بازار سرمایه کشورمان که این روزها اوضاع چندان مناسبی ندارد و بی مهریها و بی توجهیها به آن اوج گرفته؛ اینبار شاهد تغییرات مدیریتی است، تغییراتی که شاپور محمدی معاون اقتصادی وزیر اقتصاد را به سازمان بورس بُرد و محمد فطانت را پس از ۱۹ ماه فعالیت در بازار سرمایه کنار گذاشت.
بورس کشورمان طی چند سال اخیر به بیماری تبدیل شده که هر طبیبی یک دارو برای آن تجویز می کند، اما به جای اینکه وضعیت این بیمار بهبود یابد، هر روز حالش وخیم تر می شود و درمانهای مقطعی هم نمی تواند بهبودی در آن ایجاد کند. حال این بار طیب نیا با تغییر رئیس سازمان بورس به نظر می رسد که قصد دارد، جانی تازه با بازار سرمایه ببخشد و تحرکی دوباره را برای آن ایجاد کند.
در دولت روحانی این دومین باری است که رئیس سازمان بورس تغییر می کند و پس از علی صالح آبادی که از زمان دولت دهم همچنان در بورس فعالیت می کرد، محمد فطانت در آذرماه سال ۹۳ به سازمان بورس رفت. فطانت در حالی وارد بازار سرمایه شد که اوضاع بورس چندان مطلوب نبود، البته طی این مدت نیز بورس نتوانست روند مثبتی را تجربه کند و دیگر از آن جهش ها و شتاب های دائمی خبری نبود و فقط در چند مقطع بورس جهشی مثبت و چشمگیر داشت، اما در اغلب موارد سردی خود را به فعالان بازار منتقل می کرد.
شوک مدیریتی به بازار سرمایه
حال برخی ها انتظار دارند که با تغییرات جدید، اتفاقات مثبتی هم در بازار سرمایه رخ دهد، اما آیا با آمدن شاپور محمدی می توان انتظار داشت که بورس تکانی به خود بدهد و بتواند حداقل جایگاهی برای خود دست و پا کند؟ برخی می گویند که این اقدام حساب شده بود و در روزهایی که بازار کم رمق تر از همیشه و با خستگی و کسالت فعالیت می کند، این اتفاق می تواند با کمترین حواشی صورت گیرد.
شاخص کل بورس که به مثابه دماسنج بورس است و بسیاری ملاک ارزیابی خود از وضعیت بورس را شاخص قرار می دهند، در اولین روزی که فطانت رئیس سازمان بورس شد ۶۹ هزار و ۶۰۸ واحد بود و دیروز یعنی آخرین روز فعالیت وی در این سازمان رقم ۷۵ هزار و ۵۰۱ واحد را تجربه کرد.
اما باید توجه داشت که بورس طی این سالها هیچگاه قوی نشد و نتوانست جایگاه واقعی خود را بیابد و با وجود خواسته های بسیاری از افراد نتوانست به رقیبی برای بازار پول تبدیل شود و یا اینکه حتی بتواند کمکی به بازار پول کند. در این مدت هم همواره سنگینی تامین مالی در ایران بر دوش بازار پول بوده و بازار سرمایه نقش چندانی را نتوانست در این زمینه بازی کند.
بورس در دولت روحانی در حالی سومین رئیس خود را می بیند که نتوانست بر نوسانها فائق آید و یا نقطه امیدی برای جذب سرمایه گذاری خارجی، جذب سرمایه های سرگردان، نقدینگی و غیره باشد و شاید به همین دلیل ریاست این سازمان برای چندمین بار دست به دست می شود. گرچه نمی توان برخی اقدامات انجام شده را نادیده گرفت و به تامین مالی بخش مسکن از طریق بورس، اقدامات مثبت برای تعیین نرخ خوراک پتروشیمی ها و غیره اشاره نکرد؛ اما در هر حال انتظاراتی که از این بازار می رفت، برآورده نشد.
ماموریت شاپور محمدی در بورس
حال احتمالا شورای عالی بورس و وزارت اقتصاد ماموریت های جدیدی را به شاپور محمدی محول خواهند کرد و باید دید رئیس جدید سازمان چه برنامه هایی برای بورس خواهد داشت. اهالی بازار سرمایه می گویند که سکان بورس را باید به فردی کاربلد سپرد تا شاید بتواند مشکلات آن را بفهمد و لمس کند و با زیر و بم این بازار تو در تو آشنایی داشته باشد. البته شاپور محمدی پیش از اینکه معاون طیب نیا شود، مدیرعامل بورس انرژی بود.
برخی دیگر هم می گویند که شاید این تغییر و تحول مدیریتی بتواند بازار سرمایه کشورمان را تکانی بدهد و منجر به تحول در بخش واقعی بورس شود. از سوی دیگر برخی تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که زمان تغییر و تحول در بازار سرمایه مناسب نیست و در واقع تحولات مدیریتی در این بازار نباید در مدت زمان کوتاهی اتفاق بیافتد.
پیش از این برنامه های بزرگی برای بورس تدارک دیده شده بود از جمله راه اندازی بازار آتی ارز، خرید و فروش نقدی سکه طلا، ارتباط با بورس های معتبر جهانی، ورود سهام عدالت به بورس، ورود تعاونی ها به بورس، عرضه شرکت های اصل ۴۴ در بازار سرمایه و غیره که البته فطانت در ۱۹ ماهی که سکاندار بورس بود، نتوانست آنها را اجرایی کند تا شاید بتواند تحولی در بازار سرمایه ایجاد کند.
افت و خیز یکباره و ناگهانی شاخص ها تاثیرات نامطلوبی طی این سالها بر عملکرد بازار سرمایه داشته و ریسک سرمایه گذاری ها را افزایش داده، در عین حال برنامه شفاف و دقیقی برای بورس تعریف نشده و با توجه به زیان های هنگفتی که برخی ها در این چند سال اخیر در بورس متحمل شده اند، باعث شده که هنوز خیلی ها به دیده شک و تردید به این بازار بنگرند.
واکنش فعالان بازار سرمایه به تغییر رئیس
در این ۱۹ ماه ریاست فطانت بر بازار سرمایه برخی ها انتقادهای تندی به وضعیت بازار سرمایه و عملکرد وی داشتند، گرچه وی نیز استدلال هایی را برای این عملکرد مطرح می کرد، برخی از این انتقادات به تغییرات افراد در بدنه بورس مربوط می شد، اما بخش مهم و بزرگ آن به نحوه نحوه حضور شرکت ها و وضعیتی بود در بورس حاکم شده بود. برخی بورسی ها می گفتند که اگر فطانت همچنان به این روند ادامه دهد ممکن است که انتقادها بالا بگیرد.
در این چند سال اخیر سهام برخی از شرکت های بورسی مانند خودرویی ها که بازار را غبضه کرده اند، سهام چند شرکت بزرگ، وضعیت نرخ بهره مالکانه و غیره انتقادهایی را از عملکرد وی بدنبال داشت و البته وی نتوانست بر این انتقادها فائق آید و رضایت اهالی بازار سرمایه را جلب کند و همین روند شبهاتی را برای اهالی بازار سرمایه ایجاد کرد.
حال انتظار می رود که با این تغییرات شاهد حمایت های بیشتر «حقوقی ها» در این بازار و مدیریت آن باشیم. البته گرچه اعلام شده که تصمیم شورای عالی بورس بدنبال استعفای فطانت به دلیل عارضه قلبی وی است، اما برخی به دیده سیاسی به این تغییرات می نگرند و مطرح می کنند که در یکسال باقی مانده از عمر دولت یازدهم، دولت بدنبال بهبود وضعیت بورس است و تنها راهکار در اولین گام را تغییرات مدیریتی دانسته است.
حال باید منتظر ماند و دید که این تغییرات مدیریتی تا چه به نفع بازار سرمایه کشورمان خواهد بود و تا چه میزان می تواند به بورس برای خروج از رکود یاری رساند.