روزنامه های سه شنبه 26 مرداد 1395مسایل مهمی چون «سالروز ورود آزادگان به کشور»، «رقابت های المپیک» و «اعتیاد و پیامدهای آن» را برجسته کردند و از زاویه های مختلف به واکاوی آنها پرداخته اند.
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت و گو ها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن از اهمیتی فزاینده برخوردار است.
**بازگشت آزادگان سرافراز به میهن
سالروز ورود آزادگان، این الگوهای بزرگ مقاومت در برابر ظلم و استکبار به میهن سبب شد تا روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به زوایا و خاطرات بر جا مانده از این روز بزرگ و پراهمیت بپردازند.
روزنامه «ایران» در گفت وگویی با عنوان «برایم مراسم ختم گرفتند»، به انتشار خاطرات یکی از آزادگان کشور پرداخت و آورد: سید صادق نجابت از سادات مناطق گرمسیری استان کهگیلویه و بویر احمد است که مدتی پس از آغاز جنگ تحمیلی به عنوان بسیجی به جبهه های جنگ با متجاوزان بعثی می شتابد. در مرحله ای دیگر، او در روز هشتم اسفند 1363 از حوزه علمیه شیراز به منطقه عزیمت می کند و بیست و سوم اسفند همان سال در قالب یک نیروی رزمی در منطقه هورالعظیم به رزمندگان عملیات بدر می پیوندد.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: تا حدود چهار ماه از اسارتم مفقود الاثر بودم. خانواده ام بنا به گواهی چند نفر از همرزمان، مرا شهید شده تلقی کرده، حتی برایم مجلس ترحیم و خاطره گویی و قرآن خوانی هم گرفته بودند. برای مراسم شهادتم پوستر و اعلامیه هم چاپ شده بود که پس از آزادی و بازگشت به خانه، دیدم. عراقی ها هر چه اصرار می کردند که برای مصاحبه بروم و خبر اسارتم را از رادیو فارسی عراق بگویم، قبول نکردم، چون احتمال می دادم شاید مجبورم کنند به امام(ره) یا نظام مقدس کشورمان توهین کنم. در نهایت دو نفر از بچه های جهرم که با من در یک آسایشگاه بودند حدود چهارماه بعد از اسارتم وقتی از رادیو عراق حرف زدند اسم مرا هم گفتند و خانواده ام متوجه اسارتم شدند.
روزنامه «ایران» همچنین در گزارشی با عنوان «حماسه ساز کهنوجی»، نوشت: شاید بسیاری از تهرانی ها در اواسط و اواخر دهه هفتاد تا مدت ها نمی دانستند وقتی غرق در فکر و مشغله های گوناگون از تقاطع باند جنوبی بزرگراه مدرس و پل خیابان شهید استاد مطهری می گذرند تصویر تازه نقاشی شده یک انسان دست بسته بر پهنای دیوار کناری بزرگراه به چه کسی تعلق دارد. آن تصویر، بدون آنکه بدانیم متعلق به کیست، نوعی غرور را به جسم و جان جاری می کرد و هنگامی که قصه شهامت صاحب آن تصویر را می فهمیدی به عنوان یک ایرانی به خودت می بالیدی، چرا که... صاحب آن تصویر یک آزاده دلاور اهل جیرفت و زاده کهنوج بود و نامش محمد شهسواری.
در ادامه این گزارش آمده است: او هنگام اسارت به دست نظامیان دشمن بعثی، به مجاهدت خود شکل دیگری داده و در برابر دوربین خبرنگاران خارجی که به زعم خود آمده بودند تا ذلت ایرانیان مسلمان را به تصویر بکشند فریاد زد؛ «مرگ بر صدام، ضد اسلام»! این تصویر و آن فریاد همان شب از شبکه های تلویزیونی سراسر جهان پخش شد و حیله دشمنان و سران استکبار را به خودشان برگرداند.
روزنامه «جمهوری اسلامی» در گزارشی با عنوان «نقش آیت الله هاشمی رفسنجانی و دیپلماسی دولت جمهوری اسلامی در آزادی اسیران ایرانی»، نوشت: هنگامی که جمهوری اسلامی ایران قطع نامه598 شورای امنیت را در 27 تیرماه سال 1367 پذیرفت، بنظر می رسید که در مدت کوتاهی تمام مفاد این قطع نامه اجرا شود، اما به دلیل برخی حوادث این روند کند پیش رفت. از این تاریخ تا ورود اولین گروه آزادگان ایرانی به میهن اسلامی بیش از 2 سال طول کشید در این دوره نامه نگاری هایی بین صدام معدوم رئیس وقت دولت بعثی و آیت الله هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری اسلامی ایران انجام شد که سرانجام صدام در آخرین نامه خود به آیت الله هاشمی رفسنجانی فرمانده جنگ ایران علنا قرارداد 1975 را که قبلا پاره کرده بود، پذیرفت و در حقیقت به متجاوز بودن این کشور اعتراف کرد.
در ادامه این گزارش می خوانیم: به موازات توافق هایی که بین ایران و عراق انجام شد، صدام حسین رئیس جمهوری عراق در نامه آخر به تاریخ 23 مرداد 69 خطاب به آیت الله هاشمی رفسنجانی، فرمانده جنگ و رئیس جمهوری وقت ایران، در بند 4 نامه پنجم وی چنین آمده است: «مبادله فوری و همه جانبه تمام اسرای جنگی که در عراق و ایران اسیر هستند؛ و این مبادله، به وسیله مرزهای زمینی و از راه خانقین، قصر شیرین و راه های دیگری که مورد توافق قرار می گیرد، صورت خواهد گرفت، ما آغازگر این اقدام خواهیم بود و از 26 مرداد ماه 69 به آن مبادرت خواهیم کرد.»
روزنامه «خراسان» با انتشار گزارشی با عنوان «روزی که ایران خندید»، نوشت: نه زندانی همیشه اسیر است و نه زندان بان همیشه آزاد. اگر نگاهی تاریخی هم نداشته باشیم و فقط تا همین دو تا سه دهه پیش تقویم های خودمان را بررسی کنیم در خواهیم یافت که فرزندان خود ما توانستند معادله اسیر- زندان بان را جوری تغییر دهند که اسرای ما در جایگاه آزادگی نشستند و اسیری هم که بود نه در حصار اردوگاه که در میان حصاربانان جا داشت.
در ادامه این گزارش آمده است: آنچه مهمتر از همه ویژگی ها، آزادگان را به صفت ممتاز متصف کرد، امام محوری آنان بود و چون استاد ابوترابی را پرتوی از امام می دانستند تمام رفتار خود را اعم از سکوت و اعتراض. تحصن و کار و هر کنش و واکنشی، با او و رهنمود های او تنظیم می کردند و به رغم تلاش دشمن برای اختلاف که شکنندگی و شکست پیامد آن است، به پیکره ای واحد تبدیل شدند که تا آخر در برابر دشمن ایستادند و سر فراز بیرون آمدند تا در 26 مرداد 69 به رهایی رسیدند؛ روزی که ایران خندید.
** المپیک، عرصه سنجش توانمندی و مهارت ورزشکاران
رقابت های المپیک همچنان ادامه دارد. بازی های دشوار و سرنوشت سازی که برای ایران نتایجی تلخ و شیرین به همراه داشت. روند برگزاری بازی های المپیک در ریو و نتایج این بازی ها برای کشورمان باعث شد که روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی به این مقوله بپردازند.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با انتشار عنوان «برنز طلایی»، نوشت: سعید عبدولی، فرنگی کار انرژیک وزن ٧٥ کیلوگرم کشورمان، بعد از استراحت در دور نخست رقابت های کشتی فرنگی بازی های المپیک ٢٠١٦ ریو، در یک هشتم نهایی به مصاف مارک مادسن رفت.
در ادامه این گزارش می خوانیم: سعید برای رسیدن به حقش، در قدم اول باید طلسم نباختن مارک مادسن به ایرانی ها را می شکست و با غلبه بر مادسن ضمن گرفتن انتقام از این کشتی گیر راهی مرحله بعدی می شد؛ اما متاسفانه سعید با اینکه بسیار جنگنده ظاهر شد و برخلاف همیشه بسیار حواس اش جمع بود تا به دلیل برخورد کله اش به حریف از طرف داوران جریمه نشود، این بار نیز شکست خورد؛ اما خب نتیجه را در نزدیک ترین حالت ممکن یعنی یک بر یک واگذار کرد تا حسرت فرصت از دست رفته را بخورد.
روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با درج عنوان «انتظار ملت از ورزشکاران»، به قلم اسحاق جهانگیری معاون اول رییس جمهوری نوشت: این روزها که جهان شاهد برگزاری رقابت های ورزشی المپیک ریو است، چشم ملت ایران به هنرنمایی قهرمانان غیرتمند کشور دوخته شده است. اگرچه تاکنون در رشته های مختلف ورزشی به رغم تلاش تحسین برانگیز، عده ای از ورزشکاران خوب کشورمان همچون پهلوان عزیز حمید سوریان در این مسابقات رقابت را واگذار کرده اند اما این اتفاق، چیزی از شایستگی ها و توانمندی های ذاتی این قهرمانان سرافراز میهن مان کم نمی کند و بدون تردید ملت قدرشناس ایران هیچگاه افتخار آفرینی های آنان به ویژه این کشتی گیر فرنگی کار با اخلاق را از یاد نخواهند برد.
در ادامه این یادداشت آمده است: ضمن تبریک به آقایان کیانوش رستمی، سهراب مرادی و سعید عبدولی، انتظار داریم سایر ورزشکاران حاضر در این رقابت ها با سختکوشی و حمیّت خود ،موفق به کسب مدال و جایگاه قهرمانی شوند و دل ملت قدردان ایران را شاد کنند.
روزنامه «فرهیختگان» در گفت وگویی با عنوان «انتظارات از من همیشه بالا و طبیعی است»، نوشت: چهار سال پیش و روزهای قبل از شروع المپیک 2012 لندن، از ورزشکار و مربی گرفته تا مسئولان و مردم علاقه مند به ورزش، خیال شان از یک مدال طلا در آن بازی ها راحت بود؛ اینکه بهداد سلیمی چشم بسته هم می تواند روی تخته برود و مدال طلای دسته سنگین وزن را برای خود و ایران به دست آورد.
در ادامه این گفت وگو به نقل از بهداد سلیمی قوی ترین مرد جهان می خوانیم: وقتی کیانوش رستمی و سهراب مرادی قبل از المپیک رکوردهای جهان را زده اند معلوم می کند که شرایط شان از من بهتر است و طبیعتا باید نسبت به من جلوتر باشند اما می دانم که توقعات همواره از من بالاست، البته این موضوع طبیعی است. برای همین نهایت تلاشم را می کنم تا بهترین نتیجه را دوباره در ریو تکرار کنم.
روزنامه «فرهیختگان» همچنین در یادداشتی با عنوان «روزهای خوش سوریان را فراموش نکنیم»، نوشت: با پایان غم انگیز حمید سوریان در المپیک ریو و ضربه شدن نابغه کشتی ایران و جهان توسط حریف قزاقش، هجمه ای از انتقادهای غیرمنصفانه علیه این کشتی گیر سبک وزن و همین طور محمد بنا که او را برای ریو برگزیده بود، در فضای شبکه های مجازی به جریان افتاد.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: یادمان نرود حمید سوریان هم مانند بسیاری از قهرمانان به نام کشتی ایران، پایان خوشی در کارنامه اش ثبت نشد تا مشخص شود این قهرمانان تا روزهای پایانی حضورشان در تیم ملی، هدفی جز کسب افتخار مجدد و خوشحال کردن مردم ایران نداشته اند. لطفا بیشتر قدر اسطوره هایی چون سوریان را بدانیم و با یک شکست، کارنامه پرافتخارشان را به ورطه فراموشی نسپاریم.
**اعتیاد و مخاطرات این پدیده خانمانسوز
همه کشورهای جهان به نوعی با پدیده اعتیاد دست و پنجه نرم می کنند و ایران نیز از این کشورها مستثنی نیست. معضلی که با وجود تلاش های فراوان برای مهار، همچنان آمارهای نگران کننده ای از آن منتشر می شود. انتشار آمارهای تازه از این معضل اجتماعی باعث شد که شماری از روزنامه های امروز در گزارش ها و یادداشت هایی این موضوع را برجسته کنند.
روزنامه «ایران» در سرمقاله با بازتاب عنوان «اعتیاد، بمبی زیر پوست شهر»، نوشت: طی یک دهه گذشته اتفاقی که برای حوزه اعتیاد کشور افتاده است تحت تأثیر چند عامل اصلی از جمله تحریم های اقتصادی و تغییرات نامتعادل کننده اقتصادی و اجتماعی در کشور بوده است. این عوامل در کنار هم باعث شده دهک های متوسط معتادان و خانواده هایشان، دچار افت قدرت اقتصادی شده و به دهک های اقتصادی فقیرتر نزول پیدا کنند.
در ادامه این سرمقاله آمده است: این رخداد که با مختصات سریع و شدت بالایی نیز همراه بوده سبب شده است سبک زندگی حجم زیادی از معتادان به کارتن خوابی سوق داده شود و تحت تأثیر این مسأله حجم انبوهی از مصاحبه ها، داده های پراکنده و اعلام نظرات غیرکارشناسی صورت پذیرد که غالباً باعث می شود شدت مشکل دوچندان گردد.
روزنامه «ایران» در مطلبی دیگری با عنوان «روزانه 8 ایرانی به علت اعتیاد می میرند»، نوشت: قائم مقام وزیر بهداشت با بیان اینکه وزارت بهداشت به دنبال تقویت ساختارهای «مراکز کاهش آسیب» و توسعه این مراکز در کشور است، اعتیاد را چهارمین عامل مرگ و میر در کشور خواند.
در ادامه این مطلب می خوانیم: ایرج حریرچی روز گذشته در نشستی خبری با بیان اینکه از نظر بار بیماری ها در مردان 18 الی 30 ساله اعتیاد رتبه دوم را به خود اختصاص می دهد، افزود: براساس گزارش سازمان پزشکی قانونی روزانه هشت نفر در کشور به دلیل اعتیاد می میرند و 65 درصد کسانی که مبتلا به عفونت HIV بوده اند از مصرف کنندگان مواد مخدر هستند.
روزنامه «اعتماد» در مطلبی با عنوان «اعتیاد بار چهارم بیماری ها را در ایران دارد»، نوشت: سخنگوی وزارت بهداشت در نشست خبری این هفته خود از مرگ روزانه 8 نفر به دلیل مصرف مواد مخدر در کشور خبر داد.
در ادامه این مطلب آمده است: ایرج حریرچی همچنین در مورد وضعیت سوءمصرف الکل در کشور گفت: « طبق آمارهای اعلام شده 80 درصد الکل مصرفی در داخل کشور تولید می شود، البته اگرچه نسبت به کشورهای دیگر سرانه کل مصرف الکل در ایران پایین است ولی سرانه مصرف معتادان الکل در ایران بیشتر از سایر کشورها است.» /ایرنا