در روزهای گذشته بحث حذف یارانه ٢٤ میلیون نفر از مردم در مجلس داغ شده و مجلس نهم در آخرین روزهای خود، این طرح را تصویب کرد.
در این میان نکتهای نهفته است که کسانی که خود جزو تهیهکنندگان طرح هدفمندی یارانهها در مجلس هشتم بودند و از دولت گذشته در این طرح حمایت همهجانبه داشتند، چگونه در آخرین روزهای نمایندگی به یاد هدر رفت منابع کشور افتادند؟از ابتدا قرار نبود تمام آحاد جامعه یارانه بگیرند. شاید آن دوره برخی ملاحظات سیاسی سبب شد که چنین تصمیمی از سوی برخی مقامات تصمیمگیر اتخاذ شود و حالا هم همان ملاحظات سیاسی است که در اتخاذ این تصمیم که باید یارانه برخی را قطع کنید، دخیل است.
من هم موافقم که اگر بخش مهمی از افراد غیرنیازمند جامعه دیگر یارانه نقدی نگیرند به نفع اقتصاد ایران است، ولی هر سخن جایی دارد و هر نکته مکانی. یارانه نقدی همگانی در حقیقت غرامتی است که دولت قبل بابت افزایش قیمتها به مردم پرداخت کرد.
این پول را داد که بخشی از هزینههای ناشی از رشد قیمتها را جبران کند. اتفاقا مجلس هشتم با این طرح موافق بود و اکثریت مجلس نظر مثبتی نسبت به آن داشتند.
طرحی که از ابتدا مشخص بود شکست خواهد خورد، زیرا هر چند تحت نام «هدفمندی یارانهها» انجام شد ولی از اساس چیزی هدفمند نشد، بلکه سوبسید غیرنقدی اینبار به شکل نقدی درآمد. همین کار باعث شد که کشور دچار تورمی افسارگسیخته شود و تمام جامعه از این شیوه متضرر شدند. درواقع تورم ناشی از اجرای این طرح موجباتی را فراهم آورد که از جیب خود مردم، به مردم غرامت نقدی پرداخت شود.
جالبتر آنکه افرادی که امروز در مذمت پرداخت پول نقد به جامعه، در مجلس موضعگیری کردند و دولت را مکلف به حذف یکباره ٢٤ میلیون نفر میکنند، خود از دست اندرکاران و همفکران رییس سابق دولت هستند که در گذشته در رثای طرح هدفمندی یارانهها سخنسراییها میکردند. دولت در حالی از سوی این نمایندگان تحت فشار قرار دارد که برخی اطرافیان آقای احمدینژاد هماکنون شعار پرداخت یارانه ٢٥٠ هزار تومانی را در صورت ریاستجمهوری مجدد خود میدهند و بسیاری از این دوستان در دل آرزوی بازگشت دوباره او را به عرصه دارند.
این مسائل وقتی دست به دست هم میدهند، حاکی از نگرش سیاسی حاکم بر این مصوبه و تصمیم نمایندگان مجلس است. دولت یازدهم باید یارانه افراد را حذف کند، چون به زیان اقتصاد کشور است ولی آقای احمدینژاد میتواند وعده چند برابر شدن یارانه نقدی را بدهد. منطق حاکم بر عملکرد این نمایندگان دو گانه است و همین باعث میشود که کسی باور نکند مساله تنها و تنها اقتصادی است.
قوه مجریه به طور کلی باید راهکاری را پیدا کند که به مرور این مساله حل شود، اما نباید به شکل چشم بسته این طرح اجرایی شود چرا که قطعا به شورشهای اجتماعی ختم میشود. برای آنکه پرداخت یارانه نقدی به طور کلی کنار گذاشته شود یا باید قیمت حاملهای انرژی، ارز و کالاهای مصرفی جامعه به شرایط پیش از اجرایی شدن طرح هدفمندی یارانهها بازگردد، یا آنکه به مرور و از طریق یک مسیر اصولی گام به گام افراد غیرنیازمند شناسایی شوند.
اصولگرایان حاضر در مجلس، بهتر است که به جای تحت فشار گذاشتن دولت از این طریق، جلوی همفکران خود را بگیرند که وعدههای ٢٥٠ هزار تومانی ندهند و به دنبال این نباشند که به هر قیمتی در قدرت باشند. آسیبشناسی منصفانه و اصولی جریان اصولگرایی به مراتب راهگشاتر از مانع ایجاد کردن در مقابل دولتی است که با رای مردم در مسند قدرت قرار گرفته است.