روزنامه شرق نوشت؛
باز هم یک رفتار پوپولیستی دیگر از محمود احمدینژاد رو شد. رئیس دولت قبل در سفرهای استانی خود علاوه بر تصویب پروژههایی بدون صرفه اقتصادی که تعداد آنها بيش از سه هزار مورد و اعتبار مورد نیاز برای اتمامشان ٤٨٠ هزار میلیارد تومان برآورد میشود، وعده ایجاد منطقه ویژه تجاری را هم میداد. در دو دولت قبل ٤٨ منطقه ویژه اقتصادی ایجاد شد که ٣٤ مورد آن یا بهعبارتی دوسوم آنها غیرفعال است؛ درحالیکه در کل عمر دولت سازندگی تنها ١٦ منطقه ویژه اقتصادی ایجاد شد. جعفر آهنگران، معاون امور مناطق ویژه اقتصادی این اقدام دولت گذشته را رفتار پوپولیستی دیگری میداند که بارها در هشت سال گذشته دیده شدهاست. او در گفتوگوی خود با «شرق» از پشت پرده تأسیس این مناطق ویژهاي میگوید که نمایندگان مجلس گذشته هم دستی بر آتش آن داشتهاند.
دولت لایحهای برای ایجاد مناطق آزاد و مناطق ویژه اقتصادی جدید به مجلس ارائه کرده است. از جزئیات این لایحه بگویید و اینکه پس از تصویب این لایحه، وضعیت مناطق آزاد و ویژه چگونه خواهد شد؟
در لایحهای که به مجلس رفته، ایجاد هفت منطقه آزاد در هفت نقطه مرزی کشور، بهعنوان نقاطی برای افزایش مبادلات اقتصادی با کشورهای نزدیک در نظر گرفته شده است. این لایحه بند دومی هم دارد که براساس آن ١٢ منطقه ویژه اقتصادی به مناطق ویژه فعلی اضافه خواهد شد. فعلا هفت منطقه آزاد اقتصادی داریم که با تصویب این لایحه تعداد آنها به ١٤ منطقه میرسد و تعداد مناطق ویژه اقتصادی نیز از ٦٤ منطقه فعلی به ٧٦ منطقه خواهد رسید که البته همه این مناطق فعال نیستند.
یعنی بخشی از این مناطق ویژه فعال نیستند و با وجود این قرار است باز هم مناطق ویژه جدیدی ایجاد شوند؟
بحث مناطق غیرفعال جداست؛ منطقه آزاد و ویژه باید در فرایند خاصی ایجاد شوند، لایحهای هم که اخیرا از سوی دولت به مجلس ارائه شده، این فرایند را طی کرده است. دولت در سال ٩٣ شاخصهایی تعیین کرد که بتوان براساس آن گفت در چه محلی میشود منطقه آزاد یا ویژه ایجاد کرد و در چه محلی نمیشود. اکنون این شاخصها شابلن و اساس کار ما هستند؛ هر منطقهای که پیشنهاد میشود را با این شاخصها مطابقت میدهیم و اگر شرایط منطقه تطابق داشت، طرح به مجلس فرستاده میشود. در این فرایند چهار شرط اساسی مدنظر دولت قرار دارد که هر منطقهای باید برای تبدیلشدن به منطقه آزاد یا ویژه این شاخصها را داشته باشد؛ اولین شرط داشتن سازمان مسئول قوی و دومین شرط، برخورداری از آب است. شرط سوم اینکه باید تمام زیرساختها اعم از برق، راه و انرژی در نزدیکی آن منطقه وجود داشته باشد و چهارمین شرط این است که موافقت سازمان محیط زیست جلب شود.
چه تعداد از این مناطق آزاد و ویژه اقتصادی کشور غیرفعال هستند و دلیل ایجاد این مناطق چه بوده؟
مناطق آزاد همگی فعال هستند. از ٦٤ منطقه ویژه اقتصادی هم ١٦ منطقه در دوران دولتهای سازندگی و اصلاحات ایجاد شدهاند که فعال هستند و با دربرگرفتن صنایع کوچک، متوسط و گاهی بزرگ، کارکرد مثبت اقتصادی دارند. ٤٨ منطقه ویژه اقتصادی هم در دولتهای نهم و دهم ایجاد شدهاند که فقط ١٤ منطقه آن فعال شده است. به عبارتی ٣٤ منطقه اقتصادی ایجادشده در دولت قبل اصلا فعال نشده یا غیرفعال شده است.
مگر ایجاد این مناطق حساب و کتابی نداشته که بیش از دوسوم آنها فعال نیستند؟
آنهایی که مزیت جغرافیایی یا اقتصادی داشتهاند، فعال هستند؛ گمرک در این مناطق مستقر شده و تقریبا به بهرهبرداری رسیدهاند اما بخش عمده این مناطق توسط نمایندگان مجلس به لایحه ارسالی دولت به مجلس اضافه شدهاند یا در سفرهای استانی به تصویب دولت رسیده است. در این موارد به مزیتهای مناطق توجهی نشده است؛ یا در موقعیت مناسبی قرار ندارند یا مزیت اقتصادی نداشتهاند و برای همین اصلا فعال نشدهاند. منطقه ویژه در صورتی میتواند فعال شود که از سازمان مسئول قویاي برخوردار باشد؛ سازمانی که هم منابع مالی لازم و هم توان اجرائی خوبی داشته باشد. در شرایط فعلی، دولت قصد دارد مناطق ویژه موجود اما غیرفعال را تا حد امکان با تشویق بخشهای غیردولتی برای سازمانمسئولشدن، فعال کند.
از هزینه ایجاد این مناطق ویژه که بخش عمده آنها اصلا فعال هم نشدهاند، برآوردی شده است؟
در قانون به دولت اجازه داده میشود مناطق ویژه را ایجاد کند؛ مناطق آزاد صرفا شرکت دولتی تلقی میشوند اما بخش عمده مناطق ویژه اقتصادی، خصوصی بوده و دولت منابعی را صرف آنها نمیکند. علاوه بر این مناطق ویژهای که دولتی هستند نیز باید خودگردان شوند و از محل درآمدهای خودشان به فعالیت ادامه دهند. یعنی باید به مرور بند نافشان از دولت قطع شود و برای هزینهها به خود اتکا داشته باشند نه اینکه هزینهای به دولت تحمیل کنند. بخشی از مناطق ویژه به این دلیل ایجاد شدند که برای عدهای سوءبرداشت شده بود دولت منابعی را به آنها اختصاص میدهد. گاهی هم به دلیل فشارهای محلی با ایجاد این مناطق بدون داشتن شاخصهای موردنیاز موافقت شده است.
خب اگر دولت منابعی به این مناطق اختصاص نمیدهد، پس پشت پرده این فشارها برای ایجاد منطقه ویژه چه بوده است؟ بالاخره ایجاد این مناطق برای کسانی که فشار میآوردند، سود داشت یا نه؟
اینکه جایی بهعنوان منطقه ویژه اقتصادی مشخص شود اما سازمان مسئولی متولی آن نشود، اتفاقی نمیافتد. پشت پرده این بوده که برخی فکر میکردند اگر منطقه ویژه بگیرند، اعتبارات دولتی هم به آنها تخصیص پیدا میکند.
طبق گفتههای شما دولت میدانسته که اعتباری تخصیص نمیدهد. احتمالا نمایندگان مجلس هم از قانون مطلع بودهاند و میدانستند اعتباری اختصاص پیدا نمیکند. چرا با وجود این، در دو دولت نهم و دهم این تعداد منطقه ویژه غیرفعال ایجاد شده است؟
من نمیخواهم خارج از بحث کارشناسی نظری بدهم. خودتان میدانید چرا عدهای برای ایجاد مناطق ویژه فشار آوردهاند و هدفشان چه بوده است.
بههرحال به نظر میرسد کسانی که پیگیر این مسائل بودند، دلیل قانعکنندهای هم داشتهاند.
برخی اوقات نمایندگان مجلس پیگیر ایجاد منطقه ویژه برای حوزههای انتخابیه خود بودهاند اما هر کدام از اینها که در دور بعد رأی نیاوردهاند، دیگر کسی پیگیر ایجاد آن منطقه ویژه نشده است. یا استاندار یک منطقه پیگیر بوده اما وقتی مدت حضورش تمام شده، دیگر ایجاد آن منطقه پیگری نشده است. این پیگیریها یا برای این بوده که خودی نشان دهند یا تحت فشارهای منطقه بوده است. مثلا یک شهرستان، منطقه ویژه اقتصادی داشته اما شهرستان کناری فاقد چنین منطقهای بوده و فشار آوردهاند در این شهرستان هم منطقه ویژه ایجاد شود. در این شرایط نیز نماینده مجلس یا مقام استانی یا دولت در سفرهای استانی پیگیر ایجاد آن شدهاند.
این کار یک اقدام پوپولیستی صرف محسوب نمیشود؟
این کار هم مثل خیلی دیگر از کارها پوپولیستی بوده. مگر آنهمه مصوباتی که دولت قبل در سفرهای استانی داشت، همگی توجیهپذیر بود و اجرا شدند؟ شاید اهداف دیگری هم پشت پرده ایجاد این مناطق بوده، اما آنچه واضح است، مناطقی که بدون توجه به مزیتها ایجاد شده توفیری به حال مردم منطقه نداشتهاند، بسیاری در حد یک تابلوی منطقه ویژه اقتصادی باقی مانده و حتی کار برخی از این مناطق به تابلو هم نرسیده و اصلا محدوده آنها مشخص نشده است.
با این تفاسیر، چه دلیلی دارد برخی بهشدت با لایحه دولت برای ایجاد مناطق ویژه اقتصادی جدید مخالفت میکنند؟
به نظر ما هم مناطق قابل نقد هستند اما شایسته تخریب نه. بهتازگی کسانی هستند که برای زدن دولت به سراغ این مناطق آمدهاند. قانون به دولت اجازه میدهد جایی را بهعنوان منطقه ویژه مشخص کند اما تا سازمان مسئول نیاید، اتفاق خاصی نمیافتد.
اگر سازمان مسئول قویای بیاید و «اتفاقی بیفتد»، چطور؟ به عبارتی، اگر این مناطق ویژه، ایجاد و فعال شوند، آیا میتوانند کارکرد منفی داشته باشند؟
مناطق ویژه اگر اصولی و کارشناسی ایجاد شوند، کارکردشان هم خوب خواهد بود. ٣٠ منطقه ویژه اقتصادی غیردولتی فعال در کشور، از منابع دولتی استفاده نمیکنند، اما ١٥٠هزار شغل صنعتی ایجاد کردهاند. براساس محاسبات سال ٩٣، ایجاد هر شغل صنعتی حدود ٢٠٠ میلیون تومان سرمایه نیاز دارد اما بدون اینکه ریالی به این مناطق ویژه کمک شده باشد، توانستهاند ١٥٠هزار شغل صنعتی ایجاد کنند. ضمن اینکه ٦٠ درصد از صادرات غیرنفتی کشور از مناطق ویژه اقتصادی انجام میشود.
مثلا در شهرک صنعتی بم ١٠هزار نفر مشغول به کار هستند. حالا دیگر در شهر بم نیروی کار ماهر و نیمهماهری که به کار فعالیت در منطقه ویژه اقتصادی بم بیاید، وجود ندارد و نیروی کار از شهرستانهای اطراف جذب میشود.
یا مثلا منطقه ویژه اقتصاد سلفچگان کاملا غیردولتی است و ذرهای از اعتبارات دولت صرف آن نمیشود اما در سال ٩٤ حدود ٦٤٠ میلیارد تومان درآمد گمرکی و ٤٠ میلیارد تومان درآمد از محل مالیات ارزش افزوده برای دولت ایجاد کرده است.
مناطق ویژه غیرفعال، دولتی هم هستند؟
وقتی ایجاد مناطق آزاد قانون شد، باید به هیأت دولت برود و دولت باید سازمان مسئول این مناطق، محدوده آنها و گرایش فعالیت آنها را مشخص کند. اکنون از ٣٤ منطقه ویژه غیرفعال، ١٥ منطقه اصلا سازمان مسئول ندارند، در حد تابلو هستند یا کلا محدوده آنها هم مشخص نشده است. ١٩ منطقه دیگر، سازمان مسئول دولتی یا نهادهای عمومی دارند اما این سازمانهای مسئول، غیرفعال هستند، یعنی توانایی لازم برای فعالکردن منطقه و ایجاد زیرساختهای مورد نیاز آن را ندارند.