شش سال از ماجرای کشتی مرمره که منجر به سرد شدن و شکاف در روابط اسراییل و ترکیه شد، میگذرد.
در این سالها، هرگاه حرفی از عادیسازی روابط میان ترکیه و تلآویو شده است، ترکها شروطی مانند عذرخواهی اسراییل از ترکیه، پایان محاصره غزه و پرداخت غرامت به خانوادههای قربانیان کشتی مرمره توسط تلآویو را مطرح کردهاند. از آن ماجرا و این مباحث سالها میگذرد و اینک به نظر میرسد که بخشی از خواستههای ترکیه از اسراییل دچار مرور زمان شده و در رونمایی توافقی که میان طرفین صورت گرفته است، تعدیلهایی جدی از سوی ترکیه انجام شده و مقامات اسراییلی هم حاضر نشدهاند تا به صورت رسمی و جدی از دولت ترکیه عذرخواهی کنند.
همچنین رفع حصر محاصره غره به عنوان مفری برای خروج از وضعیت کنونی و راهی برای ارسال کمکهای انساندوستانه هنوز به شکل کامل رفع نشده است. با این وجود، بیش از این مساله که تا چه اندازه نظر و خواست ترکیه در تحقق شروطش از اسراییل تامین شده و اینکه تلآویو تا چه اندازه توانسته است تا نظرات و خواست آنکارا را تامین کند، اکنون این سوال مطرح میشود که چرا ترکیه در چنین شرایطی به سمت عادیسازی روابط خود با اسراییل حرکت کرده است؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت شاید مهمترین دلیلی که موجب رویکرد جدید سیاست خارجی ترکیه شده، در تغییر ماهیت نگرش ترکها به مسائل خاورمیانه نهفته است. به نظر میرسد توازن سیاسی در منطقه از نظر ترکیه دستخوش تغییر است. آن زمان که ترکیه به سمت تنش مضاعف با همسایگان خود حرکت کرد، مشخص بود تغییراتی در اولویتهای سیاست خارجی ترکیه ایجاد شده است.
در این چارچوب، سه اتفاق قابل تامل و بررسی است؛ نخست، کشمکش ترکیه بر مسائل سوریه است، به گونهای که تمام خواست و نظر رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه درباره سوریه محقق نشده است. دوم، پیدایی تنش و چالشهایی جدید با کشورهایی همچون روسیه و همسایگانی مانند عراق و تا حدودی بروز رگههایی از اختلاف در خصوص مسائل منطقهای و استمرار بحران در سوریه با ایران. سوم، پدیدار شدن اختلافات داخلی از سویی میان دولت و کردهای این کشور و همچنین افزایش مطالبات کردی در سطح منطقه که با حساسیت جدی آنکارا روبهرو شده است.
در چنین شرایطی که ترکیه دچار تنش با همسایگان شده است و از سویی، روابط این کشور با مصر قطع شده و در محیط پیرامونی نیز با روسیه تنش دارد و همچنین از اختلافاتی با امریکا در برخی مسائل منطقهای مانند مسائل کردها رنج میبرد، ترکیه به سمت تغییرات اساسی در رویکرد منطقهای خود متمایل شده است. هماکنون به نظر میرسد که آنکارا در راستای یک ایجاد توازن سیاسی و موازنهگرایی حرکت میکند؛ موازنهای که یک جهت آن به سمت اسراییل و جهت دیگرش عربستان است.
در واقع، ترکیه در رهگذر این موقعیت جدید به دنبال آن است تا میزان تاثیرگذاری در روند تحولات منطقهای را که در سالهای اخیر تنزل یافته است بار دیگر احیا کند اما این مساله بیتردید میتواند به افزایش تنشها میان ترکیه با برخی همسایگان منجر شود. با این حال، اسراییلیها در دور جدید روابط خود انتظارات متعددی را از ترکها دارند. نخست اینکه ترکیه بتواند یک نقش ترمیمکننده در ارتباط با جریانهای فلسطینی داشته باشد و نقشی کاهنده در میزان خصومت آنها با اسراییل را ایفا کند. دوم اینکه، تلآویو از آنکارا خواهد خواست تا در دور جدید روابط دوجانبه، در مسیر همکاریهای گسترده اقتصادی، اطلاعاتی و نظامی بیشتر از گذشته شرکت کند.
با این وجود، توافق جدید میان ترکیه و اسراییل که همراه با تعدیلهایی جدی بوده است، موجب انتقادات گستردهای از سوی جریانها و گروههای داخلی ترکیه نسبت به دولت خواهد بود چراکه از نظر آنها، این توافق با آن شروط اولیه همخوانی نداشته و از تناقضات جدی برخوردار است. با این حال، باید دانست ترکیه هیچگاه روابطش را با اسراییل قطع نکرده بلکه فقط سطح همکاریها کاهش یافته بود. به عبارتی، ترکیه حتی زمانی که اسراییل به غزه حملاتی را انجام داد، روابطش را قطع نکرد.