حمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با پایگاه اینترنتی فرارو با اشاره به کاهش شاخص بورس گفت: «قطعا بدون پشتوانه ورود نقدینگی جدید، سرمایه گذاران جدید، تکنولوژی های جدید و سیستم های مبادلاتی و مراودات مالی بین المللی، تحول خاصی در اقتصاد ایران روی نخواهد داد و سیاست های پولی و مالی دولت نیز متاسفانه به طریقی نیست که صنعتی را تحریک کند که بتواند موتور محرک اقتصاد کشور شود.»
این رسانه نوشت: بورس تهران در روز شنبه کاهش شدیدی را تجربه کرد به طوری که این کاهش در سال 1395 بی سابقه بود. بسیاری از فعالان بازار سرمایه بر اثر این افت شوکه شدند چراکه خبر منفی خاصی این روزها در بازار سرمایه پخش نشده است. در روز یکشنبه نیر علی رغم فراز و فرودها شاخص بورس با 32 واحد تنزل نسبت به روز شنبه در کانال 74 هزار و 817 واحدی ایستاد. علت کاهش شدید شاخص بورس چیست؟
دکتر سیدحمید میرمعینی کارشناس بازار سرمایه گفت: «درباره علت کاهش شاخص بورس در روزهای اخیر می توان دو رویکرد داشت. رویکرد اول مربوط به اوضاع سیاسی است که همچنان در ابهام است و معلوم نیست که آیا وضعیت بهبود پیدا خواهد کرد یا خیر. بهبود اوضاع سیاسی مسلما پیش زمینه بهبود اوضاع اقتصادی خواهد بود البته در صورتی که دولت بتواند از فرصت هایی که به تبع بهبود اوضاع سیاسی ایجاد می شود در بهبود مراودات بین المللی و اصلاح ساختارها و سیاست های اقتصادی استفاده کند.»
وی با طرح این سوال که دلیل رشد بازار سرمایه در برخی صنایع بعد از برجام چه بود؟، گفت: «دلیل این بود که امیدی شکل گرفت که مراودات بین المللی درست می شود و تولیدکننده بهتر به بازارهای مواد اولیه و فروش دسترسی پیدا می کند و هزینه های عملیاتی آن کاهش و نقل و انتقال های مالی نیز تسهیل پیدا می کند که این موضوعات در افزایش حاشیه سود شرکت ها تاثیر می گذارد.»
این فعال بازار سرمایه اظهار کرد: «اما رویکرد دوم بحث ایجاد رونق اقتصادی در پسابرجام بود که این خوش بینی بعد از برجام شکل گرفت که سرمایه گذار خارجی وارد اقتصاد ایران شده و پول های اثرگذار وارد بازار شده و اقتصاد ایران از رکود و کم رقمی خارج خواهد شد.»
وی ادامه داد: «منتهی به مرور زمان این خوش بینی با واقع بینی بیشتری مواجه شد و با آنکه هیات های تجاری مختلفی وارد ایران شدند اما منجر به توافق و عقد قراردادی که پول جدیدی وارد چرخه اقتصاد ایران بکند نشد.»
وی افزود: «البته هنوز این امیدواری وجود دارد و فعالان اقتصاد از این موضوع ناامید نشده اند اما به دلیل طولانی شدن این مسئله و تردید در ورود سرمایه گذران خارجی باعث شده خوش بینی سرمایه گذاران داخلی کاهش یابد و بازار تقریبا به شرایط قبل از برجام بازگردد.»
میرمعینی گفت: «قطعا بدون پشتوانه ورود نقدینگی جدید، سرمایه گذاران جدید، تکنولوژی های جدید و سیستم های مبادلاتی و مراودات مالی بین المللی، تحول خاصی در اقتصاد ایران روی نخواهد داد و سیاست های پولی و مالی دولت نیز متاسفانه به طریقی نیست که صنعتی را تحریک کند که بتواند موتور محرک اقتصاد کشور شود.»
وی ادامه داد: «به نظر می رسد دولت قصد ندارد فعلا بدون پشتوانه تولید فیزیکی سیاست های پولی و مالی خود را تغییر بااهمیتی بدهد که چرخ اقتصاد از رکود خارج شود. اکنون دولت به منظور کنترل تورم به این رکود تن داده است اما این موضوع نمی تواند ادامه دار باشد چون منجر به افزایش بیکاری، افزایش تعطیلی واحدهای تولیدی و معضلات اقتصادی دیگری خواهد شد.»
میرمعینی درباره تاثیر عملکرد سازمان بورس و اوراق بهادار بر کاهش شاخص بورس گفت: «یک رویکرد وجود دارد که بازار سرمایه را تابعی از شرایط اقتصاد کشور می داند بدین معنا که به تبع افت و خیزهای اقتصاد کشور، شاخص بورس کاهش یا افزایش می یابد. اما رویکرد دیگری وجود دارد که به عملکرد منفرد سازمان بورس و اوراق بهادار و نحوه تاثیر آن بر اقتصاد توجه دارد.»
وی ادامه داد: «بر اساس تحقیقات علمی در اکثر کشورهای پیشرفته و در حال توسعه عمدتا بخش مالی پیشرو و موتور محرک رشد اقتصادی است. بخش مالی در ایران شامل بانکها و بازار سرمایه است که بانک ها اکنون به شدت دچار تنگنای مالی هستند و بازار سرمایه نیز از ابتدای تولد خود در ایران هنوز نتوانسته نقش موثر خود در اقتصاد را پیدا کند.»
وی افزود: «بازار سرمایه ایران قمارخانه نیست، بازار نوسان گیری و سفته بازی نیست که برخی با این هدف وارد بازار سرمایه می شوند که یک نوسان از بازار بگیرند و وقتی پولشان افزایش یافت آن را از بورس خارج کرده و در جای دیگری سرمایه گذاری کنند. بازار سرمایه بازار سرمایه گذاری بلند مدت است.»
این کارشناس بازار سرمایه اظهار کرد: «متاسفانه سازمان بورس و اوراق بهادار نتوانسته است این فرهنگ سرمایه گذاری را در جامعه جا بیاندازد که کسانی که وجوه مازاد دارند آن را وارد عرصه سرمایه گذاری در بورس کنند تا این سرمایه وارد چرخه تولید کشور شود و ایجاد اشتغال کند و رونق اقتصادی شکل بگیرد.»
وی ادامه داد: «لذا باید گفت سازمان بورس نتوانسته است نقش تامین کنندگی مالی مناسبی را برای بنگاههای اقتصادی ایفا کند که دلیل آن نگاه اشتباه سرمایه گذار به بازار سرمایه بوده که عمدتا برای نوسان گیری و سفته بازی و افزایش قیمت سهام وارد این بازار شده است.»
وی افزود: «لذا بازار سرمایه ایران هم با مشکلات ساختاری و هم با مشکلات فرهنگی مواجه است که مشکلات ساختاری به قواعد و مقررات از جمله نرم افزارهای موجود در بازار، قواعد معاملاتی، تعداد پایین شرکت های بورسی، نقدشوندگی پایین و .. برمی گردد که اینها نقاط ضعف سازمان بورس است.»
میرمعینی در پاسخ به این سوال که چرا اکنون همزمان هم بازار سرمایه راکد است و هم بازارهای رقیب همچون ارز، طلا و مسکن با رکود مواجه هستند؟، گفت: «در شرایط کنونی یکی از دلایل اصلی عدم رونق در تمامی بازارها بحث رکود در اقتصاد است. وقتی پول گردشی ندارد و چرخه های اقتصادی خوابیده است، تقاضایی هم ایجاد نمی شود و قدرت خرید هم ایجاد نمی شود.»
وی ادامه داد: «لذا به همین دلیل در بخش مسکن قدرت خرید افزایش نیافته تا افرادی که مسکن دارند آن را به احسن تبدیل کنند و آنها که مسکن ندارند اقدام به خرید مسکن جدید کنند.»
وی افزود: «تجمیع قدرت خرید مردم است که باعث حرکت بازارها می شود و وقتی قدرت خرید کاهش یافته مسلما رکود در همه بخش ها حکم فرما می شود.»