهای اجتماعی شهروند محور و جامعه مدنی مورد دفاع جان لاک را به لرزه درآورد.
**سیاست به مثابه کنشی اخلاقی در اندیشه لاک
در نحوه برخورد با مهاجران با توجه به اینکه برگزیت یک جنبش مدنی است با اتکا به نظریات جان لاک می توان این موضوع را ابراز کرد که جامعه مدنی انگلستان خود را به سمت جامعه ای غیرقانونی می کشاند. کنش های دولت های حاکم بر انگلستان در چند دهه اخیر باعث شکاف گسترده میان افراد و حکومت شد و این موضوع خود عبور از اندیشه های جان لاک می تواند محسوب شود.
خواسته حکومت ملی و بازگشت به دوران قرن 19 و بیستم انگلستان با اتکا به سیاست حاکمیتی مستقل و بدون توجه به قانون طبیعی و جامعه مدنی نیز بی توجهی به آموزه های جان لاک را گسترش می دهد. جان لاک فیلسوفی اخلاق محور است که سیاست را کنشی اخلاق محور می داند و در چند سال اخیر نه در آرای دولت ها و حکومت انگلستان در پاسخ به خواسته جامعه مدنی خبر از اخلاق مدنظر لاک وجود دارد و نه در میان افراد جامعه و نهاد های مدنی خبری از خواسته های اخلاقی جان لاک می توان پیدا کرد.
**لاک و قرارداد اجتماعی
دو رساله درباره حکومت از جان لاک در دست است که مقدمه آنها را در سال 1688به تحریر آورده است. بر این اساس است که ما می دانیم این دو اثر در دوران محرومیت و احتمالا به قصد تصدیق شورش مسلحانه عمومی که رهبران حزب کشور طراحی کردند و به قصد توضیح و دفاع از این طرح انقلابی در مقابل چارلز اول و برادرش نوشته شده است.
نخستین رساله درباره حکومت، اثری مجادله آمیز است با هدف رد شرح پدرسالارانه «نظریه حقوق الهی پادشاهان» که توسط رابرت فیلمر ارایه شد. لاک این مجادله فیلمر که مردان طبیعتا آزاد نیستند را به عنوان مساله کلیدی انتخاب می کند.
رساله دوم لاک درباره حکومت، نظریه اثباتی حکومت است است. او آشکارا بر این نظر است که انسان نباید دچار این عقیده خطرناک شود که کل جهان، صرفا نتیجه زور و خشونت است. ابزار او در بیان این نظر به نظام دانایی قرن هفدهم در خصوص فلسفه سیاسی، حقوق طبیعی و قرار داد اجتماعی برمی گردد.