کد خبر: ۷۹۴۰۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۲۷ مرداد ۱۳۹۵ - 17 August 2016
با کشته شدن یک فرد، در سطح رهبری، بقیه جریانات منفعل نمی شوند و یا از صحنه خارج نمی گردند. لذا رهبر جدید بلافاصله تعیین می شود و خلا قدرت را پر می کنند و به عملیات خود ادامه می دهند. هر چند ممکن است که رسیدن به انسجام قبلی به طول بکشد و دست به اقدام دیگری بزنند، ولی ادامه حضور داعش در افغانستان قطعی تر به نظر می رسد و این گونه نیست که داعش در افغانستان یا پاکستان عقب نشینی کند.
 پایگاه اینترنتی امید هسته ای ایرانیان روز سه شنبه نوشت: با کشته شدن یک فرد، در سطح رهبری، بقیه جریانات منفعل نمی شوند و یا از صحنه خارج نمی گردند. لذا رهبر جدید بلافاصله تعیین می شود و خلا قدرت را پر می کنند و به عملیات خود ادامه می دهند. هر چند ممکن است که رسیدن به انسجام قبلی به طول بکشد و دست به اقدام دیگری بزنند، ولی ادامه حضور داعش در افغانستان قطعی تر به نظر می رسد و این گونه نیست که داعش در افغانستان یا پاکستان عقب نشینی کند.

این رسانه ادامه داد: اخیرا «حافظ سعید» رهبر شاخه خراسان داعش در حمله هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا کشته شد. حافظ سعید پیش از پیوستن به داعش، از فرماندهان گروه طالبان پاکستان بود و سال گذشته به عنوان رهبر شاخه خراسان داعش تعیین شد. امید هسته ای در گفت و گو پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان، به بررسی پیامدهای مرگ رهبر داعش در افغانستان وپاکستان و تاثیرات گوناگون آن پرداخته است.

پرسش: با نگاهی به وضعیت داعش در افغانستان و پاکستان، توان میدانی داعش در ماه های گذشته چه تفاوتی کرده است؟

پاسخ: دولت های پاکستان و افغانستان مدت ها انکار می کردند که اصلا داعشی وجود دارد. این انکار آن ها در ارتباط با این واقعیت بود که گروه های محلی که به داعش پیوستند را زیاد جدی نمی گرفتند. ولی عملیاتی که در گوشه و کنار افغانستان و پاکستان پیش آمد و داعش مسئولیت آن ها را پذیرفت، باعث شد کم کم این دولت ها بپذیرند که داعش در منطقه آن ها حضور دارد. اما در این رابطه که چه گروه هایی از داعش حمایت می کنند، اختلاف نظر باقی ماند. حقیقت این است که داعش در دو سطح در افغانستان و پاکستان نیرو دارد.

نخست نیروهایی که به صورت ستادی از منطقه خاورمیانه اعزام شده و گروه عرب- افغان ها (که با سازمان القاعده کار کردند و بعد به داعش پیوستند) که تعداد آن ها بسیار اندک است. بیشتر کار این نیروها هماهنگی کمک ها ، آموزش نظامی و.. برای گروه های بومی است. اما بدنه اصلی و آنچه که به عنوان داعش در حال عملیات در منطقه است، در حقیقت نیروهایی هستند که یا از گروه طالبان افغانستان جدا شده و به داعش پیوسته ، یا از گروه تحریک طالبان پاکستان جدا شده اند و به داعش پیوسته اند و یا از القاعده ناامید شده و به داعش پیوسته اند. این نیروها، نیروهای نسبتاً فعالی هستند و به نوعی توانسته اند در مناطق قبایلی پاکستان و افغانستان در میانه خط دیورند طرفدارانی را برای خود پیدا کنند.

پرسش: مرگ رهبر قبلی چه تاثیری می تواند در حوزه های گوناگون در افغانستان و پاکستان داشته باشد؟

پاسخ: تاثیرات متفاوت است. حافظ سعید یکی از رهبران قبلی طالبان پاکستان بود که از این گروه جدا شد و به داعش پیوست و گروهی را تشکیل دادند که عموما در منطقه هلمند و ننگرهار فعال شدند. برداشتی وجود دارد که با کشته شدن این فرد، داعش در افغانستان و پاکستان تضعیف خواهد شد. به خصوص این که مسئله رهبری هم مطرح است و با توجه به ساختار قبیله ای که در پاکستان و افغانستان وجود دارد، این موضوع بسیار اهمیت دارد که چه کسی به عنوان رهبر انتخاب می شود. آیا این رهبر از قبیله ای قدرتمند انتخاب می شود یا خیر؟

و این که بقیه گروه ها تا چه حدی رهبری او را می پذیرند. لذا عده ای فکر می کنند این مساله منتهی به تضعیف داعش در افغانستان و پاکستان خواهد شد. اما دیدگاه دیگری نیز وجود دارد و آن این است که اساسا گروه های چریکی پیش بینی می کنند رهبران شان کشته شوند و افرادی را در کنار رهبران اصلی تربیت می کنند و بلافاصله بعد از فرد کشته شده جانشین مناسب را از قبل تدارک دیده اند و بلافاصله آن رهبری ایجاد می شود و خلا قدرت به معنایی که دیگران فکر می کنند، در این نوع گروه ها شکل نمی گیرد. لذا به نظر می رسد که اگر تجربه طالبان را در نظر بگیریم و به وضعیت داعش تسری دهیم، این تجربه وجود دارد که حتی بعد از مرگ منصور، رهبر طالبان، عملیات های این گروه تشدید شد. 

بر خلاف انتظار این گروه بعد از مرگ رهبرشان نه تنها تضعیف نشد، بلکه قدرت مانور آن ها نیز افزایش پیدا کرد و مناطق جدیدی را در افغانستان تصرف کردند. به نظر می رسد وضعیت داعش هم به همین صورت باشد. یعنی با کشته شدن یک فرد، در سطح رهبری، بقیه جریانات منفعل نمی شوند و یا از صحنه خارج نمی گردند. لذا رهبر جدید بلافاصله تعیین می شود و خلا قدرت را پر می کنند و به عملیات خود ادامه می دهند.

هر چند ممکن است که رسیدن به انسجام قبلی به طول بکشد و دست به اقدام دیگری بزنند، ولی ادامه حضور داعش در افغانستان قطعی تر به نظر می رسد و این گونه نیست که داعش در افغانستان یا پاکستان عقب نشینی کند. عملیات اخیر این گروه به شکل انتحاری نشانه ی اراده ای در درون رهبری داعش برای ادامه حرکت ها است.

پرسش: با توجه به وضعیت کنونی و مرگ رهبر داعش، این موضوع چه تاثیری در نوع روابط این گروه با سایر گروه ها مثل حقانی و خود طالبان و گروه هایی که در مناطق قبایلی پاکستان و مناطق جنوبی و شرقی افغانستان هستند، خواهد داشت؟

پاسخ: داعش تقریبا با تمام گروه های دیگر مخالف است و حتی با طالبان به صورت نظامی در هلمند و جاهای دیگر باالقاعده درگیر شده است. زیرا گروه های فعال یا در القاعده و یا در طالبان پاکستان سازماندهی شده اند و یا در گروه طالبان افغانستان که گروه حقانی نیز بخشی از طالبان به حساب می آیند. این تشکل ها هر کدام، دیدگاه خاص خود را دارند. 

داعش در واقع تمام این گروه ها را تحت تاثیر قرار داده است و سعی کرده که همه این گروه ها را از صحنه حذف کند و خود جایگزین این گروه ها شود. همچنین القاعده را مجبور کرده که القاعده هند را تشکیل دهد و به طرف شرق آسیا برود. لذا نمی خواهد با این گروه درگیر شود و مشکلات خود را بیشتر کند. از طرف دیگر، طالبان هم برای این که نیروی خود را به عنوان یک نیروی بومی در افغانستان تثبیت کنند، با داعش درگیر هستند. اما بحث داعش، بحث خلافت اسلامی است. 

یعنی مانند گروه های بومی چون طالبان نیست که اگر افغانستان یا پاکستان را به دست بیاورد، مسئله تمام شده باشد. آن ها بحث خلافت اسلامی را مد نظر دارند که بخشی از آن در خاورمیانه و بخش دیگر آن تحت عنوان خلافت در بخش شرقی است که از آسیای مرکزی شروع می شود و تا شمال هند و مناطق مسلمان نشین شبه قاره هند را نیز در بر می گیرد. بنابراین اگر از این زاویه نگاه کنیم، داعش تهدیدی برای همه از قبیل دولت های منطقه، القاعده و گروه طالبان و بقیه جریانات فعال است. 

داعش قادر است رادیکال ترین بخش های مکتبی را به خود جلب کند، و در افغانستان یا پاکستان نیز به دنبال این است که کل منطقه را در خلافت خود درآورند و این کار را از طریق جهاد میسر می بینند . آنها معتقدند که هر نسل باید وظیفه شرعی خود را انجام دهد تا در نهایت این خلافت میسر شود.

پرسش:سایر تاثیرات مرگ رهبر داعش در افغانستان و پاکستان چیست؟
پاسخ: فکر می کنم این موضوع، موضع طالبان افغانستان را تقویت خواهد کرد. یعنی می تواند امیدوار باشد که با منفعل تر شدن داعش در افغانستان، آن نیروها بیشتر به طرف طالبان بیایند و طالبان قدرت مانور بیشتری را به دست بیاورد. همچنان که در حال حاضر در منطقه هلمند در موضع بسیار خوبی قرار گرفته اند و نیروهای دولتی را در موضع ضعف قرار داده اند.

در این بین در پاکستان وضعیت تا حدوی متفاوت است، چرا که ارتش پاکستان، قدرتمند است و داعش می تواند عملیاتی در حد عملیات انتحاری و تشدید تضاد بین شیعه و سنی را در سطح خیلی کلی تری ایجاد کند ، بنابراین خلا قدرت به آن معنا در پاکستان وجود ندارد. هر چند داعش تلاش می کند بر مناطقی مانند خیبرپختون نفوذ و مشکلاتی را برای دولت مرکزی ایجاد کند.
منبع: پایگاه اینترنتی امید هسته ای ایرانیان
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: