کد خبر: ۶۶۰۲۴
تاریخ انتشار: ۰۸:۵۸ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۴ - 13 March 2016
جمهوری خلق چین پس از فروپاشی اتحاد شوروی مطالعات گسترده و عمیقی روی علل فروپاشی بزرگ ترین نظام ایدئولوژیک جهان صورت داد و پند های بسیاری از نحوه برخورد روسی با مسائل جهان گرفت، به طوری که این درس ها منجر به ظهور نوع جدیدی از ورود به مسائل بین المللی شد که چینی ها به صورت منحصربه فرد متولی آن هستند.
روزنامه شرق: جمهوری خلق چین پس از فروپاشی اتحاد شوروی مطالعات گسترده و عمیقی روی علل فروپاشی بزرگ ترین نظام ایدئولوژیک جهان صورت داد و پند های بسیاری از نحوه برخورد روسی با مسائل جهان گرفت، به طوری که این درس ها منجر به ظهور نوع جدیدی از ورود به مسائل بین المللی شد که چینی ها به صورت منحصربه فرد متولی آن هستند.

 چینی ها نشان داده اند علاقه چندانی به حضور گسترده در خارج از مرزهایشان ندارند و عملکرد مشخصی را در قبال تحولات جهانی دنبال می کنند که در بسیاری از موارد می توان آن را «بی توجهی هوشمندانه» نامید.

پکن در مسائل جهانی از جمله گرم شدن زمین همان قدر حضور دارد که در جنگ سوریه می توان نقش آن را ردیابی کرد؛ به طوری که دیگر بازیگران جهانی از جمله روسیه و آمریکا بخش مهمی از نیروی های خود را در عرصه های دیپلماتیک و نظامی مشغول تحولات جهانی کرده اند، چینی ها به طور خزنده در حال یافتن مسیرهای ارتباط تجاری و اقتصادی با «همه» هستند. چینی که امروز شاهد آن هستیم، درست در موقعیتی قرار دارد که ایالات متحده آمریکا یک قرن پیش و در آغاز قرن بیستم قرار داشت. آمریکای صد سال پیش با چین امروز تفاوت هایی هم دارد؛ در آن دوران وسایل ارتباط جمعی و بحران های منطقه ای و بین المللی به شکل کنونی وجود نداشت اما به نظر می رسد پکن توانسته است خود را با فرمول حاکم بر اتمسفر فضایی بین الملل منطبق کند. باید به این نکته توجه داشت که آنچه چین به عنوان استاندارد از فضای رقابتی بین المللی برداشت می کند، با تعریف روسیه و آمریکا و حتی کشورهای خاورمیانه تفاوت های اساسی دارد، به همین جهت شاهد درگیری های حداقلی و سود حداکثری پکن از آنچه در عرصه بین المللی رخ می دهد، هستیم.

از یک سو نباید فراموش کرد که چین در هیچ کدام از جبهه بندی های سیاسی حضور فعال ندارد اما با تک تک اعضای این جبهه ها مناسبات خوب و روبه رشدی دارد که این درهم تنیدگی با استاندارد های جهانی از منظر پکن این کشور را در شرایط پیروزی دائمی قرار می دهد. اگر تحولات در سوریه به زیان روسیه تمام شود، چین همان قدر می تواند در بازار و آینده بازسازی این کشور ایفای نقش کند که با پیروزی جبهه مخالف قادر خواهد بود. اوکراین «ویکتور یانوکوویچ» با اوکراین «پترو پروشنکو» برای پکن تفاوتی ندارد در حالی که روسیه و آمریکا برای حضور و نفوذ خود، وابسته به دولت های وقت هستند. این مسئله در غرب آسیا هم به همین منوال است؛ سوریه با «بشار اسد» و بدون بشار اسد برای ترکیه، ایران، عربستان سعودی و حتی قطر تفاوت های ماهوی دارد؛ درحالی که چین از مکانیسم دیگری برای حضور و نفوذ استفاده می کند. به همین دلیل هرچه تحولات منطقه ای به درگیری و رویارویی بیشتر با رقبای منطقه ای و جهانی چین بینجامد، این کشور قادر خواهد بود جایگاه خود را ارتقا دهد و از این درگیری ها نهایت بهره را ببرد.
*منبع: روزنامه شرق
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر: